eitaa logo
تحلیل دینی سیاسی اقتصادی
77 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
232 فایل
ارتباط بابنده: @rezahaghshenas
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از المرسلات
♻️امروز فقه و اصول کافی نیست برای اینکه انسان بتواند تبلیغ دین را بکند/ تنوع در علوم حوزوی یک نیاز قطعی و مبرم است و بایستی در برنامه‌ریزی به آن توجه شود. 🔰مقام معظم رهبری 🔺بالاخره حوزه خیلی کار دارد. البته وقتی ما میگوئیم فلان رشته‌ها بیاید، فلان کارها انجام بگیرد، بعضی میگویند آقا شما به فقه و اصول بی‌اعتنائی کردید؛ ما در حوزه، دیگر صاحب جواهر یا شیخ انصاری متخرج نداریم. 🔺این جزو حرفهای رائج است. من این حرف را قبول ندارم. اولاً مثل شیخ انصاری کو؟ توی حوزه‌هائی هم که مخصوص این کار بودند، مگر چند تا شیخ انصاری داشتیم؟ عرض کردم؛ به نظرم نمیرسد که بعد از شیخ انصاری، هیچکدام از شاگردان ایشان و شاگردان شاگردان ایشان تا امروز به رتبه شیخ انصاری رسیده باشند. بله، حرفهای ایشان را ذکر میکنند، اشکال میکنند، ایراد میکنند، اشکالها هم وارد است؛ اما مسئله‌ی شیخ، مسئله‌ی دیگری است. 🔺آن قالبی که شیخ علیه‌الرحمه برای استنباط فقهی بعد از صاحب جواهر و روی دست صاحب جواهر، شیخ فراهم کرده شما ملاحظه کنید «مکاسب» شیخ را با «متاجر» جواهر مقایسه کنید تا معلوم شود فرق بین شیخ و صاحب جواهر چقدر است. 🔺بعد از صاحب جواهر، مگر ما چند تا مثل صاحب جواهر در حوزه‌های علمیه تربیت کردیم که حالا از حوزه گله کنیم که صاحب جواهر تربیت نمیکنیم! خب، اینها قله‌هائی بودند، هر چند وقت یکبار، یک مجموعه علمی و انسانی به یک قله‌ای دست پیدا میکند. 🔺اگر در زمان ما صاحب جواهر یا شیخ انصاری درست نشد، جای گله نیست که چرا نتوانستیم؛ خیال کنیم که اگر ما این درسها را کنار میگذاشتیم و فقط به فقه و اصول میچسبیدیم، حالا چند تا صاحب جواهر داشتیم؛ نه، آن روزی هم که حوزه نجف منحصر و مختص به فقه و اصول بود و غیر از آن نبود - که مرحوم سید اصفهانی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) اینجور فرموده بودند که باید فقط فقه و اصول باشد – ما ندیدیم در نجف مثل صاحب جواهر یا شیخ انصاری تربیت شود. این اولاً. 🔺ثانیاً اعتقاد ما این است که ما امروز نوکر دینیم؛ ما نوکر اسمها که نیستیم. روحانیت برای چیست؟ 🔺روحانیت برای این است که بتواند مردم را تغذیه دینی کند؛ البته عالمانه. آن روز یک طلبه‌ای می‌آمد نجف درس میخواند، فقه و اصول میخواند، رجال میخواند و بعضی چیزهای دیگر میخواند، ملا میشد، فاضل میشد؛ اگر در نجف میماند میشد بحر‌العلوم و کاشف‌الغطاء؛ اگر از نجف خارج میشد، میشد میرزای قمی و ملامهدی نراقی و ملا احمد نراقی و حاجی کلباسی و سید شفتی و امثال اینها. یعنی هر کدام از اینها در هر شهری بودند، برای هدایت و تغذیه معنوی و فکری مردم خودشان کافی بودند. یک سید شفتی یا یک حاجی کلباسی یا یک میرزا مهدی شهید در مشهد، خودش و شاگردانش میتوانستند مردم را از لحاظ فکری تغذیه کنند. 🔺آن وقت عوامل گمراه‌کننده و لغزاننده‌ی مردم زیاد نبود؛ همان شهوات شخصی انسانها بود که همیشه انسانها به آن دچار و مبتلایند؛ آن هم با موعظه و نُزهت و تذکر و از این چیزها تا حدود زیادی قابل رفع بود؛ یک مقدارش هم میماند که خب، همیشه گنهکارانی هستند. 🔺آن روز دیگر تلویزیون نبود، اینترنت نبود، این همه کتاب و مجله و افکار جدید نبود، این همه فلسفه‌های جدید داخل ذهنهای مردم نبود، شبکه‌ی فیلمهای خانگی نبود، ماهواره نبود، مغریات و مذلاتی که جوان و پیر را تحت تأثیر قرار میدهد - افکار و شبهات گوناگون - نبود. 🔺آن روز وقتی عالم وارد یک شهری میشد - مثل میرزای قمی یا مثل حاجی کلباسی - از همه‌ی مردم آن شهر فاضل‌تر بود. فضلای هر شهری کسانی بودند که چند جمله ادبیات یا عقلیات یا شبیه این چیزها را خوانده بودند؛ اینها از همه‌ی آنها بهتر بودند، بالاتر بودند؛ در مقام برخورد و زورآزمائی علمی، کسی از عهده‌ی آنها برنمی‌آمد؛ 🔺اما امروز اینجوری نیست. 🔺امروز ما فقه و اصول که میخوانیم، اگر توی یک شهری برویم، اینجور نیست که از همه زورمان بیشتر باشد؛ در رشته های مختلف، در کارهای مختلف، در حرفهای مختلف، در افکار مختلف کسانی هستند که مسلطند، فنانند، متبحرند؛ کسانی بخواهند عرصه را از آنها بگیرند، باید به قدر آنها زور داشته باشند. 🔺امروز فقه و اصول کافی نیست برای اینکه انسان بتواند تبلیغ دین را بکند. بنابراین حوزه‌ها وظیفه‌شان خیلی سنگین است. این تنوع در علوم حوزوی یک نیاز قطعی و مبرم است و بایستی در برنامه‌ریزی به آن توجه شود.. 📚 بیانات 2.8.89 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
📌اباالفضل العباس ع كعبة أولياء ❇️عنایت حضرت عباس ع، به آیت الله قاضی (ره) ▪️حضرت أباالفضل العباس عليه السلام را شاگردان ايشان، كعبة أولياء ميگفتند. توضيح آنكه: مرحوم قاضي پس از سير مدارج و معارج و التزام به سلوك و مجاهدة نفس و واردات قلبيه و كشف بعضي از حجابهاي نوراني، چندين سال گذشته بود و هنوز وحدت حضرت حقّ تعالي تجلّي ننموده و يگانگي و توحيد وي در همة عوالم در پس پردة خفا باقي بود، و مرحوم قاضي به هر عملي كه متوسل ميشد اين حجاب گشوده نميشد. تا هنگامي كه ايشان از نجف به كربلا براي زيارت تشرّف پيدا كرده و پس از عبور از خيابان عباسيه (خيابان شمالي صحن مطهر) و عبور از در صحن، در آن دالاني كه ميان درِ صحن و خود صحن است و نسبةً قدري طويل است شخص ديوانه اي با ايشان ميگويد: أبوالفضل كعبة أولياء است . ▪️مرحوم قاضي همين كه وارد رواق مطهر ميشود در وقت دخول در حرم، حال توحيد به او دست ميدهد و تا ده دقيقه باقي ميماند؛ و سپس كه به حرم حضرت سيدالشّهداء عليه السلام مشرّف ميگردد در حاليكه دستهاي خود را به ضريح مقدس گذاشته بود، آن حال قدري قويتر دست ميدهد و مدت يك ساعت باقي ميماند؛ ديگر از آن به بعد مرتّباً و متناوباً و سپس متوالياً حالت توحيد براي ايشان بوده است. 📚علامه طهرانی (ره)، مطلع انوار ج2ص64 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
1_569318990._01_01.mp3
14.71M
🔉| انحصار قوس صعود به انسان/ انحصار قوس صعود در سیر انفسی انسان/ انسان، رب النوع ندارد/ تنها رابطه انسان، با خدا است/ مساله حرکت جوهری در عالم ماده و منتهی آن/ معنای روایت «یابن آدم خلقت الاشیاء لأجلک»/ نتیجه برهان علم و عالم (در نهایه الحکمه) از منظر نفس انسان 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده تدریس نهایه الحکمه. سال 96 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
📝| مبنای شیخ اعظم در حجیت سندی روایات / طریق سماع و وجاده در نقل احادیث / شهرت قدماء در نگاه شیخ اعظم و محقق خوئی 📌مبتنی بر تدریس مکاسب استاد علی فرحانی ◽️مبنای شیخ تراکم ظنون است لذا برای توثیق به صدور روایت نیازمند به قرائنی است که نتیجه آن اطمینان به صدور روایت باشد. ◽یکی از این قرائنی که موجب توثیق صدور روایت میشود، شهرت قدمائی است. ◽ملاکی که از قدیم در فقه بوده است این است که اقدمین، حدیث عن نقل نمی کرده اند. وجاده از ماده وَجَد یعنی پیدا کردن حدیث در کتاب ولو سندش هم مکتوب باشد. ◽️شاهد تاریخی این مطلب این است که شیخ القمیین، احمد بن محمد بن خالد برقی (صاحب محاسن) را به خاطر اینکه وجاده نقل میکرد از قم اخراج کرد. ◽️لذا در آن دوره طریق نقل حدیث طریق سُماع بوده است یعنی روایت را از استاد درس می گرفتند که اعراب و اعجام روایت را معلوم کند(1) و قرائن اطراف روایت در زمان معصوم را معلوم کند(2) لذا هر اصلی را چندین سال در نزد استاد تعلیم می دیده اند ◽️نتیجه اش این است که هر کسی که ثقه(1) و مسلط بر فقه و حدیث(2) باشد روایتی را که از طریق سماع نقل میکند حجت است فارغ از اینکه روات خود این راوی ثقه باشند یا نباشند چون ممکن است راوی ثقه نباشد اما فی المورد قرینه بر صدق روایت وجود داشته باشد که متعلم از طریق سماع، صدق روایت را احراز کرده است. ◽️مضاف بر اینکه ناقل روایت هم که چندین سال طبق همان طریقه سماع در خدمت استاد بوده است اگر استاد او را اهل نقل حدیث نداند به او اجازه ورود در این مسیر و نقل حدیث را نمیدهد پس نسبت به او هم می توان اطمینان حاصل کرد. ◽️با این نگاه اگر شیخ صدوق بفرماید که کل «من لا یحضره الفقیه» را از طریق سماع دریافت کردم و اقرار کند که «هو حجة بینی و بین ربی» تمام روایات این کتاب از قوت خاصی برخوردار میشوند. جالب اینکه شیخ صدوق با اینکه روایات معانی الاخبار را هم از طریق سماع نقل میکند اما چنین شهادتی نسبت به روایات آن کتاب نمیدهد کما اینکه برخی بزرگان و از جمله رضوان الله علیه قائل اند که تقریبا کل روایات من لایحضره الفقیه حجت اند. ◽️مضاف به اینکه اگر فقهاء عند الفتوا هم به این روایات فتوا داده اند این تراکم ظنون قوی تر میشود کما اینکه ممکن است این روایت در طبقات مختلف فقهاء (نه یک طبقه خاص) مفتی بها شده است و نیز اگر فقهاء روایتی را در کتاب فقهی (نه کتاب حدیثی) خود نقل کنند میتواند دال بر قوت آن روایت باشد. ◽️در این فضا اگر فقیهی همچون ابن ادریس با اینکه خبر واحد (یعنی خبر ظنی) را حجت نمی داند اما به برخی اخبار آحاد عمل کند نشان از این است که چون ابن ادریس به اصول اربعمائه «از طریق سماع» دسترسی داشته است این خبر واحد خاص برای او محفوف به قرائن قطعیه بوده است همین مطلب برای احراز حجیت سندی آن خبر کفایت میکند. ◽️از این رو است که شیخ اعظم در مسائل فقهی، به عبارات فقهاء عنایت خاصی داشته و بعد از فحص در عبارات و کتب آنها است، به آن روایتی که کثیر الدوران در عبارات آنها است اطمینان میکنند. ◽️اما همانطور که از عبارات فقهی محقق خوئی (مصباح الفقاهه. جلد ۳۶ مجموعه آثار) هویدا است چون چنین نگاهی به فقه ندارند یعنی با تراکم کار نمی کنند بلکه یک نگاه قالبی و صفر و یکی به روایات دارند به محض اینکه راوی در کتب رجالی جرح شده یا توثیق نشده باشد روایت را ضعیف تلقی میکنند. ◽️ایشان با همین نگاه، شهرت را هم حجت ندانسته و فهم مجتهد را کاملا در فقه حر می دانند. ◽️به عبارت دیگر سوال جدی که نسبت به نگاه قالبی به فقه وجود دارد این است که ما در فقه توثیق یا جرح روات را از ائمه رجال (نجاشی و شیخ طوسی و‌ مرحوم کشی) میگیریم و مبتنی بر آن است که سند روایتی را ضعیف یا قوی تلقی میکنیم ◽️این در حالی است که ائمه رجال از زمان معصومین فاصله قابل توجهی دارند لذا لزوما اخباری که در مورد وثاقت یا عدم وثاقت روات میدهند، خبر نیستند. این یعنی در مقام احراز وثاقت یا عدم وثاقت یک راوی خاص به فهم ائمه رجال اتکاء میکنیم. ◽️حال نکته در این است که چه طور ما فهم آنها را در شرح حال یک راوی جزئی قبول میکنیم اما فهم آنها نسبت به حجیت یا عدم حجیت روایت را آن هم در مقام فتوا که از اهمیت و حساسیت بسیار بالاتری برخوردار است، قبول نمیکنیم؟؟! ◽️لذا است که از محقق بروجردی منقول است که حدود 400 مساله در فقه شیعه وجود دارد که هیچ دلیلی جز شهرت ندارند. ◽️به همین خاطر مرحوم شیخ اعظم در رسائل، ذیل مبحث «اجماع منقول» نشان میدهند که مبتنی بر مبنای مستحکم عنصر شهرت و اجماع فقه، اهمیت بسیار زیاد و‌ تقش تعیین کننده ای پیدا میکند. ◽البته مبتنی بر نظام تراکم ظنون، آنچه در علم اصول حجت میشود در فقه صرفا در حد جزء الدلیل است نه تمام الدلیل لذا در فقه، فتوای فقیه نتیجه تراکم و تجمیعی از حجج و قرائن است. ◽به همین خاطر شهرت هم در نگاه شیخ جزء الدلیل است به نحوی که اگر احراز کند که شهرت و اجماع منقول ناشی از دلیلی بوده که به قدماء رسیده و به ما نرسیده است از آن به عنوان یک قرینه مهم و قوی استفاده‌ میکند اما اگر احراز کند که این شهرت و‌ اجماع منقول ناشی از صرف اجتهاد قدماء بوده و دلیل دیگری نداشته، آن را کنار میگذارد. ◽از این رو است که شیخ اعظم گاها روایت صحیح السند و قوی الدلاله را به خاطر شهرت فقهاء کنار گذاشته و از طرفی گاها شهرت محققه را کنار گذاشته و به روایت أخذ میکنند کما اینکه در باب معاطات به همین شکل عمل کردند. لهذا این رویکرد نه تنها تناقض نیست بلکه مبتنی بر یک سیستم و نظام دقیق است. ✍احسان چینی پرداز (@Ehsan1244) @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
☀️ اعمال شب نیمه شعبان ✅شب از با عظمت ترین شبهای تمام سال است که گاهی به عنوان یکی از لیالی قدر نیز معرفی می شود. این شب اعمال بسیار زیادی دارد برخی از این اعمال بر اساس کتاب شریف اقبال در ادامه می آید: ادعیه و زیارات: 🔺 قرائت دعای کمیل 🔺قرائت دعای «اللهم بحق لیلتنا هذه و مولودها ...» (اقبال الاعمال) 🔺زیارت مخصوص حضرت سید الشهداء (ع) در نیمه شعبان نمازها: 🔅4رکعت (بین مغرب و عشاء) 🔺هررکعت:حمد(1)+توحید (10) در روایت دیگر: توحید (11) 👈بعدازنماز: یا رب اغفر لنا (10) + یا رب ارحمنا (10) + یا رب تب علینا (10) + توحید (21) + بگوید: سبحان الذی یحیی الموتی و یمیت الاحیاء و هو علی کل شیء قدیر (10) 🔅4رکعت 🔺هررکعت:حمد(1)+توحید (100) 👈بعدازنماز: اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ فَقِيرٌ وَ مِنْ عَذَابِكَ خَائِفٌ وَ بِكَ مُسْتَجِيرٌ رَبِّ لَا تُبَدِّلِ اسْمِي وَ لَا تُغَيِّرْ جِسْمِي رَبِّ لَا تُجْهِدْ بَلَائِي رَبِّ لَا تُشْمِتْ بِي أَعْدَائِي أَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِقَابِكَ وَ أَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذَابِكَ وَ أَعُوذُ بِرِضَاكَ مِنْ سَخَطِكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْكَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ وَ فَوْقَ مَا يَقُولُ الْقَائِلُونَ فِيكَ و بعد هر دعایی دوست داشتی انجام بده. 🔅2رکعت (پس از نماز عشاء) 🔺رکعت اول:حمد(1)+کافرون(1) 🔺رکعت دوم:حمد(1)+توحید(1) 👈بعدازنماز:سبحان الله (33) + الحمدلله (33) + الله اکبر (34) + دعای مذکور در اقبال (ج 3 ص 315) + در سجده: یا ربُّ (۲۰) یا الله (7) + لا حول و لا قوه الا بالله (7) ما شاء الله لا قوه الا بالله (7) + لا قوه الا بالله (10) + صلوات + درخواست حاجت از پروردگار (این سجده به دو روایت دیگر نیز با قدری تفاوت در اقبال نقل شده است)+ دعای «الهی تعرض لک فی هذا اللیل ...» 🔅4رکعت 🔺هررکعت:حمد(1)+توحید (250) (در برخی روایات 50 توحید هم پذیرفته شده) 👈بعدازنماز: اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ فَقِيرٌ وَ مِنْ عَذابِكَ خائِفٌ وَ بِكَ مُسْتَجِيرٌ، رَبِّ لٰا تُبَدِّلْ اسْمِي، رَبِّ لٰا تُغَيِّرْ جِسْمِي، وَ لٰا تُجْهِدْ بَلائِي، وَ لٰا تُشْمِتْ بِي أَعْدائِي، اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ، وَ أَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ، وَ أَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ‌ مِنْ عَذابِكَ.وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْكَ لٰا إِلٰهَ إِلَّا أَنْتَ، جَلَّ ثَناؤُكَ لٰا احْصِي مِدْحَتَكَ وَ لٰا الثَّناءَ عَلَيْكَ، أَنْتَ كَما أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ وَ فَوْقَ ما يَقُولُ الْقائِلُونَ، أَنْ تُصَلِّيَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ افْعَلْ بِي كَذٰا وَ كَذا. (در روایت دیگر در اقبال دعای دیگر هم آمده است ج 3 ص 319) 🔅100 رکعت 🔺هررکعت:حمد(1)+توحید(10) 👈بعدازنماز: آیت الکرسی (10) + حمد (10) + سبحان الله (100) 🔅2 رکعت (بعد از نماز عشاء) (این عمل در واقع سه نماز هم پیوسته است): 🔺رکعت اول:حمد(1)+سه آیه اول سوره بقره (1) + آیت الکرسی (1) + سه آیه آخر سوره بقره (1) 🔺رکعت دوم:حمد(1)+ناس (7) + فلق (7) + توحید (7) 👈 بعد از سلام نماز: 4 رکعت: 🔺رکعت اول: حمد (1) + یاسین (1) 🔺رکعت دوم: حمد (1) + دخان (1) 🔺رکعت سوم: حمد (1) + سجده (1) 🔺رکعت چهارم: حمد (1) + ملک (1) 👈 بعد از سلام نماز: 100 رکعت: 🔺هر رکعت: حمد (1) + توحید (10) پیامبر می فرماید: اگر بعد از این نماز دعا کند مرا در آن شب ببیند، می بیند. 🔅نماز مخصوص نیمه شعبان در کربلا ( اقبال ج 3 ص 347) 🔸 میلاد حجه بن الحسن العسکری سلام الله علیه بر تمام مومنان و شیعیان مبارک باشد🔸 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
📌بزرگترین حسنه حکیم سبزواری چه بود؟ 🔰استاد شهید مطهری 💢حاج ملاهادی سبزواری، بعد از ملاصدرا مشهورترين حكماى الهى سه چهار قرن اخير است. حاجى سبزوارى در سال 1212 در سبزوار متولد شد. هفت ساله بود كه پدرش مرد. در ده سالگى براى تحصيل به مشهد مقدس رفت و ده سال اقامت كرد. شهرت حكماى اصفهان او را به اصفهان كشانيد. در حدود هفت سال از محضر ملا اسماعيل دربكوشكى اصفهانى استفاده كرد و ضمناً در همان وقت دو سه سالى اواخر دوره حكيم نورى را درك كرد. سپس به مشهد مراجعت كرد و چند سالى در مشهد به تدريس پرداخت. آنگاه عازم بيت اللَّه شد. در مراجعت اجباراً دو سه سالى در كرمان اقامت كرد. در مدت اقامت كرمان براى اين كه نفس خود را تربيت كند و رياضت دهد، سعى كرد ناشناخته بماند و در همه مدت به كمك خادم مدرسه به خدمت طلاب قيام مى كرد. بعد دختر همان خادم را به زنى گرفت و رهسپار سبزوار شد. قريب چهل سال بدون آنكه حتى يك نوبت از آن شهر خارج شود در آن شهر توقف كرد و به كار مطالعه و تحقيق و تدريس و تأليف و عبادت و رياضت نفس و تربيت شاگردان پرداخت تا عمرش به پايان رسيد. 💢از نظر تشكيل حوزه گرم فلسفى و جذب شاگرد از اطراف و اكناف و تربيت آنها و پراكندن آنها در بلاد مختلف، بعد از حكيم نورى كسى به پايه حكيم سبزوارى نمى رسد. صيت شهرتش در همه ايران و قسمتهاى خارج ايران پيچيد. طالبان حكمت از هر سو به محضرش مى شتافتند. شهر متروك سبزوار از پرتو وجود اين حكيم عاليقدر قبله جويندگان حكمت الهى گشت و مركز يك حوزه علمى شد. 💢حكيم سبزوارى فوق العاده خوش بيان و خوش تقرير بود؛ با شور و جذبه تدريس مى كرد. او گذشته از مقامات علمى و حكمى، از ذوق عرفانى سرشارى برخوردار بود. بعلاوه، مردى با انضباط، اهل مراقبه، متعبد، متشرع و بالاخره سالك الى اللَّه بود. مجموع اينها سبب شده بود كه شاگردان او به او تا سرحد عشق ارادت بورزند. از نظر جاذبه استاد و شاگردى، حكيم سبزوارى بى مانند است. بعضى از شاگردان او بعد از او با اينكه چهل سال از او فاصله گرفته بودند، باز هم هنگام يادآورى او به هيجان مى آمدند و اشك مى ريختند. 💢حكيم سبزوارى به فارسى و به عربى شعر مى سروده و در اشعارش به «اسرار» تخلص مى كرده است. هر چند در هر دو قسمت، شعر دست پايين فراوان دارد اما در هر دو قسمت برخى اشعار دارد كه در اوج زيبايى و كمال و شور و حال است. 💢حكيم سبزوارى در سال 1289 در يك حالت جذبه مانندى درگذشت. 💢بزرگترين حسنه حكيم سبزوارى، مرحوم حكيم ربانى، عارف كامل الهى، فقيه نامدار، درجزينى قدس سره است. اين مرد بزرگ و بزرگوار كه فرزند يك چوپان پاك سرشت بود براى ادامه تحصيل از همدان به تهران آمد. صيت شهرت و جاذبه معنويت حكيم سبزوارى او را به سبزوار كشانيد. مدتى در حوزه آن حكيم شركت كرد. پس از آن به عتبات شتافت و براى تكميل علوم منقول، جزء شاگردان استاد المتأخرين حاج شيخ مرتضى انصارى قرار گرفت. در همان ايام توفيق تشرف حضور آقا سيد على شوشترى را يافت و در نزد آن عارف كامل مراحل سير و سلوك را طى كرد و خود به مقامى از كمال و معرفت رسيد كه كمتر نظيرى برايش مى توان جست. 💢اگر همه شاگردان حوزه حكيم سبزوارى به حضور در حوزه او افتخار مى كنند، حوزه حكيم به حضور چنين مردى مفتخر است. 💢حوزه تعليم و تربيت مرحوم بيشتر حوزه تربيت بود تا تعليم، حوزه انسان سازى بود. از اين حوزه مردان بزرگى برخاسته اند. از مطالعه مواضع متفرقه كتاب نقباء البشر مى توان به وسعت دايره آن پى برد. 📚 خدمات متقابل ص 524 @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
فقاهت عرفاء بزرگ.mp3
5.39M
🔊| نکاتی پندآموز در مورد شخصیت بزرگ محقق اصفهانی(ره)/ فقاهت بزرگانی از عرفاء همچون ملاحسینقلی همدانی و سید احمد کربلائی و آیت الله قاضی 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده کفایه الاصول. تدریس سال 96 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
benevisid_01_01_01.mp3
1.96M
🎙| در مسیر علمی؛ نوشتن، الزامی است / توصیه اکید علامه حسن زاده بر نوشتن 🎙استاد علی فرحانی 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
📌۱۲فروردین ماه سال۱۳۵۸ ؛ روز رأی به جمهوری اسلامی 🎙رهبر معظم انقلاب 💢این انقلاب حقیقتاً کارآیی خود را نشان داد و مردم همین را می‌خواستند. آنوقت عده‌ای بروند بنشینند بگویند که مردم نمیدانستند چه می‌خواهند! نخیر؛ مردم می‌دانستند. مردم اسلام را می‌خواستند. اسلام، فقط نماز خواندن و سجده کردن نیست - آنها هم جزو اسلام است - اسلام یعنی بنای یک نظام اجتماعی و یک زندگی عمومی برای یک ملت، بر پایه‌های مستحکمی که می‌تواند سعادت دنیا و آخرت آنها را تأمین کند. می‌تواند علم و پیشرفت و صنعت و ثروت و رفاه و عزّت بین‌المللی و همه چیز را برای آنها فراهم کند. مردم دنبال این بودند. کسانی که خودشان اسلام را نه می‌شناختند و نه تهِ دلشان چنان اسلامی را می‌خواستند؛ حداقلش این بود که جرأت نمی‌کردند به رژیمهای طاغوتی غربی پشت کنند یا بی‌اعتنایی کنند؛ امروز می‌نشینند و این طرف آن طرف می‌گویند که مردم در رفراندوم جمهوری اسلامی نمی‌دانستند چه می‌خواهند! چطور نمی‌دانستند چه می‌خواهند؟! مردم اگر نمی‌دانستند، چگونه هشت سال جنگ تحمیلی را با فداکاریهای خودشان پیش بردند؟! چیزی را که نمی‌دانند، چطور برایش فداکاری می‌کنند؟! مردم خوب می‌دانستند چه می‌خواهند؛ امروز هم خوب می‌دانند چه می‌خواهند! 📚بیانات ۷۹/۲/۲۳ 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
💢آيا ماه رمضان هميشه سى روز است‌؟! منظور از روایاتی که ماه رمضان را سی روز دانسته اند چیست؟! معنای «لا اعتبار بالجدول» در بیان شهید اول چیست؟! 🎙علامه حسن زاده (ره) 🔵يكى از نظريات شيخ صدوق مربوط‍‌ به تعداد روزهاى ماه رمضان است.ايشان در كتاب من لا يحضره الفقيه بعد از نقل رواياتى مى‌فرمايد: لذا شهر مبارك رمضان براى هميشه سى روز است. 🔵درحالى‌كه روايات ديگرى هم داريم، از خاصه و در جوامع روايى عامّه كه بعضى از صحابۀ پيغمبر فرمودند: ما در زمان رسول اللّه، ماههاى ٢٩ روزى بيش از ماههاى ٣٠ روزى روزه گرفتيم. آن‌وقت جناب صدوق چند روايت نقل مى‌كند كه حضرت شيخ الطائفة طوسى در تهذيب و استبصار نظر ايشان را رد مى‌كند. ما فرمايشات هر دو را در درس هفتاد و پنجم كتاب دروس معرفة الوقت و القبلة آورده‌ايم. 🔵اينكه شيخ صدوق (ره) فرموده هميشه ماه رمضان ٣٠ روز است و رواياتى نيز در تأييد آن آورده. اشاره به يك نكته علمى دارد كه متأسفانه حضرت شيخ طوسى هم در تهذيب و استبصار اين را نياورده است و بدان اشارتى نفرموده است. جناب استاد ما مرحوم علاّمه شعرانى فرمودند كه اين روايات درست است، اما بايد بين هلال و ماه اصطلاحى نجومى و هلال و ماه واقعى سماوى تميز داده شود، اين روايات ناظر به ماه نجومى است نه هلال سماوى، چون كسانى كه اهل فن مى‌باشند و در علم هيئت، رياضيات، نجوم و زيجات واردند، مى‌دانند كه رسم زيجات و ترتيب جداول آنها اين‌طور است: محرم، صفر، ربيع الأول، ربيع الثانى، همين‌طور تا آخر، ماههاى فرد، تمام است (٣٠ روز) و ماههاى زوج، ناقص است (٢٩ روز) و اين ترتيب مربوط‍‌ به هلال خارجى نيست بلكه مربوط‍‌ به يك روش و نظام رياضى و محاسبه‌اى است كه بايد ماهها را در جداول ازياج تنظيم كنند، بعد مستخرج در وقت استخراج، از اين تنظيم شده (تعديلات) را كه در علم هيئت و زيجات، بحثش هست، و كسور، كبيسه و... را حساب مى‌كند، بعد از اينها منتقل مى‌شود به هلال خارجى. پس ماه زيج مقدمه‌اى است براى يافتن هلال خارج نه اينكه خودش ملاك باشد. 🔵اصطلاح زيج را غربيها لاتابل و در زبان عربى جدول گويند. اينكه مرحوم شهيد اول در كتاب صوم لمعه فرمود: «لا اعتبار بالجدول»، جدول يعنى زيج، يعنى زيج را اعتبار نكنيد، مراد اين نيست كه اعتبارى به علم رياضى و هيئت نبايد داشت. بلكه منظورشان اين است كه چون ترتيب ماههاى زيج اين‌طورى است كه هميشه محرم، سى روز و صفر ٢٩ روز و... يعنى هميشه فرد تمام و زوج ناقص است و جدول روى فرمول خاصى پياده شده است، نبايد آن را براى تعداد روزهاى ماه ملاك قرار داد، بلكه بايد از آن ملاك، ماه خارج را استخراج كرد، 🔵بعضى در بيان اين كلام شهيد نوشته‌اند: جدول يعنى تقويمهايى كه استخراج مى‌شود و به اينها اعتبارى نيست. اين حضرات كلام شهيد را درك نكرده‌اند. جناب شهيد اول خيلى حساب‌شده نوشته. چون زيج را به زبان عربى مى‌گويند: «جدول» و چون ترتيب زيجات به حركت وسطى، به قاعدۀ فرمول استخراجى تنظيم شده كه ماههاى فرد ٣٠ و ماههاى زوج ٢٩ روز و ناقص است، شهيد فرموده: «لا اعتبار بالجدول»، نكته‌اش اين است ما بحمد اللّه چند تا زيج اينجا حاضر داريم، كه اگر باز كنيم مى‌بينيد كه محرم ٣٠ روز، صفر ٢٩ روز، و...، ربيع الأول، ربيع الثانى، جمادى الأول، جمادى الثانى، رجب، شعبان، رمضان، و چون رمضان در فردهاست، هميشه تا قيام قيامت در زيجات ٣٠ روز است؛ زيرا از ماههاى مفرد است و اين مطلب را در حضور جناب امام صادق (ع) كه عنوان كردند و گفتند: آقا مبناى جداول طورى هست كه ماه رمضان هميشه ٣٠ روز و تمام است، امام از اين عمل - اعنى نظم و ترتيب ماهها در جداول زيجات - خوشش آمده كه چه خوب شده كه ماه رمضان ٣٠ روز است و اسم نقص بر سر آن نيامده است. آن آقاى راوى كه عادل و باتقوى و صادق هم بود و آنجا نشسته بود، متوجه حرف و تمايز اين دو نشده و آمد بيرون و گفته كه بله امام امضا كرده كه ماه رمضان تا قيامت سى روز است. 🔵حضرت علاّمه شعرانى مى‌فرمود: اين رواياتى را كه جناب شيخ صدوق در من لا يحضره الفقيه آورده، روى مبنا و برداشت آن روات عزيزى است كه درست حرف امام را متوجه نشده‌اند و حضرت شيخ طوسى هم از اين جنبۀ رياضى واردنشده و اين را بيان نفرموده است. فقط‍‌ فرموده كه: انّ‌ هذه الأخبار لا يجوز العمل بها من وجوه منها... منها...١ و در اين وجوهى كه ذكر كرده در اين نكتۀ رياضى وارد نشده‌اند، ما اين فرمايشات را دسته‌بندى و تنقيح و تحرير شده در درس ٧٥ كتاب دروس معرفة الوقت و القبلة آورده‌ايم. 📚هزار و یک کلمه. جلد دوم‌. ص 448 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
📌مقصود از عالم ذر چیست؟! آیا عالم ذر با شب قدر ارتباطی دارد؟! 🎙علامه حسن زاده 🔵اصل ديگر كه از واقعات و مطالب گذشته حاصل مى‌شود، معرفت به عالم ذرّ است. و خلاصه سخن در معرفت عالم ذر و عصاره بحث از آن اين است كه در نكته ٣٠٩ هزار و يك نكته بدين عبارت تحرير كرده‌ايم: 🔵عالم ذر چنان كه از روايات آن با تأييد و تسديد روايات ديگر، و اصول براهين عقليه مستفاد است، عبارت از فرقان كثرت از متن قرآن وحدت در قلب ليلة القدر است فافهم. 🔵بيانش اين است كه عارف كامل در هر مرتبه از عالم، هم قبل آن را مى‌خواند، و هم بعد آن را مى‌داند؛ اما قبل را براى اين كه قرآن است يعنى جمع و متن ما بعدش است، و اما بعد را براى اين كه فرقان است؛ يعنى شرح و تفصيل ما قبلش است؛ و قلب چنان عارف ربانى مصداق إِنّا أَنْزَلْناهُ‌ فِي لَيْلَةِ‌ الْقَدْرِ است، و كثرت آحاد بنى آدم را مثلا در مقام تمثّل، همانند ذر مى‌بيند فتدبر. 🔵در منتهى الأرب فى لغة العرب گويد: ذرّ بالفتح: مورچه، ذرّة يكى. و صد مورچه به وزن يك دانه جو است. و قيل: «ليس لها وزن». و يحكى «أنّ‌ رجلا وضع خبزا حتى علاه الذرّ و ستره ثم وزنه فلم يجد شيئا». 🔵حضرت آدم صفى (صلوات اللّه عليه) در يك القاء سبوحى و مشاهدات روحى، ذرّيت خود را به صورت انبوه ذر مشاهده كرده است، و مشابه آن براى نفوس مستعده ديگر بخصوص صاحب عصمت نيز روى مى‌آورد. 🔵از اين واقعه شهودى تعبير به عالم شده است كه عالم ذرّ گويند. و عالم را در محاورات اطلاقات بسيار وسيع است، مثلا گويند: عالم عقل، عالم علم، عالم خيال، عالم طبيعت، عالم خواب، عالم بيدارى، عالم حيوانات، عالم انس، عالم جن، عالم جوانى، عالم پيرى، عالم دوستى، و و و و هزاران و. 🔵روايات عالم ذر مانند قصص آدم و حوا چه در قرآن و چه در جوامع روائى، تصوير معانى و بيان سرگذشت انسان در عوالم به صورت تمثيلى و نمايشى است؛ قوله (سبحانه): وَ تِلْكَ‌ الْأَمْثالُ‌ نَضْرِبُها لِلنّاسِ‌ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ‌ (عنكبوت، آيه ٤٤). 🔵فى العلل بإسناده عن حبيب السجستانى قال سمعت أبا جعفر عليه السّلام يقول: إنّ‌ الله(عزّ و جلّ‌) لما أخرج ذرّية آدم عليه السّلام من ظهره ليأخذ عليهم الميثاق له بالربوبيّة و بالنبوية لكل نبيّ‌ كان أوّل من أخذ عليهم الميثاق بالنبوة نبوة محمد بن عبد اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ثم قال الله (جل جلاله) لآدم عليه السّلام: انظر ما ذا ترى‌؟ قال: فنظر آدم الى ذرّيته و هم ذرّ قد ملئوا السماء، فقال آدم: يا ربّ‌ ما أكثر ذرّيتى‌؟!...» (بحار، ط‍‌ كمپانى، ج ٣، ص ٦٢، س ٣٣). 🔵مفسّران را در ضمن كريمه وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ‌ مِنْ‌ بَنِي آدَمَ‌ مِنْ‌ ظُهُورِهِمْ‌ ذُرِّيَّتَهُمْ‌... (أعراف، آيه ١٧٤)، در بيان عالم ذر و روايات آن مطالب بسيار است. 📚هزار و یک‌ کلمه. جلد پنجم. ص 334 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
عرفان و معنویت شهید مطهری (روز معلم 12.2.1402).mp3
35.86M
🔊| عرفان و معنویت شهید مطهری از منظری دیگر 📚سالروز شهادت شهید مطهری. ۱۴۰۲/۲/۱۲ 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
💢امام فقید عظیم الشأن رضوان الله تعالی علیه که حقا از اسوه بودند_این کلمه «همه جهت» را من با توجه عرض میکنم_واقعا از هر بعدی انسان نگاه میکند میبیند که جا دارد انسان ها و و رواد طریق هدایت مردم، به ایشان کنند 📚مقام معظم رهبری. 4/1/1369 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
📌سخنان بسیار زیبای امیرالمومنین با کمیل بن زیاد در مورد ارزش علم و جایگاه عالم 🎙امیرالمومنین علیه السلام‌ ❇ عَنْ كُمَيْلِ بْنِ زِيَادٍ اَلنَّخَعِيِّ قَالَ : كُنْتُ مَعَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي مَسْجِدِ اَلْكُوفَةِ وَ قَدْ صَلَّيْنَا اَلْعِشَاءَ اَلْآخِرَةَ فَأَخَذَ بِيَدِي حَتَّى خَرَجْنَا مِنَ اَلْمَسْجِدِ فَمَشَى حَتَّى خَرَجَ إِلَى ظَهْرِ اَلْكُوفَةِ لاَ يُكَلِّمُنِي بِكَلِمَةٍ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ ثُمَّ قَالَ ❇ - يَا كُمَيْلُ إِنَّ هَذِهِ اَلْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا اِحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ - ❇اَلنَّاسُ ثَلاَثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ اَلْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ - ❇ يَا كُمَيْلُ اَلْعِلْمُ خَيْرٌ مِنَ اَلْمَالِ اَلْعِلْمُ يَحْرُسُكَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ اَلْمَالَ وَ اَلْمَالُ تَنْقُصُهُ اَلنَّفَقَةُ وَ اَلْعِلْمُ يَزْكُو عَلَى اَلْإِنْفَاقِ- ❇يَا كُمَيْلُ مَحَبَّةُ اَلْعَالِمِ خَيْرٌ يُدَانَ اَللَّهُ بِهِ تَكْسِبُهُ اَلطَّاعَةَ فِي حَيَاتِهِ - وَ جَمِيلَ اَلْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ مَوْتِهِ- ❇يَا كُمَيْلُ مَنْفَعَةُ اَلْمَالِ تَزُولُ بِزَوَالِهِ يَا كُمَيْلُ مَاتَ خُزَّانُ اَلْأَمْوَالِ - وَ اَلْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ اَلدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِي اَلْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ- ❇هَاهْ هَاهْ إِنَّ هَاهُنَا _وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ_ لَعِلْماً جَمّاً لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً بَلَى أُصِيبُ لَهُ لَقِناً غَيْرَ مَأْمُونٍ يَسْتَعْمِلُ آلَةَ اَلدِّينِ فِي اَلدُّنْيَا - وَ يَسْتَظْهِرُ بِحُجَجِ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ بِنِعَمِهِ عَلَى عِبَادِهِ لِيَتَّخِذَهُ اَلضُّعَفَاءُ وَلِيجَةً دُونَ وَلِيِّ اَلْحَقِّ أَوْ مُنْقَاداً لِلْحِكْمَةِ لاَ بَصِيرَةَ لَهُ فِي أَحْنَائِهِ فَقَدَحَ اَلشَّكُّ فِي قَلْبِهِ بِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ أَلاَ لاَ ذَا وَ لاَ ذَاكَ- فَمَنْهُومٌ بِاللَّذَّاتِ سَلِسُ اَلْقِيَادِ لِلشَّهَوَاتِ أَوْ مُغْرًى بِالْجَمْعِ وَ اَلاِدِّخَارِ - لَيْسَ مِنْ رُعَاةِ اَلدِّينِ أَقْرَبُ شَبَهاً بِهَؤُلاَءِ اَلْأَنْعَامُ اَلسَّائِمَةُ كَذَلِكَ يَمُوتُ اَلْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِيهِ - ❇ اَللَّهُمَّ بَلَى لاَ تُخْلِي اَلْأَرْضَ مِنْ قَائِمٍ بِحُجَّةٍ ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ مُسْتَتِرٍ مَغْمُورٍ لِئَلاَّ تَبْطُلَ حُجَجُ اَللَّهِ وَ بَيِّنَاتُهُ فَإِنَّ أُولَئِكَ اَلْأَقَلُّونَ عَدَداً - اَلْأَعْظَمُونَ خَطَراً بِهِمْ يَحْفَظُ اَللَّهُ حُجَجَهُ حَتَّى يُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ يَزْرَعُوهَا فِي قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ ❇هَجَمَ بِهِمُ اَلْعِلْمُ عَلَى حَقَائِقِ اَلْأُمُورِ فَبَاشَرُوا رُوحَ اَلْيَقِينِ - وَ اِسْتَلاَنُوا مَا اِسْتَوْعَرَهُ اَلْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اِسْتَوْحَشَ مِنْهُ اَلْجَاهِلُونَ - صَحِبُوا اَلدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ اَلْأَعْلَى أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ اَلدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ - هَاهْ هَاهْ شَوْقاً إِلَى رُؤْيَتِهِمْ وَ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ لِي وَ لَكُمْ ثُمَّ نَزَعَ يَدَهُ مِنْ يَدِي وَ قَالَ اِنْصَرِفْ إِذَا شِئْتَ 🔺ترجمه: ◽كميل بن زياد نخعى گويد:در مسجد كوفه با امير المؤمنين علىّ‌ بن ابى طالب(عليه السّلام)بودم پس از آنكه نماز عشاء را خوانده بوديم،و حضرت دست مرا گرفت تا از مسجد بيرون شديم،حركت كرديم تا به پشت شهر كوفه رسيديم،و آن حضرت در راه كلمه‌اى با من سخن نگفت،چون به صحرا رسيد نفسى بلند برآورد سپس فرمود: ◽اى كميل اين دلها بسان ظرفهائى است فراگيرنده،و بهترين دلها آن است كه فراگيريش بيشتر باشد.آنچه مى‌گويم فراگير و در خاطر بسپار: ◽مردم بر سه دسته‌اند.عالم خداشناس كه حقّا بدين او عمل مى‌كند،و دانش آموزى كه در راه نجات پا نهاده،و فرومايگان نادانى كه در پى هر سر و صدائى مى‌افتند،و به هر سو كه باد بيايد ميل مى‌كنند،نه از پرتو دانش روشنى گرفته‌اند،و نه به ستون استوارى پناه برده‌اند. ◽ اى كميل، دانش از مال بهتر است،زيرا دانش از تو پاسدارى ميكند، امّا تو بايد از مال پاسدارى كنى.انفاق از مال آن را كاهش مى‌دهد،ولى انفاق از دانش(كه آموزش است)بر آن مى‌افزايد. ◽اى كميل دوستى عالم خيرى است كه بدان وسيله براى خدا ديندارى شود،و آن در دنيا براى صاحبش طاعت خدا فراهم آورد،و پس از مرگ خوش نامى برايش بيادگار گذارد. ◽اى كميل،سود مال با زوال آن از بين مى‌رود،اى كميل،مال اندوزان مرده‌اند،و علماء تا روزگار باقى است پايدارند،ظاهرا وجودشان مفقود است،ولى امثال و يادگارهايشان در دلها موجود است. ◽آه آه همانا در اينجا-و با دست اشاره به سينه‌اش فرمود-دانشى فراوان نهفته است كه كاش افرادى شايستۀ فرا گرفتن آن مى‌يافتم،بلى،بآدم زيرك و تيزهوش دسترسى دارم ولى در مورد اين دانش ويژه از او اطمينان ندارم كه مبادا ابزار دين را براى دنياى خود بكار گيرد،و با دلائل الهى بر آفريدگانش،و با نعمتهاى خداوند بر بندگانش غلبه كند،تا در نتيجه بندگان ضعيف خدا او را بجاى ولىّ‌ حق دوست نزديك خود بگيرند.و يا به پيرو حكمت،كه به ريزه‌كاريهاى آن بينا نيست و در برخورد با اوّلين شبهه ترديد در دلش راه مى‌يابد، هان كه نه اين و نه آن هيچ كدام تاب تحمّل علم را ندارند،بنا بر اين شخص ديگرى نماند جز كسى كه حريص در لذّات و تسليم شهوات است،يا آن كس كه فريفته و سرگرم جمع آورى و انباشتن مال است و از حافظان دين نيست،هيچ چيزى جز دام‌هاى چرنده به آنان شبيه نيست،بدين ترتيب دانش با مرگ حاملان آن مى‌ميرد. ◽ آرى خداوندا!تو هرگز زمين را از قائم به حجّت كه يا ظاهر است و مشهود و يا پنهان است و مستور خالى نمى‌گذارى تا دلائل واضح و آشكار خداوندى باطل نگردد،كه اين گروه كمترين تعداد و بزرگترين نقش و مقام و منزلت را دارند،و خداوند بوسيلۀ آنان دلائل و نمودارهاى خود را حفظ‍‌ مى‌كند تا آنان نيز آنها را به افرادى نظير خود بسپارند،و در دلهاى اشباه خود بكارند. ◽علم و دانش از راه حقيقت به آنان روى آورده،پس با نسيم روح افزاى يقين هم آغوش گشته‌اند، آنچه را مردم خوشگذران سخت و دشوار مى‌خوانند آنان سهل و آسان مى‌انگارند، و به چيزهائى كه نادانان از آنها وحشت دارند ايشان خو گرفته‌اند،و با تن‌هائى كه جان آنها به ملكوت اعلى آويخته است در دنيا بسر مى‌برند،آنان جانشينان خداوند در زمين و دعوت‌كنندگان بدين او هستند.آه،آه!چقدر مشتاق ديدارشان هستم،من براى خودم و شما از خداوند آمرزش مى‌طلبم.سپس دستش را از دستم بيرون كشيد و فرمود:هر گاه دلت خواست راه بيفت. 📚امالی شیخ مفید. جلد اول. ص 247 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از المرسلات
تفسیری انفسی از قیامت و دنیا_01.mp3
3.59M
🎙| تفسیر انفسی عرفاء از قیامت و دنیا / تفسیر جالب آیت الله جوادی از آیه «فاخلع نعلیک» 🎙استاد علی فرحانی 📚گزیده تدریس شواهد الربوبیه. موسسه اسراء. سال 1397 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b