مژده ای منتظران صبح ظفر نزدیک است
به سر آمد شب هجران و سحر نزدیک است
«آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست»
داده پیغام که پایان سفر نزدیک است
نفس باد صبا بوی عزیز آورده
گفت یعقوب که دیدار پسر نزدیک است
چشمهایی که شد از اشک فراقش تاریک
دلشان گرم شود، نور بصر نزدیک است
این نسیمی که وزد باد بهار فرج است
مژده آرد به شکوفه؛ که ثمر نزدیک است
ابرها از رُخ خورشید پراکنده شدند
تابش نور هدایت به نظر نزدیک است
آن سفر کرده دوباره به وطن باز آید
دولت آن شه با شوکت و فر نزدیک است
نفس آخر ظالم شده؛ انشاءالله
روز نابودی هر فرقهی شَر نزدیک است
چشم خود سوی سما کرده «شقایق» زیرا
رویتِ طلعت آن قرص قمر نزدیک است
#حمید_رضازاده_شقایق_کرمان
#ولادت_امام_زمان_عج
ای سَـــرور و دلدار هــمـه مهـدی دلها
موعـود اُمم، مِهــرِ هُـدیٰ، ماه دلارا
ای سـرِّ کـمال همــــهی عـــالَـم و آدم
اســـرار ولا در همــــهی عـــالَمِ اَسـما
ای حامی هـر رهــروِ دلـداهی ســالک
در راه اِلَی الله همه را هـــادی و مولیٰ
ای سلسلهدارِ رُسُل و والی هـر عصـر
ای روح همـه اهل کسـا، گــوهــر والا
ای ورد مَلک در دلِ آوای ســحــرگاه
وی ســِـرِّ دعـای ســـحـــرِ اهـل مصـلّا
ای دادگـــر کُلّ عــوالـم که در اصـلاح
هم عدلی و هم دادی و هم روح مُدارا
ای اصـل صِراطِ دل هر سـالک واصـل
اســـرار ســــؤال همـــه در حلّ معمّـا
ای وعـــدهی دادار کـه در لـوح الهیٰ
صمصـامی و مـعـدومگـر کامل اعدا
ای ساحل آســـودگی هــر دل مهـموم
در کامْ عسل داری و عطـر همــه گلها
ای واسطهی مِهرِ اَحد در همهی دهر
ای اُسوهی مِهر و کَرم و ماء طـهورا
ای طالعِ سَــعدِ هـمهی مُلک و ملائک
اســــرار کــــمال هـمـــهی عـالم اعلا
ای روح علی، طاهـره الگو، گُلِ احمد
هم اسم رسولی همه در سورهی طاها
مولیٰ مـــددی کار دلـم صــد گـره دارد
کـردی دل ما واله و آوارهی صحـرا
کی موسم وصلی رسد و گاه طلوعی؟
آوا رســـد آمد، مــدد و دادرس ما
دارم هوس وصل و ملالم همه دوری
ای داروی درد هــــمــه و سِــــرِّ مداوا
مدّاحـم و احسـاس دلم حــدّ سـلامی
دادی صله هر مدح مرا لالهی حـمرا
صمصام = یکی از نداهای امام زمان «عج» در هنگام ظهور از کنار کعبه
اَنَ صَمصام مُنتَقِم = منم شمشیر انتقام
#حمید_رضازاده_شقایق_کرمان
#ولادت_امام_زمان_عج