eitaa logo
سنگر تبیین، وحدت و امیدآفرینی
1.8هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
7.2هزار ویدیو
123 فایل
#جهاد_تبیین؛ #فریضه #قطعی #فوری و #عینی 💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢 پاسخگوی سؤالات و شبهات شما @Hamsangaran_B
مشاهده در ایتا
دانلود
3.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️‌ لایو سفیر کانادا از کربلا: 🔹‌ ️خیلی خوش‌شانس بودم که در مراسم اربعین، بزرگترین مراسم مذهبی دنیا حضور دارم و ارادت و از خود گذشتگی مردم به یکدیگر را از نزدیک ببینم!👌🏻 نشر دهید❗️❗️ 🆔 @Sangar_Tabien
۲۱ میلیون زائر در کربلا 🔹پایگاه عتبه مقدس عباسیه اعلام کرد که از ابتدای ماه صفر ۲۱ میلیون و ۱۹۸ هزار و ۶۴۰ نفر وارد شهر مقدس کربلا شدند. 🔹این آمار توسط سامانه‌های تردد شمار الکترونیکی مستقر در چهار ورودی اصلی شهر کربلا از سمت بغداد، نجف اشرف، بابل و الحسینیه ثبت شده است. 🔹جانشین ستاد مشترک ارتش عراق: مراسم زیارت اربعین امسال بی‌سابقه بود. ۲۰۰۰ خودرو ارتش در حال جابجایی زائران است 🆔 @Sangar_Tabien
Reza Narimani ~ UpMusicReza Narimani _ Dastamo Begir (320).mp3
زمان: حجم: 3.73M
دلتنگ حرم...💔 📀سید رضا نریمانی ‎‎‌‌‎࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ ‌ 🆔 @Sangar_Tabien 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
آخرالزّمان از یمن آغاز می‌شود. از شلیک اولین موشک‌ها دکتر علی حائری شیرازی فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی در کانال تلگرامی خود، مطلب مهمی از پدرشان نقل کرده‌اند: پدر داشت روزهای پایانی را می‌گذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سِپسیس عفونی» را بکار می‌بردند. «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می‌شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. بوسيله دارویی که دائم و به‌تدریج به بدن تزریق می‌شد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند. این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو می‌برد؛ حالتی اغماء گونه ... از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بی‌هوش و هوشیار در نیمه‌های شب نگاهی به من کردند.( و گفتند:) "علی بیا !" بعد بلافاصله گفتند: "از یمن چه خبر؟!" متعجب نگاه می‌کنم "با موشک کجا را زده؟" گویی نظاره‌گر واقعه‌‎ای بوده که من از آن بی‌خبرم. می‌گویم: "خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم" رویش را برمی‌گرداند. "نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. آخرالزمان از یمن آغاز می‌شود. از شلیک اولین موشک‌ها!" بعد سکوتی طولانی می‌کند. دوباره می‌گوید: "علی بیا!" اشاره می‌کند که "سرت را جلو بیار" سرم را می‌چسبانم به دهانش. باصدای بی‌جوهره‌ای می‌گوید: "ان شاء الله تو ظهور را درک می‌کنی!" مو به تنم سیخ می‌شود. می‌گویم: "ان شاء الله" و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او می‌کنم و عبور می‌کنم ... تا این‌روزها که اولین موشک‌ها با جسارتی وصف‌ناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک می‌شود ... و تنگه‌ای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک می‌کشد برای همه کشتی‌های اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صف‌آرایی و آبروداری می‌کند. باز صدای پدر را می‌شنوم: "یمن را دریاب ...!" و امروز یمن توسط پهپادهایش تلاویو را هدف گرفت و ان‌شاءالله ادامه خواهد داد تا محو اسرائیل و آمریکا و دیگر شیاطین جهان که خودمقدمات ظهورند.