eitaa logo
🌴صوتها ونواها🌴تاسیس ۱۴۰۰
457 دنبال‌کننده
787 عکس
693 ویدیو
119 فایل
((باسلام)) صوتها بانواها درخدمت شماست باارائه شعرو مطلب برای محبین اهل بیت(ع) ((السلام علیک یااهل بیت النبوه)) https://eitaa.com/RobAbEnorozi313 «برای سلامتی امام زمان عج الله وتعجیل در فرج ظهور ایشان صلوات بفرستیم برمحمد وآل محمد»
مشاهده در ایتا
دانلود
●★♢♢●★♢♢●★♢♢● ﷽ زنی کربلا گوزلرین آیدین ساربان یولدان یتیشدی پیشوازه چیخ سنی چون غصه لی مهمان یتیشدی عونیله فضلیله جعفر ام کلثومیله لیلا اوچ یاشنیدا بیر قیزیلان سود امر جانان یتیشدی کربلا مهمانووه باخ گور نه جاهیلن گلوبدی پوزماقا اجلالین اما کوفه دن عدوان یتیشدی کوفه آهنگر لرینون کسبینه رونق وریلدی چون آچان اوخدان قیلجدان نیزدن دکان یتیشدی سعی اله مهمان نواز اول نحرووه سقا الینده مشکی ایستور سو آپارسن خیمیه عطشان یتیشدی تپراقیندا بوترابین اوغلی قوردی خیمه گاهین تپراقی مقتلده قانی ایلین الوان یتیشدی تپراقن آلدی قوجاقه عرشه سلطانون ایاقین تپرا قیندان عرش اعلایه سپن آلقان یتیشدی قتله گاهیندن قوپوبدی گور نه واویلا نواسی سانکی زهرانون حسین وای ناله سی اوردان یتیشدی مقتلینده حاجریلن قوی خلیل الله دایانسین بیر باجی قارداش مناده ویرمگه قربان یتیشدی لیلینی مجنونی حاضر ایله عشقین مکتبینده یازماقا قاندان فراز عشقه بیر دیوان یتیشدی یوسف کنعانی سسله یوسف لیلایه باخسین مقدمیندن اوپمگی چون حوریله قلمان یتیشدی غملی بیر طوی وار قا باغدا ایله سون الله مبارک قان حناسیلن عروسین حجله سی تالان یتیشدی قوی ملکلر سسله سینلر تلیدن امن یجیبی باخماقا میدانی اوردان زینب نالان یتیشدی خیبره فاتح علینین ذوالفقاره وارث اوغلی فوج اعدانین ایچینده ویرمگه جولان یتیشدی خندقین جنگینده یخدی کفری تپراقه آتاسی ایندیده ایماندی سسلور کفریله قان قان یتیشدی ویرمگه غم امتحانی چکمگه قال و بلانی ذوالجلالیلن ازلدن باغلیان پیمان یتیشدی اوچ پر اوخلان التی آیلق اصغره لای لای چال ایندی قمچیدن زین العبادین دردینه درمان یتیشدی دوزدی قران ختم مرسل احمده نازیلدی اما نیزه نین باشینده باشی باشلیان قرآن یتیشدی نیزه باشینده تلاوت ایلین قرآنی گورجک عشقه فتوی ورمگه باش محمیله چرپان یتیشدی نیزه نین باشینده باشلار ناقه اوستونده اوشاقلار گزمگه صحرانی یورقون جانیله جانان یتیشدی کربلا سنده نه اولسا نشر ایدن زینبدی زینب ایلین نطقی یزیدین قصرینی ویران یتیشدی 🎧🎤 👌         
▪️زمزمه شب دوم محرم دلشوره داره خواهرت ای وای داره میلرزه دخترت ای وای رسیده بوی مادرت ای وای عزیز زهرا اینجا کجاست بیا تا برگردیم داداش بیا از اینجا برگردیم بجون زهرا بیا برگردیم عزیز زهرا بگو چرا ای زاده ی زهرا تو گودی خیممو زدی آقا ترسم اینه ببینمت اینجا بیفتی از مرکب روی خاکا کاشکی نبینم تورو زیر پا عزیز زهرا دلم شده بی تاب پهلویت ترسم به هم بریزه ابرویت ایکاش نبینم روی خاک رویت عزیز زهرا انگار دارم می بینم ای دلدار سر تورو به دست نیزه دار ✍محمود اسدی
🏴ورود به کربلا🏴 امام_حسین_شاخسی_خیابانی ✍مرحوم حاج رضا صراف تبریزی هله گلشَنین گولو سولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما هله ساغدی قارداشون ئولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما . . آنامین عزیزه قیزی باجیم هله اولما مایل درد و غم قوشونوم دورار هامی بیر به بیر هله یاتمیوبدی اسیر عَلَم هله صاحب عَلَم ئولمیوب هله ائتمیوبله قولون قلم هله مشکی قانیله دولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما . هله قوملار اوستونه دوشمیوب باجی اکبرین قد نورسی گون ائوینده ظلمیله قالمیوب هله پاره پاره جنازه‌سی هله خیمه‌لرده‌ن اوجالمیوب گویه لیلی‌نین بالا وای سسی هله مشکی قانیله دولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما . هله پوزمیوبله تفاقیمی هله رونقی وار اساسیمین هله قویما ایندی عم اوغلو وای دییه نو عروسینی قاسمین هله یاسه باتما چوخ آغلاما هله ابتداسیدی یاسیمین هله مشکی قانیله دولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما . هله ئولمیوب ایکی نورسین جیگرین باشی هله یانمیوب هله زلف کاکُل اکبریم باجی القانینه بویانمیوب هله آغلاماز علی اصغریم هله ظلم اوخیلن اویانمیوب هله مشکی قانیله دولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما . هله آغلاما قالیر آغلاماق لیقیوین زمانه ده چوخ یری باجی زینب آغلاما ساکت اول دئمه ساکت اولماقا یوخ یئری هله یوخ باشیمدا قلج یئری بدنیمده یوخ هله اوخ یئری هله مشکی قانیله دولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما . بو دیاریده ای آنام باجی هله ظلم لجّه‌سی داشمیوب هله لشگر ستم و جفا سیزه جور و ظلم الین آچمیوب هله خیمه‌گاهیم آلیشمیوب هله عترتیم چوله قاشمیوب هله مشکی قانیله دولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما . هله شیشه‌ دل صافیوی باجی غم کدورتی باسمیوب هله دین اساسی پوزولمیوب هله صرصر ستم اسمیوب هله ظلم عرشه دایانمیوب هله شمر باشیمی کسمیوب هله مشکی قانیله دولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما . هله قلبین ای باجی یانمیوب یانار اودلار اوزره کباب تک بو قدر سیزیلداما آغلاما هله چکمه ناله رباب تک باجی قانیمی باجیلار یوزه هله یاخمیوبدی خضاب تک هله مشکی قانیله دولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما . هله هست عشقیله هست سن هامی‌دان علاقه‌نی کس رضا هله کی حسین پرست‌سن بو سوزیله وئر اونا سس رضا هله سوز دردیله مست سن ندی بو هوا و هوس رضا هله مشکی قانیله دولمیوب آنام آغلاما، باجیم آغلاما Join╰➤http://eitaa.com/torkiy
🤞🤞 متن روضه 1 .حاج آرمین غلامی افتاده بر جانم تبِ ماتم دوباره حالم دگرگون میشود از غم دوباره از عرش می آید صدای گریه زاری در کوچه وقتی میزنم پرچم دوباره از پنج تن إذنِ عزاداری گرفتم دادند راهم...پس شدم مَحرَم دوباره حاجت گرفتم! گفته آقایم أباالفضل(ع) پایِ علَم امسال هم باشم دوباره آورده ام؛ بیتابیِ یکساله ام را... حال دلم خوش میشود کم کم دوباره بیچاره ام کرده به قران دردِ غفلت عاصی شدم! کی میشوم آدم دوباره؟! هر کس که مثل من مریض و دردمند است با توبه می آید پیِ مرهم دوباره همراه با صاحب-عزایِ روضه جاریست- از چشم هایم چشمهٔ زمزم دوباره هنگام ذکرِ "یا لَثاراتِ الحسین(ع)" است افتاده در شور و نوا عالم دوباره شال عزا را با اذان؛ بر گردن انداخت صاحبزمان(عج) با گریهٔ نم نم دوباره از داغِ آن پیراهنِ آغشته در خون در کربلا زد خیمهٔ ماتم دوباره! شب دوم محرمه... یواش یواش کاروان ابی عبدالله به کربلا نزدیک میشه... مثل فردایی... روز دوم محرم... وقتی کاروان به سرزمین کربلا رسیدن ابی عبدالله فرمود... نام این سرزمین چیه؟ عرضه داشتند آقا... به این سرزمین قاضریه میگن... آقا فرمود آیا این سرزمین... نام دیگه ای هم داره یا نه؟... بله آقا جان... به این سرزمین نینوا هم میگن... یکی یکی اسم ها رو گفتند... اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده... حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یانه؟... آقا... به این سرزمین... کربلا هم میگن... تا نام کربلا رو شنید... صدا زد... اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ (خدایا به تو پناه مىبرم از اندوه و بلا) اینجا همون سرزمینیه که... جدم رسول خدا بهم خبر داده بود... انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست... اینجا همون جاییکه خون ما رو میریزند... وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا (لهوف ص 116) اینجا محل دفن ماست 🔸بار بگشائید کاینجا از عذاب 🔸میشود لبها کبود از قحط آب مردم... اینجا همونجاییکه... دستهای عباسم رو قطع میکنند... اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند... اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند... 🔸یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ 🔸کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند... چه حالی پیدا کرد... اومد کنار برادر صدا زد حسین جان... نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم... دنیایی از غم به دلم نشسته... برادر جان حسین... اینجا چه سرزمینیه؟... 🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست آماده ای بگم یا نه... امشب برات کربلات رو از آقا بگیری... 🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست 🔸این زمین غصه و درد و بلاست 🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند آماده باش زینبم... 🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند 🔸در همین ده روز پیرت میکنند زینبم... طاقت داری بگم یا نه... 🔸می برن اینجا گلو و حنجرم 🔸پیش تو بر روی نی، آید سرم یکدفعه صدای ناله ی خانم زینب کبری بلند شد... چی میگی برادر... جلوی من حرف از مردن میزنی... مگه نمیدونی... زینب بدون تو میمیره... ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد... اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... دلداریش میداد... اینجا یک جایی بود که زینبش رو آروم کرد... یک جای دیگه هم روز عاشورا... وقتی ابی عبدلله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... هی دور برادر میگرده... میگه حسین... میخواهی بری میدان... زینبت رو تنها بگذاری... تو یادگار مادرمی... من بدون تو میمیرم حسین... خدا.. اگه دست ولایت حسین نبود... زینب کربلا جان میداد... صدا زد... خواهرم... انقده بی تابی نکن... من میرم میدان... اما تا صدای تکبیر منو میشنوی بدون هنوز زنده ام... مبادا صبرت رو از دست بدی خواهر... خدا به داد دل زینب برسه از اون لحظه ای که دیگه... صدای تکبیر برادر رو نشنید... بی تاب شده زینب... هی توی خیمه میشینه رو زمین... بلند ميشه... میگه حسین... چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش... چیزی نگذشت صدای ذوالجناح رو شنید... تا فهمید ذوالجناح برگشته... اما حسین نیومده... دیگه طاقت نیاورد... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... (حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله...) از بالای بلندی یک نگاه کرد... دید دور بدن برادر رو گرفتند... یک نفر با سنگ میزنه... یک نفر با نیزه میزنه...
بسم‌الله الرحمن الرحیم 🤞🤞 📖 🔊 نقل حکایت و روضه حضرت زینب سلام الله علیها 🔘 شب دوم محرم ..حاج آرمین غلامی ** پَر میزنیم سر به هوای شما شویم تا خرجِ روضه‌هایِ عزای شما شویم ما را دوباره مادرِ سادات خوانده است تا یاکریمِ کرببلای شما شویم تقصیر ما نبود گرفتارتان شدیم زهرا نوشته است برای شما شویم می‌خواست روز قیامت کنارِ هم سینه‌زنان زیرِ لوایِ شما شویم ما را بلندی علمت سربلند کرد شاهیم اگر گدایِ گدای شما شویم حج‌ات قبول کاش که وقت طوافتان قربانیانِ کویِ منای شما شویم در بینِ حلق‌های عزا میرسیم تا مشمول دستهای دعای شما شویم ...اللهمَّ صلِّ علي صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبَويَّةِ، والصّولَةِ الحَيدَريّةِ، والعِصمَةِ الفاطِميَّةِ، صَلابَةِ الحسَنيَّةِ، والشُّجاعَةِ الحُسَينيَّةِ شب ورودیه است میخام ببرمتون وارد کربلاتون کنم، امشب میخام از همتون، دیگه دلتون شور بزنه، دیگه از فردا پریشونی رو تو صورتت ببینما، بیچاره زینب، پریشان... آواره....، (بگو با من جوابشو میدم)، معنی آوارگی یعنی چی؟ دستاشو که بستن نمیدونست کجا، هی میگفت عزیز برادرم، کجا میخای بری؟، گفت خانم کوفه میریم، نترس، تا گفت کوفه بند دلش، گفت بگو هر جا میبرن ببرن، کوفه نه، چرا خانم؟ یه روزی من خانم کوفه بودم، بازاری ها بابامو میشناسن، با این سرو وضع، من کوفه نمیام، حسیــــــــــن گفت پیرمرده، ازون حسین چی ها بدرد بخور پولو پله دار، حجره دار بازار یزد، صبح اومد بره مغازش، کف بازار دید هفت هشت تا بچه هفت هشت ده ساله، یه سینی تو دستشونه، یه پارچه مشکی، نگاشون کرد گفت، دید دارن میرن دم مغازه ها، آقا نذری داری؟ آقا به هیئت کمک میکنی؟ گفت تا بیرونشون میکنن، یکی میاد یه چیزی میندازه، رفت در مغازش، یه یک ربع بیست دقیقه ای یه ساعتی دید اینا اومدن تو مغازش، چتونه بازارو بهم ریختین، چند روزه میام شماهارو میبینم، بزرگتره اومد جلو، گفت حاجی روضه داریم، گفت روضه تون مگه چیه چند روز؟، اون یکی اومد گفت روضه مون بزرگه خودمون بچه ایم، هر شب شام به مردم میدیم، (ای به دل این نشست) گفت خرجیتون چقدره ؟ گفت خیلی، گفت مگه من مُردم میرید تو بازار گدایی ، پس سال بعد هم صاف میاید اینجا میگیرید و میرید، (اینو برا اونا میگم، که دو زار میخان در خونه امام حسین بدن اینقدر بالا پایین میکنن)، گفت چقدر بدم؟ این دسته چکشو گذاشت جلو اینا.... 🎤مداح.حاج آرمین غلامی
🤞🤞 متن روضه 2 .حاج آرمین غلامی تمام عشق و ایمانم حسین است همه روح و همه جانم حسین است خدا داند به هر بزم محبت فروغ شمع سوزانم حسین است ندارد تیرگی هرگز دل من که هر شب ماه تابانم حسین است ندارم جز وجود او طبیبی فقط دارو و درمانم حسین است به دریا گوهر تابان هستی به صحرا دُرّ غلتانم حسین است رهایی بخشِ دل از هر چه اندوه میان موج و توفانم حسین است به روی خاک درگاهش نوشتم من آن عبدم که سلطانم حسین است به قبرم چون که بگذارند یاران طلوعِ صبح رخشانم حسین است به دشت بی کسی های دو عالم نه تنها سر که سامانم حسین است تمام حاصل عمرم همین بود مرا جان است و جانانم حسین است پریشانی ندارم جز غم او غم قلب پریشانم حسین است 🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی 🔸گشت وارد بر زمین کربلا (فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ (لهوف ص 116) تا رسیدند به کربلا... ابی عبدالله فرمود: این سرزمین چه نام داره؟ گفتند آقا به اینجا کربلا میگن... تا گفتند کربلا... حضرت فرمودند: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ 🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست 🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست 🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست 🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست ابی عبدالله صدا زد... خیمه ها رو بر پا کنید... اینجا وعده گاه ماست... یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند... حالا میخواد عقیله بنی هاشم... زینب کبری از محمل پایین بیاد... تصور کن ... جوون های بنی هاشم اومدند... دور محمل زینب رو گرفتند... مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند... من ميگم ... شاید عباس علمدار اومده... زانوها رو خم کرده... علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته قاسم عنان مرکب رو گرفته... ابی عبدالله مواظب خواهره... 🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد 🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد با چه عزت و احترامی... خانم رو از محمل پیاده کردند... حقشم همینه... آخه خانم زینب... ناموس خداست... دختر علی هست... احترام داره... آماده ای بگم یا نه؟ 🔻گریز آی جوون های بنی هاشم... نبودید روز یازدهم... عمه جانتون زینب... همه زن و بچه ها رو سوار کرد... دید تنهای تنها مونده... دور تا دورش رو نامحرما گرفتند... یک نگاه انداخت به سمت شط فرات... صدا زد... آی ابالفضل... آی غیرتی... پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست... یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه... صدا زد... حسین جان... ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸به سوی شام و کوفه ام 🔸چه ظالمانه می برند 🔸نمی روم ولی مرا 🔸به تازیانه میبرند (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
‍ ‍ شب دوم ماه محرم بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویارحیم یا رب الحسین به حق الحسین اشفع صدرالحسین به الظهورالحجه دعای فرج اللهم کل ولیک....... گلی دارم که مست از بوی اویم به غیر او گل دیکر نبویم گل من نور چشمان رسول است گل من زیب دامان بتول است گل من مرتضی را نور عین است گل من طالب خون حسین است بو بیت مخصوص عاشقانی که صبح جمعه ندبه خوان امام زماندیلار که سسلنلر این الطالب بدم المقتول به کربلا آی منتظران امام زمان شب دوم ماه محرم اقاجانم گوزوموز قالیب یولاردا هرموقع تشریف گتوردوز سال گذارون یثربه مادر یادوندان چیخماسین قان الان گون ماجرای در یادوندان چیخماسین کربلاده قطع اولان اللر یادوندان چیخماسین اللرین قربانیم اقا اصغر یادوندان چیخماسین گل من اشرف خلق جهان است گل من مهدی صاحب زمان است مولاجانم یواش یواش جدوون امام حسینون کاروانی یتیشر کربلایه وقتی اقا یتیشدی کربلایه سوال ایلدی بویرین ادی ندی دیدیلر اقا نینوادیللر اقا بویوردی ایری ادی دیدیلر قاضریه دیللر اقا بویوردی ایری ادی دیدیلر اقا کربلا ده دیللر اقا تا کربلانی ایشیتدی بویوردی اللهم انی اعوذبک من الکرب والبلاء خدایا پناه اپاریرام سنه کربلانین بلاسینن خانم زینب بیر باخدی امام حسینون سارالان جمالینه حسین نیه بیله رنگون سارالدی قارداش سارالان رنگوه باجون قربا حسین قارداش سارالان رنگوه قربان بو نه یِردی یاندورما منی ایلمه فغان بو نه یِردی تیجک بو بلالی چوله توکدون یوزه قان یاش رنگون سارالوب سولدی اُلِیدی باجون ای کاش قربان اولوم آغلار گوزیوه آغلاما قارداش اقا بویوردی بورا نینوا دی زینب، بو مکان نواسیز اولماز آدی کربلا اولان یئر، بیلیره‌م بلاسیز اولماز زینب باجی پیاده اول بو مکاندا سن قوناقسان، منیم اصل مسکنیمدیر بیلیرم ندیر حدودی، هارا عین مدفنیمدیر باخ او تلّ سند‌ن اوترو، بو چوخور مکان منیمدیر زینب باجی باخ اوتله زینب جان ویرنده نظاره ایلرسن اوتلدن ظهر عاشورا اولدی زینب باخاردی تلیدن میدانه دلده وااخا گوردی یریندن اوینادی بیردن گروه اشقیا یوز اسمانه دوندروب سسلندی نیلوم ایخدا یا ربنا یا ربنا ارحم لنا2 الله نه چاره ایلیوم دشمن ال اچدی غارته نامهرمان یوز قویدولار یکسر حریم عصمته ایندی بیز اولوق دستگیر بو قوم ظلامه اسیر سنسن بیزه عون ورجاء یا ربنا یاربنا ارحم لنا2 هرباجی اولا یامان گونده گوزی قارداش دولانار زینب یوزون دولاندیردی نهر علقمه آی ابولفضل هاداسان قارداش بیله یامان گونه قالمیشام ای قارداش ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨ 🥀🥀🥀🥀🥀
فرمود هٰذا نَعشُ اَبیکِ الحُسین به به ان شالله همیشه حنجرت خرج ابی عبدالله بشه، خرج اون آقایی که صداش جوهره نداشت، این یه دختره که کنار گودال داره از پیکر باباسوال میکنه، چهل منزل بعد کربلا خواهر همین حضرت سکینه صاحب روضه ی امشبم یه سوال میکرد ، دل عمه رو آتش زد صدا زد عَمَّتِی مٰا هٰذا الرَّأس اون دختر از بدن بابا سوال کرد این دختر از سربریده ی بابا، از شما میپرسم مگه راهب نصرانی ، سر ابی عبدالله رو به دینار از اونها نگرفت، مگه نبرد تو دیر، این سرو با مشک و گلاب و عنبر شستشو داد ، لخته های خونشو شست ، گره های موی بابا رو باز کرد ، خون پیشانی ولکه های روی لب و دندانو شستشو داد، پس دیگه این سوال چه معنا داره، معلومه هر اتفاقی افتاده از فاصله ی دیر راهب تا خرابه ست، اینجا فقط میمونه مجلس یزید، تشت طلا، فَضَرَبَ بِقَضِیبِه اَنفَ الحُسین وَ سَنایا الحُسین فَکُسِرَ انقده با چوب زد دندانها میان تشت طلا شکست... حسیـــــــــــــــــــن... حجت‌الاسلام میرزامحمدی
Shab2_Moharam95_Mirzamohamadi_c.mp3
9.54M
کربلا ... کربلا ... کربلا ... "مٰا زِلتُ مِنهُ کربٌ وَ بلاء ...." حسین ... انقده پیغمبر از ماجرای کربلا و کشته شدن ابی عبدالله برا صحابه حرف زده بود... ==================== حجت‌الاسلام میرزامحمدی
السلام علیک یا اباعبدالله از امروز دیگه باید اینجوری سلام بدیم السلام علی ساکن کربلاء ▪️با احتیاط لاله ی ما را پیاده کن ▪️عباس جان سه ساله ی ما را پیاده کن خیمه‌ها که برپا شد اولاد عقیل، اولاد جعفر، اولاد امام حسن، بنی هاشم هر کدوم رفتند تو خیمه‌هاشون مستقر شدند ابی عبدالله خیمه شو توی قلب خیمه‌گاه زد خیمه ی خواهر رو هم کنار خودش زد اما یه جوری خیمه‌ها رو بنا کرد ،که معرکه از خیمه‌گاه دیده نشه لذا شنیدی روز عاشورا زینب آمدبالابلندی، برا همین بود، اون بلندی حد فاصل خیمه‌گاه و میدان بود، ابی عبدالله حمله که می‌کرد، می‌آمد رو اون بلندی می‌گفت لا حول ولا قوة الا بالله اهل خیمه صداشو می‌شنیدندآرام میشدند مرحبا به تو، کجا رفت، وَ اَسرَعَ فَرَسُک َ شارِداً اِلیٰ خِیامِه از امروز دیگه از خیمه‌ها بیرون نیومدند تا اون لحظه ای که مرکب داره میاد، مُهَمْهِماً باِكياً، این زن و بچه از خیمه بیرون اومدند، ناشِراتِ الشُّعور، لٰاطِماتِ الوُجوه، وَ الی مَصرَعِک َمُبادِرات، وقتی رسیدند که دیدند نانجیب رو سینه نشسته... حسیـــــن ==================== حجت‌الاسلام میرزامحمدی