eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
be fekr digaran ham bashid.daneshmand.mp3
4.14M
🎧 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا #دانشمند ○ به فکر دیگران هم باشیم ○ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شیوه #همسرداری شهدا 💞زمان جنگ وقتی #فرمانده نیروی زمینی بود، چند ماه خونه🏡 نیومده بود، یه روز دیدم در می زنند، رفتم پشت در دو نفر👥 بودند، یكیشون گفت: منزل جناب #سرهنگ_شیرازی همین جاست؟، 💞دلم هری ریخت، گفتم، حتما برایش اتفاقی افتاده😢 گفت: جناب سرهنگ براتون #پیغام فرستاده و بعد یه پاكتی بهم داد💌 اومدم توی حیاط و پاكت رو بازكردم 💞هنوز فكر می كردم #خبر_شهادتش را برایم آوردند، آن را باز كردم، یه نامه توش بود با یه انگشتر عقیق💍 در آن نامه نوشته بود: 'برای #تشكر از زحمت های تو، همیشه دعات می كنم'،😍 از #خوشحالی اشك توی چشمام جمع شد. #شهید_علی_صیادشیرازی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣5⃣1⃣ به یاد #شهید_اسماعیل_زاهدپور 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
2⃣5⃣1⃣ به یاد #شهید_روح_الله_طالبی 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣5⃣1⃣ به یاد #شهید_روح_الله_طالبی 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣8⃣1⃣1⃣ 🌷 🔰روح‌الله بود و دوستش علي فرمانده‌اش. گويا در حلب درگيري💥 شديد مي‌شود و قرار بود برگردند. به روح‌الله گفته بود برگرد من هستم. اما روح‌الله قبول نكرده❌ و گفته بود شما و بزرگ‌تر من مي‌مانم. 🔰وقتي برگشتند انفجاري💥 رخ مي‌دهد و ديگر روح‌الله را نمي‌بيند. بعد از عقب‌نشيني آن منطقه دست داعش👹 مي‌افتد. تمام بيمارستان‌هاي را گشتند اما روح‌الله را پيدا نكردند😔 🔰بعد از دوماه📆 كه منطقه را پس گرفتند خبر داده بودند دو نفر👥 را دفن كرديم. علي مي‌دانست كجاست. آن ساختمان را پيدا كرده بود و قبر را ديده بود. قسمتي از بدن دفن شده⚰ روح‌الله را پيدا كرد. 🔰 را در جاي ديگري دفن كرده بودند😭 و جاي ديگري. ذكر «يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَيْنِ اِكْشِفْ لى كَرْبى بِحَقِ اَخْيكَ الْحُسَيْنِ» را تا لحظه شهادت🕊 زمزمه مي‌كرد تا اينكه به رسيد. آرزويش اين بود كه مثل (ع) شهيد شود. مثل او كه نمي‌شود، خدا قبول كند. 🔰در اولين اعزام🚌 و پنج روز بعد از رسيدن به سوريه روز 1/8/94 به شهادت🌷 رسيد اما پيكرش دوماه بعد در 5 دي‌ماه94 تشييع و در به خاك سپرده شد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣8⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 🔰روح‌الله #تك‌تيرانداز بود و دوستش علي فرمانده‌اش. گويا در حلب درگيري💥 شديد
🔹هرچه از بگويم كم است. بسيار مهربان💖 بود. در مدت كوتاه زندگي با هم نداشتيم❌ 🔸هميشه مرا صدا مي‌كرد. "حنانه" را خيلي دوست داشت. وقتي قصد رفتن داشت صداي لالايي‌اش را ضبط كرد📻 و گفت در نبودم صدايم را براي بگذار تا با صداي من بخوابد. 🔹در اجتماع هم بسيار فعال و شبيه‌خوان روز بود. هميشه از شهدا🌷 حرف مي‌زد و يادواره و بنر شهدا را خودش كار مي‌كرد. راوی: همسر شهید🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۶۷ استاد پرهیزگار .MP3
939.4K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه آل عمران✨ #قرائت_صفحه_شصت_وهفتم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃 🔹ولایت‌پذیری و #ولایت‌مداری شهید نوری🌷 بر تمام کسانی که با این شهید ارتباط داشتند👥 پوشیده نیست.
🍃🌺🍃🌺🍃 💢همیشه توی ماشین و سجاده اش یه #زیارت_عاشورا داشت. دوران مجردی هر هفته در کنار #قبور_شهدا🌷 زیارت عاشورا میخواند، برای حاجت روایی چله زیارت عاشورا برمیداشت و هدیه میکرد به #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) و حاجت روا هم میشد.❤ 💢بعد از نماز باید #زیارت_عاشورا میخوند، حتی اگه خسته بود😪 حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد، شده بود تند میخوند ولی میخوند👌 💢تاکید داشت باید با صدای بلند توی خونه خونده بشه و #علی_اکبرمون رو توی #بغلش میگذاشت و میگفت باید اخت پیدا کنه با دعا و زیارت📖 و واقعا زندگی و مرگش مصداق این فراز زیارت عاشورا بود: "اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ .." 💢تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا #امام_حسین (ع) چی بود. #شهید_علیرضا_نوری🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔰آخرین شهید نیروی انتظامی 🔹شهید #میلاد_امینی دارای یک فرزند دختر یک و نیم ساله سحرگاه ۷ مهر📆 در درگیری با #سارقان مسلح از ناحیه شکم و دست مورد اصابت گلوله💥 قرار گرفت 🔸و علی رغم تمام تلاشهای پزشکی روز ۹ #مهر به درجه رفیع #شهادت نائل شد🕊🌷 #شهید_میلاد_امینی #شهید_نیروی_انتظامی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
در #دفــاع از حرمتـ ما بخــدا بیداریم دلی♥️ از جنس #علــےاڪبر و قاسم داریم غم نباشد به دلتـ چون #حرمتـ می‌ماند #ننگ بر ما ڪہ اگر دستـ زتو برداریمـ #کلنا_فداکـــ_یازینبـــ✌️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #رمان #مثل_هیچکس ♥️ #قسمت_بیست_وهفتم7⃣2⃣ 🍂روزها می گذشت و یک لحظه نمی توانستم از ذهنم دورش کن
❣﷽❣ ♥️ 8⃣2⃣ 🍂انگار هر بار که قامت می بستم بار غصه برای دقایقی از شانه ام برداشته می شد اما هنوز دلم بی تاب بود💗 و مرتب به می رفتم. پدر و مادرم متوجه نمازخواندنم شدند. پدرم که تا آن روز کمتر در مورد تصمیمات مهم اظهارنظر می کرد یک شب صدایم زد و گفت: _ چند دقیقه بشین اینجا من و مادرت می‌خواهیم باهات صحبت کنیم. 🌿مادرم با طعنه گفت: _آقا افتخار نمیدن که. الان خلوت شون به هم میخوره. پدرم نگاه سنگینی به مادرم کرد و ادامه داد: _ببین رضا، من و مادرت خیلی مدته متوجه شدیم تو اون آدم سابق نیستی. خیلی مدته می خوایم باهات حرف بزنیم ولی مراعات حالتو می کنیم. ببین پسرم تو دیگه مرد شدی، بزرگ شدی، مهندس شدی، من نمیدونم چی باعث شده تو انقدر بهم بریزی و با هر چیزی که ما میگیم مخالفت کنی. ولی دوست نداریم تو این حال و روز ببینیمت. خودت بهتر از هر کسی میدونی من و مادرت هر کاری توی این زندگی می کنیم برای رفاه توئه. 🍂پس سعی نکن انقدر تو روی ما وایسی و بار رفتارات پیش غریبه و آشنا سرشکسته مون کنی. من هیچ وقت نخواستم تو کارها و تصمیمات دخالت کنم یا مجبورت کنم طوری رفتار کنی که باب میل منه. با اینکه گاهی گستاخی ها و سرکشی هات از حد گذشت. مثل شب آخر سفر ترکیه این کاری که توی رستوران کردی من و مادرت را پیش جمع کوچک کرد. همه تصور کردند که بچه ترسو بی دست و پایی. 🌿الان هم مثلاً برای ما نمازخون شدی. نمیخوام مجبورت کنم نخونی ولی میدونم دو روز دیگه میخوای توی جمع بگی من نمیام، وقت نماز من نمیرم، وقت نماز فلان کارو نمیکنم. مادرم بغض کرده بود و سردرد🤕 داشت با صدای لرزان گفت: ... ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♥️ 9⃣2⃣ 🍂_مگه من به جز تو که یه دونه بچه می کی رو دارم تو این دنیا؟ مگه ما برات چی کم گذاشتیم که با من اینجوری می کنی؟ نتوانسته ادامه دهد و اشک‌هایش سرازیر شد😭 پدرم جعبه دستمال کاغذی را برایش نگهداشت دیدن اشک های مادرم تحت تاثیر قرار گرفته بودند از این که دیدم پدر و مادرم به خاطر من این همه خوردنت قلبم💔 به درد آمده بود 🌿روی پای مادرم افتادم پایش را بوسیدم و گفتم: _غلط کردم. باور کنید من هیچ وقت نخواستم شما را اذیت کنم. گریه مادرم شدیدتر شد مرا در آغوش گرفت💞 و با هم اشک ریختیم بعد از آنکه کمی قربان صدقه هم رفت و آرام شد قول دادم بیشتر مراعات حالشان را بکنم. اواخر تابستان بود که هر سال برای زیارت به رفتیم این سفر برایم فرق میکرد با دل اندوهگین و لبریز از نیاز رفته بودم 🍂همیشه سفر ما زیارتی و سیاحتی بود اما این بار دلم می خواست فقط در حرم بماند و دعا کنم. می دانستم اگر باز هم در گردش و تفریح همراه پدر و مادرم نروم باعث ناراحتی شان می شوم. به ناچار🙁 همراه ایشان می‌رفتم و وانمود می کردم حالم خوب است اما هر بار که از حرم برمیگشتم چشمهای قرمز حال دلم را لو می داد 🌿روز آخر قبل از خداحافظی روبروی نشستم و گفتم: _من حرف زدن بلد نیستم تا الان که ۲۱ سالمه هرسال اومدم اینجا اما هیچ وقت از تو چیزی نخواستم❌ میگن شما هر دردی رو شفا میدی، هر گره ای رو باز می کنی، هر زخمی را مرهم میزاری. هر پریشونی رو آروم می کنی. ازت می خوام یا این محبت که به دلم افتاده رو از بگیری یا کمکم کنی پیداش کنم😔 گرفتارم 🍂بعد از درد و دل کردن نماز خواندن و خداحافظی کردم و پس از آن سفر احساس آرامش😌 بیشتری می‌کردم با آن که بعد از چند ماه را نگرفته بودم اما نماز خواندن را ادامه دادم یک روز محمد از من پرسید: _چرا با اینکه حاجتتو نگرفتی هنوز نماز میخونی ؟ !! من هم بدون مکث گفتم: +فقط برای خودم ... ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
12_Reza_Narimani-Golchin_Shab_01_Ta_Shab_06_Ramzan1395-006_(www.rasekhoon.net).mp3
11.2M
🎵 #صوت_شهدایی ✨میخوام امشب با دوستای قدیمیم هم سخن باشم ✨شاید من هم بتونم عاقبت مثل شهیدا شم😔 🎤🎤 #سیدرضا #نریمانی بسیار زیباس👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
★❤★❤★❤★❤★ به آسمان زندگی امـ🌌 می‌نگرم #تویی که در آسمان زندگی ام درخشیدی✨ و #جاودانه ماندی و روشن بخش زندگی ام شدی و من ... به تو می اندیشمـ💭 #به_تو ای بهتر از جانمـ♥️ به تو ای #رفیق تنهایی ام به تو ای همدم شبهای تارم ... به تو ...به تو ای #شهید🌷 و تو را... تو را ای #شهید  با تمام وجود دوست می دارمـ❤️ #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ بودنت هدیه ای💝 است که #هر_روز رونمایی میشود با یک #سلام تازه عطر تازگی🍃 را به تکرارهایمان برگردان سلام بر #امامی که از پدر به من مهربان تر♥️ است #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خبر دارے که شهرے روے #لبخند_تو شاعر شد؟ 😍 ⇜چرا اینگونه⁉️ ⇜کافـرگونه ⇜بی رحمانه😉 #میـخـنــدی #شهید_محمد_بلباسی #سلام_صبحتون_شهدایی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5802895348296845605.mp3
1.96M
🎧 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا #احمدنژاد 🔖کم اهمیتی به مقام اهل بیت علیهم السلام 🔖 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹هرچه از #اخلاقش بگويم كم است. بسيار مهربان💖 بود. در مدت كوتاه زندگي با هم #بحثي نداشتيم❌ 🔸هميشه م
🔺هر وقت منزل🏘 مي‌آمد بلافاصله بعد از ناهار با كامپيوتر💻 كار مي‌كرد. وقتي مي‌خواستم كمي #استراحت كند مي‌گفت: روزي مي‌آيد آنقدر در #قبر بخوابيم، بايد قدر #زنده بودن را دانست. 🔻روح‌الله دستمالي داشت كه وقت روضه #امام_حسين(ع) اشك‌هايش را با آن دستمال پاك مي‌كرد. گفته بود هر وقت #شهيد شدم🌷 اين دستمال را همراه من در قبر بگذاريد #شهید_روح_الله_طالبی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۶۸ استاد پرهیزگار .MP3
1.01M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه آل عمران✨ #قرائت_صفحه_شصت_وهشتم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#خاطرات_ماندگار 🔸یکی از کارهایی که خیلی دوست داشتم #نماز خواندن پشت سر آقا مهدی بود😍 ما حتی نمازصبح
🍂آقا مهدی همیشه به بنده می‌گفت: که سفر زیارتی #امام_حسین (ع) را هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی ترک نکن❌حتی اگر شده سالی یک مرتبه آن هم در موقع #اربعین شهادت امام حسین (ع) خود را به #کربلا برسان👌 🍂حتی اگر شده فرش خانه‌ات را بفروش و مقدمات سفر #کربلا را مهیا کن و این سفر را ترک نکن‼️ و این شاخص‌ترین سخنی بود که آقا مهدی درباره سفر #اربعین به بنده می‌گفت. #شهید_مهدی_نوروزی 🌷 راوی: همسر شهید #حب_الحسین_یجمعنا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh