فاطمیهی سکولارها
وقتی سکولارهای مذهبی، داعیهدار سیاسیترین اقدام صدیقهی طاهره(سلاماللهعلیها) میشوند، به خنثیترین شکل ممکن اقداماتی پرهزینه و کمبهره را در قالب عزاداری و نمایشنامه و تعزیه و پردهخوانی و پردهنویسی، به خورد مخاطب حیرانی میدهند که درنهايت تمام وظیفهاش را در همان لعن و لطمه و آه جستجو میکند.
کیست که نداند، یکی از اصلیترین و اصولیترین خاکریزهای مکتب علوی، فاطمیهای است که «ناموس دهر» در جایگاه یک «سرباز و سردار و لشکر»، تمامْقامت و در نهایتِ غربت، برای دفاع از ولایت و امامت و رهبری جامعه و خروشیدن علیه غاصبان ناجوانمرد زمانه، فرزند و جان و جوانیاش را فداکرد؟! از آن «اقدام انقلابی» و «خروش میدانی» چقدر این روزها در خطابهها و مرثیهها و کتیبههای فراوان خیابانی میتواندید؟!
قرار نیست هر مجموعه و هیأت و مسجدی را واکاوی کنیم که چگونه به فلان انجمن و عالم و ذاکرِ سکولار میرسد؛ همینکه تاریخِ انسانساز و جامعهساز و تمدنساز اهلبیت را نتوانند یا نخواهند در جغرافیا جاریکنند و در همان زمان و مکانِ پرغربت و مظلومیت بمانند، درحال ترویج اسلام و تشیع خنثی هستند.
از نشانههای روشن سکولاربودن این قوم، آناست که «فدک» برایشان، بیش از آنکه رمزی باشد از «ولایت و حکومت»، زمینی است حاصلخیز که فقط باید غاصبانش را نفرین کرد؛ اما آنهنگام که تاریخِ فدک همچون چشمهای جوشان در بستر زمان جاری بشود و بهدست امام کاظم(علیهالسلام) برسد، حدودش را نه فقط زمین زراعی و نخلستان فدک، بلکه تمام مملکت و فرمانروایی و حکومت هارون معرفی میکنند؛ همان حکومتی که مرز بین «امام حقّ» و «حاکمِ جور» است و اکنون توسط او غصب شدهاست!
فاطمیه علاوه بر آنکه با عزاداری و نمایشنامه و پردهنویسی باید به نسلهای بعدی برسد، اما اگر «اقامه» نشود، ظلم به آن بانو کماکان در قامت ساکتان و بیتفاوتان روزگار استمرار خواهدداشت. «اقامهی فاطمیه» اما آن چیزی نیست که با قاعدان زمان محققشود؛ بلکه نیاز به مجاهدانی دارد که عزاداری و اشک بر «فاطمهی مظلومه»، آنان را مدافع «خطّولایت» و مجاهد علیه «طاغوت زمان» کند؛ یعنی همان کاری که «حضرت روحاللّه» با «احیای ولایتفقیه» و «میراندن طاغوت پهلوی» انجامدادند.
اگر «ولیّجامعه» را نشناختی، یا اگر شناختی، شهیدانه در شاهراه مستقیمش طیّ طریق نکردی، فاطمیهات نسبت به فاطمیهی زهرای مرضیه، شبحی بیش نیست.
اگر «غاصبان و ظالمان و طاغوتیانِ زمانه» را نشناختی یا اگر شناختی، علیه آنان هیچ اقدامی انجام ندادی، هر اقدامی که برای فاطمیه انجام دهی، در مسیر «انقلاب شکوهمند فاطمی» نیست.
حیرتانگیز و دردآور آنکه اقدامات بهظاهر فاطمی عدهای در این روزگار، نفی «خطّولایت» را بهدنبال دارد و «تایید طاغوت زمان»! والا مگر میشود صدها منبر و هیأت با کتیبههای گرانقیمت در سطح شهر، هیچ اثری از فاطمیترین انقلابها بعد از انقلاب فاطمهی زهرا(سلاماللهعلیها) نداشتهباشد؟!
«مدعیان فاطمی» که ناجوانمردانه و مذبذبانه، «انقلابیهای فاطمی» را رجم به پالودهخوری با دشمنان تاریخی «حضرت مادر» میکنند، نیک میدانند که فاطمیترین مدعیان فاطمیه، نه آنان، بلکه شهیدانی هستند که علاوه بر عزاداری و اشکریختن بر آن بانو، در راه احقاق حقوق تاریخی ایشان و فرزندان مظلومش، از جان و مال و جوانی خویش گذشتند.
«سرباز فاطمی» یعنی «حاجقاسم»؛ همو که «بیتالزهرا»یش خالصانهترین عزاداریها را با حضور خیل سربازان فاطمی به یادگار دارد؛ عزاداریهایی که بهجای تخدیر حاضران، آنان را سرباز جانبرکف «ولیفقیه» میکرد و مدافع در برابر «طاغوت زمان، آمریکا».
🖋عباس بابائی
#هیآت_سکولار
#سکولاریسم_پنهان_پر_هیأت_ها
#فاطمیه_وقت_بیعت_با_علی علیه السلام
#سنگر_تبیین
🆔 @Sangar_Tabien