eitaa logo
کانال سید سراج الدین جزائری
26.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
11 فایل
شهیدتر ز شهیدان بی کفن، #شاعر غریب تر ز #نویسنده ها، #کتابفروش . یک جوان نسبتا خییییلی معمولی ارتباط : @seyedseraj اگر حرفی رو نخواستی رو در رو بگی👇 https://eitaayar.ir/anonymous/F902.WG72a ⛔تبلیغات ندارم⛔ ‌. کپی و برداشت از مطالب جایز
مشاهده در ایتا
دانلود
تجربه‌نگاری خدمت حرم اباعبدالله(ع) آماده‌خدمت از باب القبله وارد حرم می شویم. سلام میدهیم و به نماز می ایستیم. بعد نماز توجهمان جلب می شود به سخنرانی و روضه‌ای که ایرانی‌ها کوشهدحرم به پا میکنند. مرسوم است بعد نمازهای صبح حرم ایرانی‌هاسمت راست باب القبله منبر و روضه دارند. کمی نشستم پای روضه خوب که حالم خوش شد از سعید جدا شدم و رفتم زیارت. اطراف ضریح هنوز خلوت بود. زیارت دلچسبی کردم و آمدم سمت مجلس ایرانی‌ها. هنوز سینه زنی برپا بود و روزی ما هم شد. مجلس که تمام شد با سعید رفتیم حرم ابوالفضل العباس(ع) هم زیارت کردیم و از زیر مسقف ۳ برگشتیم سمت حرم امام حسین(ع) که تجدید خاظره‌ای هم باشد از خدمت اربعین گذشته. با مسئول گروه خدمتتان چندین بار است که تماس میگیرم و موفق نمی‌شوم صحبت کنم. تصمیم‌مان می‌شود که برویم یک گوشه حرم استراحت کنیم تا کمی سرحال شویم. از باب قاضی الحاجات وارد می شویم و همان ابتدای کار چشمم می خورد به در سرداب که باز است. از پله‌ها پایین می شویم و میرسیم به یک سالن بزرگ خنک. اصلا انگار دست و پایمان شل می شود. همه اینجا خوابیده‌اند. سبیل به سبیل. هوا به اندازه کافی خنک است.می گردیم تا یک جای خالی پیدا کنیم که باد مستقیم کولر نخورد. سعید بنظر خسته تر می رسد و همان لحظه که می رسیم خوابش می برد. من اما می نشینم به نوشتن. باید روایت را کامل کنم. دو سه ساعتی می گذرد و حالا من هم لَختی خوابیده و سرحال‌تر شده‌ام. ساعت تقریبا ۸:۳۰ است که سعید را صدا میکنم. گوشی ام‌خاموش شده است و لازم است برویم سروقت کیف ها و شارژر یا پاوربانک برداریم. ممکنه است گروه خادمین تماس بگیرند و تلفنم خاموش باشد. پاور بانک و شارژر را بر می داریم و حرم را دور می زنیم و میرویم سمت شارع سدره. صف قیمه نجفی یکی از موکب‌ها یادم می آورد که گرسنه ایم. غذا و آبی میخوریم می رویم در یکی از مسقف‌هایی که عتبه حسینی در در شماره سرده بنا کرده تا باز هم کمی استراحت کنیم. اینجا دیگر من هم که خسته‌ام جلوی باد یک کولر خوابم می برد. تقریبا دو ساعتی شده که خدام صدایمذن می کنند: زایر صلاة... نزدیک نماز است و میخواهند صف نماز را بر پا کنند. سعید میگوید نماز را برویم داخل حرم. حرف خوبی است.بر می خیزیم و وضویی میگیریم و می رویم سمت حرم. حرم شلوغ است و تقریبا مملو از جمعیت.به سختی جایی پیدا میکنیم و می ایستیم به نماز. نماز که تمام شد سریع شیخی از منبر بالا رفت و شروع به مقتل خوانی کرد. شهادت حضرت عباس را می خواند. گویا رسمشان است عراقی‌ها. روز هفتم روضه آقا ابالفضل العباس (ع) میخوانند. مقتل‌خوان حرفه‌ای میخواند و مستمع یک دست گریه می کنند. يا نَفْسُ من بعدِ الحسينِ هُوني وبعدَهُ لاَ كُنْتِ أنْ تَكوني هذا حسينٌ واردُ المَنونِ وتَشْربينَ بارِدَ المَعينِ تاللهِ ما هذا فِعالُ دِيني  ولا فِعَالُ صَادِقِ اليقينِ شلون اشرب وخوي حسين عطشان  وسكنة والحرم واطفال رضعان به اینجا که می رسد غوغا می شود. حتی ایرانی‌هایی که به نظر از عربی زیاد نمی‌دانند و متوجه حرف‌های روضه خوان نمی شوند زجه می زنند. یاد ادامه روایتم می افتم و گوشی را بر میدارم و در دل روضه شروع میکنم به نوشتن. متمم خود به خود می رود سمت روضه علی اصغر. انگار دلم روضه روز هفتم ایران خودمان را می خواهد از تلظی می نویسم. همین که نوشتن به پایان می رسد پیام ابوعلی روی گوشی ام می‌نشیند. سریع بیایید به آدرسی که می‌فرستم جلسه توجیهی خدام است و باید حاضر باشید. بدو بدو کفش و کیفمان را تحویل میگیریم و در گرمای ظهر خودمان را می رسانیم به شماره محمد امین و به جلسه. خیلی از خدام آشنا هستند در چایخانه حضرت رضا(ع) یا بین‌الحرمین سال قبل هم‌خدمتی بوده‌ایم. خوش و بشی میکنیم و حاضری می زنیم و می نشینیم پای صحبت های ابومهدی ادیب. نکات نهایی را گوش زد می‌کند و توضیحات می دهد. و سپس با ابومهدی می نشینند به تقسیم نفرات حاضر. گویا ما شیفت شب افتاده‌ایم و در یکی از ورودی های حرم امام حسین(ع). یک بار دیگر حضور و غیاب بر اساس شیفت‌ها انجام می شود. جمعی از خدام در یک اتاق روضه‌گرفته آمد و بعدش سینه‌زنی. خودم را می‌رسانم و گوشه‌ای می‌نشینم. حس و حال روضه عربی را خیلی دوست دارم. روضه که تمام می شود.یک سفره خودمانی از نان و پنیر و مربی به پا می شود و ناهار را میخوریم. حالا دیگر همه چیز آماده است و باید بنشینیم منتظر اطلاع مسئولین عتبه برای شروع خدمت. همه تقریبا آماده می‌شوند برای خوابیدن الآن منطقی‌ترین کار همین است. من هم در گوشه‌اش یک پشتی پیدا میکنم تا استراحت کنم. سپری کردن شیفت ۱۲ ساعته استراحت مفصلی میخواهد. کانال 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
83.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه صبح‌های ایرانی ها در حرم امام حسین(ع) خیلی شنیدنی است. حال خوشی دارد که کمتر نصیب آدم می شود. کانال 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
شیفت و محل خدمتمون مشخص شد: واجب: لیالی موضع: عارضه باب القبلة الحسینیه اسم مجموعة: ثامن الحجج شیفت شب محل باب‌القبله حرم امام حسین (ع) نام گروه ثامن الحجج کربلا چشمم به حرم افتاد... گفتم امام رضا خونه ات آباد... امام رضا خیلی دوست دارم... امام رضا خیلی دوست دارم... کانال 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبل از شروع شیفت و تقسیم گروه‌ها خدام روضه و توسل و سینه زنی داشتند... نوای مجالس عربی دلنشینه حتی اگه معنی روضه‌هاشان را نفهمی ... کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
🏴گزارش لحظه به لحظه از کربلا ✍از زبان خادم ایرانی حرم امام حسین(ع) به همراه قرعه کشی کربلا🎁 🔺امسال هم توفیقِ خدمت در حرم امام حسین (ع) نصیبمون شد... 🔺این‌بار هم مثل همیشه قصد دارم حس و حال این روزهای کربلا و خدمت در حرم حسین (ع) رو باهاتون به اشتراک بگذارم. إن شاءالله بعد عاشورا هم قراره سی نفر (هر روز یک نفر) رو به قید قرعه به نیابت از اعضای کانال می‌فرستیم کربلا کانال 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترتیب نام گذاری روزهای دهه در عراق متفاوته دیشب شب هشتم شب حضرت قاسم بود و قافله ها برای حضرت حجله به پا کرده بودند... در درست بودن روایت ازدواج ایشان در کربلا بر اساس متون دست اول تشکیک های جدی وجود داد. کانال 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
ایستاده بودم سر شیفت از معدود افرادی بودم که از محل خدمت راضی بودند. خروجی باب القبله هدایت دسته‌ها و موکب‌هایی که از حرم خارج می شوند بر عهده گروه ما بود. کار سنگین و طاقت فرسایی بود. خصوصا امشب و فردا... ابو یوسف آمد. مسئول مؤسسه را می گویم. صدایمان زد سراج، سعد و یک نفر دیگر که اسمش را نفهمیدم. تعالوا من ورای پرسیدم کجا!؟ گفت حائر...! باورم نمی شد. محل خدمتم تغییر کرده بود. باید می‌رفتیم داخل حائر حسینی برای خدمت... روزی من حیث لایحتسب دقیقه به این میگویند.... ان شاءالله سعید هم بیاید همانجا.. باشد هدیه امشب ما در شب تاسوعای کربلا... الحمدلله علی کل حال... کانال https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
هرساله این ایام هرچی آبرو داشتم خرج می کردم تا کمک این نوجوان‌هایی که همت کردن برای اباعبدالله مجلس گرفتن بتونیم مخارج هیئت رو تأمین کنیم. واقعا به دل و جگر و جربزه اشون غبطه می‌خورم. اینها با دست خالی حسبی الله رو معنی و علیه توکلت رو باور کردند. نوبت ماست تا بدونیم اهل یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه هستیم یا نه. خدمت امشب حائر حسینی به نیابت از کسانی که کمک میکنند به هیئت حتی ۱۰۰۰ تومان شماره کارت را پایین گذاشتم کلیک کنید کپی میشه
انشالله به مدد عزیزان دغدغه ی مخارج مانده ی مجلس اباعبدالله، از برگزارکنندگان هیات، بصورت دسته جمعی در این فرصت کوتاه برداشته شود. خرج هیات: ۲۶۰۰ سهم ۱۵۰ هزار تومانی ❌❌❌ تعداد سهم مانده: ۹۸۶ کلیک کنید تا کپی شود 👇 👇 👇
5041721113151162
بنام هیات دانش آموزی انصارالمهدی عج ┄┄┅═✧❁○❁✧═┅┄┄ 💫با ما همراه باشید ‌✌🏻⁩‌ @ansariha_ir
هدایت شده از کانال حسین دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چیزهای جالبی امشب تو این دوتا هیأت دیدم الان نزدیک ساعت 12شب هستش و بعد هیأت جلسه کادر هستش و نقاط قوت و ضعف گفته میشه تا هر جلسه بهتر از جلسه قبل بشه یه اصطلاحی هست برای کارهای بی‌برنامه به‌کار میبرن و میگن کار هیأتی میکنن، یعنی کار بدون برنامه، بدون نظم و... اینجا به جرأت میتونم بگم تو این هیأت کارِ هیأتی به اون معنا اصلا وجود نداره. اینجا کار بسیار اصولیه. کاشکی همه‌کارها اینطوری هیأتی باشه کادر این هیأت خودش اندازه یه هیأت جمعیت داره | عضوشوید 👇 @hosein_darabi
توضیحات حسین دارابی در مورد این هیئت دقیقتر از منه در مورد هیئت دانش آموزی انصار المهدی شهرکرد این پست و چند پست بعدی رو بخونید👇👇👇 https://eitaa.com/hosein_darabi/16150
خیلی‌ها پیام دادید و التماس دعا گفتید یا حاجتی رو گفتید تا از حضرت بخوام براتون. بعیده با شرایط شیفت و تولید محتوا فرصت کنم همه رو ببینم یا جواب بدم لینک میدارم اینجا تا ان شاء الله از طرف کسانی که ثبت‌نام می‌کنند زیارت نیابتی به جا بیارم و خدمتم رو تقدیم کنم برای عرض حاجت شما... هرکس دلتنگه و حاجتی داره بسم الله👇👇👇 https://formafzar.com/form/pm2pg https://formafzar.com/form/pm2pg https://formafzar.com/form/pm2pg
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دسته‌ عزاداری برای قاسم بن الحسن(ع)
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزاداری شب تاسوعا در حرم امام حسین. اینجا عراقی ها امشب را روضه شهدا و اصحاب می خوانند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لبیک یا حسین(ع) شب تاسوعای حسینی حرم امام حسین (ع) عراقی ها امشب روضه اصحاب می‌خوانند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خروج هیئت ها و مواکب عزاداری از باب القبله حرم امام حسین (ع) پس‌فردا برای طویرج مسیر برعکس میشه و عزاداران از اینجا و درحال دویدن وارد حرم می شوند در مورد طویرج می‌نویسم کانال 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
این پیام یکی از همین بروبچه‌های هیئت تو گروهه... شب عاشورا نداریم دغدغه و استرس این شکلی داشته باشند..
امشب بر خلاف شب‌های قبل هرچه از سر شب میگذره حرم و اطرافش شلوغ‌تر میشه... خیلی از طوایف و عشایر عرب برای عرض ارادت به شهدای کربلا خصوصا شهدای منصوب به قبیله خودشون دسته دسته برای زیارت مشرف می‌شوند کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عراقی ها عجیب به داستان عروسی حضرت قاسم در روز عاشورا معتقدند. و برای گرامی‌داشت آن بسیار آدابی را به جا می آورند. این حجله پر از شکلات وسط قافله‌هاشان است که هر از گاهی یک نفر مشتی شکلات بر می دارد و به اطراف پرتاب می کنند. زائران عراقی به تبرک و تیمن این شکلات‌های اعتقاد جدی دارند... متون دست اول و مقاتل معتبر اما روایت ازدواج حضرت قاسم بن الحسن (ع) را تأیید نمی کنند. در ادامه از شهید مطهری می خوانیم. کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
قاسم نوداماد نظر شهید مطهری: «می‌گویند: در همان گرماگرم روز عاشورا، که می‌دانیم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند، امام فرمود حجله عروسی راه بیندازید، من می‌خواهم عروسی قاسم را با یکی از دخترهایم، لااقل شبیهش هم شده، در اینجا ببینم. (حالا قاسم یک بچه سیزده‌ساله است.) چرا؟‌ آخر آرزو دارم، آرزو را که نمی‌توانم به گور ببرم. شما را به خدا ببینید، یک حرفی است که اگر به زن دهاتی بگویی، به او برمی‌خورد. گاهی از یک افراد خیلی سطح پایین  [می‌شنویم که] من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم، عروسی دخترم را ببینم. حالا در یک چنین گرماگرم زدوخورد که مجال نماز خواندن نیست، می‌گویند حضرت فرمود که من در همین جا می‌خواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد کنم و یک شکل عروسی هم شده است در اینجا راه بیندازم. یکی از چیزهایی که از تعزیه‌خوانی‌های قدیم ما هرگز جدا نمی‌شد عروسی قاسم بود؛ قاسم نوکدخدا، یعنی نوداماد، قاسم نوداماد؛ در صورتی که این قضیه در هیچ کتابی از کتاب‌های تاریخی معتبر وجود ندارد.»  حماسه حسینی: سخنرانی‌ها. جلد 1 کانال 👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046
55.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در عاشورا، نایب الزیاره ی بزرگوارانی که در نذورات هیات سهیم هستند در بهشت بین الحرمین تنها یک روز مانده خرج هیات: ۲۶۰۰ سهم ۱۵۰ هزار تومانی ❌❌❌ تعداد سهم مانده: ۸۲۳ 5041721113151162 بنام هیات دانش آموزی انصارالمهدی عج ┄┄┅═✧❁○❁✧═┅┄┄ 💫با ما همراه باشید ‌✌🏻⁩‌ @ansariha_ir
هر سال معمولا شب عاشورا روضه مالی هیئت دانش‌آموزی انصار رو من می‌خوندم. روز عاشورا هم حتماً با پای برهنه دنبال قافله این نوجوون‌ها با کارتخوان و چفیه راه می‌گرفتم توی خیابون و از آبرویی که تو همین دستگاه جمع کرده بودیم خرج مجلس اباعبدالله میکردم . امسال بچه ها پیام دادند که حالا که نیستی یه ویدئو ضبط کن تا توی هیئت پخش کنیم و کمک جمع کنیم. این ویدئو رو براشون فرستادم. گفتم با شما هم به اشتراک بذارم شاید دلی لرزید و دستی به کمک جنبید... شماره کارت هیئت در پیام قبل هست👆
هدایت شده از سین صاد (سعید صادقی)
دیشب دورترین محل خدمت به حرم، شیفت ما بود... مقام صاحب الزمان (عج)، قسمت تفتیش و ورود و خروج... یک سمت دلم می‌گفت فرق نداره کجا خدمت کنی ولی قلبم دوست داشت‌ مثل اربعین بین الحرمین یا لااقل نزدیک حرم باشم... اعصابم خرد شده بود... یکم غر به سید زدم و یکم هم با بچه های استودیو چت کردم که فک نکنید ما الان چسبیدیم به ضریح... هر جور که بود ساعت شیفت اول گذشت و به اسکان برگشتیم... خوابیدیم تا ظهر و بعد از نماز و غذا آماده شیفت شدیم ولی به خودم قول داده بودم با روحیه سر شیفت بروم... از همان اول گشاده رو با اشتیاق بودم... نفر اول رفتم سر شیفت..‌. بعد از حدود یک ساعت رفتن برای همه خدام و نیروهای انتظامی و امنیتی گیت آب آوردم که مسئول خادمان آمده بود... مرا که دید گفت با تو و محمود کار دارم... باید با من بیایید... 🇮🇷 🔻🔻🔻🔻 کانال سین صاد رو دنبال کنید https://eitaa.com/joinchat/459735098C6f43ed974a