eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقای مهربان✋🌴 سلام پدر غریب جهان صبحت بخیر عزیز تر از جان ان شاءالله فرج امضا میشه این آقا منجی دنیا میشه غوغای اربعین معنا میشه بحق دل شکسته حضرت روقیه (س) خدا فرج آقا امام زمان عليه‌السلام را امضاء بفرماید🤲 تعجیل در فرج و سلامتی و آرامش قلب نازنین مولایمان دلتو نورانی کن با۱۴ صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••💚✨🕊•• ‹بِسْــمِ‌رَبِّ‌حَ‌ـسن‌جـٰانم› زهر‌ابـہ‌دلم‌ساخـته‌‌بین‌الحرمینے‌ قلبی‌ح‌ـسنی‌دـارم‌‌واحساس‌حسینے 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خـدایا خیلی از عزیزانمون در مسیر کربلا هستند و عاشقانه و با خلوص🏴 دل دارن میرن‌پابوس آقا💚 خودت نگهدارشون باش🙏 که به سلامت برگردند به آغوش خانوادهاشون🙏 آمین یا رب العالمین 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
~🕊 🌴✨ همیشه نمازهای شبش را با گریه می‌خواند، در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را می‌خواند، هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود، همیشه با وضو بود، به من هم می‌گفت داری دستت را می‌شوری بگیر و همیشه با وضو باش، آب وضویش را خشک نمی‌کرد، در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود، حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو می‌زدند نه نمی‌گفت. ✍🏻به روایت همسر ♥️🕊 . . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍃 🍃 🌷«راه درمان و رفع اختلافات و ایجاد برکت و نزول خیرات در خانه˝🌷 💟امام صادق عليه السلام :👇 💫خانه اى كه در آن قرآن خوانده نمى شود و از خدا ياد نمى گردد، سه گرفتاری در آن خانه بوجود می آید:👇 1⃣ بركتش كم شده، 2⃣ فرشتگان آن را ترك مى كنند 3⃣ و شياطين در آن حضور مى يابند. 🔘(مجادلات و اختلافها را شیاطین در خانه ها ایجاد میکنند)🔘 📚اصول كافى، جلد۲، صحفه۴۹۹ 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
حـاج‌حسین‌یکتا: "شماهـا‌ڪسۍرو‌دردنــیآسراغ‌دارید ڪہ‌قبل‌از‌این‌ڪہ‌شما‌بدنیآ بیاید،خودشوبـراتون‌ڪشتہ‌باشہ؟ :) +ایــن‌شهـداخیلےشماهارودوسٺ‌دارن:) بیاییددستـتوݩ‌رو‌ازدســـت‌شـهیدآن جدانکنید.....♥️🌱 ⊰•💚•⊱¦⇢ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
~🕊 ^'💜'^ هم مداح بود هم شاعر اهل بیت(ع). میگفت: شرمنده ام که من با سر وارد محشر شوم و اربابم بی سر وارد شود. بعد شهادت وصیت نامش رو آوردند نوشته بود قبرم رو توی کتابخونه مسجد المهدی کندم. سراغ قبر که رفتند دیدند به هیکلش کوچیکه وقتی اومد قبر اندازه ی اندازه بود..اندازه ی تن بی سرش.... ♥️🕊 شادی روحش صلوات . . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بطلب عیب نداࢪد همــھـ را اِلّـا من؛ من بہـ جا ماندن از این قافلھـ عادت داࢪم💔((: ♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا📖 ✍به مناسبت سالروز تولد 📗شهید اهل قلم سیدمرتضی آوینی 📗تاریخ تولد1326/6/21 📗تاریخ شهادت 1372/1/20 📗محل شهادت برخورد بایکی مین های 📗بجامانده ازجنگ عراق وایران 📗مزارشهیدبهشت زهرا ✍بیوگرافی سید مرتضی آوینی 🔰سید مرتضی آوینی در 21 شهریور ماه سال 1326 در شهر ری متولد شدند، بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شهرهای زنجان، کرمان و تهران و به دلیل علاقه ای که از کودکی به هنر داشتند در سال 1344 در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبایی دانشگاه تهران تحصیلات دانشگاهی خود را آغاز کردند و در سال 1354 فوق لیسانس خود را در رشته معماری کسب کردند. در کنار تحصیلات در رشته معماری در زمینه سرودن شعر و مقاله نویسی و نقاشی هم انجام می دادند. شهید آوینی بعد از آشنایی با اندیشه های امام خمینی (ره) به یک جوان انقلابی تبدیل شدند و بعد عضو جهاد سازندگی شدند، و در حوزه فیلمسازی فیلم مستند و روزنامه‌نگاری به فعالیت پرداختند. 🔰در روز بیستم فروردین سال 1372، شهید آوینی به همراه یک گروه فیلمبردار، برای ساخت مجموعه جدید از مستند روایت فتح، به فکه که یکی از منطقه های عملیاتی هشت سال دفاع مقدس رفته بودند و زمانی که برای انتخاب لوکشین در حال بررسی منطقه بودند، در کنار مهندس سعید یزدان پرست با یکی از مین های به جای مانده از جنگ ایران و عراق ، برخورد کردند و به درجه رفیع شهادت رسیدند. 💥روح شهید سید مرتضی آوینی شادوقرین الطاف الهی باد، و خداوند ما رو هم در روز قیامت با شهیدان محشور بگرداند ان شاءالله. . 🕯ختـــم صــــلوات🕯 برای سلامتی امام عصر عجل الله... هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا.... شهیدسرافراز<<سیدمرتضی آوینی>> <<صلــــــــــوات>> 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 *اربعینی‌ها* *یادتان باشد که ستون به ستون، مدیون قطره قطره خون شهیـــــــدانید* 🏴 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به اونایی که میگن کربلا چیزی برای خوردن نیست 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*⚫آيا سربريده امام حسين قرآن خوانده، و اگر اينگونه بوده چرا کسي به حقانيت آنها ايمان نياورده؟* *✳️ صدای قرآن خواندن امام حسین علیه السلام را فقط یک عده خاصی از روی نیزه شنیدند،نه همه ی افراد.* *🔰در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌:* *🌹 سر مبارک حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در کوفه در حال خواندن آیات قرآن دیدم: «اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَب‌َ الکَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا ؛* *آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟ » .* *🍃موی بر تنم راست شد و گفتم‌ یابن رسول الله، ماجرای شما عجیب‌تر از جریان اصحاب کهف است‌!* *💠در نقل دیگری آمده:* *وقتی سر مبارک را در جایگاهی که برایش معین کرده بودند، نهادند،* *🌟چون آن جا شلوغ بود، سر مبارک برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف کرد به گونه ای که همه به تعجب به نظاره سر نشستند* *و سر مبارک به تلاوت آیات سوره کهف پرداخت و تا : انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا تلاوت کرد.* *🔵ابن وکیده گوید:* *از سر مبارک شنیدم که سوره کهف را می خواند.* *شک کردم که صدا از سر هست یا از جای دیگر که ناگاه سر مبارک تلاوت را ترک کرد و متوجه من شد و فرمود:* *❓ای فرزند وکیده! مگر نمی دانی که ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم.* *✨ابن وکیده با شنیدن این کلام تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن کند که سر مبارک به او می فرماید:* *🔆ای فرزند وکیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد.پس آن ها را واگذار.* *♻️غالب این روایات معتبرند و نقل آن ها بلامانع است.* *🌟تلاوت قرآن هم توسط سر بریده شده، عجیب و محال نیست ؛ زیرا امام بنده خاص خدا بود که مظلومانه به شهادت رسید و خدا برای نشان دادن آیت بودن او و ظالم بودن دشمنانش این کرامت را به او عطا فرمود.* 📙الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 116، کنگره شیخ مفید. 📙مقتل الحسین ، مقرم، ص 332. 📙مناقب، ابن شهراشوب ، ج 2 ، ص 188. 📙اسرار الشهادة ، ص 488. 📙شرح قصيدة ابيفراس ،ص 148. 📙مقتل العوالم،ص 151. ✨سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات✨ ✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر غلامحسن هست🥰✋ *امضاے شهادتـــ با دستان حضرتـــ ابوالفضل(ع)*🌙 *🌷شهید غلامحسن خالصی* تاریخ تولد: ۱ / ۸ / ۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۶۲ محل تولد: گلستان، بندرگز محل شهادت: مریوان *🌷همرزم← غلامحسن نماز میخوند📿دیدم سجدش خیلی طولانی شد تعجب کردم! صداش زدم و هراسان نگاهم می‌کرد گفت:خواب دیدم💭 گفتم: چه خوابی؟ گفت: دستم توی دستان مبارک حضرت ابوالفضل(ع) بود🌙نوری از آسمان آمد به طرفم💫 از وسط نوری قشنگ، دستی بیرون آمد؛🌙 با صدایی که برازنده آن نور باشد.گفت: دستت رو بده به من💫دستش را گرفتم. عالمی از مهر و شور و نشاط و هیجان خوش، یک جا ریخت توی دلم و داغ شدم💫گفتم: شما کی هستی؟ گفت: من حضرت ابوالفضل العباس(ع) هستم🌙دستم توی دستان مبارک حضرت ابوالفضل(ع) بود که بیدارم کردی.»🥀این ماجرا گذشت. نزدیکای ظهر بود☀️غلامحسن گفت بچه ها من خیلی تشنه هستم🥀میروم توی سنگر آب بخورم💦 گفتیم زودباش، دست روی لب های خشکیده اش گذاشت که: تشنه‌ام. تشنه، آب بخورم میام💦 او داشت وارد سنگر می‌شد، ناگهان یک خمپاره راست خورد پیش پایش💥فریاد کشیدم، یا ابوالفضل، همراه بچه ها دویدم سمت سنگر، او غرق درخون هنوز دستش به آب نرسیده🥀با لب تشنه🥀در روز تولدش🎊دستش را گذاشت توی دستان حضرت ابوالفضل(ع)🌙و شهید شد*🕊️🕋 *شهید غلامحسن خالصی* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه این ویدئورودیدید،دلتون لرزید،برای حاجتمندان وسلامتی زوار اربعین دعا کنید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. . . ساعت نزدیکِ پنچ بود دیگه از اونجا دراومدیم نرگسو بچه ها هم خیلی دلشون میخواست بیان ولی خب حاله خوبی نداشت ان شاالله از روزای بعد بهتر بشه بتونن تو مراسم شرکت کنن تو ماشین نشسته بودیم زینب مشغول رانندگی بود منم تو آیینه به خودم نگاه میکردم شال مشکیم کمی عقب رفته بود و موهای لختم تو چشم بود برای خودم عادی بود ولی خب داریم میریم مراسم امام حسین به احترامش باید حجابمو رعایت کنم کشیدمش جلو کامل مانتومم مشکیِ بلندیشم یه وجب زیر زانومه نیازی به چادر نیست از نظر خودن الان خیلی باحجاب شدم☺️☺️ حلما_زینب خوشگلههه چرا ساکتی😁 زینب_دیدم تو فکری مزاحم خلوتت نشدم😄😜 حلما_واوو چه خانم باشخصیتی داشتم فکر میکردم لباسم مناسبه مراسمه یا نه زینب_آهان بخاطر همین یهو شالو کشیدی جلو😋😍 حلما_اوهوم زشت شدم؟ زینب_نه دختر جذاب ترم شدی حجابتم خوبه عزیزدل😉😘 حلما_جدی یعنی نیازی به چادر نیست زینب_اونم به وقتش😬😉❤️ _رسیدم خواهر بپر پایین بریم متوجه منظورش نشدم یعنی چی به وقتش☹️ بیخیالش از ماشین پیاده شدیم جلو در علی و حسین رو دیدیم که مشغول نصب پرچم بودن متوجه حضور ما شدن بعد سلام و احوال پرسی حسین صدام کرد حسین_کلی خوش حال شدم که اومدی خواهر جون حلما_😁میدونستم انقدر خوش حال میشی قبلا هم میومدم مامان نیومده هنوز؟ حسین_نه گفت صبر میکنه با بابا میان ساعت ۸ شروع میشه مراسم حلما_آهان باشه من برم داخل کمک کنم فعلا کاری نداری داداشی حسین_نه برو خواهری😘 علی کنار در ایستاده بود پرچم به دست سرش پایین بود این بشرر گردن درد نمیگیره انقدر سرش پایینه😐😐 اومدم رد شم یکم رفت کنار گفت ببخشید 😐😐😐😐پهنای در خیلی زیاد بود این چرا اینجوری کرد من به راحتی رد میشدم اما بنده خدا انگار خیلی معذب بود😂 ببخشیدش دیگه چی بود رفتم داخل خانوم موسوی اومد استقبالم حلما_سلام خاله خوبید 😘 _سلام عزیزم خوش اومدی😍😍 حلما_ممنون زینب کو _رفت چادرشو عوض کنه بشین یه شربت بیارم براتون حلما_دستتون درد نکنه زینب اومد کنارم نشست حلما_خب بانو چیکار کنیم ما بگو آستینمو بزنم بالا بریم کار کنیم زینب_😂😂حالا بشین یکم خستگیت در بره کاره خاصی نیست پرچمارو که زدن شامم که تو پارکینگ دارن میپزن ۸ به بعد که مهمونا اومدن شما زحمت پذیرااییی رو میکشی😁البته با هم حلما_عه همین☹️ زینب_اوهوم مهم نیت کاره که برای امام حسینه اینه که لذت بخشه😍 حلما_اره من امام حسین و خیلی دوست دارمم😍 _میگما زینب مداح میارین؟ زینب_مداح داریم دیگه😐 _کی؟🤔 زینب_مگه نمیدونسی هر سال علی و یکی از دوستاش مداحی میکنن _عه نه نمیدونستم چه خووب😊 کم کم داره هنرای علی آقا هم رو میشه😂 چراتاالان توجه نکرده بودم .. اذان مغرب رو گفتن همه رفتن نماز بخونن زینب_حلما جون چادرو جانماز تو اتاقم هست حلما_آهان مرسی عزیزم وضو ندارم برم بگیرم 😘 زینب_باشه خواهر 😑آخرین باری که نمازخوندم همون روزی بود که نرگس بیمارستان بود الانم دیگه زشت بود بگم نمیخونم بدم نشد یکم باخدا خلوت کنم ازش آرامش بخوام وضو گرفتم رفتم تو اتاق زینب مشغول نماز خوندن بود منم چادرسرم کردم جانمازو پهن کردم شروع کردم به نماز خوندن . . . بعدش مثل تمام وقتایی که نماز میخوندم حال خیلی خوبی پیدا کردم تو دلم از زینب کلی تشکر کردم که باعث شدنماز بخونم دیگه کم کم مهمونا از راه رسیدن مامان هم اومد با لبخند رضایت به صورتم نگاه کرد اول تعجب کردم بعد متوجه شدم بخاطر موهامِ احتمالا😄😄 . . اول یه آقایی شروع کرد به سخنرانی ما هم به مهمونا جا نشون میدادیم و ازشون پذیرایی میکردیم آخرای سخنرانی جمعیت خیلی زیاد شده بود دیگه جا برای راه رفتن هم نبود ما تو آشپزخونه ایستاده بودیم برقارو خاموش کردیم زینب کنارم ایستاده بود مداحارو خیلی نمیشناسم ولی یه سریاشون وقتی میخونن انقدر بااحساس میخونن که ناخوداگاه ادم اشک میریزه . . صدای مداح بلند شد یکم که گذشت متوجه شدم علیِ انقدر با سوز میخوند که منم گریم گرفت . ‌🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼سر خدا ⭐️همیشه براے ثبت 🌼دعاے شما ⭐️خلوت است 🌼از خدا و مهرش غافل ⭐️نشید بهترین دعا براے 🌼خود و دیگران در این ⭐️شب عزیز طلب عافیت است 🌼همه دعاها را به همراه عافیت ⭐️بخواهید. 🌼اللهم عافنا فے جمیع الامور ⭐️خدایا در همه ڪارها به ما 🌼عافیت بده. برای هم دعا ڪنیم 🌙شبتان بخیر و در پناه حق✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh