💔خواهرشھید ؛ ازمجروھیتبرادرشمےگوید : ڪهخانوادهاغلبازمجروهیتاوبےاِطلاعمےماندند..
ازموجِانفجارتااصابتترڪشبهـپاوشڪستگےاستخوانِپا ؛ چندبارمجروحشدهبودودرهمانمنطقہجنگےبہدرمانپرداختھ ِبود ...
یكبارڪهپایِاوشڪستهبودودربیمارستانصنعتنفتتھرانبستر؎بود ، ازهمانجابامنزلتماسمےگرفتڪهمنحالمخوباستومانمےدانستیمڪہاوبسترۍاست ! تااینڪهازهمانبیمارستانتماسگرفتنــدواِطلاعدادند . . . !'
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
مادر شهید : وقتےباخبرشدیمڪهاو بیمارستانصنعتنفتتھران بستریست ؛ من وپدرش به دیدنش رفتیم ،اورا از کمر به پایین گج گرفته ووزنه ای سنگین از پایش دیدیم ،سخت تر روزهایی بود که اورا به بیمارستان امام رضای مشهد منتقلش کردند اما او آنجا نماند .می گفت« مجروحان بد حال تر از من هستند من رامرخص کنیدتا یک جای دیگر برای آنها باز شود ..
فقطیکنفرهرچندروزبرایِتعویض پانسمانبھ ِخانھ ِمانبیایدوباهمانحال بدشبرگشتخانھ ِ ...
#خاطراتےازسردارشھیدمحمدقاسم موحدی ♥️
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
محمدقاسمزحمت ِآمدن ِهمان پرستارچندروزیکبار راهمبرنمےتابدواورا بعد از چند نوبت مرخص می کند وخود دستبھ ِکارمےشود .. 🌱🌷
یادآوری ترکش های پایش چشم های مادر شهید موحدی را به اشک مینشاند سرهمین مجروحیت ؛ پایش چند سانتیمتر کوتاه شد ...
طوریڪهپسازآنبایدعصادستمےگرفت وراهمےرفت 💔!'
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
والدین ِشھیدازشگفتےپرستاران ِاودر بیمارستانتہرانبھ ِخاطرصبوریوطاقت وتحملےڪهبھ ِ دردورنجداشت میگویند .. ! ڪهپرستارهامےگفتندبرایِ پسرشماڪمترازمسکناستفادھ ِمے ڪنیم ؛ ومعمولاآراموبیسروصداست !'❤️
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
💔همھ ِاحساسشمےکنندجزخودم !
وقتےبرایِمرخصےجبھھ ِدرمنزلبود باندهای سوختگی پایش را خودش عوض می کرد. مثل یک پزشک سخت دل این کار را با خودش انجام می داد و ما با دل ریش و با قیافه ی درهم کشیده و با آخ و وای نگاه می کردیم. او با خنده و با آرامش می گفت: " این درد پای من خیلی عجیبه, همه احساسش می کنند جز خودم ..!
#خاطراتےازسردارشھیدمحمدقاسم موحدی ❤️
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
؛حتےهمرزمانشنفھمیدند !..
آنقدراخلاص داشت که هرگز از سختیهایی که کشیده بود و از ماجرای مجروحیتهای شدیدش و یا از دردی که داشت سخن نمےگفت ..
در طی این مدتی که مسئول گروه تخریب بود یک پایش از دیگری کوتاهتر شده بود و می گفتند در قسمتی از آن به جای استخوان پلاتین گذاشته اند... هر وقت از او می پرسیدیم پایت چه شده حرف را عوض می کرد و جواب درستی نمیداد !
سالها بعد از شهادتش حدود سی سال بعد, جمعی با حضور بعضی از همرزمان ایشان برای یادبودش به منزل ما آمدند و از او خاطراتی تعریف کردند..لابلای حرفهایشان گفتند ما نفهمیدیم آخر پایش مادرزادی کوتاه و بلند بود یا نه!!!!
نمی دانم چرا حتی در آن مجلس هم هیچڪسازماوآنھانگفتڪهپایِایشاندر جبھھ ِاینطورشدهو ..
#خاطراتےازسردارشھیدقاسمموحدی ❤️
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
ڪاریڪهشھیدقاسمبرایِرفعنگرانے مادرڪرد ! . .
وقتےدرخانھ ِبودباشعرخوانےوطنزگویــے وحرڪاتنمایشےو ورزشےو ... به فضای خانه حال و هوای شادی می داد
اما بیشتر در جبهه بود
او را خیلی کم می دیدیم
حتی بارها شده بود که مجروحیتهایی پیدا کرده بود و بدون بازگشت به خانه بعد از مدتی مداوا در بیمارستان دوباره بھ ِجبھھ ِبرگشتھ ِبود ..
اما گاهی خیلی مجروحیتش زیاد بود و چاره ای نداشتند جز این که او را به زور به مرخصی و استراحت در منزل بفرستند..یک بار از همین مواقع درب حیاط به صدا در آمد و ایشان با دو عصای زیر بغل و پاهای باندپیچی شده و سر و رویی خونین و سر و کله ی باند پیچی شده از درب حیاط وارد شد. آن موقع ما و مادر در حیاط نشسته بودیم, وقتی وارد شد مادر که خیلی چشم انتظار برادرم بود با دیدن حال و،وضع برادرم هول خورد و ناخودآگاه ذکری را با صدای بلند فریاد کرد
شهیدقاسم به محض این که ما و مادر را نگران دید با آن شوخ طبعی همیشه گیش گفت: "چیه؟ چیه؟ هیچ چی نیست" و بلافاصله با همان عصاها به طرز خنده داری شروع به چرخ زدن و خنده و شوخی کرد که بگوید طوری نشده من خوبم ؛ 🌷🌱
خاطرھ ِایازخواهرکوچکشھید 🍂
--شھدایِظھور
خواهر این شهید بزرگوار با اشاره به مسئله ازدواج شهید قاسم موحدی ادامه داد: وقتی مدتی در جنگ بود آمد و گفت:🌷 میخواهم کمبود خود را با ازدواج جبران کرده و آماده شهادت در راه حق شوم 🌷و در همان حال که مقدمات ازدواج را فراهم میکرد🌷 از خدمت و کار جهادی خود دست بردار نبود🌷 و همیشه در حال پاسخ به ندای «هل من ناصر امام حسین(ع)» در رابطه با ادای دین به اسلام بود.
وی ادامه داد: ۱۰ روز پس از ازدواج به میدان جنگ برگشت و قبل از عید غدیر با خانواده تماس گرفت و این ایام را به ما و همسرش تبریک گفت🌷 و بعد از آن بودڪهصبح ِعیدمصادفبا #عید_غدیر🌷 سال ِ۱۳۶۴خبرشھادتشرابھ ِما رساندند ..💔
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
خواهرشھید : خانوادھ ِبیشتربھ ِ ازدواجشاصرارداشتند ... بالاخرھ ِراضے شداماباشرط ِوشروطے . . ! مثلاعروس خانمموقعیتاورادرککندوصبورباشد ...🌷
ماهمبھ ِسراغ ِخانوادھ ِایرفتیمڪهدرد کشیدھ ِجنگبودند ؛ خانوادھ ِشھید مقدسخراسانے♥️
پدرخانوادھ ِمقدسخراسانےآنروزها #مفقودالاثر بودوخبریازشھادتش نداشتند !'💔
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
پدرشھیددرڪنارشھیدمحمدقاسم موحدیدرمراسمعروسے ...
#روحشانشادیادشانگرامے ❤️❤️
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
عقدمحمدقاسمومعصومھ ِخانم خراسانی چند روزیست بسته شده که قاسم به منطقه اعزام مےشود ؛ از او خواستم شب عید غدیر برگردد تا برای خانمشعیدیببریم ؛ نمےدانستمڪهاین آخریندیداراستوبازگشتےدرکار نیست .. !' ؛ ❤️راویمادرشھید🌸
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
همسر شهید🌷: درآن مدت کوتاهی که باهم آشنا شده بودیم چه قبل از عقد وچه بعد ازعقد چیزی که خیلی ایشان مقید به انجام آن بود رعایت ادب بود ، به یاد ندارم هربار که برای انجام کاری یا پذیرایی از اتاق بیرون می رفتم ، و بر می گشتم قاسم آقا به نشانه ی ادب جلوی پایم بلند می شد.!
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🌷نمازهای صبح ایشان که از قبل از اذان تاطلوع آفتاب به طول می انجامید با قراعت وصدای مناجات خوش خاطره ای دیگراست که فراموش نشدنی است
🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌱🌷 قابل ذکر است خانم خراسانی، همسر شهید موحدی، الآن دارای همسر و سه فرزند هستند. 🌷🌱
همسر شهید نقل میکنند که: «سال ۹۴ که قسمت شد سفر حج برویم ،خیلی نگران بودم بچه ها را به که بسپارم ، پیگیر کارهای مربوط به حج هم بودم، فکرم خیلی مشغول بود. یک شب قاسم آقا را خواب دیدم، گفت ناراحت نباش کارهای مربوط به حج را خودم درست می کنم . شما غصه نخور. 🌷بحمدالله کارها درست شد وما آن سال حج تمتع مشرف شدیم و همسرم به نیابت از شھیدقاسم🌹طواف انجام دادند ...
-- شھدایِظھور
اوهمچنان ِدرڪنارفعالیتھایِرزمےاشهر زمانڪهفرصتےپیدامےکردبھ ِدروس کلاسیكهمادامھ ِمےداد ... علاوھ ِبرآن بھ ِهنرشعروخوشنویسےهمعلاقھ ِ وتمرینداشت ..🌱❤️
🎙خواهرشھید
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
دراوائل ؛ خط ِاینشھیدبزرگواربسیار ناخوانابود ! گاهی به شوخی به ایشان می گفتیم این چه خطی است که اگر آن را در آفتاب قرار دهیم می دود !' ☺️پس از مدتی به تمرین خط می پردازد، به گونه ای که از زیبایی خط ایشان متعجب می شدیم. برخی از سروده های دیگران را خیلی دوست می داشت و وصیت نامه اش را با خطی بسیار خوش نوشته است ڪهاڪنوندردستاست ؛..♥️
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
دستنوشتھ ِشھیدمحمدقاسمموحدی❤️ 🌹قسمتےازیکشعر🌹 ⇧↻
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
یکی از اشعار مورد علاقه شهید قاسم که گاه ورد زبانش بود 👇زجبهه های گلگون کسی مرا صدا کرد🌷
دلم دوباره خون شد هوای کربلا کرد 🌷
نسیم آشنایی رسید برمشامم🌷
که با غریب عشقم دوباره آشناکرد🌷
کجاست آن دلاور که تا فشنگ آخر 🌷
لبش علی علی گفت ؛ دلش خداخدا کرد🌷
دلی که غرق خون بود میان آتش خون🌷
لبی به خنده بگشود امام را دعا کرد🌷
شهیدپرپرمن همیشه یاور من🌷
غمتچگونهگویمکهـبادلمچھ ِهاڪرد 🌷 ...
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
مادر شهید:
🌹🌱آخرین باری که به مرخصی آمده بود
گفت: مادر جان! خیلی عجیبه ! من از
باران تیر هم رد میشم, شهید نمیشم!
شاید شما دعا می کنید که من شهید نشم ،🌹درسته؟
گفتم: بله, دعا می کنم زنده باشی و به اسلام خدمت کنی🌹
با ناراحتی گفت: چرا اینطور دعا می کنید مادر جان؟
گفتم: چی بگم؟
گفت: بگو خدایا هر طور صلاح می دونی, می خوای ببر می خوای نگهدار🌹
آمدم چیزی بگم که گفت:
فکرش را بکنید روز قیامت که مادرهای شهدا🌹 را صدا بزنند و شما به خاطر این دعاهایتان جزء آنها نباشید, آنوقت غبطه می خورید و پشیمان می شوید...
بالاخره با حرفهای قاسم گفتم: خدایا هر طور صلاح می دانی🤲🏻
بعدازآنبھ ِجبھھ ِرفتوبھ ِشهادت رسید 💔 ..
#خاطراتےازسردارشھیدمحمدقاسم موحدی ♥️
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
بخشی از وصیتنامه شهید محمد قاسم موحدی :♥️
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابا عبدا... وعلی الا رواح التی حلت بفنائک
سلام بر حسین سالار شهیدان وسرور آزادگان،🌹
سلام بر عباس وقاسم🌹، علی اکبر وعلی اصغر🌹و تمامی شهداء راه اسلام🌹 وشهداء کربلا های ایران 🌹که با نثار خون خود درس ایثار وشجاعت ،خودسازی ومعرفت ،انسانیت ودفاع از حق وحقیقت وایستادگی ومقاومت در مقابل هر تجاوزگر ظالم وطغیانگری را به ما آموختند.سلام بر زین العابدین وزینب 🌹که رسالت سنگین خون شهداء کربلا را بر دوش کشیدند🌹 تا بفهمانند ،باید حسین گونه زیست وحسین گونه مبارزه کرد وحسین گونھ ِبھ ِشھادترسید ..!💔
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
برایِشھادتمناراحتنشوید !..
شھیدمحمدقاسمموحدی ❤️ در بخشی از وصیتنامه خود با اشاره به آیه ۳۰ سوره فصلت که میفرماید« إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُون؛ بىترديد كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خدا است؛ سپس در ميدان عمل بر اين حقيقت استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند و میگویند مترسيد و اندوهگين نباشيد و شما را به بهشتى كه وعده مىدادند، بشارت باد» گفت: «برای شهادت من ناراحت نباشید چرا که بزرگانی مثل شهید رجایی و بهشتی در اینراهشھیدشدندڪهمندرمقابلِ آنھا هیچهستم ... !
شهید قاسم موحدي با اشاره به اهمیت اطاعت از امام در زمان غیبت ادامه داد: از امامتان پیروی کنید چرا که اطاعت از او، اطاعت از پیامبر(ص) و امام زمان(عج) است و هر کس از ولیفقیه پیروی نکند از اطاعت پیامبر(ص) سرباز زدهاستودراینراهباحضورپرشور درجبھھ ِجنگراهرچھ ِسریعتربافتح اسلامبهپایانرسانید !'
-- شھدایِظھور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
--گیف ...
شھیدمحمدقاسمموحدی♥️
زِجبھھ ِهای ِگلگونڪسےمراصداکرد ؛ دلمدوبارھ ِخونشد ! هوایِکربلاکرد . . 💔..
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
مزارشھیدمحمدقاسمموحدی♥️
(بھشترضا ؛ مشھدمقدس) 🌱..
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
مادرشھیدقاسم : روزی با جمعی از خانمهای فامیل دور هم جمع بودیم .یکی می گوید:« خدا رحمت کندشهدارا »که عمه جان شهید، در جواب می گوید :«شهدا رحمت شده الهی هستند، باید بگوییم خداوند درجات شهدا رامتعالی تر کند.» چند شب بعد ازاین ماجرا قاسم به خواب عمه جان می آید: « ناراحت بود. گفت عمه جان ! چرا گفتید شهدا نیاز به رحمت الهی ندارند! ائمه (ع) که مقربان درگاه الهی هستند، به رحمت خداوند نیاز دارند : چھ ِرسد بھ ِما !' ..💔
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
ناظران ِاعمالما🌷...
خانم موحدی عمه شهید معتقد است دنیا مزرعه آخرت است و هر چه در آن بکاری، همان را درو میکنی. او از رؤیایی می گوید که تداعی گر اصلی ترین آزمون ما در دنیاست؛ « خواب دیدم در خرابه ای چند صندلی چیده اند و عده ای مشغول پر کردن برگه هایی هستند . برگه آزمونی بود و محمد قاسم هم به عنوان مراقب بالای سر ما قدم میزد . آن طرف خرابه، پشت جاده ای ، فضایی سرسبزی بود مثل جنگل های شمال، به طوری که ابرها بسیار پایین بودند. چند بار از محمد قاسم خواستم اجازه دهد یک لحظه بروم آن طرف اما او میگفت اول امتحان.
از آزمون که سربلند بیرون بیایید میروید آن طرف. بالاخره با اصرار من اجازه داد خیلی کوتاه بروم و برگردم. روی ابرها پرواز کردم و به آن طرف رفتم که بینهایت زیبا بود و غیر قابل تصور .»
:«تعبیرش برایم کاملا روشن بود؛ خرابه استعاره از دنیا بود و آزمون ،همین اعمال و کردار ما بود که در برابر هر کدامش فردای قیامتبایدپاسخگوباشیم و مراقب بودن محمدقاسم، یعنی اینکه شھداناظربراعمالماهستند ..!🌿🌿
-- شھدایِظھور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلامودرودخداوندبرشهدایِظھور . . زمینھ ِسازانظھورحضرتمھـدیسلام اللھعلیھ .. ♥️🌱
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲استورۍ
سردارشھیدمحمدقاسمموحدی♥️...
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR