🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح) ♥️...
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
(رشادت فاتح)✊🏼
🔴 فاتح به فرمانده همه گروهان ها فرمان عقبنشینی داد، یک ساعت گذشته بود که همه رزمندهها منطقه راخالی کردند، چیزی به غروب نمانده بود، فاتح آرام و قرار نداشت، جلو رفتم و گفتم: چه خبر شده؟
🙋🏼♂گفت: «سوار شو تا برویم...» نشستیم داخل تویوتا و دونفری رفتیم داخل محلی که هرلحظه احتمال ورود نیروهای مسلح داعشی وجود داشت. او پشت فرمان نشسته بود با سرعت رانندگی میکرد به او گفتم: «داعشی ها همهجا هستند. اگر جلوتر برویم اسیر خواهیم شد» گفت: حتماً این جا کسی از عقب نشینی بیخبر مانده و برنگشته است».
فقط بین کوچهها رانندگی میکرد و من وحشتزده بهصورت فاتح نگاه میکردم،😨 یکباره جلوی یک ساختمان مرتفع و مخروبه ایستاد و گفت : اینجا دیده بان ادوات (خمپاره) مستقر بوده، باید سر بزنم و ببینم هنوز این جاست یا به عقب برگشته🚶🏼♂...
باعجله رفت و پس از لحظاتی با یک رزمنده برگشت، معلوم شد این رزمنده از عقبنشینی بیخبر بوده... خدا را شکر کردیم و برگشتیم . . . 🚶🏼♂🚶🏼♂
هوا کمکم تاریک شده بود، هنوز از محل خارج نشده بودیم که دوباره ترمز زد و دندهعقب گرفت و گفت: فلانی دوشب تا صبح نگهبانی داده، امروز صبح میرفت یکگوشه بخوابد، حتماً او هم از عقبنشینی بیخبر است❗️
🔻گفتم : این دیگر حماقت است، گفت: «اگر با من نمیآیید از ماشین پیاده شوید».
با سرعت زیاد داخل کوچههایی که به مخروبه تبدیلشده بود، ویراژ میداد. هوا کاملاً تاریک شده بود. به کوچهای رسیدیم که کاملاً ویرانشده بود، باعجله پیاده شد. خانه به خانه میرفت و اسم یک نفر را صدا میزد.
وارد یک ساختمان چندطبقه شد و بیرون نیامد، قلبم داشت از حرکت میایستاد هرلحظه خطر اسارت در کمین ما بود، چند دقیقه گذشت و فاتح با یک جوان خوابآلود از ساختمان خارج شد. خوشحالی در چهره فاتح موج میزد.آن شب با رشادت فاتح همه گردان به سلامت دورهم جمع شدند . . .❤️
🎙(نقلازهمرزمشهید)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
▪️ آیتالله فاطمینیا استاد اخلاق به ملکوت اعلی پیوست.💔
شاخه گل صلوات تقدیم روح بلند و ملکوتیشون😔
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیت الله فاطمی نیا: مرگ برای مومن گشایش است ، از قفس پریدن است صاحب نفوس مستعده وقتی می میرند دستشان از این دنیا بازتر است
▪️نثار روح این عالم ربانی و استاد اخلاق ، صلوات و فاتحهای هدیه کنیم.
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم آیتالله فاطمینیا (ره)
امروز تضعیف رهبری بالاترین گناه و از شرب خمر هم حرام تر است.
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌸صدای خوشی داشت، دستکم به دل من مادر که خیلی مینشست. گفته بودم باید برایم روضه بخوانی. از شما چه پنهان ازش قول گرفته بودم. چند محرم من و بچهها و پدر و مادرم در خانه مینشستیم و او برایمان نوحه میخواند. خوش هم میخواند. دهه اول محرم شبها نوحهخوان مجلس خانهام رضا بود.
🔘البته بعدها همرزمانش از محرمهایی گفتند که رضا برایشان نوحه میخواند و آنها به یاد شهید کربلا سینه میزدند. بین اشیا و وسایل بازمانده از شهید، دفترچهای به چشم میخورد که با خطی خوانا اشعار محرم و صفر در آن نوشته شده است ...!
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌿هرقدر از تودلبرویی رضا بگویم، کم است. شاید بگویید، چون رفته است، این حرف زده میشود، اما واقعا رضا گلی بود میان بچههایم که گلچین روزگار زود پرپرش کرد ...🕊
🖐🏼(مادرشهید مدافع حرم رضا بخشی)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
(احترامی که به آموزگارش گذاشت)❗️
🔴چهارم دبستان بود که یک روز معلمش من را خواست. گفت «درس و مشق رضا خیلی خوب است. هوش بالایی هم دارد، اما او و چند بچه دیگر خیلی شیطنت میکنند.» بنده خدا دختر روستا بود. وقتی از بازیگوشی آن چندنفر تعریف میکرد، چشمانش خیس از اشک شده بود. به خانه که آمدم، رضا را کشیدم کناری و نصیحت و راهنمایی کردم. تمام مدت بچهام سرش را پایین انداخته بود و از خجالت حرفی نمیزد. بعد آن روز رضا آرام و مطیع شده بود ...
🎙(نقل از مادر شهید)
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
✅در خانه نشسته بودیم که آقا رضا از در وارد شد. دستش هنوز باندپیچی بود. دلیل پانسمان کردن دستش را پرسیدم، گفت: «داخل ماشین بودیم و به سمت منطقه میرفتیم که ناگهان ماشین ما چپ شد و چندتکه شیشه داخل آرنجم فرو رفت، چیز مهمی نیست...» من هم این حرف آقا رضا را باور کردم. او دارای ویژگیهای اخلاقی زیادی بود و همین موضوع باعث اعتماد ما به تکتک حرف های او میشد. همان روزبه مسجد محل رفته بودم که یکی از همسایهها جلو آمد و از من پرسید پسر شما در سوریه زخمی شده؟ من که از ماجرا بیخبر بودم با ناراحتی گفتم: «نه او به خانه برگشته والان هم صحیح و سالم است، فقط شیشه دستش را بریده والان به همین دلیل دستش را باندپیچی کرده است».
بعد خطاب به کسی که درباره مجروحیت رضا سؤال کرده بود، گفتم: «خجالت بکشید، درست نیست برای مردم شایعه درست کنید».
بعد که به خانهبر گشتم و دوباره زخم آقا رضا را دیدم و دقت کردم. با خودم گفتم «حق باکسی است که خبر مجروحیت رضا را مطرح کرده بود، زخم رضا یک زخم عادی نبود».
💔مادر شهید آهی میکشد و ادامه میدهد: «دفعه آخری که آقا رضا به مرخصی آمده بود قرار نبود به سوریه برگردد. یک روز صبح تلفن آقا رضا چند بار زنگ خورد، او هر بار تلفن را جواب میداد خطاب به کسی که پشت خط بودمی گفت: «حتماً خودم را میرسانم.»
وقتی تلفن را قطع کرد یکی از خواهرهایش به او گفت: «تو چند بار به سوریه رفتی. این بار نرو. تو سهمت را پرداخت کردی و دین از گردنت برداشته شد.»
من هم از او خواستم نرود. آقا رضا در جواب من گفت: «من میروم و شما نمیتوانید جلوی من را بگیرید. من برای امشب بلیت هواپیما گرفتهام و باید بروم. من میروم و تا دو هفته دیگر حتماً باید برگردم. یک مقدار وسیله دارم که باید تحویل بدهم».
من با شنیدن جمله آخرش از ته دل احساس خوشحالی کردم و گفتم بعد از دو هفته برمیگردد و برای همیشه میماند. هر وقت او زنگ میزد به او میگفتم: «رضا جان زودتر برگرد».
رضا در جوابم میگفت: «مادر جان من و تعداد زیادی از مدافعان حرم آمدهایم تا کاری کنیم که شما به زیارت حضرت زینب(سلام الله علیها ) بیایید»...
🎙(نقل از مادر شهید)
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
( گوشبهفرمان فرمانده)🖐🏼
⚽️«آقا رضا در دو رشته فوتسال و شنا فعالیت میکرد و در بین تیمهای جامعة المصطفی که از بین تمام کشورهای اسلامی بودند مقامهایی را کسب کرده بود.
قبل از رفتنش به سوریه، بورسیه مسکو را برای ادامه تحصیل دریافت و مدارکش را هم ترجمه کرده بود. مادرم اول راضی نبود او به مسکو برود ولی بعد راضی شد.اما آقارضا با دیدن شرایط سوریه به ناگاه نظرش عوض شد و به سوریه رفت. آقا رضا وقتی به مرخصی میآمد شبی دو ساعت میخوابید. بیشتر شبها از خانه بیرون میرفت و تا صبح قدم میزد تا وقتی به سوریه برگشت کمخوابی شب های عملیات از مؤثر بودنش در هجومها کم نکند و همیشه برای دفاع از حرم آمادگی لازم را داشته باشد.
آن طور که همرزمان شهید تعریف میکنند، داعشی ها دریکی از عملیات ها یک تانک را پر از مواد منفجره کرده و بهطرف خاکریز مدافعان حرم فرستاده بودند. اما به لطف خدا این تانک نتوانست از خاکریز عبور کند و پشت خاکریز منفجر شد. مدافعان حرمی که پشت خاکریز بودند از صدای مهیب انفجار دچار سردرگمی شده بودند. بعد از انفجار تانک، داعشی ها به سمت خاکریز حمله کرده بودند در همین لحظه آقا رضا از راه رسیده بود و مدافعان حرم با دیدن آقا رضا یکی یکی از جا بلند شده بودند و گوشبهفرمان فرمانده مقابل داعشی ها باقدرت ایستادگی کرده بودند.»
🎙(نقل از برادر شهید)
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فاطمیون برای نبرد نهایی در سرزمین قدس آمادهاند ...✊🏼
♥️رضا جبهه سوریه را جبهه مقابله با صهیونیستها دیده بود. لب مرز آنان بود که به شهادت رسید. در مطالبش هست که چیزی نمانده تا با مادر اصلی این تکفیریها و داعشیها که همان صهیونیستها هستند، رودررو شویم. قبل از رفتنش گفتم رضا، نمی شود نروی؟ گفت : الان بچهها رو در روی اسراییل دارن می جنگند، ما دوسال جنگیدیم که به اینجا برسیم که بتوانیم با اسراییل رو در رو باشیم، می روم تا حداقل چند تا گلوله به سمت اسراییل شلیک کنم ...
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
سلام شهید...
✨حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :
سوگند به آنکه جانم در دست اوست,
هیچ کس بر شهدا سلام نمی کند مگر اینکه شهیدان سلام آنان را پاسخ می دهند.
تأصیل لااستئصال،ج4،ص80
#فاتح
#شهید_مدافع_حرم_فاطمیون_رضا_بخشی
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
مثل پروانه🦋 :)
✊🏼انگار نه انگار که فاتح فرمانده بود. مثل پروانه دور و بر بچه ها میچرخید و به کارهایشان رسیدگی میکرد.
خستگی ناپذير بود ...👌🏻
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
بسم رب الشهداء و الصدیقین
من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش
چون به فکر سوختن افتادهای، مردانه باش!
دوستان زیادی داشتم که در طی این سالها عاشقانه پر کشیدند و رفتند، شبها، روزها، خوبیها و خوشیها و بدیها و مرگ و زندگی را در کنار هم تجربه کردیم. این تعهدی شخصی و درونی است که نسبت به خودم و در قبال شهدا احساس میکنم. بسیاری از مصائبی که امروز تحمل میکنم به خاطر همین بچههاست، بیخوابی، گرسنگی، سرما و گرما، بیاحترامی و جسارتها و هر چیزی که میخواهد باشد.
من اطمینان دارم این مسیر، مسیری مقدس است، نباید حیف و پایمال شود، خونهای بسیاری پای این نهال ریخته شده، نشود که به خاطر اشتباه و جاهطلبی برخیها پایمال شود، به خاطر همین من حاضرم از همهچیزم برای این راه مایه بگذارم. اگر خدا لیاقت شهادت را به من داد و من هم به جمع بچهها پیوستم، میخواهم کسانی که بعد از من میآیند و مسئولیت قبول میکنند، وجدانی کار کنند و همیشه وجدان خودشان را قاضی قرار دهند.
خونهایی که اینجا ریخته شده، دستوپاهایی که اینجا قطع شده، جانبازیهای بچهها و مجروحین قابل فراموشی نیست. صفحه دسکتاپ لب تاپ من از عکس شهدا پرشده، گاهی اوقات که میبینم، خجالت میکشم. حقیقتاً کمکاری میکنیم، یا هدفی که تعیینشده را دنبال نمیکنیم و پشتکار نداریم.
دوست دارم کسانی که بعد از من میآیند، باانگیزه دوچندان و خیلی قویتر از ما، ما که چیزی نیستیم، کسانی بیایند که برای نفرات بعد از خود الگو باشند. بچههای زیادی از گرانبهاترین چیز که زندگیشان بوده و از آن باارزشتر نداشتند، گذشتند، کاری بکنیم که فردا شرمنده این شهدا نباشیم
🌿از آنجایی که شهید فاتح یک جوان تحصیلکرده در رده ی بالای علمی در فضای دانشگاهی و حوزوی بوده است و مسلط بر دو زبان بین المللی بوده است، موقعیت های خوب شغلی در انتظار او بوده است و نمی توان گفت که فردی با چنین درک و استعدادی، تصادفی و هیجانی این مسیر مقاومت و حضور در جبهه را انتخاب کرده باشد ...✅
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🎙(حاج قاسم سلیمانی : نگذارید او به خط مقدم بیاید !)
🔴 حاج قاسم از فاتح خیلی خوشش میآمد، دو سه باری به ابوحامد گفته بود، این گل فاطمیون را نگه دارید، برای نسلهای بعدی و نگذارید به خط مقدم بیاید ...❗️
🎙(راوی همرزم شهید فاتح)
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فاتح میدان✊🏼
🔴مهمترین پیروزی فاتح، عملیات ملیحه بود، ملیحه منطقه ای بسیار استراتژیک در شرق دمشق و اولین منطقه از غوطه شرقیه، در شمال منطقه زینبیه و حرم حضرت زینب(سلام الله علیها ) است، که از ابتدای جنگ سوریه دست مخالفین بود.
نیروهای حزب الله لبنان پس از چندین عملیات نتوانستند منطقه را آزاد کنند، ارتش سوریه هم نتوانست و عاقبت این سرداران بی نشان فاطمیون بودند که در یک عملیات رعدآسا این منطقه را آزاد کردند.
این منطقه از آن روی اهمیت داشت که مشرف به حرم بی بی زینب بود و هر از گاهی خمپاره های داعش به نزدیکی های حرم می رسید و بیم آن می رفت که از همین ناحیه به حرم حمله کنند، اما شیر مردان فاطمیون به فرماندهی فاتح دلها توانستند طوری داعش را فراری بدهند که حتی وقت نکرده بودند ادوات و وسایلشان را ببرند ...❗️
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔻درست دو هفته پیش بود، تلفن زنگ زد، گوشی را برداشتم، آنسوی خط صدای مهربان رضا بود که می گفت : هنوز خوابی؟ بیا بریم کوهنوردی چندتا عکس بگیریم ...
👤لباس پوشیدیم و دوربینم را برداشتم و رفتیم، او اهل عکس گرفتن و اینطور برنامه ها نبود اما نمی دانم چرا اینبار این پیشنهاد را داد که برویم عکس بگیریم، انگار می خواست این عکسها بعنوان آخرین عکسهایش گرفته شود تا امروز بی عکس نباشیم.
❄️هوا سرد بود و رضا لباس گرم نپوشیده بود، نیمه های راه گفت : خیلی سرد شده بیا برگردیم، گفتم : تو مگر اسمت فاتح نیست؟ بیا این کوه را فتح کنیم، خندید و گفت : انشاءالله فتح قله شهادت... عکسهای مارو منتشر نکنی!
گفتم : باشه، هر وقت شهید شدی منتشر می کنم.
گفت : انشاءالله عکس شهادت باشه...
انشاءالله شهادت تکیه کلامش بود، هر چیزی می شد می گفت :انشاءالله شهادت...
📷عکس گرفتیم و حرف زدیم، رضا می گفت: شهدا گلچین می شوند، اینکه ما نرفتیم یعنی یا نوبتمان نشده یا اینکه لیاقت نداشتیم ...💔
🎙(نقل از دوست صمیمی شهید)
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
قله شهادت♥️...
(شهادت دو فرمانده فاطميون در کنار هم) 💔..
🔴مدافعان حرم روز بعد از فتح منطقه حواریه که جزو مناطق راهبردی و مهم سوریه بود، عملیات دیگری را شروع میکنند و برای تثبیت منطقه دستبهکار میشوند. داعشی ها به هر دری میزنند موفق نمیشوند به این منطقه نزدیک شوند و پشت بیسیم با عصبانیت به دیگر داعشی ها میگفتند که فاطمیون این تپه را طلسم کردهاند. آن روز لحظهبهلحظه به کشتههای داعشی ها اضافه میشد. داعشی ها مثل مور و ملخ از تپهای که در آن منطقه بود بالا میآمدند و با مقاومت و ایستادگی فاطمیون روبه رو میشدند.
فاطمیونی که روی تپه ایستاده بودند برای مقابله با تعداد بالای داعشی ها به مهمات زیادی نیاز پیدا میکنند و آقا رضا برای رساندن تجهیزات به آنها بهتنهایی جعبههای مهمات و تجهیزات را روی دوشش میانداخته وبه مدافعان حاضر در بالای تپه میرسانده است. آقا رضا بعد از چندین بار رفتوبرگشت به بالای تپه بهشدت خسته میشود و بعد از این که مطمئن میشود نیروهای بالای تپه مهمات کافی دارند برای استراحت، خودش را به محلی که شهید توسلی حضورداشته میرساند.
هنوز مدت کوتاهی از حضور شهید بخشی نگذشته که یک نفر به داعشی ها خبر میدهد که هر دو فرمانده یعنی هم شهید توسلی و هم شهید رضا بخشی روی تپه در کنار هم هستند. طولی نمیکشد که نیروهای داعشی یک موشک حرارتی بین آنها شلیک میکنند و هر دو فرمانده در کنار هم شهید میشوند ...
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
یک روز بعد از شهادت آقا رضا پیکر ایشان را به مشهد آوردند 💔...
🌸عصر همان روزبه معراج شهدا رفتیم، پیکر فرمانده شهید توسلی و آقا رضا را که جانشین او بود باهم آوردند و جمعیت زیادی برای تشییع شهید آمده بودند و طوری که ما شنیدیم چشم راست ایشان ترکشخورده بود و به دلیل این که هدف اصابت موشک حرارتی قرارگرفته بودند، قسمت جلوی جلیقه شهید به طور کامل سوخته و قسمت پشت جلیقه سالم مانده بود. شهید بخشی نام حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) را روی جلیقهاش با خط خوش نوشته بود. کمتر کسی این کار را در سوریه انجام میداد. چون اگر کسی درحالیکه نام
حضرت زهرا (سلام الله علیها )🌹 را همراه داشت اسیر میشد بهشدت توسط داعشی ها شکنجه میشد و داعشی ها حتی به جنازهاش هم رحم نمیکردند و به جنازه او جسارت میکردند.»
🎙(نقل از خواهر شهید)
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🔴«ناهمزاد»، قصه زندگی شهید رضا بخشی(فاتح) جانشین فرمانده لشکر فاطمیون است که در ۹ اسفند ۱۳۹۵ در «تَلقرین» سوریه و در نزدیکی مرزهای فلسطین اشغالی به شهادت رسید ...💔
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
👥👥جمعیت وارد حرم میشوند، حرم امام هشتم که ملجا و ماوای غریبان و پناهگاه بیپناهان است. ملائک هم فوج فوج برای زیارت شهدا به زمین آمدهاند، همه در کنار هم، دوشادوش هم شهدا را تشییع میکنند. «این گل پر پر از کجا آمده؟ از سفر شام بلا آمده، فرمانده شهیدم، راهت ادامه دارد، رضاجان، رضا جان، شهادتت مبارک...»👌🏼
🖐🏼شهید مدافع حرم فاطمیون رضا بخشی (فاتح)
🌹شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR