میبینی؟
دنیا همینه...
یه چرخ گردون که خووووب مشغولت میکنه و این بین، یه سری چالشا برات طراحی میکنه و تو، یا میبری و میری مرحله بعد، یا... گیماور!
و آخرین مرحلهی همهمون، چه بعد از برد، چه گیم اور، همینجاست...
دقیقا همینجا...
آمادهایم؟
خلاصه که قبرستون عجیبه...
پر از داستانهای مختلفه...
پر از آدمای ساکت و چشم به راه و منتظر فاتحهی توئه...
پر از عکسای زنده رو قبراست که باهات حرف میزنن و بهت خیره شدن...
قبرستون، جاییه که تو رو به خودت میاره، و حتی عملکردتو بهتر میکنه. چون بهت تلنگر عمیق و واقعی میزنه که با تکتک سلولهات میتونی باطن این دنیا رو درکش کنی و الکی درگیرش نشی و خودتو بهش نفروشی.
چون قیمتت، دنیا نیست. دنیا کوچیکه. سرده، فیکه، موقته...
و چقدر کسایی که میگن: «چیه قبرستون! آدم افسردگی میگیره و اه اه و...»، از این فضا دورن و نمیدونن همین قبرستون رفتنای با فکر، چه انقلابی تو دل و روح آدم ایجاد میکنه و رشدش میده و حتی یه نشاط و انگیزه درونی بهش میده واسهی ادامه راه...
اینجاست که علمای ما حداقل هفتهای یهبار قبرستون میرفتن و توصیه میکردن...
مثل آیتالله قاضی در نجف، تو دل شب، میرفتن قبرستون وادیالسلام و اینکارو توصیه میکردن و اصن الله الله از اون فضا!
Ronesha | رُنِشا
یه قبرستون کوچولو نزدیک مقبره دو شهید گمنام بود. شب بود و به این قسمت هم اومدیم تا به شهدای اینجا ه
میگما! نظرت چیه الان که این شخص، زیاد رفتنش از بین ماها نمیگذره و هنوز نیازمند کمکِ ماهاییه که وقتمون تموم نشده، بیایم و واسهی بهتر شدن اوضاعش، چند کلام نور بدرقهی راهش کنیم تا مسیرش روشنتر و آسونتر شه؟ (:
پس، یه فاتحه از طرف بروبچ رنشا، تقدیم این شخص گمنام کنیم.🍃
پ.ن: ولی حالشو خریدارم...
یهو از گوشهگوشهی ایران، بهش نور برسه و غافلگیر شه! (:
کمی برای شرحِ حالِ دل...
| https://daigo.ir/secret/26550851 |
اگه خوندی، نظرتو بهم میگی؟🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه اندازهی یک کوه، گنه سنگین است
آشتی با تو، همیشه مزهاش شیرین است❤️
مــــاه رمضـــــان مُبــــارک🌙✨
• @Ronesha_ir •
هدایت شده از از دیار باکریها
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ چرا روزه میگیری؟!
شهید بهشتی جواب میدهد...
🌐 @azdiarebakeriha
حین شستن ظرفها گفتم: «خب... الان چی بذارم؟ آها! برنامهی اون شب(۲۴اسفند) زندگی پس از زندگی خوبه!»✅
گوشی رو گذاشتم بالای جای مایع ظرفشویی.🧴
برنامه شروع شد...
تجربهگر با چند سوال و شبهه شروع کرد.
حقیقتاً باحال بود! :)
انگار کلاً زندگی ما با شبهه آمیخته شده؛ حتی زنگ تفریحهاش! 😅
به هرحال، متوجه شدم تجربهگر یه شکاکِ مسلمون بوده.
وقتی گفت: «با شک مسلمونی میکردم.» یاد زمان شبههزدگی خودم افتادم که با شک نمازمو میخوندم؛ با شک به قرآن نگاه میکردم؛ با شک، با شک و با شک... ولی بازم انجام میدادم و دنبال جواب شبهاتم بودم. :)❤️🩹