eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
8.5هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 لینک کانال https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
💔جسمی که ذوب شد.... کوله پشتی اش پر از گلوله بود که ناگاه براثر آتش دشمن طعمه حریق شد. نتونستند کوله رو ازش جدا کنند از بچه هاخواست به راه خودشون ادامه دهند برای اینکه فریادش به مقردشمن نرسد با چفیه دهان خودش رو بست تا عملیات لو نرود... علی سوخت وتنها کف پوتینهاش که نسوز بود باقی ماند ... پ.ن: استاد شهید مرتضی مطهری: چه معنی کنم شهید را؟! اگر شور یک عارفِ عاشقِ پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید از آنها "منطق شهید" در می آید.... شادی روح شهدا ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 شهید "شهیدبرزگر"💫 @shahidBarzegar65
❤️شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند 🥀عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ 🥀عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. 🥀اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. 🥀گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. 🥀یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دو ویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… 🥀پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچ وجه با عراقی ها درگیر نمی شید. 🥀فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… 🥀تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند 🥀گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. 🥀گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… 🥀عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. 🥀پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 🥀جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… 🥀مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. 🥀مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. 🥀و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… شادی روح پاک  شهدا ♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌ لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَج شهید 🕊 "شهیدبرزگر"💫 🌷@shahidBarzegar65
ناگفته های همسر شهید مدافع حرم مهدی نظری/خواب دیده بود سوار بر اسب امام حسین علیه‌السلام میجنگد همسر مدافع حرم شهید مهدی نظری اظهار کرد: همسرم آقا مهدی خواب دیده بود که سوار بر اسب امام حسین علیه السلام در حال جنگیدن با دشمنان امام حسین علیه السلام است، به من می گفت چنین خوابی دیده ام چطور شما می گویید سوریه نروم؟! آقا مهدی می گفت: در هر شرایطی باید به خدا توکل داشت؛ گفت من برای شهید شدن به سوریه نمی روم بلکه برای دفاع از وطنم به جنگ می روم اگر الان با داعشی ها مقابله نکنیم دیر نیست که جنگ وارد ایران شود🌾 بلاخره آقا مهدی راهی سوریه شد، از آنجا هر روز دو، سه بار به من تماس می گرفت، پنجم اردیبهشت سال ۱۳۹۵سه روز مانده بود تا ۶۰ روز ماموریت خود را در سوریه تمام کنند و به ایران برگردندکه دیگر خبری نشد💔🕊 سه روز قبل از اینکه خبر شهادت را بدهند طی یک تماس تلفنی گفت: دو گروه شدیم یک گروه پنجشنبه به ایران باز می گردد و من هم با گروه بعدی راهی ایران می شوم . به آقا مهدی گفتم: مادرت از روزی که رفتی بیمار است اگر برایت امکان دارد با همین گروه برگرد و گفت: نگران نباش دو روز دیگر برمیگردم... یادشهدا با "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
حال رقیه را تنها دختران شهدا می فهمند... ماچه می دانیم بی پدری یعنی چه؟ آن کس که پدرازدست داده می فهمد... همانهاکه نگاهشان به دنبال دستان پدردختری راهروی مدرسه وخیابان ومجالس می دوید.... آنهاکه زندگی؛ درس باباجان داد رابهترازبابا نان داد به آنها آموخته است... همانهاکه سرسفره عقدبایدبگویند با اجازه پدری که هست ونمی بینمش....بله.... ما تا ابدمدیون آه وحسرت دخترانی هستیم که به خاطرامنیت وآرامش ما بهترین سرمایه زندگیشان را تقدیم اسلام نمودند.... شرمنده روی شمائیم... یادمان نمی رودکه... پدران شما برای حفظ این آب وخاک ؛جان دادند تا پدران ما آب ونانی دهند.... سالروزشهادت مظلومانه حضرت رقیه(س) برخانواده شهداو عموم شیعیان تسلیت باد... خوشا آن شهیدی که هنگام رفتن به دل ترسی از خشم قاتل ندارد سرش را بریدند و در زیر لب گفت فدای سرَت، سر که قابل ندارد 😭 "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
🔵 تیپ را تحویلش دادند و گفتند: شماره تیپ شما ۲۷ است ولی انتخاب اسمش با خودتان. احمد دستانش را به هم مالید و گفت: «می‌خواهم اسمی انتخاب کنم که هر کس این اسم را ببرد بفرستد.» و نام تیپ را گذاشت. 👈 تیپ (و بعدتر لشکر) ۲۷ محمد رسول الله صلی الله علیه وآله منبع: کتاب تاریخ شفاهی دفاع مقدس، از سنندج تا خرمشهر 🌷جاویدالاثر حاج‌ احمد 🤍 اللهم صل ّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم ❤️ 🆔@ShahidBarzegar65
43.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ حماسی "نسل آرمانی"👆 گروه سرود نجم الثاقب ، سالگرد سه رویداد مهم در تاریخ ایران است . تبعید به تركیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ كشتار در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران تسخیر در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ هویت هر سه ، مبارزه با استكبار و عوامل آن است و به همین دلیل این روز مبارزه با استكبار نامیده می‌شود . و یاد و خاطره خصوصاً و گرامی باد . شادی روح و 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امام زمانم چه کنم ؟ چه غریبانه.... رمضان بی حضورتان آغاز شد😔 آقا جان پس کدام سحر؟! کدام افطار؟! کدام عید؟! آقا جان... هلال رمضان بی ظهورشما... رویت چشم دل نمی شود 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد حاج قاسم 🌹 . از حضور وفعالیت ونشرکانال از یکایک شما خوبان همیشه همراه سپاسگذاریم‌. التماس دعا.اجرتون باشهدا 💕اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💕 🆔@ShahidBarzegar65
🌹 . ▪️پسرش بیسیم چی لشکر ۲۵ کربلا بود.بدست کومله تو غرب کشور اسیر شد و بر اثر شکنجه بشهادت رسید.وقتی پیکرش به زادگاهش بهشهر مازندران بازگشت ؛ مادر خودش پیکر غرق به خون و سوخته و اربا اربای علی اصغر را غسل داد و کفن کرد...عکسی که میبینید لحظه ی عاشقی مادر با فرزند شهیدش است.براستی که این مادران عظمتی خلق کردند و در پيشگاه حضرت زهرا رو سفید شدند.... . 🦋 روح علی اصغر و ... .
💔جسمی که ذوب شد.... کوله پشتی اش پر از گلوله بود که ناگاه براثر آتش دشمن طعمه حریق شد. نتونستند کوله رو ازش جدا کنند از بچه هاخواست به راه خودشون ادامه دهند برای اینکه فریادش به مقردشمن نرسد با چفیه دهان خودش رو بست تا عملیات لو نرود... علی سوخت وتنها کف پوتینهاش که نسوز بود باقی ماند ... پ.ن: استاد شهید مرتضی مطهری: چه معنی کنم شهید را؟! اگر شور یک عارفِ عاشقِ پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید از آنها "منطق شهید" در می آید.... شادی روح شهدا ٱللَّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَىٰ‌مُحَمَّدٍ‌وَآلِ مُحَمَّدٍ‌وَ‌عَجِّل‌فَرَجَهُم🌺 شهید ۱۰تیرماه سالگرد شهادت @shahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫شب و روز خیلی عزیزیه 💚روز میلاد پدر گرامی صاحب الزمان 🤍امروز را "دعا" کن 💚برای همه اونایی که 🤍یه درد گوشه قلبشون پنهونه 💚برای ناگفته هایی که کسی جز "خدا" 🤍محرمش نیست 💚برای دلهای شکسته... 💔 🤍برای طاقت هایی که کم شده... 💚برای تمام مریض ها که رو تخت بیمارستان ومنزل با درد دست وپنجه نرم میکنند 🤍برای کسانی که مشکلات خستشون کرده... 💚برای همه آدم ها... 🤍💫ان شاء الله ظــهــور نـزدیـکـه 💚💫الـــتــــمــــاس دعــــای فــــرج یادتون نره✨ https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9183
ماجرای شهادت سه برادر🕊️ 🌷مادرشهید← پسرانم (علی،مهدی و عسگری) دانش‌آموز بودند که به جبهه رفتند. علی پاسدار بود و هفت ماه از ازدواجش می‌گذشت که به شهادت رسید.علی یک فرزند پسر داشت که معلول بود. بعد از 26 سال که از او نگهداری کردیم از دنیا رفت.» بعد از گذشت 11 ماه از شهادت علی،پسران دیگرم مهدی و عسگری در یک روز در عملیات کربلای 4 به شهادت رسیدندو پیکرشان را همزمان به فریدونکنار آوردند.»سالگرد شهادت علی، اربعین مهدی و عسگری بود.مهدی 17 سالش بود و دو بار شهيد شد!🕊️يكبار بر اثر موج انفجار پرت شده بود و پلاک شناسايی‌اش وارد جگرش شدهمه می‌گفتند شهيد شده🕊️وقتی ديدند هنوز نفس دارد او را به بيمارستان میبرند بعد از سه ماه مرخص شد، پسرم را در تاريكی نگهداری می‌كرديم،چون چشم‌هايش آسيب ديده بودمهدی نمی‌توانست حرف بزند حرف‌هايش را مینوشت يک چشمش هم نابينا شده بود بعدها مهدی تعريف میكرد كه وقتی موج انفجار مجروحم کرد💥من را به سردخانه بردندصداهای اطرافم را متوجه بودم اما نمی‌توانستم كاری انجام دهم، حرف هم نمی‌توانستم بزنم گفتم خدايا خودت نشانه‌ای بفرست تا ببينند زنده هستم🌙پزشكان وقتی ديدند پلاستيكی كه در آن بودم بخار كرده با فرياد گفتند شهيد زنده شد🕊️و برخی از ترس می‌دويدند.»⚡️مهدی بعد از آن ماجرا دو سال زنده بود اما باز هم به جبهه رفت🕊️همرزم← مهدی چون مجروح بود نمی‌توانست داخل آب برود، دشمن بمب خوشه‌ای اطراف کانال انداخت💥 که ترکش آن به قسمت سالم صورت مهدی اصابت کردو او شربت شهادت را نوشید*🕊️🕋 🌷 https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9663
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️اجر فرستادن « و درود» بر (سلام ا... علیها). ✨اللهم صل علی فاطمه وابیها وامها وبعلها و بنیها وسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9867 رفقای پویشی: پنجشنبه رسید به تعداد دلخواه (شرایط وتوان) به نیت سلامتی امام زمان عج و شهدا اموات صلوات می‌فرستیم اگرشما هم مایلی هرهفته پنجشنبه هاصلوات هدیه کن...
🌹 🔸مهدی گاهی می‌گفت : «مامان دعا کن من شهید بشم»، می‌گفتم آخه مادر اگر همه شهید بشن پس کی این انقلاب را نگه داره. می‌گفت:«نه، اگرمن شهید نشمم، چون فرمانده هستم، مرا می‌برند پشت این میزها و از آن بالا پرت می‌کنند توی جهنم، ممکن است خدایی ناکرده نادانسته کار اشتباهی انجام دهم که دیگر ندانم جواب خدا را چه بدهم»... بهمن ۱۳۶۴ ترکش خمپاره مهدی رو تو فاو شهید کرد. . 🌷 روح مهدی ملکی ویژه ۲۵ . https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10727
🌹نه همراهی داشت و نه خدم و حشمی... خانه اش در جنوب شهر بود و از ماشین شاسی بلند و لاکچری خبری نبود هیچ کجا عکسش را بیلبورد نکرده بودند و اسمش را کسی نشنیده بود... هیچ جشنواره ای از او تقدیر نکرده بود و تا حالا روی سن دعوت نشده بود... اما هیچکدام از اینها او را متوقف نکرده بود او راه نمی‌رفت می‌کرد بر فراز فرش قرمز قطعه شهدا برای زیارت دو پسر شهیدش... 📎نسال الله منازل الشهداء مادران شهدا غرس کنندگان نهال هستند... هدیه به روح مطهر شهید https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/10842