خبرنگار ژاپنی پرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟
شیرودی خندید ...
سرش را بالا گرفت و گفت:
ما برای خاک نمیجنگیم ما برای اسلام میجنگیم .
تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد.
این را گفت و به راه افتاد.
خبرنگاران حیران ایستادند.
شیرودی آستین هایش را بالا زد.
چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند:
کجا؟
خلبان شیرودی کجا میرود؟
هنوز مصاحبه تمام نشده!
شیرودی همانطور که می رفت برگشت.
لبخندی زد و بلند گفت:
نماز !
صدای اذان می آید وقت #نماز است...
#شهید_علی_اکبرشیرودی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق
@Revayateeshg