عید من دیدن این ماه، مبارک بادا 🌿✨
#فقط_فوربشه
"@Sarbazeharamm"
_کَِاَِنَِالَِ ̨ڪــمۭــٻۧــڸ
- رمضان ميرود و پشت سرش هم دل ِما ،
رفت تا سال ِدگر ، زنده بمانيم يا نه💔 (:
🇵🇸🇮🇷"کانال کمیل"
_
بیهوده نگردید به تکرار در این شهر ..
او طرز نگاهش به خدا شعبه ندارد:))
به پایان آمد آن ماهُ
عبادت همچنان باقیست
برای ما حرم بنویس
نجف تا کربلا کافیست(:
يتولاكَاللّٰهُبَينمـٰاتظُنُّأنكَبِمفردِك؛
هِنگامۍکِہفِکرمۍکنۍتنـھایۍ
خُداازتۅ #مُراقِبت مۍکند'!🌿💚
↻- #شهیدانه‹😍💚›
بهنقلازهمرزمشهید :
شبقبلازشهادت بابڪ بود.
یہماشینمهماتتحویلمنبود.
منهمقسمتموشکیبودموهمنیرویآزادادوات.
اونشبهواواقعاسردبود🌬
بابڪ اومدپیشمنگفت:
" علےجانتوۍچادر⛺️جانیستمنبخوابم.
پتوهمنیست🤦🏻♂️"
گفتم : توهمشازغافلہعقبےبیاپیشخودم
گفتم:بیااینپتو ؛اینمسوءیچ 🔑
بروجلوماشین🚘بخواب،منعقبمیخوابم
ساعت3شبمنبلندشدمرفتمبیرون🚶🏻♂️
دیدمپتوروانداختہرودوشخودش
دارهنمازمیخونہ📿
(وقتیمیگمساعت(۳)صبحیعنےخداشاهده
اینقدرهواسردهنمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!)
گفتم: بابڪ
بااینکاراشهیدنمیشےپسر ..حرفےنزد😔
منمرفتمخوابیدم.
صبحنیمساعتزودترازمنرفتخط
وهمونروزشهیدشد🙂💔
-شهید_بابک_نوری
هم دانشگاه می رفت هم کار میکرد توی يک شرکت تأسيساتی.
اوايل کارش بود که گفت برای مأموريت بايد برم خرم آباد...خبر آوردند دست گير شده، با دو نفر ديگر اعلاميه پخش ميکردند.
آن دوتا زن و بچه داشتند.
احمد همه چيز را گردن گرفته بود تا آن ها را خلاص کند.
- جاویدالاثر #حاج_احمد_متوسلیان