eitaa logo
محصولات ارگانیک سرای بانو🍃
858 دنبال‌کننده
2هزار عکس
172 ویدیو
35 فایل
•• ﷽ •• 🍃 عرضه محصولات گیاهی و دارویی طب اسلامی و طب سنتی و محصولات طبیعی 🍃 ✅ مشاوره رایگان ✅ برای پاسخگویی و ثبت سفارش به آیدی زیر مراجعه کنید👇🏻 @fatemme_asadi
مشاهده در ایتا
دانلود
••✾•• شهید شُدن•••• یک اتِفــاق‌ نیست... بـایَد خـونِ‌ دل بُخورۍ. دَغدغہ‌های هیأت،± دَغدَغہ‌های کار جَهادی دَغدَغہ‌های تـَرک گُناه•••• دَغدَغه‌های شهادت وَ تَفریحِ سالم.•• اره رفیق‌ شهادت‌ نمیاد‌ دنبالت تو‌ بــاید‌ بری دنبـــال شهادت... ‌ ✌️🏻🤞🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ 😍 |✨|⇢‹@galeri_rahbari313
هدایت شده از زینب 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روايت از زن بدحجاب در هواپيما ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌😍 |✨|⇢‹@galeri_rahbari313
بریم برای پارت های جدید رمان😍❤️
به خاطر عید مبعث دوتا پارت میزارم برای ظهر😁
ࢪمان 🌙 مہدخت: امروز یکمه محرم بود و دله من بی قرار تر از هر سال بود واسه روضه های ارباب🖤 از صبح فقط لحظه شماری میکردم که شب بشه... نزدیکای اذان که شد با چشمای اشکی رفتم وضو گرفتم😭 خدایا خودت پدر بزرگمو حفظ کن😭 اصلا نمیتونستم آروم بگیرم... پارسا الکی میگفت حالش بهتره. ولی از گریه های مامان و بابا معلوم بود ک اینطوری نیست😔 بعد از وضو لباس مشکی هامو با شوقه همیشگی پوشیدم و چادر به دست تو حیاط منتظره پریسا موندم. صدای پا که اومد با خیاله اینکه پریساست برگشتم که دیدم مهیاره😕 سریع چادرمو پوشیدم... یه پیرهن مردونه مشکی پوشیده بود و استین هاشم مث همیشه تا زده بود بالا.با یه شلوار دودی(یجوری میگم مث همیشه یکی ندونه فکر میکنه چند ساله میشناسمش😬) طبقه معمول مثه جن یهو اومد😑 کلافه گفتم: ببخشید میشه ی لطفی کنید انقدر بی خبر و یهویی جلو راه آدم سبز نشید؟😒 _چشم از این به بعد قبله اینکه بیام کِل میکشم😐✋ چی گفت؟😐 😂😂😂😂وای خدا🤣 فکر کن مهیار کل کشون از پله ها بیاد پایین🤣🤣 نتونستم جلو خندمو بگیرم😂🤭 نگاش ک کردم دیدم با لبخند نگام میکنه😃 خاک بر سرم🙆🏻‍♀انقدر ضایع خندیدم؟🤦🏻‍♀ سرمو پایین انداختم که همون لحظه پری اومد و سلام کرد. یهو یادم اومد حتی به مهیار سلامم نکردم🤭فدا سرم😁 ن به چند دقیقه پیش که اشکم خشک نمیشد ن به الان که نیشم بسته نمیشد😬 از در که زدیم بیرون مهیار هم پشت سرمون اومد😶 حتی وقتی داشتیم راه میرفتیم هنوزم بودش😐 +میگما پری... _چیه؟ +این پسره خانم پروین چرا داره باما میاد؟ _با ما نمیاد که... +چرا...پشته سرمونه😐 برگشت و دید بعله😕 _عجیبه...ولش کن چیکارش داری؟ +کاریش ندارم🙁 به دره مسجد که رسیدیم بازم برگشتم نگاه کردم.هنوزم بودش😕 مهدخت مگه این بدبخت آدم نیس؟😑 خ اینم اومده هیئت عزا داریشو کنه دیگه... داشتیم میرفتیم داخل که یکی از این لات ها (چند بارم با پارسا دعواش شده بود) جلومون سبز شد. تا دید پارسا نیست شروع کرد به گیر دادن و حرف مفت زدن😒: سلامٌ علیکم .دخی چادریا محل بدونه بادیگارد اومدن😉خیر باشه محل نزاشتیم و رد شدیم ک باز گف: جواب سلام واجبه ها حاج خانوما😒 _علیکه سلام؟ برگشتیم سمته صدای مهیار. پسر لاته بر اندازش کرد و گف: به تو سلام کردم؟🤨 _فرمایش؟ ×خود درگیری داریا🤨من باتو چیکار دارم اخه ژیگول؟ _داشتی با خانما حرف میزدی.مشکلی پیش اومده؟ ×اوه لالا😄پس بادیگارد قبلیه دلشونو زد اومدن تورو تور کردن؟ _بفهم چی میگی😠 یه جوری داد زد که من رنگم پرید😨 🌕پایان پارت پانزدهم✨ این داستان ادامه دارد... {کپی رمان بدون لینک کانال جایز نیست} @galeri_rahbari313🌟
ࢪمان 🌙 مہیاࢪ: پشت سرشون آروم میرفتم که دیدم یه پسره لاغر و دراز وایساد جلوشون: ×سلامٌ علیکم.دخی چادریا محل بدونه بادیگارد اومدن😉خیر باشه این عوضی چی میگف😑به تو چه با کی میرن با کی میان... تو حواست به بنده کفشت باشه نره زیر پاهات لازم نکرده آماره اینو اونو بگیری😑 با این اخلاقی که من این چند وقته از مهدخت سراغ داشتم گفتم الان ۶ تا جوابش میده.ولی خیلی عادی رد شد رفت😃ایول.درستشم همینه😌 ×جواب سلام واجبه ها حاج خانوما😒 عجب پروییه اینننن😠 نتونستم خودمو کنترل کنم. با قدم های سریع خودمو رسوندم بهش: +علیکه سلام؟ پسره سر تا پامو نگاه کرد و گف: به تو سلام کردم؟🤨 کلافه گفتم:فرمایش؟ ×خود درگیری داریا🤨من با تو چیکار دارم اخه ژیگول؟ این به کی گف ژیگول؟😡 مهیار آروم باش😑 عصبی گفتم:داشتی با خانما حرف میزدی.مشکلی پیش اومده؟ ×اوه لالا😄پس بادیگارد قبلیه دلشونو زد اومدن تورو تور کردن؟ بی اراده سرش داد زدم: بفهم چی میگی😠 خواهر پارسا:آقای بخشنده کافیه.شما کوتاه بیاید لطفا... نگاهشون کردم.خواهر پارسا یکم ترسیده بود ولی مهدخت فقط متعجب نگاه میکرد ×سره من داد نزن جوجه😡دوتا دختر دیدی جلوشون لاتی پر میکنی واسه من؟؟؟میخوای جلو همینا پهنت کنم؟؟ هه😏این میخواد منو پهن کنه؟ آروم آروم رفتم جلوشو تو فاصله ی قدمیش وایسادم. ×چیه؟به چی زل زدی؟ +هیچی😏برو... ×بار آخرت باشه واسه من دور بر میداریا. نمیخواستم بزنمش ولی این جمله آخرش بد رفت رو مخم.قدمه اولو ک برداشت پامو گذاشتم جلو پاش.با صورت اومد زمین😅 قشنگ معلوم بود شوک شده😂 پاشد خودشو تکوند و حمله کرد سمتم... ولی قبل از اینکه بتونه کاری کنه حاج آقای مسجد رسید. اونم انگشتشو به نشونه تهدید تکون داد و رفت. چه غلطی میخواست بکنه اخه؟ داشتم میرفتم سمته در مردونه که مهدخت صدام کرد:ی لحظه میاید؟ یا خدا😰باز ضربانه قلبم رفت رو ۱۰۰۰🤦🏻‍♂ رفتم سمتشو با فاصله وایسادم. _اینجا مسجده.... هان؟😦خب مسجده دیگه مگه من گفتم چیه🙄 +خب...😐 _اینجا جای داد و بیداد و کتک کاری نیست. چی شد الان؟؟؟😳بجا تشکرشه؟؟؟ +اولا من کی داد و بیداد کردم؟😑 ثانیا شما کتک کاری ندیدی لابد.من فقط ی زیر پایی واسش گرفتم همین... ثالثا داشتم از شما ها دفاع میکردم😒 _اولا داد و بیداد کردید... ثانیا چ فرقی داره؟؟بیچاره با صورت اومد زمین. ثالثا ما نیاز به دفاعه شما نداریم جناب. همین و گفت و رفت😑😑😑 این چ موجودیه دیگه؟؟؟ گفتم الان تشکر میکنه😑 تشکر بخوره تو سرش(دور از جونش😠) خجالت نمیکشه منو با این قد و هیکل نصیحت میکنه؟؟؟؟ اصلا داخل نرفتم.کله مدته مراسم رو دور و بره مسجد یا تو حیاطش تاب میخوردم.راستش من یه چیزیو نمیفهمم.... امام حسین دهمه محرم شهید شده... ولی ما از یکه محرم شروع میکنیم به عزا داری تا عاشورا.عاشورا که شهید میشن بجای اینکه تا اربعین مشکی بپوشیم تازه میگیم دهه محرم تموم شد سیاهارو در بیارید😕 البته من خودم از یکه محرم تا اربعین سیاه میپوشم ولی خب... متوجه نمیشم چرا از یکم محرم عزا داری میکنن.و چون درکش نکرده بودم تظاهر هم به پذیرفتنش نمیکردم🤷🏻‍♂ 🌕پایان پارت شانزدهم✨ این داستان ادامه دارد... {کپی رمان بدون لینک کانال جایز نیست} @galeri_rahbari313 🌟
🔰 برنامه حکمرانی الهی در بعثت به پیامبر ارسال شد 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: بعثت به معنی برانگیختگی پیغمبر است. این برانگیختگی با ارسال کتاب الهی و دستور حکمرانی الهی به پیغمبر همراه است و مفاد این حکمرانی را پیغمبر خدا اعمال میکند و اجرا میکند و راهبری میکند. 🔹️ دین با این نگاه گسترده وقتی که نگاه میکنیم عبارت است از مدیر مجموعه زندگی انسان. یعنی دین یک برنامه جامع است، نه برنامه‌های صرفا عبادی و فردی انسان که بعضی خیال میکنند دین فقط متکفل برنامه‌های فردی است و مسائل گوناگون اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و غیره از حوزه دین خارج است. 🔹️ دین جامعیت دارد و طبعا دین با این نگاه مورد دشمنی هم قرار میگیرد. در همه زمانها اشرار عالم با یک چنین دینی مخالفت کرده‌اند. 🔺️ شما امروز هم مشاهده میکنید در تبلیغات دشمنان از چیزی به نام اسلام سیاسی نام آورده میشود. اسلام سیاسی همینی است که در نظام سیاسی ایران تحقق پیدا کرده و امام بزرگوار ما انجام دادند. و آماج حملات آنها اسلام سیاسی است. اسلام سیاسی یعنی همین اسلامی که توانسته با تشکیل حکومت، دستگاه‌های گوناگون نظام های اقتصادی اجتماعی سیاسی نظامی و ... به وجود بیاورد و یک هویت دینی و اسلامی را برای یک ملت ایجاد بکند. ۹۹/۱۲/۲۱ ♥️ ♥️ @galeri_rahbari313🍂🔗
- - - - - - - - - - - - - - - - -‹👜🖤› . • ‏چـون تــ ـدارم هــمہ ام هیــچ نبــاشــد:)🌙||•• • . ¦•🕊•¦↞ ¦•✨•¦↞ ‹🖤👜›- - - - - - - - - - - - - - - - - ⟨ـالـخـآمِنِـہ اے⟩ ❮ @galeri_rahbari313
3051930867.mp3
7.32M
🌸 💐دلبر و دلدار یا رسول الله 💐قافله سالار یا رسول الله 🎤 ♡] •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈ 🕊 j๑ïท➺ @galeri_rahbari313 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈
هدایت شده از زینب 🇵🇸
1_900594503.mp3
4.69M
⚪️ 🔺ذکر قلبم شد یا اباالزهرا 🎤 🐚🦋••|| 🙌🏻||⇢‹@galeri_rahbari313
هدایت شده از زینب 🇵🇸
1_900591051.mp3
2.75M
⚪️ 🔺نام احمد تو را برازنده است 🎤 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈ 🕊 j๑ïท➺ @galeri_rahbari313 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈
عاشقان وقت نمازاست🌈 نت گوشی ها خاموش❌ وصل بشیم ب نت الهی✅ مومن برو وضو بگیر سجاده رو پهن کن 📿 بیا ک خدا صدات میکنه🙂❤️ یاعلی مدد☺️
عاشقان وقت نماز است 😍🙂🙂 اذان میگویند 🌸🌸🌸🌸 التماس دعا
[🎬🎲] . . امربه‌معروف‌ونهـی‌ازمنکر، مصداق‌اعتدال‌است! رهبرجان🎙.‌ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌ ‌‌‌‌‌ «🎧•🎤»⇦ «🎧•🎤»⇦ °□|@galeri_rahbari313|□°
هدایت شده از زینب 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 چشمون‌بھ‌‌ظهورتوعھ‌...😇🙃 (عج) .. .. . •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈ 🕊 j๑ïท➺ @galeri_rahbari313 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈
پارت جدید داریم😁
ࢪمان 🌙 مہدخت: وقتی دیدم داره با اون پسره بحث میکنه خیلی تعجب کردم... ولی دلهره بدیم گرفتم😢 از این پسرای بی سر و پا بود که تو محل خیلی سرو صدا میکرد.هروقتم که با پارسا دعواش میشد پارسا یا محل نمیداد یا تمامه تلاششو میکرد که به همون دعوای لفظی ختم بشه. اصلا دلم نمیخواست با همچین کسی دهن به دهن بشه یا دعوا کنه... چرا انقدر واسم مهم شده خدا😩 چرا مدام تو فکر و خیالمه... من حتی درست و حسابی نمیشناسمش😖 شبه اول محرم همیشه حال و هواش فرق داره🖤 مداح شروع کرد به خوندنه قافله سالاره جواد مقدم... خیلی خالی شدم... واقعا با گریه آدم آروم میشه.پا به پای نوحه اشک ریختم و خودمو خالی کردم. هرسال محرم از ارباب سلامتیه خانوادمو عزیزامو طلب میکردم.امشب مخصوص تر واسه پدر بزرگم دعا کردم که از بینمون نره😭 مراسم که تموم شد با پری وایسادیم تو حیاطه مسجد تا پارسا بیاد.حدود نیم ساعتی وایسادیم همونجا و الکی حرف زدیم ولی خبری نشد. هوا خیلی تاریک بود.اصلا سابقه نداشت انقدر دیر کنه😕 +پارسا چرا انقدر دیر کرده؟ _خودمم تعجب کردم.بیمارستانه ولی فکر میکردم بیاد دنبالمون. +چیکار کنیم حالا؟ _خودمون بریم دیگه.بیشتر از این وایسیم فقط خلوت تر میشه. راه افتادیم سمته خونه.کوچه ما روزه روزش خلوت و ساکت بود الان که هیچی دیگه🤦🏻‍♀خیلی تاریک بود. چراغای تو کوچه نور کمی داشتن... حس کردم صدای پا میاد😥 _مهدخت...تو هم میشنوی؟ +صدا پا رو میگی؟ _اوهوم😰 +میشنوم😥 _برگردم ببینم کیه؟ +ن اصلا.ول کن الان میرسیم دیگه. صدای پا نزدیک تر میشد😰 واقعا ترسیده بودم... +پری من میترسم😩 _منم😫 قدمامونو تند تر کردیم.ولی صدای پا هم تند تر شد هم نزدیک تر😨 نمیخواستم برگردم پشتمو نگاه کنم... چند قدمی خونه که رسیدیم تقریبا داشتیم میدویدیم دیگه. تا رسیدیم پریسا سریع درو باز کرد و دویدیم داخل😓 خداروشکرررر به خیر گذشت🤕 قلبم اومد تو دهنما😬 هنوز چند ثانیه نگذشته بود که صدای در اومد.انقدر یهویی که دوتامون باهم جیغ کشیدیم😱 درو از اینور قفل کردم و کلیدم گذاشتم تو در.آب دهنمو قورت دادم...😰 حتما فهمیدن خونه تنهاییم😭 از تو باغچه چوب بلندی که مال دسته بیل بود رو برداشتم. عین مترسک وایساده بودیم همونجا که خانم پروین با حالته دو و پریشون اومد سمتمون. ×یا ابوالفضل چی شده؟؟؟؟؟ اصلا حواسم نبود همسایه داریم دیگه🤦🏻‍♀ +خداروشکر شما هستین😰 _پریسا:از مسجد تا اینجا یکی دنبالمون کرد الانم که داره در میزنه😭 دوباره در زد😰 ×آروم باشید شاید همسایه ای کسیه... +همسایه نیست😭 خانم پروین سرشو چسبوند به در تا ببینه صدایی میشنوه یا ن. بعد از مکثی کوتاه گفت کیه؟ ولی صدایی نیومد😰 +لابد فهمید تنها نیستیم بیخیال شد رفت😥 ×خانم پروین:منم دارم میترسم دیگه😥اخه میگید تو کوچه هم دنبالتون بود. تاپــــــــــــــــــــ یکی پرید تو حیاط.😱 اینبار سه تایی جیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــغ زدیم😱😱😱 دقیقا جلوی پای من پرید و تو حالته نیم خیز بود😰 طی یه حرکته خیلی غیر ارادی محکم با چوبی که دستم بود کوبیدم تو سرش که آخش دراومد. افتاد رو زمین... خاک تو سرمممممممممم اینکه مهیاررررررر بووووووود😱😱😱😱🤦🏻‍♀ دستشو گرفت رو سرشو چشماشو محکم رو هم فشار داد ×خانم پروین: هیــــــــــــــــــــع اینکه مهیارهههههه مونده بودم چیکار کنم🤯 خانم پروین رو به پریسا تقریبا داد زد: چرا وایسادی؟؟؟؟؟ زنگ بزن اورژانسسسسس 🌕پایان پارت هفدهم✨ این داستان ادامه دارد... {کپی رمان بدون لینک کانال جایز نیست} @galeri_rahbari313 🌟
🖇 - گفت:مگه امام زمان(عج) امام‌جمعه است؟! + نه! امامِ‌زمانه! (: - پس چرا فقط جمعه ها به یادش می‌اُفتید ؟!.. + سکوت💔 ‌‎‌‌‌‎‌ @galeri_rahbari313
آمـوخـتـهـ ایـمـ از تـو وفـادارے را خـونـ تـو نـوشـتـ مـعـنـے یـار؎ را ا؎ ڪاشـ ڪهـ آبـ ڪربـلـا مے آمـوخـتـ آنـ روز زچـشـمـتـ آبـرو دارے را …🙂🌿 |🙃💛| 💕🌙 🙂🌱 ↳⸽🌸✨•@galeri_rahbari313
محصولات ارگانیک سرای بانو🍃
••||🖤🌗||•• دࢪ پـایاݩ فعاݪێٺ امࢪوز .. یادے میکنێم از ( شهید مسعود علی محمدی): 🔰پیشینه : •°| او مدرک کارشناسی را از دانشگاه شیراز (۱۳۶۴) و کارشناسی ارشد (۱۳۶۷) و دکترای فیزیک با گرایش ذرات بنیادی را از دانشگاه صنعتی شریف در سال ۱۳۷۱ کسب کرد. او از دانشجویان نخستین دوره دکترای فیزیک در داخل ایران بود و نخستین شخصی است که در ایران دکترای خود را در فیزیک دریافت نموده‌است. او ده‌ها مقاله ISI منتشر نمود او همچنین به همراه وحید کریمی پور اولین دانشجویان پسادکترا در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی بودند. تخصص اصلی او ذرات بنیادی، انرژی‌های بالا و کیهان‌شناسی بوده‌است. با پژوهشگاه دانشهای بنیادی (مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات) نیز طی سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ همکاری داشته‌اند. از جمله درس‌هایی ارائه شده توسط وی می‌توان به مکانیک کوانتومی و الکترومغناطیس، مکانیک آماری، ذرات بنیادی و نظریه میدان‌های کوانتمی اشاره کرد. شهید علی‌محمدی، یکی از برگزیدگان جشنواره بین‌المللی خوارزمی در سال ۸۶ بود و در پژوهش‌های بنیادی رتبه دوم را کسب کرد. وی از سال ۱۳۷۴ در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران مشغول به تدریس بود و عضو هیئت علمی و ممیزه این دانشگاه بود. وی همچنین در مقاطع مختلف تحصیلی شاخه فیزیک در تربیت معلم، به عنوان استاد راهنما و مشاور در پروژه‌های پایان‌نامه‌های مرتبط با علوم فیزیکی، به فعالیت مشغول بوده. 🔰ایشوݩ دࢪ تاࢪێخ ۳ شهریور ۱۳۳۸در تهران متولد شدند . انفجار بمب در قیطریه تهران در ساعت ۷:۳۰ صبح ۲۲ دی ۱۳۸۸ روی داد. در این حادثه مسعود علی‌محمدی به شهادت رسیدند، دو فرد دیگر زخمی شدند و خساراتی به ساختمان مجاور وارد شد. بمب منفجرشده در یک موتورسیکلت که به فاصله یک متری از در ورودی منزل شهید علی‌محمدی به یک درخت بسته شده بود، جاسازی شده بود. شهیدعلی محمدی در هنگام شهادت، ۵۰ سال داشتند. رهبر انقلاب اسلامی بیانیه‌ای صادر کرد که در آن آمده‌است: «دست جنایتکاری که این ضایعه را آفرید، انگیزه دشمنان جمهوری اسلامی را که ضربه زدن به حرکت و جهاد علمی کشور است افشاء و برملا کرد.» 📓⃟🖤¦⇢ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ‹🕯🔗› ✨|•°@galeri_rahbari313°•|✨
✨❤️✨ تقدیࢪتون ختم بشہ بہ صلاحٺون... صلاحٺون ختم بشہ بہ آࢪزو هاتون😌 شبتون علوی و زهرایی☺️ تا فردا یا علی مدد👋🏻😊
^•|ܝـܚܝـܩ‌ رب النــــور|•^ ^•|ســـꨄـــلامــ و درود ✋😌
«دعاے‌عھد» (بسم الله الرحمٰنِ‌ الرحیم🌱) اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْفُرْقَانِ‏ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ بِاسْمِكَ‏ الْكَرِيمِ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنِيرِ وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ يَا حَيّا قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّا حِينَ لا حَيَّ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ يَا حَيُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ، اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ كِتَابُهُ‏ وَ أَحَاطَ بِهِ كِتَابُهُ عِلْمُهُ‏ اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ‏ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْما مَقْضِيّا، فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِرا كَفَنِي شَاهِرا سَيْفِي مُجَرِّدا قَنَاتِي مُلَبِّيا دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ، حَتَّى لا يَظْفَرَ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلا مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعا لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ وَ نَاصِرا لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ نَاصِرا غَيْرَكَ وَ مُجَدِّدا لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ وَ مُشَيِّدا لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدا وَ نَرَاهُ قَرِيبا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، 🌱آنگاه سه بار‌ ... بر‌ران‌خود‌دست‌میزنے؛‌و‌در‌هرمرتبہ‌می‏گویـے' ( الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلايَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ )
روز و شب ما اگر جهنم گردد🔥 شخصیتمان ترور دمادم گردد🔪 ما بسیجیان نمی گذاریم حتی یک مو زسر خامـ😍ـنه ای کم گردد @galeri_rahbari313
[🌧🤍] . . تویۍ‌لیلۍو‌دلم‌مجنونھ..؛ حق‌بدھ‌باشم‌اگھ‌دیـوونھ میگذرھ‌‌‌دوروز‌دنیــــا‌اما این‌فقط‌عشق‌توعھ‌کھ‌میمونھ:')🍂 . . ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا