#دلنوشته
و دل می نویسد ...
یادم آمد امروز جمعہ است ... !
از صبح آسمان دارد گریہ می کند و گاه گاهی هم ، صدای گریه هایش شاکیانه به گوش می رسد.
هوا ابری و نمناک است .
هوایی که بوی دلتنگی می دهد.
هوایی که کافی است دل را دستش بدهی تا رها شوی ...
یادم امده امروز جمعہ است ...
غم به دلِ گرفته آسمان اضافه می شود .
اما اسمان الان ساکت است .
نمی بارد . شاید بغض کرده ...
نمی دانم ، شاید هم از گریہ ها خسته شده .
یادم آمد امروز جمعه است ...
جمعه ای که شاید چندی بعد شود بزرگترین اتفاق تاریخ ...!
کی می رسد این جلوه کننده تاریخ ...!
دلم ان جمعه را می خواهد .
همان جمعه ای که آسمان صاف و خورشید وسط آسمان رخ نشان می دهد .
من ان جمعه با امام را می خواهم.
آسمون دلش گرفتہ♥️:)
نمی دانم ، اما سوال ها همچنان جاری است ...
چرا تازه یادم امده امروز جمعه است؟
هعی ...
و سکوت همچنان جارے است ...!
#خودم_می_نویسم
#دلتنگم
@ShahidMostafaSadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
#مقام_معظم_رهبری 💛 صدای شهیدان خوف و حزن را از دل می برد... به برکت صدای شهید....!!! 1397/7/4
صدایت ڪو 💔
نمی شنوم ...
بلند تر صدا بزن ...
من دور شده ام ... خییییییلی دور ...!
یا نزدیڪ تر بیا 😔
یا بلند تر صدا بزن 💔:)
#دلنوشته
#رفیق_شهیدم
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
#خودم_می_نویسم
#دلتنگم
@ShahidMostafaSadrzadeh
#دلنوشته 🌙
خادم بودن سعادتی است که تا از دستش ندهیم ، ارزش والای آن را حس نمی کنیم .
اگر دقت کنید چند روزی است تو کانال فعالیت خاصی صورت نمی گیره :(
جالبه بدونید فرمانده کانال ( داداش مصطفی ♥️) وقتی از خادمش ناراحت باشه اجازه نمیده تو کانالش مطلبی بزاره .
نه سرم شلوغه ...!
نه مشکل قطع اینترنت دارم ...!
نه هر مشکل دیگه ای ...😔💔
فقط و فقط داداش مصطفی هست که بهم اجازه نمیده ...
بار ها اومدم دلنوشته بنویسم ...
دو خط نوشتم ... دیدم همش چرت و پرت نوشتم . 🙁
پاک کردم .
می دونم مشکل کجاست ...
اول و آخرش مشکل از منه ...!
تقصیر شرایط گذاشتم ... به خاطر همین حل کردم خودمو تو مشکل ...
کم کم انرجیم رفت ...
هدفم گم شد ...
نا امید شدم ....
خییییییلی نا امید .
از خدا نا امید شدن می دونید یعنی چی ؟😑
خدا منو ببخشه ...!!!
باورم نمیشه خدای من چه قدر کوچیک شده بود برام که نا امید شدم ازش ...
به خاطر همین میگم خدای من با خدای داداش مصطفی فرق داره ...
آدم تو لحظه نا امیدی فکر می کنه ته خطه ... نمیره سمت لذتای حلال قبلش ...
چون فکر می کنه فایده نداره ...
اما این طوری نیست ...
من فقط دو سه بار چند تا ذکر گفتم امیدم برگشت ... 😭💔
من صفر درصد هم انرجی نداشتم .
کم کم جمع شد ...
راستش می دونم داداش مصطفی ازم چی می خواد ...
ولی اون کار یه مرد می خواد ...!
من مرد این کار نیستم .
تا حالاش هم نبودم ...
نا امیدی نیست ... واقعیته ..
حدودا سه سالی هست داداش مصطفی دستمو گرفته ...
هر چی بوده و هست همش از خودش بوده ...
من یه بارم براش کاری نکردم .
همش جبران کارای اشتباه خودم بوده ...
همش قایم کردن اشتباهاتم بوده ..
فقط اینا از طرف من بوده ...!
ولی حتی کارای اشتباه خودم هم نتونستم جبران کنم ...
اما از طرف داداش مصطفی
همش صبوری
همش با مرامی
همش اخم ♥️ :) شیرین ترین تنبیه عآلم
گاهی هم لبخند ...!
و ...
راستش قدر خادم بودن رو ندونستم .
الان حس خوبی دارم . چون داداش مصطفی اجازه داده تو کانالش دلنوشته بنویسم .
دعا کنید ...
برای یه آدم خستہ بی حوصلہ ...!
ڪہ پناه گاهش رو گم کرده ...
دعا ڪنید ...
خدای واقعی عالم خدامون باشه ...!
نه خدای کوچیک ذهنمون ...
ویژه دعا ڪنید 😔💔👇🏻
خدا بهم توفیق بده و داداش مصطفی دلش راضی بشہ و منو دوباره به خادمی قبول کنه ...♥️:)
.
.
دعا ڪردید ؟!؟🙃
#دلتنگم
#خودم_می_نویسم
@ShahidMostafaSadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
عاشق به خواب تن ندهد جز به خواب مرگ! وآن هم بدین امید که بیند جمال دوست...
#دلنوشته
و خواب چه مشقتی شده است این ایام برای دلم ...
و ندانستم قدر آرامشی که شب ها داشتم .
می شود امشب خوابم را با آمدنت خوش کنی ؟!؟
خوش می شود هم خواب و هم دلم :)
دل خوشی کوچکی داشته باشد این دل هم بد نیست ...
نظری کن به دلم حال دلم خوب شود
حال احوال رفیقت به خدا جالب نیست :)
غم دل با که بگویم ؟!؟
فقط بیا به خوابم و داد بزن سرم ...
همین ...!
آن قدر بلند باشد که از خواب بیدار شوم .
نه تنها از خواب شب بلکه از این خواب که مدت هاست دچارش شده ام .
نامش را غفلت می گویند .
خودمانی که بگویم ...
می شود :
گــــــــــم شده ام ...
در این شلوغی ها
در این در هم بر هم ها
در این رشته های طولانی فکر ....
و از اشک های نداشته ام که نمی دانم چرا چشمه اش خشکیده است :)
در گلو میشکند نالهام از رقت دل
قصهها هست ولی طاقت ابرازم نیست!
#هوشنگ_ابتهاج
جدیدا حرفام چال میشن ...
کاش اجازه میدادی برات بنویسمشون ...
اخ یادم نبود گم که میشم اجازه نوشتن نمیدی ...
مانند بیابان خشکیده ای شده ام که باران مدت هاست دارد می بارد رویش ....
منتها طراوتی ندارد....
آن قدر خشک است که آب هنوز به عمقش نرسیده است ....
حس می کنم حرف هایم زیادی مبهم شده است .
خودم نمی دانم چرا از هر جا تیکه تیکه برایت می گویم ...
شاید دلیلش لبریزی دلم باشد .
شاید به خاطر اینکه دیگر نمی دانم غم هایم را کجای دلم جا دهم این گونه شده ام .
گم شدن هم حکایتی دارد ....
آن قدر خسته ام ... که اگر چشم ببندم خواب مرا با خود می برد .
خدا کند که آرام باشد این خواب ...!
حرف ها زیاده ...
گلوم درد می کنه ...
زیادی پر شدم ...
جایی برای خالی شدنم پیدا کن :)
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#خودم_می_نویسم
#دلتنگم
༺🔷 ══════════════
@ShahidMostafaSadrzadeh
══════════════ 🔷༺
اینکه رفته ای دلیل بر نبودنت نیست :)
نبودن های بعد از رفتنت را می گویم 💔
همان نبودن هایی که خودم دلیلشان بودم و هستم و خواهم بود ....
ولی ...
برایم کمی سوال برانگیز است ...؟!
چرا قبلا کم تر گمت می کردم ..!؟
شاید من خیلی از ان خود قبلی ام فاصله گرفته ام
شاید هم تو اینگونه بودنم را نمی خواهی :)
مدت هاست ننوشته ام ...
نه برای تو
نه برای خودم
نه برای هیچ کس .. !
اجازه نوشتم افتاده دست تو و تو هم که این روز ها نیستی ...
یا اگر هم هستی اجازه نوشتنم را صادر نمی کنی ...!
الان که دارم می نویسم یعنی هستی ؟
یعنی اجازه دادی ؟
چه قدر عجیب و غریب شده ای این روز ها برایم 💔
البته از همان اول هم بودی ...
همین که دلم با نگاهت لرزید عجیب و غریب بوده و هست تا ...
همین حالا که قشنگ حس می کنم ازم دلخوری ...!
ولی تو آدم قهر نیستی ...
یادمه یه چن وقت پیش ، وقتی حالم داغون بود نگاهم کردی و من آرامش نکاه کردنت رو دیدم درونم ...!
تو آدم قهر نیستی ...
ولی دلخوری ...
حق داری ...
تو همیشه حق داشتی :)
همیشه حق باتوئه ...💔
ولی ...
همیشه از اینکه بیام و بهت بگم غلط کردم نترسیدم :)
تو اهل تحقیر کردن نیستی ...
تو این حدودا ۴ سال زندگیم که با اومدن تو شروع شد خیلی خوب شناختمت :)
ولی هنوز نشناختمت ...
تو اصلا شبیه آدمای دور و برم نبودی و نیستی ...
من ادم بدی بودم برات ولی تو همونی هستی که اول بودی ...
یه رفیق
یه برادر
یه کسی که اگه نبودی نمی دونم کجا بودم ...💔
اینکه میگم نیستی واقعا منظورم این نیست که نیستیا ...
منظورم اینه که زیاد بهم با اخم نگاه می کنی ...!
من با اخمات زندگی می کنم ولی مدل اخم کردنای الانت خیلی فرق داره ...
کم تر اخم کن بهم 💔
اون قدری بودنت برام قشنگ و مهمه که براش هر کاری می کنم ...
اخم کن بهم ولی لبخند بزن ...
زیاد حرف زدم ...
مثل همیشه :)
نوشتن برات آرامش بخشه ...
نگیر ازم این آرامشو 💔
فدای رفیق شفیقم
#سید_ابراهیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
#خودم_می_نویسم
#دلتنگم
#دلنوشته
@ShahidMostafaSadrzadeh
پارسال " سال ۹۸ " اولین بارون پاییزی شهر قم دقیقا روز ۱ آبان یعنی روز شهادت داداش مصطفی اومد :)
روزی که قشنگ ترین حسا + یه بغض قشنگ رو تجربه کردم .
امروز بالاخره آسمون بارید ...
آسمون بالاخره بعد از ۵ ، ۶ ماه داره خودشو خالی می کنه :)
وقتی تو روضه بعضیا داد میزنن یا با یه حزنی گریه می کنن ادم از گریه اونا دلش می شکنه و گریه می کنه ..
اسمون گریه می کنه و ما هم باهاش شروع می کنیم و تک تک دلایل اشک رو میاریم جلو چشمون ...!
اسمون با اون همه عظمتش گریه می کنه :)
خدا هیچ آدمی رو از اشک محروم نکنه که درد بدیه 💔
یہ یاداوری قشنگ با عنوان " اولین بارون پاییزی قم در سال ۹۹ "
#دلنوشته 🎤
#دلتنگم 💔
#خودم_می_نویسم
@ShahidMostafaSadrzadeh