eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
15هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
9هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 کانال شهیدبرزگر https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هواپیمای سوخو را حاج احمد وارد نیروی هوایی سپاه کرد. همه انتظار داشتیم مراسم افتتاحیه‌اش در تهران باشد . # ولی سردار گفت : می‌خواهم مراسم افتتاحیه توی باشد . پایگاه هوایی مشهد کوچک بود . کفاف چنین برنامه‌ای را نمی‌داد . بعضی‌ها همین موضوع را به سردار گفتند . سردار ولی اصرار داشت مراسم در مشهد باشد . با برج مراقبت هماهنگی‌های لازم انجام شده بود . خلبان ، برفراز آسمان ، هواپیما را چند دور، دور حرم حضرت طواف داد. این را از خلبان خواسته بود . خیلی‌ها تازه دلیل اصرار سردار را فهمیده بودند . خدا رحمتش کند ، همیشه می‌گفت : ما هیچ وقت از لطف و عنایت اهل بیت ، خصوصاً آقا امام_رضا_ع بی‌نیاز نیستیم . "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پاسخی به انتقاد خانوم بازیگر به نذری ماه محرم!! ❌ امام حسینی ها، همیشه و همه جا حواسشون هست "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
✨ راننده ماشینی در دل شب راهش را گم کرد و بعد از مسافتی ناگهان ماشینش هم خاموش شد. همان جا شروع به شکایت از خدا کرد: خدایا پس تو داری اون بالا چکار میکنی؟و... در همین حال چون خسته بود خوابش برد، وقتی صبح از خواب بیدار شد از شکایت شب گذشته‌اش خیلی شرمنده شد. ماشینش دقیقا نزدیک یک پرتگاه خطرناک خاموش شده بود... ✨همه ما امکان به خطا رفتن را داریم، پس اگر جایی دیدیم که کــارمان پیــش نمی‌رود، شکایت نکنیم، شایـد اگــر جلــوتر برویم پرتگاه باشد....✨ "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
🔰دیدن کربلا از روزی که جنگ آغاز شد تالحظه ای که خرمشهر سقوط کردمن یک ماه بطور مداوم کربلا رامیدیدم هرروز که حمله ی دشمن بربرادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم ،گریه می کردم وفریاد می زدم رب العالمین برما ذلت وخواری را مَپَسَند. بله...خرمشهرباتوکل وتوسلات بهترین بندگان خدا پیروزشد. همانهاکه جز به راه حسین دل ندادند. وخونشان سند آزادی وطنمان شد. ✨(قسمتی از وصیت نامه شهید جهان آرا)✨ "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
❖ آدم ها آرام آرام پیر نمیشوند !! آدم ها، در یک لحظه، با یک تلفن، با یک جمله، با یک نگاه، با یک اتفاق ، با یک نیامدن، با یک دیر رسیدن، با یک باید برویم، با یک تمام کنیم .... پیر میشوند باور کنید ! ذهن‌ها خسته‌اند، قلب ها زخمی‌اند؛ زبان ها بسته اند ... برای دیگران آرزو کنیم بهترین را، راحتی را ... همه گمشده ایم ، یاری کنیم همدیگر را تا زندگی برایمان لذت بخش شود .. زیرا.... آدم را لحظه‌ها پیر نمیکند ! آدم را آدم ها پیر میکند ... سعی کنیم هوای دل همدیگر را داشته باشیم همدیگر را پیر نکنیم! "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌺﷽🌿🌺 🌸مردی صبح از خواب بیدار شد و با همسر خودصبحانه میل کرد! و لباسش را پوشید و برای رفتن به‌کار آماده شد، هنگامی‌که وارد اتاق شد تا کلیدهایش را بردارد گردوغباری زیاد روی میز و صفحه تلویزیون دید! به آرامی‌ خارج شد و به همسرش گفت همسرم دلبندم کلیدهایم را از روی میز بیاور... زن وارد شد تا کلیدها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسطِ غبارهای روی میز نوشته: همسرم دوستت دارم❤️🍃 و خواست از اتاق خارج شود؟ صفحه تلویزیون را دید که میانِ غبار نوشته شده بود: یارِ تمامِ عمرم، دوستت دارم!❤️ زن از اتاق خارج شد و کلید را، به همسرش داد و به رویش لبخندزد. 🌺🍃 انگار خبر می‌داد که نامه‌اش به او رسیده است و او بیشتر به «‌تمیزی خانه توجه» می‌کند! 👌این همان "همسر کاردانی" است که اگرهمسرش اشتباه کند با او بدرفتار نمی‌شود بلکه اشتباهش را با برخورد نیکو جواب می‌دهد و یک جریان‌را از ناراحتی و عصبانیت به لبخند و خوشحالی تبدیل می‌کنند خداوند نامی در میان بندگانش دارد به اسم مبدل هر وقت توانستی زشتی ها و بدی هارا به خوبی و زیبایی و لبخند بدل کنی هم نام خدا میشوی "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 که را کرد ( بیاد ۲۷ محمدرسول اله علیرضا نوری ساروی) . 🔸تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود. . 🔹سردار کوثری نقل میکرد : یک روز آقای رسول‌زاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدی‌کیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راه‌آهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت. . از آنجا که آدم اخلاق‌مدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشم‌های متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامده‌ام که برگردم. اگر می‌خواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران می‌ماندم و به اینجا نمی‌آمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید. . "شهیدبرزگر"💫 @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا