eitaa logo
- سِدنا -
143 دنبال‌کننده
661 عکس
44 ویدیو
1 فایل
اهدِناالصِّراط المُستقيم . و به راستی چرا پس از اندوه کشیدن کسی مرا به آغوش نکشید؟ . امیدوار، امیدوار و همچنان امیدوار به زندگیِ سبزکِ خود و امیداست که گرانبها کرد آن [مخلُوق‌مِن‌صَلصال‌کَل‌فَخار] https://gkite.ir/es/10190470 @sam_7488a
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق همه‌چیز را توجیح نخواهدکرد : )))
هدایت شده از اَبری.
چرا همه‌ش سرت تو گوشیِ و تو مجازی‌ای ؟ ببخشید چون زندگیِ واقعیم تاریکه و هیچی دستِ من نیست، دلخوشم به زندگیِ غیر واقعی‌ام که لاقل خودم میتونم براش تمِ رنگی انتخاب کنم.
کآش می‌توانستم ، غمی‌که در دلت لانه کرده را نصف کنم و الباقی را در جان‌خودم جا دهم ؛ اُمید ِمن ، جان ِمن ساعت‌هاس که به‌خیال خودم نشستم درس میخوانم .. اما زهی‌خیال‌باطل ، میخوانم : اَفَحَسِبتُم اَنَّما خَلَقناکُم عَبَثاً و اَنَّکُم اِلَینا لاتُرجَعونَ . و می‌اندیشم که : وای برمن نکند حال که دوری‌م ز هم مرا برده ز یاد ؟ آخر نمیدانی ، مدتی‌ست که از تحول آدمی‌زاد پس‌از دُچار غَم شدن مطلع شده‌ام . رُعب وجودم را فراگرفته ، خُوف حال ِقلب ُجان‌م را منقلب کرده ، نکند جای من شخص غریبی برسد بردادش ؟ ... ِمن ، دلتنگ‌تم ، نگرانتم ، وهم و خیال ذهنم را پرآشوب کردِ آخر تو چرا اینگونه بی‌قرار شده‌ای امشب . . اگر اگر کنارت بودم ، به‌خداوندی خدا از بغل و نوازش دریغ نمیکردم . بالله که خودم جای غم بغلت میکردم :)))) شیرین ِمن ، نبات ِمن ، ای من به‌قربان هرتاب ِمژه‌هات بروم ، زیبارویم ، مهربانم بامن حرف بزنم ، بگو . این غم ِاحاطه شده در قلب‌ت را به‌زبان بیاور ، حنجره و لبان‌ت را زخم می‌اندازد ؟ آن‌قدر سنگین‌س ؟ ای من به فدای اون زخمای لبانت که همچون تَرَک ِانار‌اند ، خودم جای ِجای تن‌ت را میبوسم جای زخم‌ها که سهل است . چشمک* ۱۴۰۳ / ۲ / ۲۷
نومیدی توی تک‌تک سلول‌هام قابل حسِ -
به نظرم مسخره ست ، تو میگی دست ها رو دوست داری ولی فقط وقتی انگشت های استخوانی رو کلاویه های پیانو به حرکت در میان اون ها رو می‌پرستی . تو میگی از چشم ها خوشت میاد ولی تنها لحظه ای که اون ها رو تحسین می‌کنی وقتیه که نور آفتاب به چشم های کهربایی می خوره . میگی قارچ رو دوست داری ، ولی وقتی قارچ آبپز تو خورشت زیر دندونت میاد حالت بد میشه . تو میگی عاشق کتاب خوندنی ولی تنها کتابایی که خوندی خودت باش دختر و مغازه ی جادوییه . تو میگی عاشق نقاشی ای ولی وقتی رنگ به لباست میماله از فحش های استفاده میکنی که تاحالا نشنیده بودمشون . تو نمیتونه از لفظ عاشق بودن برای چیزایی استفاده کنی که فقط بهترین حالتشون رو می‌پرستی .
ما این شب‌های‌پُر‌از‌دلتنگی را درنبودت مشق کرده‌ایم ؛
تو بگو من چه کنم دلم هوایت کرده ! دل من خامی کرد . . باز صدایت کرده
گفته بودم دل خامم نمیخواد تو را اما چه کنم گنج دلم باز هوایت کرده
تو که بی ما خوشی و خوشحالی باز من دلم بعد تو بدجور خزانی کرده !
می‌روی دلبر من باید خدا همراهت خاطراتت هم ببر ای عشقِ جفا کرده