eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🌸آقا، ردای سبز #امامت مبارکت 💐پوشیدن لباس خلافت مبارکت😍 🌼ای آخرین ذخیره #زهرایی حسین 🌺آغاز روزگار امامت #مبارکت♥️ #عید_امامت و ولایت مولای منتظران(عج) مبارکباد 💐 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌺🦋🕊🦋🕊🦋🕊🦋🌺 🍁لطف خداستـــ 🍁لبخنـد #شــما را هر #صبــــح دیــدن😍 #شهید_علی_خلیلی #سلام_صبحتون_شهدایی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5913408984286496450.mp3
3.33M
🎧 فایل صوتی 🎙واعظ: استاد 🔖 تلاش برای ظهور امام زمان(عج) 🔖 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5789508351847039250.mp3
8.97M
🌸یا اباصالح (عج)♥️ 🎤🎤 #علی_فانی #عید_بیعت #امام_زمان (عج) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🎀💞🌸🎀💞🌸🎀💞🌸 💞🌸🎀💞🌸🎀 🌸🎀💞 است امروز این ولایت گوارایت باد ای ❤️ 🎀بیعتمان را این بار تجدید خواهیم کرد😍 میان رکن محبت و مقام . 💞دست به دامنت می شویم که دلهایمانـ♥️ را پر از و داد کنی، که پر از ظلم و جور شده است. 🎀ای ! نشسته ایم، نه❌! ایستاده ایم؛ در انتظار «جاء الحق» تا در دشت ها قیامتی به پا کنی👊 💞لحظه ها را می شماریم⌛️ در انتظار روزگار 🌸تا چند پی نام و نشانی باشیم ❣یا در طلب باشیم 🌸حالا که رسیده وقت با عشق❤️ ❣عشق است که باشیم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸زندگی ما خیلی #ساده شروع شد. محل کارش تهران بود ‌شهرداری واسه همین یه سری لوازم خونه مثل تلوزیون📺 یخچال و فرش داشت ‌همان هارو برای زندگی مشترک💞 استفاده کردیم. معمولا رسمه برخی اقلام توسط #داماد خریداری میشه. منم مخالفتی نکردم. ‌ 🔹یادمه بعد از چند سال یخچال و تلویزیون مون #خراب شد رفتیم دوباره بخریم میگفت یخچال خارجی نگیر⛔️ همه میگفتن یخچال ایرانی🇮🇷 به درد نمیخوره خراب میشه. میگفت یخچال #ایرانی میگیریم خراب شد خدا پولشو میرسونه دوباره میگیریم. ‌ #شهید_حسین_بواس #حماسه_سازان_خان_طومان ‌ ‌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
قرائت دسته جمعی دعای فرج (الهی عظم البلاء) وذکر14صلوات🌸 #امروز رأس ساعت12🌸 نذر قدوم مبارک امام عصر عج با نهایت توان انتشار دهید.🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌺اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ 🌺اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ 🌺یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ. ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۹۷ استاد پرهیزگار .MP3
887.9K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه نساء✨ #قرائت_صفحه_نود_وهفتم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣5⃣1⃣ به یاد #شهید_حمیدرضا_فاطمی_اطهر🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣5⃣1⃣ به یاد #شهید_میثم_مدواری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣5⃣1⃣ به یاد #شهید_میثم_مدواری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣9⃣1⃣1⃣ 🌷 🔰بعد از شهادت مسعود عزیز، خانواده تصمیم به تغییر مکان گرفتن در شهرک ساکن شدن. میثم عزیزم🌷 خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی داشتن👌 از همان دوران نوجوانی بسیار چشم پاک و بودن 🔰علاقه خاصی به مسائل دینی و قرآن📖 داشت و همیشه در این قدم برمیداشت👣 در مدرسه و مسجد قاری قرآن بودن و با صوت زیبای خود🎤 دل هر کس را به لرزه💓 وامیداشت. 🔰میثم در دوران هم اول بود و شاگرد ممتاز مدرسه ی خود بود هم در هم در درس📚 از دیگر اخلاق های نیکوی میثم دستگیری از افتادگان و سرکشی به بود 🔰میثم عزیزهیچگاه به این دنیا دل نداشت❌ و از هم چیز خود میگذشت در راه برای فقرا. حتی از لباس تن👕 خود میگذشت و در راه خدا ایثار میکرد ومانند مولای خود دست گیر افتادگان بود البته در خفا و پنهانی. 🔰پدر بزرگوار این شهید فرمانده پایگاه امام محمد باقر(ع)بودن و همین امر کمکی شد برای میثم تا با بسیج آشنا شود ودر بسیج ثبت نام کرد📝 و یکی از بسیجیان فعال پایگاه شد. بعد از گرفتن دیپلم در سال 79 - 80 وارد شد به طور رسمی شروع به کار کرد 🔰در همین دوران به طور مستمر برای تفحص شهدا🌷 به مناطق جنوب میرفت و عزیز را تفحص میکردن در همین دوران بود که تصمیم به ازدواج💍 گرفت و در سال 87 همسر اختیار کرد و ثمره این زندگی هشت ساله دردانه به نامهای فاطمه زهرا❣ و فاطمه کوثر❣ است. 🔰میثم با شروع شدن جنگ با داعش👹 به این جبهه اعزام شدن و ازسال 89 به دفاع ازدین و اسلام پرداخت بعد از های بسیار در این زمینه و دفاع از حرمین شریفین آخرین باری که اعزام شدن به مدت مقاومت در برابر کفار داعشی در صبــ☀️ـح روز 16/8/94 پس از هشت ساعت درگیری سخت و طاقت فرسا به فیض نائل آمدن و شهد شیرین شهادت🌷 را نوشید . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸چهار سال از #نبودنت گذشت رفیق... 🔹چهار ساله که امیرحسین #بابا نداره😔😔 ۱۶ آبان/سالگرد شهادت🌷 #شهید_محمدحسین_محمدخانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ایستادن پای #امام_زمان خویش امروز ۱۶ آبان📆 سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم🌷 شهید #هادی_زاهد شهید #علی_تمام_زاده شهید #سید_اسماعیل_سیرت_نیا شهید #میثم_مدواری شهید #محمدحسین_محمدخانی شادی روح شهدا #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 111 #ملاقات_با_خدا 1 #استاد_پناهیان 🔻 💕 فراتر از هدفِ دنیایی 💕 🔰اگرچه یکی از اه
❣﷽❣ 112 2 🔻 🔸 کیا رو باید بیارن به عنوانِ آدمِ موفق؟ 🔰 باید یه آقای دکتر یا مهندس یا معلم یا.... بیارن 👨🎓👨💻 و بعد اون بگه این همه افتخارات و درجات و خوبی ها برای من ننگ هست 👈 " اگه قراره فدای خدا نشه" اگه خدا از من نپذیره...😓 🌷👆چنین افرادی باید بیان الگوی مردم و به خصوص جوانان بشن💎 🌺✔️✔️ 🔴 متاسفانه در جامعه ما "برخی جریان های سیاسی" دارن این رو بین مردم جا میندازن که : "یه سیاستمدارِ موفق کسی هست که صرفاً نون و آب بهتری برای دنیای مردم فراهم کنه"....❌ 🔺🔻🔺 🚨اصلاً گاهی مسابقه میذارن برای این آب و نون بهتر !! 🖥📡 "انواع فریب های تبلیغاتی و رسانه ای" به راه میندازن که حتی مذهبی ها هم میخوان در این نوع "وعده دادن" از بقیه سبقت بگیرن.... 🚫🚫 ☑️ ننگ بر این سیاستمداران.....✊ ✅خراب بشه همچین آبادانی....😒 ✔️باید تحقیر بشه همچین نگاهی....👌 🔹♦️🔹 🎴طرف میخواد اهدافِ سیاسی کاندیدا شدنش رو حساب کنه🗳 ♦️یکی یکی که میشماره ، میبینیم هیچکدومش از آخورِ طویله دنیا بیرون نیست! هنوز سر از آخور بیرون نیاورده....😏 🔴⭕️🔴 -- ببخشید مگه نمیگن دنیا مزرعه آخرته ؟ چرا شما میگید طویله؟!⁉️ 🌷 بله دنیا زمانی طویله نیست که واقعاً مزرعه آخرت باشه 🔮🌳🔚 ⭕️ اگه قرار باشه مزرعه آخرت نباشه، چیزی بیشتر از طویله نیست.....👌✔️ 🈯️🔷➖🔺🌺🔺 ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_43179363.mp3
3.5M
⏯پادكست 🎧با موضوع 2⃣ 🎤استاد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂آقا مهدی همیشه به بنده می‌گفت: که سفر زیارتی #امام_حسین (ع) را هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی ترک نکن❌حتی
🔹مهدی از همان دوران كودكی بسیار #آرام و متین بود هرگز به یاد ندارم كسی را آزرده كرده و یا باعث ناراحتی😔 دیگران شده باشد❌ 🔸حضور همیشگی مهدی در پایگاه های #بسیج باعث شده بود خیلی ها او را مثل برادر👥 خود ببینند و نیازمندان بسیاری در این سال ها از پسرم كمك دریافت كردند بدون اینكه وی چیزی در مورد آن بگوید 🔹این موضوعی بود كه بعدها از زبان كمك شوندگان و #نزدیكان مهدی♥️ فهمیدیم. مهدی اهل نماز و مسجد بود هر وقت برای كاری واجب دنبال #مهدی می گشتیم یا او را در مسجد محل پیدا می كردیم و یا در پایگاه بسیج 🔸او بسیار اهل نماز📿 و روزه و #عبادت بود و من كمتر به یاد دارم كه بدون #وضو بوده باشد. راوی: مادر شهید #مدافع‌حرم‌عسکریین‌ #شهید_مهدی_نوروزی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #رمان #مثل_هیچکس ♥️ #قسمت_شصت_ودوم 2⃣6⃣ 🍂مدتی بعد امیلی درخواست کرد که در صورت امکان یک روز برا
❣﷽❣ ♥️ 3⃣6⃣ 🍂چند ماه گذشت. یک شب وقتی وارد خانه شدم جشن🎊 کوچکی گرفته بود و کیک🎂 پخته بود هرچقدر دلیلش را پرسیدم چیزی نگفت. بعد از اینکه شام خوردیم یک جعبه کادو آورد🎁 و از من خواست بازش کنم. وقتی جعبه را باز کردم یک جفت کفش کوچک دیدم که نامه ای لول شده 🗞داخلش بود. نامه را باز کردم و خواندم: 🌿 لطفا تا نه ماه دیگه که بدنیا میام کفشامو پیش خودت نگه دار. گیج شده بودم. باورم نمیشد! بی اختیار فریاد زدم: _ من شــــــ😍♥️ـــدم ؟؟؟؟! فاطمه سرش را تکان داد. از زور ذوق زدگی فشارم افتاده بود. بعد از ازدواجم با فاطمه این اتفاق زندگی ام بود. 🍂از فردای آن روز تمام تلاشم را کردم تا کمترین👌 فشار جسمی و به فاطمه وارد شود. اجازه نمیدادم وقتی خانه هستم کاری انجام بدهد. اما سنگینی کارهای خودم بیشتر شده بود. برای اینکه به درسهایم لطمه وارد نشود شب ها بعد از اینکه میخوابید بیدار می ماندم و درس می خواندم. گاهی هم از شدت خستگی روی کاناپه🛋 خوابم می برد 🌿دکتر فاطمه گفته بود وضعیت بارداری اش کمی است و نیاز به استراحت بیشتری دارد. بخاطر همین مساله نتوانستیم در طول این مدت به برگردیم. با اینکه میدانستم تحمل سختی این دوران در غربت و تنهایی چقدر برایش دشوار است💔 اما حتی یک بار هم لب به باز نکرد. 🍂در تمام این دوران هم حواسش به فاطمه بود. برایش انواع و اقسام غذاها را درست می کرد و مرتب به او سر می زد. زیبا بود. اما شدن او را زیباتر و معصوم تر♥️ کرده بود. شب ها درباره ی انتخاب اسم بچه حرف می زدیم و سر جنسیتش شرط بسته بودیم😉 فاطمه میگفت: پسر است👦🏻 و من میگفتم است👧🏻 🌿روزی که نوبت سونوگرافی تشخیص جنسیتش بود، نتوانستم همراهش بروم. شب که به خانه برگشتم به محض باز کردن در گفتم: _ سلام. جواب سونوگرافی چی شد؟؟؟ فاطمه بلند بلند خندید و گفت: + سلام . چطوری؟😉 فهمیدم که بچه مان است و شرط را باخته ام😁 بالاخره بعد از نه ماه انتظار خدا را به ما هدیه داد. پسرمان از زیبایی چیزی کم از مادرش نداشت. 🍂با آمدن یوسف حال و هوای زندگی مان متحول شده بود. از بعد ازدواج تا شش ماه پس از تولد یوسف نتوانستیم به ایران🇮🇷 برگردیم. بالاخره بعد از یک سال و نیم با یوسف شش ماهه به ایران رفتیم. از برخورد پدرم با فاطمه می ترسیدم. دلم نمیخواست دوباره با رفتارهایش، اذیت شود. 🌿از فاطمه خواستم یک ماهی که ایران هستیم در خانه ی خودشان مستقر شویم. اما فاطمه گفت خانه ی ما و دو هفته خانه ی🏡 خودشان! مادرم از بس بخاطر نوه دار شدن خوشحال بود تمام اسباب بازی ها و لباس های شهر را برای یوسف خریده بود. رفتار پدرم عادی بود. با یوسف بازی می کرد و دوستش داشت. اما بجز مواقع ضروری با حرفی نمی زد❌ 🍂چند روز بعد من و فاطمه برای خرید راهی بازار شدیم. در حال عبور از جلوی یک فروشی بودیم که فاطمه گفت: _ رضا، بیا برای پدرت یه ادکلن بخریم. +به چه مناسبتی؟ نه تولدشه نه روز پدره... به مناسبت رفتار خوبی که باهات داره براش هدیه بخریم؟ _ اون پدرته. برای آینده ی تو آرزوهای زیادی داشته. همونطور که تو برای آرزوهای زیادی داری. حالا درست یا غلط، ولی الان بعضی از رویاهاش خراب شدن. درسته پدرت به من علاقه ای نداره، ولی من دوستش دارم. ضمناً واجبه، حواست باشه چه جوری درباره ش حرف میزنی! 🌿چیزی نگفتم و باهم به داخل مغازه رفتیم. با وسواس زیاد و بعد از تست کردن نیمی از عطرهای مغازه یکی از گرانترین💰 و معروف ترین ادکلن ها را خریدیم. شب بعد از شام فاطمه هدیه ی پدرم را آورد و گفت: _ این هدیه🎁 برای شماست. امیدوارم خوشتون بیاد. ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🍂دلتنگم #آقا💔 ⇜ #دلتنگ ديدنت ⇜دلتنگ شنيدن صداے #انا_المهدےات😭 🍂تا کجاے عمر باید هر روز در #انتظار_تو لحظه ها را شمارش کنم⁉️ #اللهـم_عـجل_لولیکـ_الفرج 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
🦋خورشیــ☀️ـد بزرگترین مؤذن #صبـح است و #شهید والاترین مکبر آزادگی...🌷 وکدام تکبیر✊ رساتر و فراگیرتر از #شهادتینی که در بی تعلق‌ترین ثانیه های⏰ زندگی بر زبان #شهید جاری میشود⁉️ #سلام_صبحتون_شهدایی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh