#رمضان
🔷دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان
🔹اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِيهِ حَظِّي مِنْ بَرَكَاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِيلِي إلَي خَيْرَاتِهِ
🔹و لاَ تَحْرِمْنِي قَبُولَ حَسَنَاتِهِ يَا هَادِياً إلَي الْحَقِّ الْمُبِينِ
https://eitaa.com/Rooshdaneh/17262
#رمضان
🌸دعای رروز نوزدهم ماه مبارک رمضان
https://eitaa.com/Rooshdaneh/17263
- www.mplib.ir.mp3
4.12M
📣 تندخوانی ( تحدیر ) #جزء_نوزدهم
🌺ثواب تلاوت امروز را هدیه میکنیم به محضر مبارک امیرالمؤمنین،امام علی علیه السلام
#معرفی_کتاب
🌺 برای اصلاح بحث حجاب در جامعه ایران باید امر به معروف را ابتدا یاد بگیریم
📚کتاب اخلاق امر به معروف و نهی از منکر
🔖درباره کتاب
قرآن کریم امر به معروف و نهی از منکر را ضامن فلاح و رستگاری اجتماعی میداند.
✍️ نکته اساسی که اهمیّت تلاش برای فهم دقیق این فریضه را دوچندان میکند آن است که وجوب امر به معروف و نهی از منکر، منوط به احتمال تأثیر است. بخش عمدهای از تأثیر امر به معروف و نهی از منکر به شکل انجام این فریضه و مهارتهای آمران و ناهیان در انجام آن باز میگردد. اخلاق امر به معروف و نهی از منکر تلاشی است برای فهم چند و چون اثرگذاری امر به معروف و نهی از منکر. این کتاب تأمّلی کوتاه از منظر اخلاق اسلامی در فریضه امر به معروف و نهی از منکر است.
در این اثر تلاش شده ابعاد فلسفه اخلاقی، نکات روانشناختی و مهارتهای فردی و اجتماعی بایسته در امر به معروف و نهی از منکرِ مؤثر تبیین شود.
لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/990511306C6ca3f40bf0
1_10481831559.mp3
4.99M
#ولایت_مداری
#روانشناسی_اجتماعی
#تأملانه
🔷 بررسی جهت گیری ها در موقعیت های حساس و سرنوشت ساز
✅ اشک بر مظلوم و سلامت معنوی
#هویت_اسلامی
🔷 پدرانه
گوشهی ماه از پشت ابر خودش را بیرون میکشد تا حیاط را خانه کمی روشن کند.
نور میتابد بر آب حوض. انگار وقت آمدنش شده. دلم هرچه به ساعت رسیدنش نزدیک میشود، بیشتر صدا میدهد. انگار قصد زبان به لب گرفتن ندارد. اول که چشم بهراه آذوقهاش بودم؛ اما حالا اسیر نگاهش. انگار این یتیمی برای من فخر عالم شده. وقتی که شبها به دیدارمان میآید؛ حس بی پناهی در ما گم میشود.
آنقدر هواخواهش شدیم که اگر نیاید؛ اجاق خانه روشن نمیشود و غذای مادر نمیپزد. اگر او بیاید بوی غذا و عطر نان هوش از سر همسایهها میبرد. آنوقت میفهمند ما هم سری در سرها داریم. یتیم باشیم درست، اما بی صاحب نه!
اصلا چه میشد من پسرش بودم؟! آن وقت سینه سپر میکردم و میگفتم: من، فلانبنعلی بنابیطالب هستم. اما مگر من اورا به قدر پدر دوست ندارم؟ نه! هزار مقابل پدر خونیام.
او آمده به بهانه نان به من، به ما، بها دهد. خوشا به حال من که عطر نفسش قسمت من شده. خدا را شکر که در ولایت اویم.
ولایت او امروز و فردا دارد مگر؟
خوشا به حال آدمیان که در ولایت اویند، کاش بدانند.
باید بلند شوم حیاط را آب پاشی کنم تا گردخاک بر لباسش نشیند.
بوی خاک چقدر دلفریب است. اصلا شاید خاک هم با نامش آبرو گرفته. مگر نه اینکه ایشان ابوتراب است؟!
نفس عمیق میکشم تا بوی خاک گل نمخورده سینهام را پر کند از عطر انتظار.
گوش کن! صدا میآید صدای نعلینی که تنش به وصلهها زینت شده. صدای سنگینی قدم هایی میآید و زمین، بی وزن میشود از ابهتش.
بگذار کلون در را نزده به استقبالش بروم.
🖌فاطمه میری طائفه فرد
🔹عکس: محل تغسیل بدن مطهر
🔹دلگویه