eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌸جمعہ‌ بے ت✨و بےمعناسٺ، جان بیا 💖دل درون ام تنهاسٺ، جان بیا 🌼گر چہ میسر نیسٺ بر من😔 🌸این دل اما با 💔 شیداسٺ، مهدے جان 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌤قسم بہ معنے الفرار از عشق💘ڪه پر شده اسٺ جهان از سرتاسر 🌤نگاه ڪن بہ ! ما رأیٺ إلا تن بہ آسمان بنگر! ما إلا سر 🌷 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی_آنلاین_زیارت_از_راه_دور_حجت.mp3
2.98M
🏴 ویژه ♨️زیارت از راه دور 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عشــق_بـه_فـرمـانـده ••• ♥️ 🌺اسلحه را سمت #کاوه گرفته بود و تندتند با او حرف می‌زد. نزدیک‌تر که شد
💢محمود کاوه در خیلی سبکبال حرکت می‌کرد کوله پشتی و 🧡 بر نمی‌داشت و گاهی فقط اسلحه با دو خشاب همراهش بود . 💢 می‌گفت ↶ با هر فشنگ ☄یک نفر از رو باید هدف گرفت چرا بیخود تیر می‌زنید چرا بیخود می‌بندیداصلا چرا چیزی رو که نمی‌بینید می‌زنید⁉️ . 💢 حتی گاهی قمقمه آب برنمی‌داشت. در سرمای کردستان زیر لباس👕 فرم خودش لباس نمی‌پوشیدمی‌گفت تحرک سریع را می‌گیردو از سرعت آدم کم می‌کند . 💢 خیلی و قوی بود. دائم ورزش می‌کرد و متمادی می‌توانست باکمترین آب و غذا پیاده‌روی کندو بعد از آن هم، اصلا حالیش نمی‌شد. فوق‌العاده‌ای داشت.💥 . 🌾راوی: جواد نظام‌پور. هدیه به پرافتخار محمود کاوه صلواتـ📿 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
""💥 🌱گفت:باز هم آوردن⁉️ یک مشت استخوان 🍂شب 🌙خواب دید در یک دستی او را ... 🌱گفت:کی ⁉️ گفت:من همان یک مشت . 🍂التماس دعای فراوان 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page308.mp3
784.5K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه مریم✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸🌸🍃🌸🌸🍃🌸🌸 🔱یک بار به #محسن گفتم: «ان شاء الله در رکاب امام زمان (عج) #شهید بشوی.» در جوابم گفت: «شها
🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱 🏝این روزها خوب می شود با حرف های آوینی زندگی کرد. انگار حرکت کاروان (ع) و زینب کبری(س) هرگز متوقف نشده است. 🏝می شود هنوز کاروان سال ۶۱ هجری، که در کربلا پیچید را شنید. می توان دید مردانی از دیار دل 💞که خود را به این کاروان می سپارند. چه زیبا🌺 گفته بود که عَلَمِ خمینی(ره) بر زمین نمی ماند، مگر ما مرده ایم⁉️ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱 🏝این روزها خوب می شود با حرف های #شهید آوینی زندگی کرد. انگار حرکت کاروان #اباعبدالله(ع) و
0⃣2⃣3⃣1⃣🌷 ♨️علاقه مند و عاشق ❣ بود. زندگی نامه شهداء را مرتب مطالعه می‌کرد، سیره زندگی سید حسین مهدوی و دائی شهیدش رضا کرمی در شکل گیری اجتماعی او بسیار موثر بود. آن زمان قسمتی با نام «دارالشاهد» را در کانون تعریف کرده بودند که عهده دار آن شد. 🔱 در اجرای یادواره ها و مربوط به شهداء همیشه پیش قدم بود. مربی قرآن 📖و گروه بود. کانون فرهنگی هنری مسجد🕌 را اداره می کرد. در و برنامه های فرهنگی مجری می شد. هیأتی بود، از فاصله میان برخی با انقلاب و برخی حزب اللهی ها با هیئات مذهبی رنج می برد. معتقد بود دین و نظام ما از هم جدا نیستند. ♨️به مسائل روز آشنا و یک جوان جنگ نرم بود. سال ۸۱ در کنکور سراسری شرکت کرد، استعداد خوب علمی‌ و توان شدن در دانشگاه‌های مطرح را داشت اما پاسداری از انقلاب و در دانشکده افسری دانشگاه امام حسین (ع) را انتخاب و دوره‌های کاردانی، کارشناسی و دوره عالی را با موفقیت طی کرد. 🔱 محسن در نظامی‌ متخصص توپخانه و بعد وارد سازمان رزم  لشکر۸ نجف اشرف شد. با اینکه دوره‌های مختلفی طی کرده بود احساس کرد برای تکمیل آموخته هایش نیاز به کار بیشتر است پس با برنامه ریزی به صورت آزاد، در کلاس‌های صنعتی اصفهان که در تخصصش کاربرد داشت شرکت می‌کرد. شد یک ، یک افسر و کارشناس توپخانه☄ به تمام معنا. ♨️ به تحصیل در افسری اکتفا نکرد و در کنار همه مشغله هایش در دانشگاه ثبت نام کرد. با توجه به علاقه ای که در مسائل اجتماعی و تربیتی داشت رشته علوم تربیتی را انتخاب و تا مقطع کارشناسی پیش رفت. به طوری که چند سال بعد از هر دو دانشگاه التحصیل شد. مسائل حفاظتی را رعایت می کرد. وقتی از نوع کارش سوال می‌شد با بذله گویی جواب و چیزی لو نمی داد، مثلا گاهی با می‌گفت ما کفشهای👞 رزمنده ها را واکس می‌زنیم. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🏴✨🏴 آمد...💔🌿 لباس هایمان اماده‌ است 🥀‌ دلهایمان❣ را بیرق عزا بسته ایم...⁦🖇️⁩⁦☘️⁩ دلهایمان را به ارباب مشکی 🖤پوش کرده ایم...⁦🖇️⁩⁦☘️⁩ ‌ تنم در بر سر و سینه میکوبد اما دلم ...🥀🖤 کربلایی که امسال حسرتش در دلم بماند ...💔🖤 ‌ و ذکرم حوالیه حسین میچرخد و...💔 ‌ روزگار...🍃🥀 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🖤🚩 ازماه محرم 🏴 🚩لباس اش را دوباره می پوشدسماوری که برای می جوشد 🏴مگیر خرده که سیاه 🖤مکروه است 🌸 هم به گمانم سیاه می پوشد😔 🚩نگاه داشته کسی که در این ماه به یاد لبی کمتر آب 💧می نوشد 🏴همیشه بی حد و مزد می گیردهمان که یک سرسوزن برای او کوشد 🚩شدم حسین و خیالم آسوده است غلام می خرد اما غلام 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 1⃣1⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ ✴ #انتخاب_شما_چیست⁉️ ◀️ وَ مَنْ یُطِعِ اللّٰهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولٰئ
❣﷽❣ 2⃣1⃣ ✨ ✍️ چرا آدم باید از ، از راهِ حرام پول در بیاره⁉️😱 📣📣 از این ذلت بیرون بیا و بر سر بشین.🍛🍲 👈⭕️خدا است⭕️👉 وَكَأَيِّن مِن دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(عنکبوت،۶۰) ✨چه بسیار حیوانات که خود بارِ روزی خود نکشند، خدا به آنها و هم به شما روزی می‌رساند، و او شنوا و داناست. ✨✨✨✨✨ 💢 علیه السلام فرمود: ✅ بدان کسی پیش از تو، به روزی تو نمی رسد و آن را از دست تو نمی تواند خارج کند 👈و آن چه برای تو مقدّر شده،‌ هرگز نمی تواند آن را به تأخیر اندازد. ❌ پس فکر و اندوه را بر فکر و اندوه امروز، اضافه . 👈 چرا که برای رسیدگی به مشکلاتِ هر روز، همان روز کافی است.✋ ✅ اگر سال آینده جزء عمرت باشد، خداوند هر روز، روزیِ تازه می‌دهد.🍛🍲 و اگر جزء عمرت نباشد، چرا غم و اندوه چیزی را بخوری که مربوط به تو نیست⁉️ 📚 نهج البلاغه، حکمت۳۷۱ 💯 ... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
راضی به رضای تو_26 - @ostad_shojae.mp3
8.62M
۲۶ 🌸 ؛ محصولِ معرفتِ انسان است! 🍃هر چه سطح معرفت انسان بالاتر و عمیق تر می شود؛ درجاتِ رضایِ آنها از خداوند نیز بالاتر می رود. 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🥀💚🌼🥀💚🥀🌼 🌸🍃 🏜شده ام در ت✨و در بہ درٺ ڪے رسد بر من نظرٺ مهدےجان 🏜ڪے شود تا ڪہ بر سر راهم گذرےبر ڪہ بیفتد نظرٺ مهدےجان 💔 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣1⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷 #رزق_محرم ☘️ #سلام‌‌بࢪابࢪاهیم ☘️ 🔰ابراهيم در اول #ارديبهشت سال 1336📅 در م
⚠️ارتباط با نامحرم👆 🌷 🏔تک تک حرف ها و هایی که تو حرف زدن با نامحرم میزاریم، رو قلبش💖 اثر میزاره.. 🏔باعث نابودی و دیگران نشیم..بفرستید تو ...واجبه که همه ی دختر پسرا بدونن.. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚 #رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️ #افتاب_در_حجاب 2⃣ #قسمت_دوم 💢وطوفان به قصد شکستن آخرین امید به تکاپو
📚 ⛅️ 3⃣ 🏴پرتودوم🏴 💢 بایست بر سر زینب! که این هنوز اول 💘 است. سال ششم هجرت بود که تو پا به عرصه وجود گذاشتى اى! بیش از هر کس ، از آمدنت شد.... دوید به سوى پدر و با خوشحالى فریاد کشید: 🖤پدرجان! پدرجان! خدا یک به من داده است!زهراى مرضیه گفت: على جان! دخترمان را چه بگذاریم ⁉️حضرت مرتضى پاسخ داد: نامگذارى فرزندانمان پدر شماست. من سبقت نمى گیرم از پیامبر در نامگذارى این دختر. 💢 پیامبر در بود... وقتى که بازگشت، یکراست به خانه🏡 وارد شد، حتى پیش از ستردن گرد و غبار سفر، از دست و پا و صورت و سر.پدر و گفتند که براى نامگذارى عزیزمان چشم انتظار بازگشت شما بوده ایم. 🖤پیامبر تو را چون جان شیرین ، در آغوش فشرد، بر گوشه خندان☺️ بوسه زد و گفت:نامگذارى این عزیز، کار خود . من اسم آسمانى او مى مانم. 💢 بلافاصله آمد و در حالیکه 😢 در چشمهایش حلقه زده بود، اسم را براى تو از آسمان آورد، اى زینت پدر! اى درخت زیباى معطر! 🌸 از جبرئیل سؤ ال کرد که این غصه و گریه😭 چیست ⁉️ عرضه داشت:همه عمر در اندوه این دختر مى گریم که در همه عمر جز و اندوه نخواهد دید. 🖤پیامبر گریست. و على گریستند. دوبرادرت حسن و حسین گریه کردند و تو هم کردى و لب برچیدى.همچنانکه اکنون بغض، راه گلویت را بسته است.. و منتظر بهانه اى تا رهایش کنى و قدرى آرام بگیرى. و این بهانه را چه زود به دست مى دهد 💢یا دهر اف لک من خلیل کم لک بالاشراق و الاءصیل محرم باشد،.. 🌙 تو بر بالین ، به تیمار نشسته باشى ، سنگینى کند و زمین چون جنین ، بى تاب در خویش بپیچد،جون_غلام_ابوذر، در کار تیز کردن شمشیر🗡 برادر باشد،.. 💢 و برادر در گوشه ، زانو در بغل ، از فراق بگوید و از دست روزگار بنالد.چه بهانه اى بهتر از این براى اینکه تو ات را رها کنى و بغض فرو خفته چند ده ساله را به این خیمه 🏕کوچک بریزى. 🖤نمى خواهى حسین را ازاین درآورى. حالى که چشم به ابدیت دوخته است و غبار لباسش👕 را براى رفتن مى تکاند. اما چاره نیست.... پناه اشکهاى تو، همیشه آغوش حسین بوده است و تا هنوز این آغوش گشوده است باید در سار آن پناه گرفت... 💢 این قصه، قصه اکنون نیست. به برمى گردد که در آرام نمى گرفتى جز در بغل_حسین . و در مقابل حیرت دیگران از مادر مى شنیدى که:بى تابى اش همه از حسین است. در آغوش حسین،چه جاى گریستن ⁉️ 🖤اما اکنون فقط این است که جان مى دهد براى و تو آنقدر گریه مى کنى که از هوش مى روى و حسین را نگران هستى خویش مى کنى.حسین به صورتت مى پاشد... و پیشانى ات را لبهاى خویش مى کند. 💢 زنده مى شوى و آرام بخش حسین را با گوش جانت مى شنوى که: آرام باش خواهرم ! صبورى کن تمام دلم!💗 ، سرنوشت محتوم اهل زمین است . حتى هم مى میرند. بقا و قرار فقط از آن و جز خدا قرار نیست کسى زنده بماند. اوست که مى آفریند، مى میراند و دوباره زنده مى کند.... ..... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
4_5793920189498131037.mp3
10.12M
🎤🎤 🌷تقدیم به همه ی شادی روح همشون 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh