eitaa logo
صفاییه
145 دنبال‌کننده
1 عکس
4 ویدیو
8 فایل
سلام علیکم. جایی برای انعکاس نظرات اساتید @Safaeiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
مذهب اصیل (۳).mp3
32.95M
🎙 استاد 🔹 موضوع: مذهب اصیل(۳) گفتگوهایی هایی پیرامون ریشه ها و درمان های مواجهه نسل امروز با دین 🔸 شب ۲۳ رمضان (۱۴۰۳.۰۱.۱۴) @Ketabpardazan_ir @Safaeiyeh
🔻قرآن‌بازی فاجعه اين است كه ما قرآن را به بازى گرفته‌ايم. ما در ميان جو و همراه جريانى كه به قرآن و نهج‌البلاغه روى آورده به اين بازى كشيده شده‌ايم تا خودى نشان بدهيم و وقت‌هاى بى‌كارى را با آن سرگرم باشيم. اين گناهى است كه ما را به سياهى كشانده و به خستگى و نفرت راه داده است. اين است گناه ما. بازى با كتابى كه براى رها كردن از بازى‌ها آمده؛ و سرگرم شدن با نورى كه به خاطر روشن كردن قدر ما و راه دراز ما فرستاده شده است. ما به جاى اين‌كه با آن نور نگاه كنيم، به آن نگاه كرده‌ايم و به جاى رفتن با آن، در خود آن مانده‌ايم. قرآن همچون پلى بود كه ما را مى‌رساند و اكنون همچون موضوعى شده كه به تحقيق علمى در آن قانع شده‌ايم. زنده‌یاد علی صفایی @tavanerejal
240308_003.mp3
23.96M
پیش نیازهای فقه مضاف: 🎙 استاد 📅دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ سوالات و موضوعات طرح شده در جلسه: 🔸تعریف فقه اخلاق و رابطه آن با فقه 🔹ضرورت پرداختن به 🔸ضرورت، میزان و نحوه تحصیل در فقه و اصول برای کار در فقه اخلاق 🔹 جایگاه فلسفه و عرفان در فقه اخلاق 🔸فلسفه اخلاق و فقه اخلاق 🔹 جایگاه مهارت تفسیر قرآن در فقه اخلاق 🔸جایگاه میراث اخلاقی مسلمانان در فقه اخلاق 🔹جایگاه علوم جدید (مانند روانشناسی) در فقه اخلاق و... @Safaeiyeh
رویداد فقه تربیت مصباح‌الهدی-استاد هادی‌زاده.mp3
35.48M
📌مهم‌ترین نیاز جامعه چیست؟! 📌ملاک‌های انتخاب رشته چیست؟ 📌خلأهای میدان هدایت‌گری و تربیت چیست؟ 🎙 سخنران: استاد محمدتقی ⏰ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ⏺ سلسله نشست‌های موسسه فقهی تربیتی مصباح‌الهدی @feghhe_tarbiat_mesbah @Safaeiyeh
سخنرانی استاد هادی زاده_ روایت علامات مومن.mp3
19.86M
🎙سخنرانی استاد 🔅تحلیل علائم مومن در بیان امام زین‌العابدین علیه السلام 🗓پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ @Safaeiyeh
اصول فقه معارف؛ زمینه‌ها و ضرورت‌ها/ بخش اول 🔻زمینه تحول فقه، بروز نیازها و مشکلاتی است که برآیند شرایط جدید و تحول شرایط - شرایط اجتماعی تاریخی و سایر شرایط- است. در تاریخ فقه نیز، شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه به طور پررنگی تأثیر داشته‌اند و باعث آشکار شدن نیازها و مسائل جدید و به تبع آن، باعث تحولی در فقه شده‌اند. مشکلات و مسائل جدیدی که در دامن فقه گذاشته می‌شدند، در حوزه فقاهت و نیز مشکلات و نیازهایی را رقم می‌زدند. 🔺فقیهی که در یک دوره فقط لازم بود روایات مربوط به مباحث مبتلابه مردم را پاسخ دهد، وقتی با شرایط متحول مواجه می‌شود و مسائل جدیدی مطرح می‌شود، دو حالت برایش ممکن است پیش بیاید: یکی اینکه روش‌های استنباطی قبلی همچنان کافی باشند و دیگر اینکه این روش‌ها کفاف استنباط مسائل جدید را ندهند. در حالت دوم، تحول در فقه، تحول در روش‌ها و اصول استنباط را نیز به دنبال می‌آورد. یعنی ناچار باید به کاستی‌های و اصول استنباط پرداخت و ناچار این اصول نیز یک گام به جلو خواهند رفت. 🔻باز اگر در تاریخ اصول یک مرور بکنیم می توانیم یکی از خطوط پررنگ تحول در اصول را، برآمده از همین مسئله بدانیم. یعنی وقتی در فقه یک اتفاقاتی می افتاده و فقه باید پاسخ گوی یک سری مسائل جدید می شده که دیگر آن روش ها و اصول قبلی کفاف نمیداده، ناچار می‌آمدند و تحولی را در اصول رقم می زدند. این کلیت چیزی است که باید به آن توجه داشته باشیم. هم در حوزه تاریخی فقه و اصول می‌توانیم این را بررسی کنیم و هم در وضعیت موجودمان که تحول شرایط ما را ناچار به می‌کند. 🔺اگر بخواهیم این بحث را در دوره معاصر خودمان تطبیق دهیم، شاه‌کلید تحولات، جریان است. وقتی انقلاب به پیروزی می‌رسد، یک شرایط متحولی در تمام حوزه اسلام در جهان(ابتدا در ایران و سپس در جوامع دیگر) رقم می‌زند. این جریان انقلاب و سرعت تحولی که در جهان شکل می‌گیرد، نیازها و مسائل جدیدی را در حوزه‌های مختلف رقم می‌زند. 🔻این تطبیقِ همان نکته‌ای است که گفتم؛ رابطه بین مشکلات و تحول، در شرایط معاصر. وقتی جریان انقلاب رخ می‌دهد، مسائل و مشکلات جدیدی آشکار می‌شوند. این مسائل فقط در حوزه احکام بروز پیدا نمی‌کنند، بلکه محور اصلی تحول، مشکلات و نیازهایی است که از دامنه فقه احکام فراتر می‌روند. این مسائل شامل حوزه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی علوم انسانی و اجتماعی نیز می‌شوند. شرایط به نحوی می‌شود که شما ناچارید در حوزه تربیت، اندیشه، فلسفه، عرفان و اخلاق کاری کنید. تحولات به سمتی می‌روند که شما در مباحث علوم انسانی و اجتماعی باید پاسخگو باشید و کاری کنید. 🔺خصوصاً اگر توجه کنیم که تقابلی بین جریان انقلاب و میراث تجربی بشر -که عمدتاً همان است و هیمنه جهانی دارد- وجود دارد. وقتی این تقابل وجود دارد، جریان انقلاب اسلامی چه در حوزه مبانی، چه در حوزه اهداف و چه در جاهای دیگر، سازگاری با آنچه در جریان غرب دنبال شده و میراثی به جا گذاشته، ندارد. از ساده‌ترین چیزها مانند نوع بازار و شکل بازار و تبلیغات تجاری گرفته تا برنامه‌هایی که برای کودک و نوجوان و بزرگسال تولید می‌شود، تا برنامه‌های آموزشی و روش‌های آموزش، همه متفاوت می‌شوند و این یعنی یک تقابلی وجود دارد. 🔻اگر بخواهیم یک نمونه تاریخی بیاوریم که به ذهنمان نزدیک باشد، مانند پیامبر خدا (ص) است. وقتی پیامبر مبعوث می‌شوند و یک طرح جدید و یک حرکت جدید را آغاز می‌کنند، این حرکت جدید در هیچ جزئی با آنچه که میراث بشری است هماهنگی ندارد؛ نه در مبانی، نه در اهداف و نه در روش‌ها. اصلاً نمی‌تواند به آن‌ها متکی باشد. طبیعت این وضعیتی که ما در این دوره تجربه می‌کنیم، حتی کسانی که خیلی به گذشته تعلق دارند را ناچار می‌کند که تن به یک تغییر بدهند. حتی اگر این تغییر در این حد باشد که بگوییم دانش بشری پیشرفت کرده و این پیشرفت‌ها را که با اسلام ناسازگاری ندارد می‌پذیریم و آنچه را که ناسازگار است کنار می‌گذاریم. بالاخره ناچارند یک حرکتی بکنند. 👈🏻 لینک بخش دوم @Safaeiyeh
اصول فقه معارف؛ زمینه‌ها و ضرورت‌ها/ بخش دوم 🔻برای آنکه تطبیقی تر نگاه کنیم توجه کنید که زمانی فقیه ما که حتی مرجع بوده، قدرت، نفوذ و نقش اجتماعی‌اش در سایه حکومت‌هایی بوده است. وقتی این فقیه در جایگاه حاکم قرار می‌گیرد، آن هم نه به عنوان یک رئیس‌جمهور یا شاه، بلکه حاکمی که می‌کند و آن هم نه رهبری یک نظام سیاسی در یک کشور، بلکه رهبری یک جریان اجتماعی در سطح جهان را به عهده دارد، طبیعتاً آنچه که در حوزه سیاست و مدیریت باید به کار گرفته شود، آنچه که در حوزه قضاوت باید به کار گرفته شود و آنچه که در حوزه برنامه‌ریزی باید به کار گرفته شود، همه این‌ها اقتضائاتی دارد که [فقیه] باید [نسبت به آنها] پاسخگو باشد. 🔺این مشکلات و تحولاتی که رخ داده، به یک تعبیر یک را می‌طلبد. فقهی که همان‌طور که در آیه نفر به آن اشاره شده، دیگر فقه دین است یا پایه فقه دین است و محدود به حوزه احکام نیست. فقهی که وقتی شکل گرفت شاخه می‌گستراند و ابعاد مختلف را در بر می‌گیرد. یکی از ابعادش احکام است ولی فقط محدود به آن نیست. 🔻ضرورت این فقه گسترده را اگر بخواهیم توضیح دهیم، در چند محور است: نیازهایی که ما در حوزه داریم، نیازهایی که در حوزه داریم، نیازهایی که در حوزه هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی داریم، نیازهایی که در حوزه مدیریت و مواجهه عملی در میدان با دشمنی‌ها و پیچیدگی‌ها و مشکلات داریم، نیازهایی که در حوزه پیشگیری از آفت‌ها و آسیب‌ها داریم و نیازهایی که در حوزه درمان آفت‌ها و آسیب‌ها داریم. منظورم از آسیب‌ها و آفات، بحث‌های فرهنگی نیست؛ در حوزه مدیریت کلان جامعه شما با آفت‌ها و آسیب‌ها مواجه هستید و باید بتوانید پیشگیری کنید و درمان کنید. 🔺این فقه گسترده وقتی ضرورت پیدا کرد و شما ناچار شدید در این گستره فکر کنید، اندیشه‌ورزی کنید و تولید علم کنید، آن وقت به سراغ روش های فهم و فقه آیات و روایات می رویم و ناکافی بودنشان را در این عرصه گسترده تجربه می کنیم. که ما داریم، گرچه در حوزه فقه احکام خیلی پربار و توانمند است و از آنچه که در جوامع دیگر رخ داده خیلی جلوتر است، اما همین روش‌ها وقتی قرار است در حوزه‌های غیر حکمی هم کاربرد داشته باشند، ناکافی بودنشان را نشان می‌دهند و ناچاریم به یک روش گسترده‌تر، یک روش فراگیرتر و یک اصول جامع‌تری برگردیم که بتواند حوزه‌های مختلف را پوشش دهد. 🔻کلید ارتباط پیدا کردن با این مباحثی که حالا من اجمالاً از آن‌ها گفتگو کردم، مواجه شدن با مشکل و مسئله و نیاز است. مادامی که مشکل و مسئله و نیاز نداشته باشیم، با حوزه‌های جدید ارتباط برقرار نمی‌کنیم. یک خانواده‌ای که می‌خواهد زندگی‌اش را بگذراند، نانی می‌خواهد، غذایی می‌خواهد و می‌بیند گندمی که در انبار دارد و برنج و گوسفندی که دارد کفایتش را می‌دهد، دیگر لازم نیست برود سراغ زمین و آب و ببیند که می‌شود از زمین و آب هم چیزی به دست آورد یا نه؟! یا در انبارش دارد یا اینکه مدام به او می‌دهند؛ هر وقت آرد خواسته، آرد را به او داده‌اند، هر وقت گوشت خواسته، گوشت به او داده‌اند، هر وقت هر چیزی خواسته، به او داده‌اند. این نیاز ندارد برود سراغ آب و خاک. همین نسخه‌ای که استعمارگران برای جوامع دیگر استفاده می‌کردند، سعی می‌کردند نیازهایشان را به آن‌ها بدهند؛ حالا چه در ، چه در حوزه اقتصادی. آن‌ها دیگر نیازی نداشتند خودشان را به زحمت بیندازند. حتی عقلانی نمی‌دیدند که خودشان را به زحمت بیندازند. آنچه که باعث می‌شود انسان به سراغ برود، سراغ آب و خاکش برود، نیاز و مشکلی است که در حوزه تأمین نیازش دارد. در حوزه فرهنگی، فقهی و فقاهت هم همین است. 🔺وقتی من نیازی نبینم، می‌گویم خب الحمدلله احکام که اساس اند را از آیات و روایات استفاده می‌کنم، مباحث اقتصادی‌ام را دیگران کار کرده‌اند و جوابم را می‌دهد، مباحث مدیریتی هم که الحمدلله، بحث نظام هم که آن‌ها گفتگو کرده‌اند، [در نتیجه] می‌آورم این‌ها را کنار باید و نبایدهای حکمی یا اخلاقی که دارم، هر جایش ناسازگار بود پاک می‌کنم و بقیه را استفاده می‌کنم. خب اینجا نیاز جدیدی، مسئله جدیدی برای من شکل نمی‌گیرد. بن‌بست جدیدی برای من شکل نمی‌گیرد که بیایم سراغ بحث‌های فقه در حوزه . اما اگر این نیاز و مشکل را یافتم، این زمینه می‌شود که بیایم سراغ بحث فقه غیر حکمی و حوزه‌های دیگر هم توقع داشته باشم، بلکه داشته باشم که از آیات و روایات استفاده کنم. این پایه است که من را به مسائل جدید گره می‌زند و را برای من حاصل می‌کند. 👈🏻 لینک بخش اول @Safaeiyeh
240915_001~1.mp3
11.69M
💠جلسه ۱۱۱ (جلسه اول سال تحصیلی ۱۴۰۳-۴) ✔️مرور جلسات قبل: 🔹 مروری بر روش استنباط حوزه معارف +مقدمه‌ای ناظر به زمینه و ضرورت اصول معارف (لینک بخش اول و بخش دوم متن پیاده شده این مقدمه) +خلاصه ای از بحث روشی 🔸 خلاصه محتوای ۱۱۰ جلسه گذشته: 1⃣ مباحث مقدماتی +مفهوم شناسی تربیت بنیادی و تفاوت آن با سایر انواع تربیت +مشکل ما در تربیت +اضطرار به وحی +امکان و ضرورت فقه تربیت +تفاوت فقه تربیت و فقه احکام 2⃣پرسش های فقه تربیت و پاسخ های آن (با تکیه بر روش استخراج مسائل، روش یافتن ادله و نحوه دلالت ادله) 3⃣ نظام تربیتی و ابعاد آن +مفهوم شناسی نظام +حل مشکل ارائه تعاریف مختلف از نظام +فرآیند رسیدن به نظام +نظام تربیتی اسلام +چهره عملی و تحققی نظام تربیتی @Safaeiyeh
📙عنوان کتاب: فقه تربیت (جلد سوم)؛ تربیت کودک 📝 نویسنده: محمدتقی هادی‌زاده سال نشر: ۱۴۰۳ تعداد صفحات: ۲۵۲ قطع: رقعی نوبت چاپ: اول ناشر: اخلاق و تربیت قیمت: ۱۵۵۰۰۰ تومان 🔸🔸🔸☘️☘️🔸🔸🔸 🔖درباره کتاب اندیشمندان و مکاتب تربیتی براساس شناختی که از کودک و نیازها و مشکلات او دارند طرح‌ها و برنامه‌هایی برای تربیت کودک ارائه نموده‌اند. کتاب تربیت کودک به این مسئله می‌پردازد که چگونه می‌توان با تکیه بر وحی به طرح تربیتی اسلام برای کودک دست یافت؟ در مسیر پاسخ به این سؤال سه گام دنبال شده است: 1. شناسایی، جمع آوری و جمع‌بندی مشکلات و مسائل تربیت کودک؛ 2. پالایش و تنظیم مسائل؛ 3. شناسایی ظرفیت‌های کودک به عنوان منبع پاسخگویی به مسائل. 🔸🔸🔸☘️☘️🔸🔸🔸 🔸🔸🔸☘️☘️🔸🔸🔸 راه های ارتباطی جهت سفارش کتاب: 📞 0994 118 77 27 ☎️ 025-32939259 ارتباط با ادمین:‌ @Admin_Eaep 💬 کانال انتشارات اخلاق و تربیت: eitaa.com/EAEP_IR
🔷بیانات استاد محمدتقی هادی‌زاده در پی شهادت عالم مجاهد و حوادث اخیر لبنان/ بخش اول 🔹بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و الصلاة والسلام علی سیدنا و مولانا اباالقاسم المصطفی محمد و آله الطیبین الطاهرین. ابتدا برای شادی ارواح طیبه شهدایی که از لبنان و داشتیم، فاتحه‌ای بخوانید. 🔸شرایط که سنگین و پیچیده می‌شود، آدم‌ها نقد و ارزیابی می‌شوند. تعبیری از حضرت امیر علیه‌السلام هست که می‌فرمایند: "في تَقَلُّبِ الْأحوالِ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالِ" در دگرگونی حالها و شرایط است که ذات مردان یا مردان گزیده شناخته و معلوم می‌شود. شرایط به تدریج در این ماه‌های اخیر پیچیده‌تر و دشوارتر شده؛ باید حواسمان به خودمان باشد. اگر نگاه‌های عمیق‌تر و بلندتر و جامع‌تری داشته باشیم، می‌توانیم در شرایط دشوار و پیچیده هم مستحکم و استوار بمانیم. اما اگر با نگاه وسیع و عمیق و جامع همراه نباشیم، در معرض این خطر هستیم که اوضاع مان به یأس و ضعف بینجامد و یا حتی از جریان حق جدا شویم. در تجربه سال‌های انقلاب دیده‌ایم آدم‌هایی که زاویه می‌گرفتند به خاطر اینکه نگاه جامع نداشتند، یا آدم‌هایی که دچار یأس و ضعف می‌شدند. اگر با نگاه وحیانی و هدایتی که به همراه دارد همراه شویم، به ما یک نگاه وسیع، عمیق و جامع می دهد که آدم را برای تمامی شرایط و تمامی دگرگونی‌ها مهیا می‌کند. چون در این نگاه، داستان زندگی این‌گونه رقم نخورده که حتماً جریان حق به آنچه که می‌خواهد برسد. یا به تعبیر دیگری بگویم: جریان حق مطلوب و خواسته اش به گونه‌ دیگری تعریف شده است؛ اینکه جوری برود که باشد، حالا چه به آن چیزی که مطلوب برسد یا نرسد. البته شرایط ما امروز این‌گونه نیست ولی می‌خواهم کلیت نگاه را بگویم. اگر ریشه‌هایمان ضعیف باشد، اگر نگاه‌هایمان کوتاه و سطحی باشد، در خطریم که از کاروان حق جدا بمانیم و فاصله بگیریم. این را در لحظه‌های دشوار تجربه می‌کنیم. 🔹آدم‌هایی که دچار اما و اگر می‌شوند، ممکن است به درستی انتقادی داشته باشند، ولی نگاه وسیع و عمیق این را هم دارد که اگر به جزئی باشد، باعث نمی‌شود شما از جریانی که از ابتدای تاریخ شروع شده و با فراز و نشیب‌ها تا امروز آمده، فاصله بگیرید یا زاویه بگیرید. 🔸این نوع حادثه‌ها درنگ این‌گونه را در ما می‌طلبد. ممکن است شرایط ما از این شرایط فعلی هم شود، به دلیل اینکه اوضاع خاصی است. وقتی دشمن خودش را به هر چیزی می‌زند، گویا دیگر هیچ‌چیز برایش مهم نیست. مثل یک که آمده توی شهری فریاد می‌زند، چیزی برایش مهم نیست؛ نه آبرو، نه حیثیت، هیچ‌چیز برایش مهم نیست. فقط می‌خواهد دست و پا بزند که به چیزی برسد، خب شرایط را سخت می‌کند. در این شرایط سخت که ممکن است با سختی‌های بیشتر هم همراه شود، باید خودمان را نقد بزنیم و آماده باشیم برای شرایط دشوار. 🔹از طرف دیگر، این حادثه یک نکته دیگری هم دارد. وقتی آدم‌ها در مسیر حق قرار می‌گیرند و درست حرکت می‌کنند، نقش‌آفرینی‌شان پررنگ می‌شود و تأثیرگذاری‌شان زیاد می‌شود -حالا چه آدم‌های گمنام، چه آدم‌هایی که شناخته می‌شوند- این را توجه داشته باشید، اینکه ما در مورد آدم‌هایی گفتگو می کنیم که در رأس آنها شهید سید حسن نصرالله هست، تأثیرگذاری لزوماً به شهرت و نام‌آوری نیست. بله، بعضی وقت‌ها آدم‌ها در جاهایی قرار می‌گیرند که تأثیرگذارند و شناخته هم می‌شوند، اما بعضی آدم‌ها تأثیرگذارند و شناخته نمی‌شوند. مهم این است که اگر مسیر درست را برویم، تأثیرگذاری ما و در نتیجه رشد و بهره‌دهی ما و نزدیکی ما به قرب الهی و رضوان الهی پررنگ‌تر می‌شود. 🔸کسی که مسیر را با ملاحظه و حرکت می‌کند، هم راه را برایش سهل می‌کنند، هم تحمل مشکلات را برایش آسان می‌کنند و هم برکت کارش را زیاد می‌کنند. این چیزی است که باید حتماً در وجود خودمان دنبال کنیم. این دو نکته ای که تا اینجا اشاره کردم به لحاظ خودمان بود و درسی است که ما باید بگیریم. این خیلی مهم است که در شرایطی که قرار می‌گیریم، ببینیم این حادثه چه درسی برای من دارد و چه نکته‌ای را ممکن است در من آشکار کند. این را باید حتماً در هر حادثه‌ای داشته باشیم. لینک بخش دوم @Safaeiyeh
🔶بیانات استاد محمدتقی هادی‌زاده در پی شهادت عالم مجاهد و حوادث اخیر لبنان/ بخش دوم 🔹 نکته سوم این است که هر کسی در جایگاه خودش خودش را داشته باشد و آماده باشد برای آنچه که می‌تواند انجام دهد و تلاشی که باید داشته باشد. این تلاش ممکن است تبیین‌گری باشد، ممکن است استحکام و استواری و استقامت باشد. دیده‌اید که وقتی در یک خانه حادثه‌ای رخ می‌دهد، اگر کسی باشد در آن خانه که حادثه موج در او ایجاد نکرده و مستحکم ایستاده، بقیه را هم زنده می‌کند و سر پا نگه می‌دارد. این نقش‌آفرینی شکل‌های مختلفی دارد. همین که شما سفت و محکم در حادثه ایستاده‌ای، باعث می‌شود بقیه هم زنده بمانند و نقش خودشان را درست و به‌جا انجام دهند. 🔸تا اینکه آدم بتواند کند با زبان مناسب و ابهام‌زدایی کند، که در فضایی که ما هستیم خیلی نیاز است. البته موج حوادث به گونه‌ای چیده شده و پیش می‌رود که خودش بهترین عنصر ابهام‌زدایی است. یعنی اتفاقاتی که در یک سال اخیر افتاده، خیلی تأثیر گذاشته و ابهام‌ها را از بین برده است. آن‌هایی که دچار ابهام بودند، ابهام‌هایشان برطرف شده و وضعیت روشن شده است. خود حادثه این کار را می‌کند. بعضی چیزها اگر ساعت‌ها صحبت کنیم و صفحات زیادی بنویسیم، ممکن است ابهام برای خیلی‌ها برطرف نشود، ولی حادثه این کار را می‌کند. واقعیت این کار را می‌کند. حادثه‌ها یا به تعبیری بگوییم شرایط کاری می‌کنند که هر جریانی ماهیت خودش را نشان دهد و آنچه که نهان است را آشکار کند. و این حادثه است که یک صفحه روشنی رادر برابر چشم مردم می‌گذارد. 🔹در تاریخ اسلام هم این را داریم. آدم‌هایی که جزو جریان نفاق هستند، آن چیزی که رسوایشان می‌کند -یعنی حجت را برای مردم تمام می‌کند که بشناسندشان- واقعیت‌هایی است که در شرایط مختلف رخ می‌دهد. وقتی شرایطی رخ می‌دهد که باید با پهلوانی درگیر شوید، هیچ‌کس جلو نمی‌آید، همان‌هایی که مدعی بودند جلو نمی‌آیند؛ وقتی شرایطی پیش می‌آید که جنگ رو به شکست می‌رود و آن‌هایی که مدعی بودند قایم می‌شوند، اینجاها خود حادثه آدم‌ها را نشان می‌دهد. حجت برای آدم‌ها تمام می‌شود. اگر چشم باز داشته باشند، می‌بینند که چگونه ابهام‌ها و تاریکی‌ها و ظلمت‌ها را پاک می‌کنند. 🔸ان شاء الله که خداوند هم این شهدا را به لطف خودش پذیرایی کند و هم مردم غزه و لبنان را که در این سال ها فشارهای مختلف را تحمل کردند به ایشان کمک بکند یاریش را به ایشان برساند که پیروز بشوند ان شاء الله به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. لینک بخش اول @Safaeiyeh