eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌹نواخٺ دلم💓 را اذانِ تو 🍀آقاتمامِ بود و نبودم از آنِ تو آقا 🌹 ما همیشہ پابرجاسٺ ☘️سہ‌شنبہ‌هاےمن و تو آقا 🌹 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃✨ 🍂اگࢪامࢪوز🌫 ازشھࢪتِ‌شما 🍁همہ خواهندماند ...!_:)⇨🌱 🌸🥀 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
1_140813411.mp3
3.16M
♨️تنها راه پاک شدن 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
💠نحوه شهادت: توسط تک‌تیرانداز دشمن از و ران مورد اصابت💥 قرار می‌گیرد. وی چند روزی می‌شد که پشت سرهم می‌گرفت. بنابراین با زبان روزه به شهادت می‌رسد 💌قسمتی از شهید: جبهه دانشگاه انسان‌سازی است و انسان هنگامی‌که وارد جبهه می‌شود، از دنیای مادی بریده و وارد یک دنیای معنوی😌 دیگر می‌گردد. سنگر عزیز را خالی نگذارید و همانند علی‌اکبر مدافع اسلام باشید✌️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 💢بنام خالق امواج عشق، که داستان، فسانه است. عشـ♥️ـق، کلمه پر عمقیست. نداییست در تمناهای شبانه. هجی میشود، بخش میشود و نوای حرکت پیچک وار قلم را، در شیارهای ذهنمان💭 ثبت میکند. ⇜سه حرف ⇜سه حرکت⏩ ⇜سه گام پرطنین ⇜سه گام تا تجلی گاه لابلای تلاطم مخلوقان خاک و گاه به شوق خالق بودند کسانی، که نامشان با دواتی از جنس همین سه حرف کرد. سبکبالانی که همچو ، محبوب کردگار💖 بارگاه عشق بودند. ‏محبوبه ای که ، آب روانی شد بر غسل خیابانها و 🌷شد پیشوند و حافظ نامش ‏ شهیدة‍، براستی این تآی تأنیث در جوار شهد عاشقی، نصیب میشود⁉️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💞❄️💞🍃💫 ❄️💞🍃💫 💞🍃💫 🍃💫 💫 ⚜بسم رب الزهرا سلام الله علیها. 🏴🔆ان شاءالله این #شهید عزیز واسطه خیر برای هم
🔆دایی همسر :🌾 ♨️بهش گفتم: از این تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو.راستش آن تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بدوبیراه میگفتم او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. ♨️آن روز گفت: نیست، باید راهش رو بری تا بشناسی‌ش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا.بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار ، گفتیم تو هم بیای.❗️پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها . ♨️باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری.😭 از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: بشی! همانجا به گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم شدم؛ ولی هوام رو داشته باش عوضی نشم. 📚برگرفته از کتاب ؛ روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی🌷 📝وصیت مدافع حرم محسن حججی:👇 🌾از غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که نائب بر حق است.🍂 🍃 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣3⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷‍ 🌀متولد می‌شوند، #پر نور ✨چون #ستاره هر چه بیشتر می‌گذرد، شعاعِ نورشان وسیع
به سید می‌گفتن: اینا کی هستند مياري ؛😒 بهشون میدی؟!😟 می‌گُفت: ✨کسی که تو نیست، اگه بیاد توی مجلس و یه گوشه بشینـه 💥و شما بهش بها ندی❌، میـره و دیگه هم برنمی‌گرده اما وقتی بگیری، جذب همین میشه!😍 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
به سید می‌گفتن: اینا کی هستند مياري #هيئت؛😒 بهشون #مسئوليت میدی؟!😟 می‌گُفت: ✨کسی که تو #راه نیست،
8⃣3⃣3⃣1⃣ 🌷‍ 💠 🔸یکی از رفقایم که از ساری برگشته بود. بهم گفت: «جلوی 🏥خیلی شلوغ بود. جانبازی به نام حالش بد شده بود و آورده بودنش بیمارستان.»🚐 تا گفت علمدار تو سینه ام حبس شد.😨 🔹به خودم گفتم: «نه، که حالش خوبه.🤫 اما مصطفی، پسرعموی سید مجتبی جانباز قطع نخاع بود. حتما اون رو بردن بیمارستان.» همان موقع زنگ زدم محل کار سید، بهم گفتند سید مجتبی هست.🙁 با خودم گفتم حتما رفته دنبال کارهای سید مصطفی. روز بعد هم زنگ زدم📱 اما کسی گوشی را برنداشت. 🔸شب آماده خواب شدم.😴 خواب دیدم: «که در یک هستم. از دور گنبد ابراهیم شهرستان بابلسر نمایان بود. وقتی به جلوی امامزاده🕌 رسیدم. با تعجب دیدم تعداد زیادی را با لباس خاکی دیدم.😵 🔹هر رزمنده ای به گردن و پرچمی در دست داشت. آن رزمندگان از شهر بابلسر بودند. در میان آنها پدرم را دیدم که در سال 62 شهید شده بود. یک گل زیبا در دست پدرم بود. 🌹 🔸بعد از احوالپرسی🤝 به پدرم گفتم: «پدر کسی هستید🤔.» گفت: «منتظر سید مجتبی علمدار هستیم.» با ترس و ناراحتی گفتم: «یعنی چی؟ یعنی مجتبی هم !»🕊 گفت: «بله، چند ساعتی هست که اومده این طرف. 😍ما آمدیم اینجا برای سید. 🔹البته قبل از ما معصومین و حضرت زهرا(س) به استقبال او رفتند.😘 الان هم خدا و بزرگان دین در کنار او هستند🤗.» این جمله پدرم که تمام شد از خواب شدم😱. به منزل یکی از دوستان تماس گرفتم. گفتم چه خبر از . گفت سید موقع پرید.😭 📚کتاب علمدار، صفحه 193 الی 195 🌺 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✨❣✨❣✨❣✨ 🏴✨وقتی #مسئول هیئت بود از اول تا آخر پای کار همه چیز می ایستاد. همه این را #حس می کردند. در
💞🏴 🔸 زیاد دونفری داشتیم. برای هم سخنرانی می کردیم و چاشنی اش چند خط روضه هم می خواندیم، بعد ☕️ چای، نسکافه یا بستنی می خوردیم. می گفت: « این خوردنیا الان مال هیئته! » 😉 🔹 هر وقت چای می ریختم می آوردم، می گفت: « بیا دوسه خط روضه بخونیم تا چای خورده باشیم! » 💔 (راوی: همسر شهید) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔆سفارش میکنم به ومداومت بر روضه امام حسین(ع)🖤 که در آن برکات فراوانی است وبنده حقیر هر چه دارم از آن دارم و بس... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh