روزنگار کاشان l نقد و نظر
ساختن فرهنگ یا پاییدن آن 🔹 فرهنگ و هنر/27🔹 🔸«مصطفی عباسیمقدم» عضو هیأت علمی دانشگاه کاشان در واکن
ساختن فرهنگ یا پاییدن آن
✍️ مصطفی عباسی مقدم
🌺عضو هیأت علمی دانشگاه کاشان
🌸با احترام به دیدگاه فرهنگی و دلسوزانه همکارگرامی
🔸البته فرهنگ بمعنای عام آن ساختنی است چون اگر انسان و جامعه انسانی نبود فرهنگ هم نبود، قرنها و سالها گذشته تا از برایند افکار و رفتار و کردار مردمان، بتدریج فرهنگهای ملی و منطقهای بوجود آمده است.
🔸اما مراد از جمله «فرهنگ ساختنی نیست» این است که افراد و نهادهای بی بهره یا کم بهره از دانش عمیق و تجربه دنیوی و بینش دینی بویژه اگر متخلق به خلقیات ارزشهای اعلام شده نباشند، نمی توانند و نباید داعیه فرهنگسازی و تحول آفرینی حتی در کوچکترین قلمروها داشته باشند. تجربه شعارهای بی شمار و تبلیغات پرتکرار صدا و سیمای بیقرار که هر چه میگذرد آثار کمتری بر جان و ذهن و رفتار مخاطبان می گذارد جلوه بارز و شاهد صادق این حقیقت است.
🔸پس برای نه ساختن فرهنگ بلکه اثرگذاری بر فرهنگ باید مطالعه کرد، معرفت و بینش پیدا کرد، برنامه ریزی کرد، تلاش مستمر کرد و بتدریج و در طول زمان منتظر تغییرات محدود بود.
🔸اما منظور از پاییدن فرهنگ همان تلاش عالمانه و تکاپوی مجاهدانه برای افزودن آگاهیها و اصلاح گرایشها و بهبود عملکردها و رفع کاستیها و دفع نادرستیها در عرصه فردی و جمعی و نیز در بخشهای دولتی و عمومی است.
🔸چرا که جدا از بخش انتزاعی فرهنگ که با گسترش دانش و تالیف و تحقیق، حفظ و تقویت می شود، بخش معنوی و اخلاقی آن تنها با نیت خالص و رفتار ایمانی و و نیکو تقویت می شود نه با گفتار زیبا و شعارهای داغ و ادعاهای پر طمطراق. ارزش و صفتی در انسان نهادینه می شود که جان انسان به آن قانع شود و به پشتوانه آگاهی بپذیرد و آزادانه بدان عمل کند.
🔸در خصوص اشاره به مسوولان فرهنگی و غیرفرهنگی کاشان نیز سخن بر سر رعایت اهلیت و صلاحیت است نه کاهش شأن مدیران کاشان یا کاشانی. بل مراد اینست که مردم ما و مسوولان مافوق ما کسانی را به مدیریتهای مختلف بویژه فرهنگی بگمارند که؛
🔸بدانند و بر اساس دانش تصمیم بگیرند، نه بر اساس ظن و تردید، مومن به ارزشهای دین و انقلاب باشند و بر پایه ایمان عمل کنند، نه تمایلات حزبی و طایفه ای، مجرب باشند نه متکی به سفارش این و آن، متعهد به اخلاق و قانون باشند نه متظاهر. بصیر باشند نه مزدبگیر و تحت تاثیر.
🔹کسی را انتخاب یا انتصاب کنند که؛
_پیش از آن که دنبال اجرای منویات بزرگان جناحش باشد در پی تحقق قانون باشد،
_بجای آن که دنبال حضور و خودنمایی در محافل و سخنرانیهای بی محتوا باشد، در پی حل مسایل مردم، هرچند در پنهانی و گمنامی باشد.
_بجای اطاعت از فلان مسوول و نماینده، نماینده و مدافع حقوق مردم باشد در همه سطوح و اقشار.
_ بجای توجه به مطالبات فراقانونی دوستان و هم صنفان، اسناد بالادستی و برنامههای کلان ملی و منطقه ای را مطالعه و برای اجرا آماده سازد.
_بجای محافل توزیع قدرت و ثروت، در نشستهایی شرکت کند که به رایزنی و کارشناسی مشکلات و نابسامانیها می پردازند.
_بجای دستبوسی این و آن مسوول، به عیادت زخمیان خیانتهای اختلاسگران و دیدار آسیب دیدگان ندانم کاریهای مدیران و خانوادههای در حال فروپاشی از شدت فقر و بیکاری برود و برای آنها راه حلی بجوید.
_ بجای پذیرش درخواستهای شغلی نزدیکان و همجناحان ، برای نصب افراد در سمتهای مختلف بخصوص فنی و تخصصی تنها به صلاحیتها و توانمندیها توجه کند نه سفارشها و بده بستانها.
_و بجای توزیع بودجه و امکانات فرهنگی بین فعالان و موسسات همسو با معیار ارادت و رفاقت، اندک توجه و حمایتی نصیب کنشگران خودجوش و بی ادعا و آگاهی محور و شکوفا کننده هویت فرهنگی جامعه کند.
و دهها ویژگی دیگر در راستای حق گرایی و باطل گریزی.
⬅️ تاریخ انتشار: بیست و پنجم آذرماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
فقط یک ذره کوتاه بیایید! 🔹 فرهنگ و هنر/25🔹 🔸«مهران مبینی» یکی دیگر از شرکت کنندگان جلسۀ تعدادی از
26.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درخواست قطعهای برای هنرمندان
برای آرامش و آزادی فعالیت هنری
🔹 فرهنگ و هنر/29🔹
🔸مسئولین با چه زبانی بگویند که «موسیقی» را جزء هنر نمیدانند و زبانم لال مگر بازی با الات لهو و لعب هنر است؟! وقتی یک مجوز سادۀ آن 9 ماه طول میکشد، هیچکدام از مسئولین را دربرنامهها نمیبینید، اگر تمام شهر با انواع و اقسام بنرها رنگی شده ولی برای دیدن بنر یک برنامه موسیقی باید از شهر خارج شوید تا آن را در زاویۀ تاریک خروجی بلوار به سمت اتوبان ببینید؟!
🔸بیش از این نباید اعضای شورای اسلامی شهر و مسئولین فرهنگی و هنری را خجالت داد! ولی «مسعود شاکری» که از اتفاق همشهری «علی هاشمی طاهری» است همۀ اینها را میداند و میگوید بیمهری بسیار دیده است و به همین خاطر حرفمان را راحت میزنیم، انتظار حمایت نداریم ولی حالا که مسئولین چشم دیدن اهالی موسیقی را ندارند حداقل قطعهای از دارالسلام را به «هنرمندان» اختصاص دهید تا شاید آن جا باآرامش و آزادی بیشتر به فعالیت خود ادامه دهند!
⬅️ تاریخ انتشار: بیست و پنجم آذرماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
درخواست قطعهای برای هنرمندان برای آرامش و آزادی فعالیت هنری 🔹 فرهنگ و هنر/29🔹 🔸مسئولین با چه زبان
پُر و پوچ فرهنگی
گفتوگو با مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان
🔹 فرهنگ و هنر/30🔹
🔸نباید همه چیز را سیاه و سفید ببینیم. هنرمندان از سازمان گله میکنند که مثلاً جشنوارۀ تئاتر مهر اجرا نشده است-که البته آن را هم مصمم هستیم اجرا کنیم- ولی نمیگویند چه برنامههایی اجرا شده است! نگاه ما بایدبه عملکرد سازمانهای فرهنگی منصفانه باشد.
⬅️ این گفتوگو را در روزنگار بخوانید
روزنگار کاشان l نقد و نظر
ایجاد شبکه نخبگانی در فرایند تصمیمگیری جامعه 🔹دانشگاه /39🔹 🔹تمرکز «محمدحسین رمضانی زارع» روی مطال
تمرکز بر شبکه نخبگانی
در فرایند تصمیمگیری جامعه
✍️ محمدحسین رمضانی زارع
🌺 دکتری حسابداری ، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزهی مالی و مطالعات توسعهای
🔸توسعه, پیشرفت و یا هر اسم و نامی برای یک قدم به جلو رفتن ملت بگذاریم از حلقه های مختلف تشکیل شده که انعکاس آن در در رشد اقتصادی و درآمدی و رفاه ملت نمایانگر است. از طرفی نیز نباید غافل شد که توسعه از عوامل محتلفی همچون اقتصادی، فرهنگی سیاسی، قومی وقبیلهای و ... نشات می گیرد.
🔸اما موضوع پیشرفت یا توسعه از دو بخش با اهمیت برای هر کشوری تشکیل می شود:
۱)بنیادهای ثابت
۲)طرحواره های مختلف متناسب با شرایط هر کشور
🔸۱)بنیادهای ثابت:
زمانی که به وضعیت ملل توسعه یافته همچون کانادا، ژاپن، آلمان، مالزی نگاه می کنیم، همگی از فروض ثابتی شروع کرده یا آن را پذیرفته و پیاده سازی و برخوردار بوده اند. از این شرایط می توان به:
🔸توجه به عقلانیت و دانش، سیاست خارجی برپایه منافع ملی، مردمان کارآمد ، صنعتی شدن در تمامی زمینه ها، بخش خصوصی واقعی و فعال، سیستم آموزشی کارآمد، دولت و نهاد های برآمده از ملت، دولت و نهاد پاسخگو، دولت مسئولیت پذیر، وجود ملاک کارآمدی جهت ارزیابی تمامی سطوح نظامات تصمیم گیری، وجود نخبگان اقتصادی و سیاسی و... اشاره کرد.
🔸۲)طرحواره های مختلف متناسب با شرایط هر کشور:
مدل های توسعه برای هر کشور با توجه به شرایط و محیط های متفاوت که مردم، جامعه و سیستم های حاکمیتی آن کشور پرورش و به تکامل رسیده اند متفاوت می باشد. بعبارتی با توجه به ابعاد متفاوت فکری منحصرفرد هر ملت و همچنین شاخصه های تاریخی، فرهنگی از طرح و مدل های متفاوتی استفاده می کنند.
🔸پس وجود بنیادهای ثابت انکار ناپذیر است اما هر کشور براساس بستری که دارا می باشد و براساس ویژگی های خود با استفاده از استراتژی و طرحواره های بومی به آن اصول و بنیاد ها دست پیدا کند.
🔸بنابراین ایران ما و یا هر کشور درحال توسعه یا جهان سوم که برای توسعه و... تصمیم گرفته است باید با استفاده از آیتم دوم، حتما به موارد آیتم اول دست پیدا کند.
🔸باتوجه به موارد عنوان شده کشورهای در حال توسعه و جهان سومی می بایست بر اساس اتکا به جامعه یا براساس توجه به نخبگان این مسیر را پایه گذارند. توجه به جامعه نیازمند وجود تحزب و نحلههای فکری مختلف در زمینه های گوناگون و وجود ظرفیتهای های فکری و عملی در جامعه برای اینگونه نهادها می باشد که ملت همراه دولت با هم در این مسیر را اقدام نمایند.
🔸بعبارتی توسعه اجتماع محور زمان بر است و از طریق ایجاد چارچوب مفهومی و عملیاتی ابتکاری، نهادسازی و اصلاحات نهادی، قوانین و آیین نامه ها، امکان تحقق دارد. این رویکرد می تواند بستری برای گذار از برنامه ریزی تمرکزگرا و بخشی به چارچوبی یکپارچه و از پایین به بالا را فراهم سازد.
🔸اما توجه به نخبگان یا نخبه پروری به طور سیستماتیک موجب رشد و تعالی جامعه می شود. نکته ی قابل ذکر در این بحث منظور از نخبگان، نگاه جامد به افراد دارای مرتبه علمی نمیباشد بلکه ایجاد شبکهای برای شایستهسالاری در تمام نظامات تصمیمگیری از پایین سطح تا بالاترین سطوح تصمیمگیری در بخشهای مختلف میباشد.
🔸وجود افراد متخصص، کارآمد، تخصص، متعهد و مسئوولیت پذیر که براساس شایستهسالاری منصوب گردند، موجبات رشد و تعالی جامعه را فراهم می کند.(بطور مثال اگر بخواهیم یک نمونه بسیار کوچک از اثرگذاری افراد و نخبگان در دیوانسالاری را اشاره کنیم در نیمهی ابتدایی دوره پهلوی اول وجود افرادی همچون فروغی، داور، تیمورتاج خود منجر به انجام اقدامات مثبتی گردید و با طرد اینان به شکل های مختلف توسط رضا خان، به نوعی میتوان گفت که روند نزولی دوران این شاه پهلوی نیز آغاز گردید.)
🔸بنابراین باید برای توسعه میبایست، فیمابین قدرت جامعه و حکومت نوعی توازن برقرار باشد هر چند توانمندی هر کدام از این دو متفاوت است، البته بالطبع هر کدام توانمندتر باشند، مسئولیت بیشتری را عهدهدار می شوند.
🌺این روایت ادامه دارد.
⬅️ تاریخ انتشار: بیست و ششم آذرماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
آقای خان در خانۀ کاج 🔹 فرهنگ و هنر/28🔹 🔸خیلی تصادفی اتفاق افتاد. گفتم چرا زندگیتان را نمینویسید؟
نقد آقای خان در خانۀ کاج
✍️ سیدمحمد علوی
🌺 نویسنده و فعال فرهنگی
🔸 کتاب آقای خان توسط دوست ارجمند مجید رفیعی منتشر شد.
🔸 این کتاب شرح زندگی نصرالهخان نیک فرجام معلم و کدخدای دیار استرک است.
🔸 برای من که علاقهمند بررسی حال و هوای گذشته هستم و دستی هم در نوشتن سرگذشت سرزمین و نیاکان دارم، خواندن شرح حال این کهن دیار لذت بخش است. خاصه این که ما بر سر چهارراه کهنه و نو و قدیم و جدید به دنیا آمدیم.
🔸 از زندگی ساده مردمان کویر و دامنه تا پیچ و خم حوادث دنیایی است که باید کشف کرد و به قلم آورد تا داستان ورود ما به دنیای جدید دانسته شود. لذا بایسته است در مستندسازی تاریخ شفاهی دقت شود.
🔸 «آقای خان» فرصتی است تا به بهانه زندگینامه، تاریخ بخشی از منطقه روایت شود. سبک زندگی، آیین و رسوم، ساختار اجتماعی و خیلی چیزهای ساده که در حافظه تاریخی خیلی از ما و پدران ما ثبت است ولی کمتر روی کاغذ آمده
🔸 کتاب آقای خان به کوشش دوست گرامی مجید رفیعی قدمی در این راه است و دو سالی زمان برد تا متولد شد. به جناب رفیعی تبریک میگویم.
🔸 عصر امروز ۲۷ آذر ساعت ۱۸ در خانه کاج سعی خواهم کرد در مورد آن سخن بگویم. اگر قرار صحبت در مورد یلدا در انجمن کویر مجال دهد.
⬅️ تاریخ انتشار: بیست و هفتم آذرماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
پُر و پوچ فرهنگی گفتوگو با مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان 🔹 فرهنگ و هنر/30🔹 🔸نباید هم
پُر و پوچ فرهنگی ورزشی
گفتوگو با مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان
🔹 فرهنگ و هنر/30🔹
🔸دست «سازمان فرهنگی و ورزشی» شهرداری کاشان برای کارهایی که به عهدۀ گرفته «پُر» و «پوچ» است. این طور که مدیرعاملش میگوید دست این سازمان برای بعضی کارها پُر و پیمان و برای بعضی دیگر خالی است!
🔸محمدعلی فرجی میگوید اولویت این سازمان کار در حوزۀ نوجوانان است. به همین خاطر طرح «مانا» با قدرت در سطح مدارس شهرستان در حال انجام است. مانا برای توانمندسازی جوانان و نوجوانان در راستای با پیشگیری از آسیبهای اجتماعی است.
🔸وی تصریح میکند: «نباید همه چیز را سیاه و سفید ببینیم. هنرمندان از سازمان گله میکنند که مثلاً جشنوارۀ تئاتر مهر اجرا نشده است-که البته آن را هم مصمم هستیم اجرا کنیم- ولی نمیگویند چه برنامههایی اجرا شده است! نگاه ما بایدبه عملکرد سازمانهای فرهنگی منصفانه باشد.»
🔸فرجی در پاسخ به این سوال که سازمان چه چیزی را «هنر» میداند و نقش سازمان در ارتباط با آن کدام است میگوید:«هنر، هنر است! سازمان فرهنگی و ورزشی شهرداری کاشان وارد بحثهای محتوا نمیشود! بحثهای محتوایی مربوط به ادارۀ فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان است. هر اثری که در چارچوب قانون از فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز بگیرد سازمان وظیفه و رسالت خود میداند که از آن حمایت کند. نگاه سازمان متأثر از نگرشهای سیاسی یا ایدئولوژیک نیست.»
🔸البته تصریح میکند: «همۀ کارهایی که به نام فرهنگی در سطح شهر اجرا میشود پای حساب سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان نگذارید. بعضی کارها ابلاغی از سوی دستگاههای بالادستی است و سازمان موظف به انجام آن است.»
🔸مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان این حرف را در پاسخ به این سوال گفت که نتیجه پوشاندن شهر با بنرهای موسوم به ارزشی کدام است؟! آیا این کارها ناشی از یک برنامه دقیق، کارشناسی و حساب شده است؟! آیا بازخورد مثبتی از آن دریافت میشود؟! آیا به این فکر کردهاید چنین کارهایی ممکن است چه بسا نتیجۀ عکس به بار بیاورد؟!
🔸این نشان میدهد دست سازمان برای «برنامه فرهنگی»، «چشمانداز» و «استراتژی فرهنگی» خالی است ولی پاسخ در خور تأمل است؛ «کارهای فرهنگی شهر یک متولی ندارد! بالاترین نهاد فرهنگی شهرستان، شورای فرهنگ عمومی است که نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان مسئولیت آن را به عهده دارد. پس از آن شورای فرهنگی و اجتماعی شهر که با کارگروههای متعدد است که در اختیار فرماندار است. شورای امر به معروف و نهی از منکر، سازمان تبلیغات اسلامی، فرهنگ و ارشاد و .... به همۀ اینها اضافه کنید»!
🔸وقتی یک کار واحد ده متولی پیدا کرد طبیعی است همه ادعای ارث -اعتبار-میکنند ولی کسی حاضر نیست مسئولیت این طفل شیطان، پرجنب و جوش و گریزپای را به عهده بگیرد! بنابراین وقتی در جلسۀ مشترک تعدادی از هنرمندان با شورای اسلامی شهر گفته میشود کاشان از برنامه و استراتژی فرهنگی محروم است باید یقۀ کدام متولی فرهنگی را گرفت؟!
🔸فرجی میگوید: «البته بسیاری از درخواستهایی که در جلسه مطرح شد ربطی به شورا ی اسلامی شهر کاشان و سازمان فرهنگی ورزشی نداشت. مثلاً مجوزهای برنامههای فرهنگی در اختیار فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان است یا شهرداری نمیتواند مکانی را به عنوان «خانۀ هنرمندان» در اختیار افراد حقیقی قرار بدهد مگر این که تشکلی به نام خانۀ هنرمندان تشکیل شده و ثبت شود؛ این هم با وجود تشتت آرایی که در جامعۀ هنری وجود دارد دور از دسترس است.»
🔸مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان اعتقاد دارد تصدیگری این سازمان باید کاهش پیدا کرده و در جایگاه «تسهیلگری» و «حمایت» قرار گیرد. وی در پاسخ به این سوال که حمایت سازمان از یک کار «تئاتر سفیران عشق» غیرمتعارف است میگوید:
🔸«اول این که 20 میلیارد تومان نبوده و شورای اسلامی شهر کاشان 17 میلیارد تومان مصوب کرد. قرار شد هفت میلیارد تومان پرداخت و به اندازۀ 10 میلیارد تومان خدمات ارائه شود. تازه 7 میلیارد تومان هم پرداخت نشده و تا الان 3 میلیارد تومان پرداخت شده است.»
🔸وی ادامه میدهد: «این که میگویید حمایت از برنامه سفیران عشق نامتعارف است حرف درستی نیست. سازمان از همۀ برنامههای ادبی، هنری و فرهنگی که مجوز گرفته و اجرا شده به نوعی حمایت کرده است. مگر سازمان از برنامههای «رویداد خوشنویسی»، «جشنوارۀ کودک و نوجوان»، «جشنواره نقالی سیلک»، «تئاتر بچههای مسجد» حمایت نکرده است؟!»
🔸دست مدیرعامل سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری کاشان برای بعضی کارهای فرهنگی پُر است و برای برخی دیگر خالی. البته برای هرکدام دلیل و مدرک دارد و معتقد است سازمان تلاش کرده است خدمات فرهنگی، اجتماعی و ورزشی را به صورت متوازن برای عموم شهروندان ارائه کند مشروط بر آن که همواره دست «پُر» را برای برخی رو نکند!
⬅️ تاریخ انتشار: بیست و هشتم آذرماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
کوی بینشان و غم رایگان ملامحسن فیض کاشانی 🔹 فرهنگ و هنر/24🔹 🔸گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
قطره قطره سوختم تا آفریدم خویش را
رحیم معینی کرمانشاهی
🔹 فرهنگ و هنر/31🔹
🔸پرده پرده آنقدر از هم دریدم خویش را
تا که تصویری ورای خویش دیدم خویش را
🔹خویش خویش من مرا و هر چه منها بود سوخت
کشتم آن خویش و زخاکش پروریدم خویش را
🔸معنی این خویش را از خویش خویش خود بپرس
خویشبینی را گزیدم تا گزیدم خویش را
🔹می شدم ساقی شدم ساغر شدم مستی شدم
تا ز تاکستان هستی خوشه چیدم خویش را
🔸سردی کاشانه را با آه گرمی داده ام
راه را بر خورشید بستم تا دمیدم خویش را
🔹برده داران زمانها چوب حراجم زدند
دست اول تا برآمد خود خریدم خویش را
🔸بزم سازان جهان می از سبوی پر خورند
من تهی پیمانه بودم سر کشیدم خویش را
🔹اشک و من با یک ترازو قدر هم بشناختیم
ارزش من بین که با گوهر کشیدم خویش را
🔸شمعم و با سوختن تا آخرین دم زندهام
قطره قطره سوختم تا آفریدم خویش را
⬅️ نشانی کانال ایتایی «روزنگار کاشان»
https://eitaa.com/Roznegarkashan
روزنگار کاشان l نقد و نظر
آمادگی همکاری رسانهای با دانشگاه کاشان همراه با نگاه ایجابی و تعاملی به جای سلبی و تهاجمی 🔹تودیع و
شاهد بازاری
نقدی بر نقد محمد مشهدی نوشآبادی
🔹دانشگاه /38🔹
🔸عصبانیت و از کوره در رفتن «محمد مشهدی نوشآبادی» در جلسه نقد کتاب «آقای خان» که در جلسۀ کاشان شناخت و در خانۀ کاج برگزار شد همۀ افراد حاضر در جلسه را بهتزده کرد ولی برای دوستانی که با روحیات این استاد دانشگاهی و پژوهشگر تاریخی، مختصر آشنایی داشتند دور از انتظار نبود!
🌺 این یادداشت را در روزنگار بخوانید.
روزنگار کاشان l نقد و نظر
درخواست قطعهای برای هنرمندان برای آرامش و آزادی فعالیت هنری 🔹 فرهنگ و هنر/29🔹 🔸مسئولین با چه زبان
20.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدر زر
🔹 فرهنگ و هنر/29🔹
🔸 حمیدرضا صادقزاده هنرمند هنرهای تجسمی کاشان است. معتقد است از طلا بودن پشیمان شده و از مسئولین میخواهد ایشان را مس کنند. میگوید شورا و شهرداری نه تنها کاری برای هنرمندان شهر انجام ندادهاند بلکه چوب لای چرخشان میگذارند.
🔸او بحثی راجع به این که هنرش مورد قبول جریان حاکم هست یا خیر مطرح نمیکند ولی میگوید با وجودی که کاشان سرآمد هنرهای تجسمی کشور است مسئولین شهری و شورایی به یزد رفتهاند تا از تجارب آنجا استفاده کنند که با فعالیت هنرمندان کاشانی مواجه میشوند.
⬅️ تاریخ انتشار: بیست و نهم آذرماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
شاهد بازاری نقدی بر نقد محمد مشهدی نوشآبادی 🔹دانشگاه /38🔹 🔸عصبانیت و از کوره در رفتن «محمد مشهدی
شاهد بازاری
نقدی بر نقد محمد مشهدی نوشآبادی
🔹دانشگاه /38🔹
🔸عصبانیت و از کوره در رفتن «محمد مشهدی نوشآبادی» در جلسه نقد کتاب «آقای خان» که در جلسۀ کاشان شناخت و در خانۀ کاج برگزار شد همۀ افراد حاضر در جلسه را بهتزده کرد ولی برای دوستانی که با روحیات این استاد دانشگاهی و پژوهشگر تاریخی، مختصر آشنایی داشتند دور از انتظار نبود!
🔸«محمد مشهدی نوشآبادی» یک سر و گردن از همۀ اساتید دانشگاه کاشان بالاتر است و اگر وزیر علوم، تحقیقات و فناوری کشور در همین هفتۀ پژوهش یا «فصل پژوهش» -اصطلاح مندرآوردی که به نظر میرسد دوستان دانشگاه کاشان بر آن نهادهاند- همۀ جوایز پژوهشی را به ایشان تقدیم دارد کار بیراهی نکرده است!
🔸البته نه به این خاطر که اهل تحقیق و پژوهش است که هست و صد البته یک خبرنگار در جایگاهی نیست که درست و نادرستی تحقیق و پژوهش ایشان یا هر استاد دیگری نظر بدهد و از کم و کیف آن بگوید؛ هرچند حرف و حدیث پیرامون ایشان و اساتید دانشگاه کم نیست!
🔸اکنون اساتید دانشگاهی بسان «زنان پردهنشین» زیباییهای علمی و مهارتهای فنی خود را پشت پرده سخت و زمخت دیوارهای دانشگاه از چشمان حریض و هیز جامعهای محروم کردهاند که به درست یا نادرست راه حل مشکلات خود را در حوزههای مختلف هنری، فرهنگی، اجتماعی و صنعتی از دانشگاه و دانشگاهیان میجویند!
🔸شاید هم عارف مسلکانی که خود را به ریاضت دوری از جامعه عادت دادهاند و به تک مغزۀ بادام حقوق هیأت علمی ساختهاند تا در چاه ویل و تاریکی به نام دانشگاه که بودجههای عمومی بر آن سرازیر است در جمع دانشجویان خود سماع عارفانه و عاشقانه برگزار کرده و در جمع محدود محرمان راز با فراغ بال و آسودگی خاطر ندای حقگویی سر میدهند!
🔸اگر اساتید دانشگاهی در ایران را «زنان پردهنشین» یا «عارفمسلکان ریاضتکش» ندانیم دیگر چارهای نخواهیم داشت که در ردیف عالمان و ذکرگویان مقدسمآب بپنداریم که چشم به روی لذات دنیوی فروبسته و تمام وقت خود را صرف منبر و محراب کردهاند تا عمر خود را صرف عبادت خدای کرده و خلق را بر منبر خطابه توصیه و نصیحت کنند و بر عبا خود چنگ انداخته و بر سر کشند تا در عبور از جوی آلودگی دنیوی ذرهای تر نشود!
🔸خوشبختانه شاهد از غیب رسید و همین دیروز وزیر علوم، تحقیقات و فناوری کشور خود را از ابهام و ایهام رهانده و از پرده برون آمد و بیپرده گفته است: «بازار نشر و پژوهش مبتذل شده است!»
🔸ولی در این شرایط «محمد مشهدی نوشآبادی» مردانه از دیوارهای ملاحظات معمول پریده و خود را آلودۀ دنیای پیرامون کرده است. سماع عاشقانه و عارفانه را ترک گفته و خرق عادت کرده است. کنج عزلت دانشگاه را کنار گذاشته و پا در میان مردم گذاشته و در میان جمع کوس انالحق -من حق هستم- سر داده و هیچ ابایی ندارد که سر بر دار کند!
🔸اکنون بحث بر سر این نیست، حرفی که میگوید و نظری که دارد حق است یا نیست! درست است یا نیست! همین که جرأت کرده است پا از چاه تنگ و تاریک آزمایشگاهی به نام دانشگاه بیرون نهاده ومتفاوت با همقطاران خود داشتههای علمی و مهارتهای فنی خود را در محیط واقعی در معرض آزمون و خطا قرار دهد شایسته تقدیر و تشکر است و پُر بیراه نیست او را نه یک سر و گردن بل چند سر و گردن از همکاران وی بالاتر دانسته و جوایز هفته یا فصل پژوهش را به او تقدیم داریم.
⬅️ تاریخ انتشار: بیست و نهم آذرماه 1403
روزنگار کاشان l نقد و نظر
هنر خلاق و ناب ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی -واحد کاشان 🔸 من هم پیرو یادداشتی
آیین یلدا در فرهنگ آریایی
🔹 فرهنگ و هنر/32🔹
✍️سعید خیرخواه
🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی -واحد کاشان
🔸.... مردم از دیرباز باورهای فرهنگی خویش را بر پر و بال خیال نشانده و به همراهی با آیینهای دینی و زندگی بزرگان و پیشوایان خویش فرا میخوانند. از همین جاست که همیشه زندگی بزرگان و پیشوایان دینی که در کتابها ثبت شده است، در هالهای از قصهها و روایتهای نامربوط با تاریخ واقعی قرار میگیرد.....
🔸.... دلیل آن که آیین یلدا جایگاهی در روایتهای دینی یا مناسک مذهبی مانیافته است آن میباشد که این آیین -چنانکه پیش گفتم- مربوط به اسطورههای ایرانیان باستان در ورارودان (=ماوراءالنهر) میباشد که به جهت سرمای سخت در آن مناطق شکل گرفته است. اما روایات و مناسک مذهبی ما ریشه در سرزمینهای میان رودان (=بینالنهرین) یعنی در کنار بستر دجله و فرات دارد. ...
🔸... چنانکه بسیاری از مناسک بارانطلبی یا دعاهای مربوط به آب و ... در مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی و یا آیینهای مربوط به امامزادگان شهرها و روستاهای مختلف وجود دارد. ....
⬅️این مقالۀ را در دو قسمت در روزنگار بخوانید
روزنگار کاشان l نقد و نظر
آیین یلدا در فرهنگ آریایی 🔹 فرهنگ و هنر/32🔹 ✍️سعید خیرخواه 🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی -واح
آیین یلدا در فرهنگ آریایی
بخش اول
✍️سعید خیرخواه
🌺عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی -واحد کاشان
🔸آیینها و سنتهای جوامع مختلف در جهانۀ هر یک ریشه در باورهایی دارند که امروزه فراموش شدهاند. مردم به صورت ناخودآگاه و بر اساس نیازهای فرهنگی و دینی و یا روحی و روانی، کم و بیش این مراسم و آیینها را برپا میدارند.
🔸اگر از باورمداران این مراسم و مناسک، از چند و چون و ژرف ساخت مراسمشان پرسش شود، بدون شک هیچ یک از آنان پاسخ منطقی و دلنشین برای برپایی این مراسم نخواهند داشت. بخشی از این آیینها که امروزه با عنوان «مستحبات دینی» انجام میشود، درست یا نادرست به پیشوایان دینی و بزرگان قرون گذشته منسوب است و پیروان مذاهب و ادیان یا سالکان فرقههای مختلف، بر اساس تطبیق این مراسم با زندگی و سلوک بزرگان دینی، همچنان این آیینها را حفظ و برگزار کردهاند و گاهی امروزه با دل و جان آن را برپا میدارند. چنانکه بسیاری از مناسک بارانطلبی یا دعاهای مربوط به آب و ... در مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی و یا آیینهای مربوط به امامزادگان شهرها و روستاهای مختلف وجود دارد.
🔸مردم از دیرباز باورهای فرهنگی خویش را بر پر و بال خیال نشانده و به همراهی با آیینهای دینی و زندگی بزرگان و پیشوایان خویش فرا میخوانند. از همین جاست که همیشه زندگی بزرگان و پیشوایان دینی که در کتابها ثبت شده است، در هالهای از قصهها و روایتهای نامربوط با تاریخ واقعی قرار میگیرد. البته پیروان امروزی آن بزرگان هرگز داشتهها و یافتههای میراثی خویش را که صادقانه و مخلصانه با آن زندگی میکنند، با واقعیتهای زندگی بزرگان و تاریخ حقیقی، معاوضه نخواهند کرد.
🔸از همین دست است، مقاتل و روضهالشهداهایی که در دسترس میباشند و یا بسیاری از احادیث و روایاتی که علما و بزرگان دینی به دیدۀ تردید بدان مینگرند. امام مردم با همین روایتها و آیینها به آرامشی خاص میرسند که به هر حال هدفی نیکوست.
🔸اما آیین یلدا که ریشه در باورهای باستانی آریاییان دارد و هر سال با شکوهی خاص در خانههای مردم برگزار میشود. هر چند این آیین مانند نوروز نتوانسته است بر بستر باورهای مذهبی امروز سوار شود، اما به هر حال همچنان جایگاه خود را در میان ایرانیان حفظ کرده است.
🔸 آیین یلدا به روزگارانی بسیار دور یعنی حدود ده هزار سال پیش باز میگردد. روزگاری که ایرانیان در سرزمین نیاکانی خویش یعنی «ایرانویچ» زندگی میکردند. در آن جا روزها بسیار کوتاه و سرما و تاریکی بسیار زیاد بود. تنها منبع نور و گرما برای آنان خورشید یا مهر بود که به عنوان خدا یا الهۀ آسمانی، ستایش میشد. هنوز هم دعاهایی در بعضی از کتابهای قدیمی وجود دارد که ناظر به همین معناست. بنابراین آنچه کتیبهها و متون دینی باستانی نشان میدهد، آن است که خورشید برای ایرانیان بزرگترین ایزد بود و به عنوان مظهر قدرت و زندگی در نظر میآمد. (گیرشمن1370: 172)
🔸کریستین سن نیز میگوید: «در مطالعۀ روایاتی که از منابع نصرانی در دست است بیش از هر چیز یک نکته جلب توجه میکند و آن مقام والایی است که خورشید در آیین مزد یسنای ساسانیان دارا بوده است. یزدگرد دوم به این عبارت سوگند یاد میکند: «قسم به آفتاب، خدای بزرگ که از پرتو خویش جهان را منور و از حرارت خود جمیع کائنات را گرم کرده است.» (کریستین سن: 164)
🔸همچنین برای آریاییان هر چیز که ضد نور و گرما بود اهریمنی و پلید قلمداد میشد. مثلاً گرفتگی خورشید را این گونه توجیه میکردند که در آسمان جنگی میان خدا (خورشید) و اهریمن رخ داده است و برای جلوگیری از این رخداد نابودی خورشید با زدن طبل دیو را فراری میدادند. (عناصری، 1374: 73)
🌺ادامه دارد
⬅️ تاریخ انتشار: شنبه یکم دیماه 1403