-ࢪوحاء !:)
شانهات را دیر آوردی، سرم را باد برد خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند
نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد
-ࢪوحاء !:)
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد
از غزلهایم فقط خاکستری مانده به جا
بیتهای روشن و شعله ورم را باد برد
-ࢪوحاء !:)
از غزلهایم فقط خاکستری مانده به جا بیتهای روشن و شعله ورم را باد برد
با همین نیمه ،همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه عاشق ترم را باد برد :))))
-ࢪوحاء !:)
با همین نیمه ،همین معمولی ساده بساز دیر کردی نیمه عاشق ترم را باد برد :))))
بال کوبیدم قفس را بشکنم ، عمرم گذشت
وا نشد ، بدتر از آن بال و پرم را باد برد
-ࢪوحاء !:)
حستون به روحا رو بگید
یه دخترک ناز و دوست داشتنی
حس یه مادرو نسبت به دخترش بهش دارم
قلبش بشدت بوسیدنی و بغل کردنیه
وقتی لج میکنه و میگه نمیخوام یا لواشک میخوام یا قهر میکنه بشدت خواستنی میشه
صداش شبیه این دختر بچه هاست وقتی یه چیزی از کسی میخوان خودشونو لوس میکنن
درکل دخترکمه ؛
به دختر مهربون که همیشه اطرافیانش مهم بودن و خیلی شیطون و خنده رو ولی انگار یه غم داره تو دلش
.
.
:))))) غم .
امان از این غما