eitaa logo
روایت عشق🖤
987 دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
159 فایل
﷽ 🔸تبادلツ👇🏻 تبادل باهر تعداد عضوی انجام میشه مهم محتواست😊 ❤️ @Azii0_0zii شما مهمان شهدا هستید😍😊 🌺کپی به شرط صلوات برای ظهور اقا و دعا برای شهادت خادمین کانال😊🌹 🌺لفت به شرط صلوات برای سلامتی آقا eitaa.com @Revayateeshg
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد. چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت است... حی الصلاة 🌙📿 🌷 ❤️ @Revayateeshg
روایت عشق🖤
💌 شفاعت شهید🌈 یکی از آشنایان خواب را می.بیند. او از شهید تقاضای می‌کند. شهید پلارک در جواب می‌گوید: «من نمی‌توانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی می‌توانم شما را شفاعت کنم که شما بخوانید و به آن توجه و عنایت داشته باشید، هم چنین زبان‌هایتان را نگه دارید. در غیر این صورت، هیچ کاری از دست من برنمی‌آید.» 🍃 ❤️ شادی روح شهدا ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 @Revayateeshg
☜«هيچ چيز مانند ، بينی شيطان را به خاک نمی مالد»🌻 📒من لا یحضره الفقیه، جلد ۱، صفحه ۴۹۸ ‎‎‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‌‎‎‌‎‎‌‌‎‎‎‎‎‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎‎‌‍ @Revayateeshg
صدای اذان را که می‌شنید سرگرم هر کاری که بود رهایش می‌کرد🚶‍♂ و آرام و بیصدا میرفت و مشغول می‌شد😊☝️ @Revayateeshg ─•♡•──♥️──•♡•─
مهم‌ترین دغدغه‌اش بود نمازش را اول وقت و تا جایی که می‌توانست به جماعت می‌خواند! مقید به حضور در مسجد بود حتی اگر مهمان داشتیم، موقع اذان می‌گفت: من می‌روم نماز و بر می‌گردم گاهی هم نماز جماعت را در خانه برپا می‌کرد @Revayateeshg
◽️برای اهمیت زیادی قائل بود. آن ‌را با مقدمات، آداب و مستحبات انجام می‌داد و بعد از نماز مشغول تعقیبات می‌شد. 🌸 از همان دوره نوجوانی سعی می‌کرد نماز را اول وقت و به‌ جماعت بخواند.✨ @Revayateeshg ╰─┅─🍃🌼🍃─┅─╯
علی خواب دیده بود شهید می‌شود. صبح که بیدار شد حال هوای عجیبی داشت. رفت توی میدان مین منطقه خیبر و شروع کرد و خنثی کردن مین های والمری ۷۰۰- ۸۰۰ مین را خنثی کرده بود. جورابش را هم در آورده بود و چاشنی های شان را ریخته بود داخل آن. مطمئن بود شهید می‌شود. می گفت: وقت اذان شد. مردد بودم نمازم را بخوانم یا بقیه کار را تمام کنم. پیش خودم گفتم: بگذار این چند تا مین را هم تمام میکنم، بعد می‌روم سر وقت . همان موقع پایش رفت روی مین. تمام چاشنی‌های داخل جوراب هم منفجر شد. پایش قطع شد و تمام بدنش هم زخمی؛ اما شهید نشد. می گفت: چون نمازم را اول وقت نخواندم، از شهدا جا ماندم. یادگاران، ج ۳۰ تاریخ شهادت ۲۲ / ۱۱ / ۱۳۷۹ برخورد با مین •┈┈•❀🌷❀•┈┈• @Revayateeshg
همیشه دائم الوضو بودند، تمام کارهایش را تنظیم میکرد تا همیشه برای اول وقـت و جماعت در مسجد بتواند حضور داشته باشد . @Revayateeshg ╰─🕊──🌷──🕊─╯
خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟ شیرودی خندید ... سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم . تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد. چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز ! صدای اذان می آید وقت است... @Revayateeshg
••موقع‌دلبری‌وپچ‌پچ‌ونازاست🌱💌•• ❣نماز؛ آینه شخصیت شماست؛ هرقدر درنماز،تمرکز و آرامش بیشتری داشته باشید خارج ازنماز هم،همانقدر آرام وشاديد. نماز،قلب رو ازتعلق رهامیکند. استادشجاعی @Revayateeshg