🌺😄🌺😄🌺😄🌺
#مادرانه
#خاطرات_طنز_جبهه
عازم جبهه بودم. یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می آمد. مادرش برای بدرقه ی او آمده بود. خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم به دشمن ناله و نفرین می کرد.
به او گفتم: « مادر شما دیگه بر گردید فقط دعا کنید ما شهید بشیم. دعای مادر زود مستجاب می شود.»
او در جواب گفت:« خدا نکنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونی! الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به کشتن می ده!» 😐🤣🤣
@sabkeShohada
@sabkeShohada
🌺😄🌺😄🌺😄🌺
#مادرانه
#خاطرات_طنز_جبهه
عازم جبهه بودم. یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می آمد. مادرش برای بدرقه ی او آمده بود. خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم به دشمن ناله و نفرین می کرد.
به او گفتم: « مادر شما دیگه بر گردید فقط دعا کنید ما شهید بشیم. دعای مادر زود مستجاب می شود.»
او در جواب گفت:« خدا نکنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونی! الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به کشتن می ده!» 😐🤣🤣
@sabkeShohada
@sabkeShohada
#مادرانه
میدانم که مادرت
آرزوی دامادی ات را داشت
اما مهری که خورد
در شناسنامه ات
می ارزد به تمام
آرزو های مادرانه اش ...
@SabkeShohada
#سید_سجاد_خلیلی
@SabkeShohada
🌺😄🌺😄🌺😄🌺
#مادرانه
#خاطرات_طنز_جبهه
عازم جبهه بودم. یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می آمد. مادرش برای بدرقه ی او آمده بود. خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم به دشمن ناله و نفرین می کرد.
به او گفتم: « مادر شما دیگه بر گردید فقط دعا کنید ما شهید بشیم. دعای مادر زود مستجاب می شود.»
او در جواب گفت:« خدا نکنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونی! الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به کشتن می ده!» 😐🤣🤣
@sabkeShohada
@sabkeShohada
🌺😄🌺😄🌺😄🌺
#مادرانه
#خاطرات_طنز_جبهه
عازم جبهه بودم. یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می آمد. مادرش برای بدرقه ی او آمده بود. خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم به دشمن ناله و نفرین می کرد.
به او گفتم: « مادر شما دیگه بر گردید فقط دعا کنید ما شهید بشیم. دعای مادر زود مستجاب می شود.»
او در جواب گفت:« خدا نکنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونی! الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به کشتن می ده!» 😐🤣🤣
@sabkeShohada
@sabkeShohada
🌺😄🌺😄🌺😄🌺
#مادرانه
#خاطرات_طنز_جبهه
عازم جبهه بودم. یکی از دوستانم برای اولین بار بود که به جبهه می آمد. مادرش برای بدرقه ی او آمده بود. خیلی قربان صدقه اش می رفت و دائم به دشمن ناله و نفرین می کرد.
به او گفتم: « مادر شما دیگه بر گردید فقط دعا کنید ما شهید بشیم. دعای مادر زود مستجاب می شود.»
او در جواب گفت:« خدا نکنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونی! الهی که صدام شهید بشه که اینجور بچه های مردم رو به کشتن می ده!» 😐🤣🤣
@sabkeShohada
@sabkeShohada
📕 #راض_بابا، زندگینامه شهیده راضیه کشاورز (یکی از شهدای، واقعه بمب گذاری هیئت رهپویان شیراز) است...
🔻کتاب با سبکی ساده و قابل لمس نوشته شده است، راوی اکثر روایتهای کتاب، #مادر این شهیده عزیز میباشد.
روایت #مادرانه راضیه، باعث ارتباط قلبی بیشتر خواننده با کتاب میشود.
#شهیده_راضیه_کشاورز الگوی خوبی برای همسالانش میباشد و کتاب این الگو را به خوبی به تصویر کشیده است...👌🏻😍
شهید در زمان حیات دنیاییاش، تأثیرگذاری خوبی روی دوستانش داشت...
اما حالا راضیه، دوستان زیادی را همراهی میکند تا به راه و مقصود اصلی بروند!
کتاب را بردار و راز #راض_بابا را کشف کن...
🌸این کتاب خیلی زیبا نوشته شده و کم حجم هستش، توصیه میکنم هر سنی، مخصوصاً نوجوونا حتما بخونن🌹👌🏻
📌قسمتی از کتاب:
یکدفعه در خود فرو رفت. انگار میخواست حرفی را به زبان بیاورد، نگاه مختصری به من کرد و گفت:
«مامان، من یه آرزویی دارم... #دعا میکنین براورده بشه؟»
التماس دعایش هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. #خندان پرسیدم:
«دختر من چه آرزویی داره؟»
از پنجره آشپزخانه بیرون را نگاه کرد و گفت:
«مامان دعا کنین بشم #جراح_قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجرهاش رو به #کعبه باز بشه».
@SABKESHOHADA
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
📕 #راض_بابا، زندگینامه شهیده راضیه کشاورز (یکی از شهدای، واقعه بمب گذاری هیئت رهپویان شیراز) است...
🔻کتاب با سبکی ساده و قابل لمس نوشته شده است، راوی اکثر روایتهای کتاب، #مادر این شهیده عزیز میباشد.
روایت #مادرانه راضیه، باعث ارتباط قلبی بیشتر خواننده با کتاب میشود.
#شهیده_راضیه_کشاورز الگوی خوبی برای همسالانش میباشد و کتاب این الگو را به خوبی به تصویر کشیده است...👌🏻😍
شهید در زمان حیات دنیاییاش، تأثیرگذاری خوبی روی دوستانش داشت...
اما حالا راضیه، دوستان زیادی را همراهی میکند تا به راه و مقصود اصلی بروند!
کتاب را بردار و راز #راض_بابا را کشف کن...
🌸این کتاب خیلی زیبا نوشته شده و کم حجم هستش، توصیه میکنم هر سنی، مخصوصاً نوجوونا حتما بخونن🌹👌🏻
📌قسمتی از کتاب:
یکدفعه در خود فرو رفت. انگار میخواست حرفی را به زبان بیاورد، نگاه مختصری به من کرد و گفت:
«مامان، من یه آرزویی دارم... #دعا میکنین براورده بشه؟»
التماس دعایش هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. #خندان پرسیدم:
«دختر من چه آرزویی داره؟»
از پنجره آشپزخانه بیرون را نگاه کرد و گفت:
«مامان دعا کنین بشم #جراح_قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجرهاش رو به #کعبه باز بشه».
@SABKESHOHADA
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
📕 #راض_بابا، زندگینامه شهیده راضیه کشاورز (یکی از شهدای، واقعه بمب گذاری هیئت رهپویان شیراز) است...
🔻کتاب با سبکی ساده و قابل لمس نوشته شده است، راوی اکثر روایتهای کتاب، #مادر این شهیده عزیز میباشد.
روایت #مادرانه راضیه، باعث ارتباط قلبی بیشتر خواننده با کتاب میشود.
#شهیده_راضیه_کشاورز الگوی خوبی برای همسالانش میباشد و کتاب این الگو را به خوبی به تصویر کشیده است...👌🏻😍
شهید در زمان حیات دنیاییاش، تأثیرگذاری خوبی روی دوستانش داشت...
اما حالا راضیه، دوستان زیادی را همراهی میکند تا به راه و مقصود اصلی بروند!
کتاب را بردار و راز #راض_بابا را کشف کن...
🌸این کتاب خیلی زیبا نوشته شده و کم حجم هستش، توصیه میکنم هر سنی، مخصوصاً نوجوونا حتما بخونن🌹👌🏻
📌قسمتی از کتاب:
یکدفعه در خود فرو رفت. انگار میخواست حرفی را به زبان بیاورد، نگاه مختصری به من کرد و گفت:
«مامان، من یه آرزویی دارم... #دعا میکنین براورده بشه؟»
التماس دعایش هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. #خندان پرسیدم:
«دختر من چه آرزویی داره؟»
از پنجره آشپزخانه بیرون را نگاه کرد و گفت:
«مامان دعا کنین بشم #جراح_قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجرهاش رو به #کعبه باز بشه».
@SABKESHOHADA
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
کریسمس مادر بہ همراه عڪس فرزند دلاورـے ڪہ براـے دفاع ازمملڪتمان جان باخت!
نیڪوست ڪہ بہ هنگام ڪریسمس از سربازان غیور #مسیحی ایران زمین و خانواده شان نیزیادی ڪنیم🌷
#مادرانه
#کریسمس
#شهدای_مسیحی🌷
💢 #مادرانه
🔹خانه خدا کجاست ؟؟؟؟
🔹یه روز کلاس اول بود رفتم مدرسه
که معلم امین ازم پرسید امین چه سوالهای عجیبی میکنه 🤔گفتم چی مگه گفته کار بدی کرده 😟گفت نه اصلان..
🔹فقط خیلی میپرسه خانه خدا🕋 کجاست
🔹که من تعجب کردم گفتم از خودم هم پرسیده ولی ندونستم چی بگم
🔹که معلم 👨🏫امین خندید گفت ما عکس خانه کعبه 🕋رو نشونش دادیم و قانع اش کردیم .
🔹شما هم از این به بعد همین کار رو کنید و یه عکس کعبه 🕋هم بهش دادیم اون روز که اومد خونه خیلی خوشحال بود انگار دنیا رو بهش داده بودن فهمیده بود خانه خدا کجاست.
#خاطرات
🔹راوی مادر شهید
🔹شادی روح شهید والامقام امین سربندی صلوات
『@sabkeshohada』💚🕊 #سبک_شهدا
💢مادره دیگه ...
🔹مادر شهید سینا آراسته دیشب را کنار قبر پسرش به صبح رساند
#مادرانه
『@sabkeshohada』🖤🕊 #سبک_شهدا