Reza Firoozi | رضا فیروزی
پرواز تا بلندای قله ی خدمت…
در سرزمینی که خورشیدش از خونِ دلخوردگان میتابد، و خاکش از گامهای مردان میدان گرم است، پرندهای برخاست؛ پرندهای نه با بالهای آهنین، که با دلهای تپندهی انسانهایی از جنس نور، از تبار خدمت…
آن روز نه تنها رئیسجمهور، که ستونهایی از خلوص، تدبیر، غیرت و مردمداری پر کشیدند… و آسمان، یکباره بار امانت را از دستان مستضعفانِ زمین ربود.
آیتالله سیدمحمدعلی آلهاشم، صدای مردم در تریبون خدا بود. خطیب روزهای سخت، که در دل طوفانها آرامش میبخشید. آن که با عمامهی خاکیاش به کوچههای تبریز سر میزد تا زخم دل مردم را بشنود؛ همانکه هیچگاه دیوار میان محراب و میدان نکشید و مردم نیز عاشقانه با عرفان ایشان انس گرفتند.
مالک رحمتی، جوانِ برخاسته از مراغه، مدیری بیادعا، با دستهای پرکار و قلبی پرحرارت. استانداری که روی صندلی نماند؛ به میان روستاها رفت، در جلسات رو در رو اشک ریخت و به پای مردم ایستاد گره از مشکلات مردم باز کرد… او صدای بیصداها بود..
حسین امیرعبداللهیان، وزیری که زبان انقلاب در جهان شد. در میدان دیپلماسی، نه با لبخندهای نمایشی، که با قامت افراشته یک انقلابی دلسوز، حق ملت را فریاد کرد… صدای مقاومت را از بیروت تا تا تهران و از تهران تا نیویورک برافراشت… مردی که دیپلماسیاش رنگ خون مقاومت داشت، نه جوهر امضای غرب زدگی.
سیدمهدی موسوی، آن محافظی که بیشتر از جانش، دلش را فدای ولایت کرد. محافظ نبود؛ رفیق بود، سرباز بود، فدایی بود. در آخرین لحظه، سایه شد بر بال رئیسجمهور؛ تا حتی مرگ هم نتواند میان او و عهدش فاصله بیندازد.
و خلبانان دلاورمان... آنان که در آسمان بزرگ شدند، در آسمان خدمت کردند، و به آسمان پیوستند. سالها در سکوت پرواز کردند و اینبار، با فریادِ شهادت فرود آمدند…
آری، پروازشان سقوط نبود؛ اوج بود… رفتن نبود؛ رسیدن بود. آن روز، نه آسمان، که دلها شکافت. و ما ماندیم با بارانی از اندوه، و زمینی که دیگر آن سنگینی معرفت و روح انگیز بودنِ قبل را ندارد.
این شهدای بزرگ، از دل مردم آمدند، برای مردم خدمت کردند و برای مردم نه تنها دل که جان سوختند و نزد خدا رفتند…
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
#شهید_جمهور
#روایت
#ورزقان
@Rezafiroozi_ir
Reza Firoozi | رضا فیروزی
🔰 نظام مسائل بشرویه چیست ؟ 💠 در هر گام از مسیر، اگر ندانیم دقیقاً کجای ایستادهایم و با چه مسئلهای
🔰 جدیترین مسئلهی بشرویه،
ناتمام ماندنِ تصمیم است…
▫️از همهی خواهران محترم و برادران عزیزی که با همت و دغدغهمندی، مسئلهی اصلی بشرویه را از دیدگاه خودشان برای بنده ارسال کردند، صمیمانه تشکر میکنم.
◾️در این میان، جای تأسف و اندوه بود که بسیاری از نخبگان و دلسوزان به بنده مراجعه کردند و از پیگیریهای مجدانه و تلاشهای خود برای پیشرفت بشرویه گفتند؛ از چگونگی طرح خواستههای بحقشان و مطالبههای مکرر؛ اما متأسفانه در اکثر موارد، نتیجهی مطلوبی حاصل نشده و این خواستهها به اقدامی مؤثر از سوی نهادها یا حتی مردم منجر نشده است.
❗️اما واقعاً دلیل این وضعیت چیست؟
💠 گاهی یک شهر نه از فقر ایده، بلکه از بلاتکلیفی مزمن رنج میبرد.
در بشرویه، نه طرح کم داده شده، نه جلسه کم برگزار شده، نه مطالبهگری کم بوده…
اما نتیجه چه بوده؟
در بهترین حالت، شهر درجا زده؛ و در بدترین حالت، فرصتهای طلایی را از دست دادهایم.
🔸 درد امروز بشرویه، نه فقط کمبود بودجه است، نه فقط جمعیت کم، نه فقط حتی دوری از مرکز و..
درد اصلی آن است که اغلب تصمیم ها تا انتها پیگیری نمیشود.
🔹 پروژهای آغاز میشود، اما نه با نگاه آیندهنگر، نه با ضمانت اجرایی، نه با نظارت مستمر.
🔹 نخبگان سخن میگویند، اما صدایشان در مسیر شلوغِ تصمیم سازی و در ادامه تصمیم گیری گم میشود.
🔹 دغدغهمندان انرژی میگذارند، ولی در میانهی راه، فرسوده و دلزده میشوند؛ چون «تضمینی برای ادامه نیست.»
💠 بشرویه دچار فرسایش ارادهی جمعی شده است؛
یعنی هر بار که امیدی جرقه میزند، زود خاموش میشود، چون سازوکار پشتیبان برای تصمیمهای درست وجود ندارد.
✅ برای پیشرفت، به «مردمی امیدوار» نیاز داریم؛
اما امید بدون تغییر در ساختارها، تنها یک احساس زودگذر و بیثمر است.
❓سؤال امروز این است:
چرا در بشرویه، تصمیمها به سرانجام نمیرسند؟
آیا کسی پاسخگوست؟
آیا حلقه میانی برای همافزایی داریم؟
آیا پیوست فرهنگی و اجتماعی برای طرحها در نظر گرفته میشود؟
و اساساً، آیا «شورای راهبردی پیشرفت بشرویه» داریم؟
آیا نقشه ای برای آینده شهرمان داریم ؟
⚠️ راهحلهای مقطعی، فقط خاکپاشی روی زخمهاست.
باید ریشهای نگاه کنیم و ساختاری بیندیشیم.
اگر این چرخهی بلاتکلیفی را نشکنیم، هر طرحِ جدیدی، در همان منجلاب قبلی دفن خواهد شد.
💬 اگر شما نیز تجربه، نمونه یا مشاهداتی درباره این چرخهی ناقص تصمیمگیری در بشرویه دارید،
لطفاً با من در میان بگذارید:
📩 @Reza_firoozi
( خواهشمندم حتما در Pv بنده ارسال کنید چون بسیاری، از نخواندن مطالب در گروه های مختلف گلایه فرمودند که من ندیده ام یا فرصت نشده تا بتوانم پاسخگویی کنم و یا نگران بازخورد منفی آن در عموم بوده ام که هدف کلی مان را دچار انحراف میکند و نتوانستم پاسخ دهم. بی کران سپاسگزارم )
#آینده_بشرویه
#نظام_مسائل
#پیشرفت_پایدار
#تفکر_جمعی
۱۱ خرداد ۱۴۰۴
@Rezafiroozi_ir