#رمضان
📖دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین
واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ
بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.
https://eitaa.com/Rooshdaneh/17185
#رمضان
🔷 دعای روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
https://eitaa.com/Rooshdaneh/17186
#رویداد_تاریخی
🌸ولادت سبط اكبر، امام حسن مجتبي(ع)(3 ق)
🔹سيد جوانان اهل بهشت، سبط اكبر، ريحانة الرسول حضرت امام حسن مجتبي(علیه السلام) در 15 رمضان سال سوم (و به روايتي سال دوم) هجري قمري در مدينهی منوره به دنيا آمدند. كنيهي آن حضرت، ابومحمد و القاب ايشان، تقي، زكي و السبط ميباشد. امام پس از شهادت پدر بزرگوار خويش، مدتي امور خلافت مسلمانان را عهده دار گرديد و مهياي جنگ با معاوية بن ابي سفيان شد. اما آن حضرت در پي خيانت گروه زيادي از ياران و لشكريانِ خود، تن به صلح با معاويه داد و از آن پس خلافت را رها كرد. امام حسن مجتبی پس از مدتي از كوفه به مدينه بازگشتند و به ارشاد، هدايت و امامت جامعهي اسلامي پرداختند.
resaleamoozeshirouze.pdf
501.7K
❇️رساله آموزشی(باب روزه) مطابق با فتاوای امام خامنه ای
🌸هفته ی كمك به محرومان و مستضعفان (15 تا 21 رمضان)
ماه مبارک رمضان، ماه دستگيري از مستمندان، فقيران و درماندگان است. گرچه انفاق در راه خدا در تمام ايام سال داراي پاداش و ثواب است اما در ماه مبارک رمضان داراي فضيلت برتري است؛ همچنان که رسول گرامي اسلام در خطبه شعبانيه فرمودند: «وتصدّقوا علي فقرائکم و مساکينکم»- و بر تهيدستان و مستمندان جامعه خويش انفاق کنيد- تا جايي که حضرت يکي از نامهاي اين ماه را «شهر المواساة»- ماه همدردي- ناميده و مردم را به حمايت و دستگيري از فقيران و مستضعفان فراخوانده است؛ لذا از تاريخ 15 تا 21 رمضان المبارک به عنوان هفته اطعام نيازمندان واکرام ايتام از سوي کميته امداد حضرت امام خميني(ره) نامگذاري شده است.
#همه_با_هم
#به_انتخاب_تو
@Rooshdaneh
نگاهمان را به بقیعِ چشمانت دوختهایم،
و دستهایمان را
به سوی ابر کرامتت دراز کردهایم،
تا باران ظهور را طلب کنیم.
ای کریمترین کریمان!
#بیقرارترین
#معرفی_کانال_ارزشی
🌸قصه یکی از راه های مهم در تربیت کودک و نوجوان هستش
حتی برای بزرگسالان
🖊نویسنده قصه ها(حجت الاسلام اکبراکبری
🔹طلبه سطوح عالی، دانش آموخته سطح سه مشاوره اسلامی)
📣لطفا قصه ها رو بدون درج لینک کانال ارسال ننمائيد.
🌺به نام خدای مهربان
ستاره دل تو دلش نبود تا ماه رمضان از راه برسه
آخه نه سالش شده بود و دیگه مثل آدم بزرگا می تونست روزه بگیره
آرزوش بود سحرها از خواب پاشه
همراه مامان و بابا و برادرها و خواهرهاش روزه بگیره
موقع افطار چادر گل گلیش رو سرش کنه و با مامانش مسجد محلشون بره
و آبجوش های خوشمزه و خرما بخوره
و به همه بگه منم روزه گرفتم
بلاخره ماه رمضان از راه رسید و انتظار ستاره تموم شد
سحر که شد مامان صداش کرد
اما خیلی خوابش میومد
مامان با دستای مهربونش صورت ستاره رو نوازش کرد تا بیدارشد
و رفت صورتشو شست
وقتی اومد سر سفره همه با لبخند نگاهش کردند و گفتند خوش اومدی خانم طلا
ستاره یه حس عجیبی داشت
احساس می کرد خیلی بزرگ شده
سحری رو خوردند و نماز رو خواندند
اما
ظهر که ستاره از مدرسه امد خانه
حواسش نبود رفت سر یخچال و یه دل سیر آب خورد
مامانش وقتی رسید
پرسید ستاره مگه روزه نیستی
ستاره که یادش اومد زد زیر گریه
مامانش بغلش کرد
و گفت چون یادت نبوده روزت باطل نشده
و زد زیر خنده که کاش منم یادم می رفت که روزه هستم
ستاره هم خندید و گفت
چه خدای مهربونی داریم که اینطوری بهمون گفته
ادامه دارد....
#قصه_ستاره_خانم1
https://eitaa.com/ghesehs