#زندگی‌نامه‌شهدا ✨ #روایت_عشق ❤️ #شهیده‌مهری‌رزاق‌طلب 🌿 ولادت : اول خرداد ۱۳۴۱ محل ولادت : سنندج شهادت : ۸ شهریور ۱۳۶۲ محل شهادت : روستای رزاب مریوان علت شهادت : بمباران هوایی رژیم بعث عراق ✍️چگونگی شهادت مهری از زبان مادرش : امتحانات شهريور ماه بود كه دخترم مهری همراه دو تا از همكارانش به نام های شهيده ژیلامقبل و شهيده شهلا هادی ياسينی به روستای رزاب رفته بودند تا امتحانات تجديدی بچه‌ها را بگيرند. 📝 در آن روستا زن ميانسالی زندگی می كرد كه شوهرش را از دست داده بود و دو تا فرزند يتيم داشت. مهری و همكارانش، به اين خانواده می رسيدند و كمكشان می كردند. روزی كه به روستا می رسند، با هم به خانه آنها می روند و مقداری آذوقه برايشان می برند و شب را به اصرار خانم خانه، همان‌جا می مانند. صبح روز هشتم شهريور ۱۳۶۲، مهری به كمك دوستانش، سفره صبحانه را، روی ايوان پهن می كنند. اما هنوز چند لقمه برنداشته بودند، كه چند تا هواپيمای عراقی وارد آسمان منطقه می شوند. در يک لحظه خودشان را بالای روستای رزاب می رسانند و آنجا را بمباران می كنند. يكی از بمبها درست روی سفره صبحانه آنها فرود می آيد و مهری و دو تا همكارش، به اتفاق زن خانه و يكی از بچه‌هايش به شهادت می رسند. شادی روح شهدا #صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 @Revayateeshg

#خاطرات‌شهدا💚 #روایت_عشق🦋 #شهیده‌مهری‌رزاق‌طلب🌹 🌸خواب مادر شهیده : مهری ام كه شهيد شد، نمی توانستم لباس سياه را از خودم دور كنم. مدتی كه از شهادتش گذشت، يك شب به خوابم آمد. مثل فرشته‌ها زيبا شده بود و لباس سفيدی هم روی دست داشت. لباس را به طرفم گرفت و گفت: بيا مادر اين لباسها را بپوش و آن لباس سياه را از تنت بيرون بيار! اگر اين لباس سفيد را بپوشی، مثل حاجيه خانمها می شوی. از اين‌كه تو را سياه‌پوش می بينم، عذاب می كشم. آنها را ديگر نپوش. ناگهان از خواب بيدار شدم و به دور و برم نگاه كردم. ديدم خواب ديده‌ام. اما انگار بوی مهری همه جای اتاق را پر كرده بود. با حسرت و با تمام وجود، اين بوی خوش را به درون كشيدم و همان لحظه با خودم عهد بستم كه برای خشنودی روح مهری ديگر لباس سياه را از تنم دربياورم. شادی روح شهدا #صلوات ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 @Revayateeshg