🇮🇷🕊
🕊
.
.
📠| #خاڪریز
.
.
.
اسمش عبدالمطلب بود، ڪر و لال بود.
پسر عموش غلامرضا شہید شده بود.
یہ روز اومد ڪنار قبر غلامرضا نشسٺ.
.
.
بغل قبر شهید با انگشتش،خطے مثل سنگ قبر کشید
و روش نوشت : شہید عبدالمطلباڪبرے.
.
بعد اشاره ڪرد نگاه ڪنید! ما هم گفٺیم : چے میگے بابا؟
محلش نزاشٺیم. طفلڪ سرش رو پایین انداخٺ و رفٺ.
.
.
رفٺ جبہہ...ده روز بعد پیڪرش را آوردند،
دقیقا همون جایے ڪہ با انگشٺ خط ڪشیده بود،خاڪش ڪردند.
.
.
ٺو وصیٺ نامہاش نوشٺہ بود :
یڪ عمر هر چے جدے گفٺم،شوخے گرفٺید،اما من مردم.
.
.
حالا ڪہ رفٺم بدونید،هر روز با آقام حرف می زدم.
یڪ روز هم آقا بهم گفٺند : ٺو هم شہید مےشے جاے قبرم رو هم بهم نشون دادند.
این را هم براٺون گفٺم؛باور نڪردید.
.
.
.
{←ڪتاب:جاده هاے بهشتےــ}
{نویسندهـ:حسین سالمے✒️}
.
.
.
ویراسٺ🖨| #بنٺ_الشهداـ
👑| #شهداییمـ
.
.
.
.
.
.
🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari