بخشی از دعاهای امام سجاد(ع) هنگامی
که پیشامدی او را اندوهناک میکرد!🌿
خدایا!
ای کار ساز بنده نواز و بینیاز کننده مردمان
تنها مانده💔
الهی!✨
شب را به روز و روز را به شب رساندم در حالیکه
همواره بنده ذلیل و خوار توام و به ناتوانی خود
گواهم!
پس آنچه که وعده کردهای بر آور و نعمتهایت را
کامل گردان✨
زیرا که من بنده ناتوان و پریشان حال توام...
پس بر محمد ال محمد درود بفرست و مرا در
پرتو نعمتهایت فراموش کننده یاد خود قرار
مده. دعایم را اجابت کن و از رحمت خویش
ناامید مگردان🌙
الهی امین🤲
#صحیفه_سجادیه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#اگر امنیت نباشد
#این _امنیتها_ اتفاقی_ نیست
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بورل: اکثر دنیا به جز اروپا مثل جنگل است
🔹مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: اروپا مثل باغ است و بیشتر جاهای دنیا مثل جنگل هستند. جنگل میتواند به باغ حمله کند و باغبانها باید مراقب باشند.....
#پ#ن⬇⬇
برهرآنچه فکرمیکنید
مابه شما نزدیکتریم‼️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣شهید «تقیپور»: دشمن اشک مرا نخواهد دید
💥«زینب آذرمند» همسر شهید مدافع امنیت:به همسرم تبریک میگویم، به مادرش که پسرش واقعاً راه درست را انتخاب کرد. دشمن اشکهای من را نخواهد دید.
💥آرزویش شهادت بود. چون خودش روز اربعین زیارت کربلا نرفته بود، با دوستانش از بینالحرمین تصویری صحبت کرد. آقا سید پرسید چه برایت بیاورم؟ مهر و تسبیح؟ گفت: مهر و تسبیح نمیخواهم خودت میدانی چه بیاوری. گفت: شهادت میخواهی؟ جواب داد: زدی توی خال.
💥هر وقت تشییع پیکر شهدا را میدیدیم میگفتم چه عظمتی خوش به حالشان و خوش به سعادتشان. همسرم میگفت حالا حالاها این سعادت نصیب کسی نمیشود و مهم دل است.
شادی روح شهدا امام راحل صلوات🥀
#روشنگری
#برخورد _قاطع
#جهاد_تبیین
#شهیدانه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍این امنیتها اتفاقی نیست‼️
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
💙شهدای غواص💙
👈خانم ها باید همیشه به خاطر داشته باشند که وصیت این شهدا، #حجاب اسلامی بوده...
#زن_عفت_افتخار
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠وقتی کسی را به نیکی میخوانی، پیش از آن، خود مجبور به رعایتی و وقتی از منکری نهی میکنی، قبل از آن خود باید ترکش کرده باشی...
پس #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر، پیش از جامعه، آمر به معروف و ناهی از منکر را اصلاح می کند.
#امر_به_معروف
برایظهورامامزمان عجل الله دعاکنید🤲
اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☀️ #حــدیث_روز
🔔 سبک زندگی اسلامی
✅ امام علی علیه السلام:
خردمند به عمل خود تكيه میكند و نادان به آرزوهايش.
📙 غررالحكم حدیث 1240
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌷⃟💕
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کار سازترین توسل،
توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ست
حاجت گرفتن از حضرت #زهرا سلام الله علیها
#التماسدعا
برای سلامتی امام زمانمان ارامش وامنیت ایران عزیزمان شفای همه بیماران، ان شاءالله🤲
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بیست_و_چهارم_مهر
#سال1357
#مسجد_جامع_کرمان
✍۲۴ مهر ۵۷ تاریخی مهم و ماندگار در تقویم کرمان به شمار میرود چرا که در این روز مردم انقلابی و متدین کرمان توسط مزدوران رژیم شاهنشاهی در #مسجد جامع شهر کرمان که در آن زمان کانون مبارزات انقلابی مردم به شمار میرفت، به #خاک و #خون کشیده شدند.
در ۲۴ مهر ۵۷ مردم برای بزرگداشت چهلم #شهدای ۱۷ شهریور تهران و سالگرد #شهادت آیت الله #سیدمصطفی_خمینی فرزند #امام_خمینی_ره در #مسجد جامع گرد هم آمدند.
🔰اما در همین هنگام مأموران امنیتی رژیم شاه با استفاده از اراذل و اوباش نقشههای شومی در سر داشتند و حدود ۳۰۰ نفر از اراذل و اوباش به دستور وابستگان رژیم با شعار «جاوید شاه» به سمت مردم حاضر در #مسجد حمله کردند.
🔰با حمله این افراد به #مسجد جامع کرمان، مردم درهای #مسجد را بستند اما آنها با شکاندن درها و آتش زدن دوچرخهها و موتور سیکلت ها راه خود را به درون #مسجد باز کرده و شروع به #ضرب و #شتم مردم کردند .
🔰مهاجمان بعد از ورود به #مسجد به پشت بام رفتند و وسایلی مانند #آجر و #سنگ که گویا از شب قبل #مهیا کرده بودند را به سمت مردم حاضر در صحن #مسجد پرتاب کردند و مردم حاضر در صحن #مسجد را به #خاک و #خون کشیدند .
🔰در این واقعه تعداد زیادی از مردم #مجروح شدند و تعدادی هم به #شهادت رسیدند.
همچنین قسمتی از وسایل و ساختمان #مسجد جامع آتش گرفت و چند جلد از #قرآنهای داخل #مسجد هم سوخت.
#یاد_ایام
#مردم_بی_گناه
#یادشان_گرامی
#راهشان_پر_رهرو
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆حتما ببینید
♦️خطبه جانانه و آتشین امام جمعه اهل سنت منطقه آساوله سنندج، ماموستا مرادیانی...
👌یک امام جمعه طراز انقلاب و یک کُرد اصیل و باغیرت...
👆ببینید چگونه از رهبر معظم انقلاب سخن می گوید، چگونه علیه فتنه گران می خروشد و چگونه از حجاب و حیا و غیرت و ناموس دفاع می کند...
♦️می گوید بدون هیچ چشمداشتی فقط ولی امرم سیدعلی خامنه ای به من اجازه دهد تا با پول و امکانات و نیروهای خودم و میلیاردها تومانی که میتوانم جمع کنم، از ایلام تا بازرگان و ارومیه را از لوث فتنه گران و دواعش پاکسازی کنم، حتی اگر شده اول با برادرم در مریوان می جنگم و بعد به سراغ دیگرانی می روم که داروخانه آتش میزنند و می خواهند ملت کُرد را بی ناموس کنند
ماموستای عزیز، درد و بلایت بخورد توی سر برخی خواص بی خاصیت ولی پرمدعا
#حجاب
#امام_جمعه_انقلابی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ناموس_غیرت
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک _یا_خامنه ای
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو این شلوغیها ببینید ، روحیه تون عوض بشه ...
مثل این پیرزن #امیدوار باشید ❤️
حضرت آقا به این مادر شهید میگه این روز آخر رو فقط به خاطر شما قم ماندم.
میگه نه آقاجان به خاطر من نموندید ، عمهتون حضرت معصومه(س) شما را فرستاده اینجا ...
ارواح مطهرشهیدان ،والدیدن آسمانی وسلامتی انهایکه درقیدحیاط هستند،
پنج صلوات با عجل الفرجهم🥀
#مادر_شهید
#شهیدان _زنده اند _الله اکبر
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
#لبیک _یا_خامنه ای
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیغام شهید آوینی از بهشت
🔹 کاری از کانال شهید نظرزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
▪️بسم رب الشهدا و الصدیقین▪️
.
سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
.
🌹🍃 شهید «محمود میرافضلی» در سال ۱۳۳۱ در شهرستان «رابر» کرمان به دنیا آمد. دوران زندگی ۳۰ ساله وی فراز و فرودهای فراوان داشته است، او از ۱۰ سالگی با درگذشت پدر جهت کار به شهر کرمان مهاجرت کرد و از سالها قبل از پیروزی انقلاب در صف یاران امامخمینی (ره) بوده و به دلیل مبارزات انقلابی بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفت.
🌹🍃 با تجاوز صدام به خاک میهن اسلامی مداوم از طریق جراید و رادیوی کوچکی که همیشه همراه داشته، منتظر لبیک به ندای رهبر جهت اعزام به جبهه بود. تا اینکه در سال۱۳۶۰ در عملیات حصر آبادان شرکت و برای مرحله دوم فروردین ۱۳۶۱ جهت عملیات الی بیتالمقدس عازم جبهه شد و در شب شروع عملیات در کانال سیدجابر جاویدالاثر شد.
🌹🍃 از شهید میرافضلی دو دختر به یادگار مانده که در زمان شهادت، فاطمه دختر اولش ۲۰ ماهه و دختر دومش هم هفت ماه بعد از شهادت بابا به دنیا آمده است. بعد از شهادت شهیدمیرافضلی، برادر همسرش که دانش آموز بوده ضمن تحصیل در منزل آنها، امورات بیرونی را انجام میداد که او هم در تک شلمچه (سال۱۳۶۷)شهید میشود.
🌹 همسرو دختر دوم شهید هم در هواپیمای ایلیوشین سپاه پاسداران در کوه سیرچ (سال۱۳۸۱) به درجه رفیع شهادت رسید و دست تقدیر فاطمه دختر بزرگ شهید هم پس از ۳۰ سال انتظار پدر در سال ۱۳۹۰ در شهر کرمان بر اثر بیماری درگذشت.
در همین راستا کتاب «بابا کی می آیی؟ » به زندگینامه و خاطرات و روایت دختران چشم به راه شهید «محمود میرافضلی» به قلم «محمدحسینخانی» میپردازد.
.
#شهدا_در_قهقهه_مستانه_شان_و_در_شادی_وصلشان_عند_ربهم_یرزقون_اند
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_گمنام
#شهداـ مدافع ـ حرم
#شهداـ ناجا
#شهدا ـ مرزبان
#شهداـ سلامت
#شهداـامنیت
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم 🌷🌷🌷
روح بلندپروازش باآقاسیدالشهداعلیه السلام،اصحاب ویارانش محشورباد🤲
باذکرصلوات وعجل الفرجهم🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
⚘⚘⚘⚘⚘
💌 #شھـــــیدانه
📚خیلی درس می خواند، هلاک می کرد خودش را. هر بار که بهش می گفتم: بسه دیگه! چرا این قدر خودت رو اذیت می کنی؟ می گفت: اذیتی نیست.
اولاً خیلی هم کیف می ده.
ثانیاً وظیفمونه.
باید این قدر درس بخونیم که هیچ کس نتونه بگه بچه مسلمون ها بی سوادند.
#شهید_سرافراز_محمد_علی_رهنمون🇮🇷 ⃟ ⃟ 🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر وحید هست🥰✋
*نماز آخـر*🕊️
*🌷شهید وحید نومی گلزار*
تاریخ تولد: ۵ / ۵ / ۱۳۶۱
تاریخ شهادت: ۲ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: تبریز
محل شهادت: سامرا
*🌷راوی← مراسم عروسیاش ساده بود، فقط یک شام دورهمی که کل فامیل بودند🍲او نصف وسایل خانهاش را به دوستش که میخواست عروسی کند و دستش تنگ بود داد🌙و حتی موتورش را به یکی از دوستانش بخشید،🏍️ دست و دلباز و اهل کمک به مردم بود🍃همیشه با حق بود، ولی هیچ وقت به کسی بی احترامی نمی کرد🌙راوی← کارمند شرکت نفت بود و درآمد خوبی داشت و اصلا مشکل مالی نداشت🍁 گرفتن مرخصی از شرکت نفت خودش یک کار خیلی سختی بود🥀ولی وحید به خاطر اهدافش توانست چند ماه مرخصی بدون حقوق بگیرد🍂وقتی آوارگی و بدبختی مردم عراق و سوریه ویمن و...را میدید،🥀میگفت: « فکر میکنیم نماز میخوانیم و روزه میگیریم و خرده کار خیر انجام میدهیم مسلمانی تمام شد؟⁉️در عراق، مردم را ذبح میکنند🥀 انسانیت ، شیعه و اسلام را ذبح میکنند🥀اگر من و ما نرویم هر کس بهانهای دارد که نرود🥀مثل زمانی که امام حسین (ع) صدای " هل من ناصر ینصرنی " سر داد🌙که فقط 72 تن ماندند و بقیه به همان عناوینی ماندند که شاهد مثله شدن باشند.»🥀او داوطلبانه برای دفاع از حرم به عراق رفت🕊️و عاقبت در ظهر عاشورا نمازش خواند📿 و سپس با تیربار تکفیریها💥 به شهادت رسید*🕊️🕋
*شهید وحید نومی گلزار*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#هوالعشــق
#معجزه_زندگی_من
#نویــسنده_رز_ســرڂ
#قسمت_هشتاد_هفتم
.
.
.
< علی >
_مادرمن بخدا دیر نمیشه
تازه الانم درگیر جهاز خریدن زینبید
حالا اونو بفرسین خونه بخت
یکی دو سال استراحت کنید چشم
بعد منم زن میگیرم
مامان_اره جون خودت من بیخیال بشم که راحت بری به ماموریتات برسی زینب میگفت بازم رفتی تو فکر سوریه🙁🙁
علی_زینب از کجااین حرفو میزنه😕😕😕
مامان_میدونه دیگه تو مگه قول ندادی بیخیال بشی
اصلا اگه من راضی نباشم تو هر کاری ام بکنی قبول نمیشه
علی_علی فدای شما بشه عصبانی میشی جذاب تر میشیآ😍😄
مامان_ خدا نکنهه برو بچه سر به سرمن نزار😏
حالا انقدر دست دست کن دختر به اون خانومی و یکی دیگه صاحب شه
علی_کیو😐
مامان_حلما رو ماشاءالله هزارماشالا هر روز خانوم تر میشه
علی_خداحفظشون کنه 😅
مامان_همین؟ 😕
علی_بله دیگه😐😐
مادرجان من باید بریم الانم کلی دیرم شده
شب زودترمیام ساکمو جمع و جور کنم
یه چند روزی برای ماموریت باید بریم طرفای مرز
مامان_باشه مادر برو خودم وسیله هاتو جمعو جور میکنم شب میای خسته یی
#لا_حول_ولا_قوه_الا_بالله
علی_دورت بگردم من اخه مهربونترینم😘
من رفتم یاعلی😘
مامان_خدابه همراهت
.
.
.
از خونه زدم بیرون
حرفای مامان فکرمو درگیر کرد
حتما حسین به زینب گفته قضیه سوریه رو
بیا یه رفیق قابل اعتماد داشتیما
از وقتی مزدوج شده نمیشه چیزی بهش گفت😕
به گفته ی مامان حلما خانوم دختر خیلی خوبیه
از وقتی هم که محجبه شده واقعا قابل تحسینه
شاید نظر ایشون نسبت به من مثبت نباشه
همین باعث میشه کمتر بهش فکر کنم
اخه کی حاظر میشه بایه مردی که مدام تو خطره ازدواج کنه نمیخوام باعث آزارش بشم😔
خدایا خودت یه راهی پیش روم بزار....
اگه قرار باشه مسئولیت یکی رو قبول کنم
قرار باشه یه زندگی تشکیل بدم باید
خیلی بیشتر تو کارم احتایط کنم
و این سخت ترین کاره
من عاشق کارم هستم
نمیدونم این شرایط رو قبول میکنن😔
بنظرم که همچین کاری نمیکنن پس بهتره بیخیال بشم
جنگ بین دل و عقل بس سخت و دشوار است...
.
.
#هوالعشــق
#معجزه_زندگی_من
#نویــسنده_رز_ســرڂ
#قسمت_هشتاد_هشتم
.
.
.
شب زودتراز همیشه رفتم خونه
علی_سلام بر همگی مااومدیم😉
مامان_سلام پسرم خسته نباشی
زینب_سلام چهه عجبب یه بار زوداومدی شما😁
علی_علیک سلام ابجی خانوم
بیاشما برو به شوهرخودت گیر بده😂 مظلوم گیر اوردی
مامان_بیا بشین برات یه شربت بیارم مادر
علی_چشم بابا نیومده هنوز؟
زینب_چرااومد رفت بیرون یکم خرید کنه برای شما😁
علی_برای من😳😳😐
مامان سینی به دست اومد
پاشدم سینی رو ازش بگیرم
_اره مادر گفتم بره برات یکم خشک بار بخره داری میری مسافرت ببری همراهت
علی_قربونت برم من اخه تو که میدونی من نمیخورم این چیزارو باز فرستادی بابارو بره خرید
مامان_یعنی چی نمیتونی هر دفعه میری مأموریت چند کیلو لاغر میشی بر میگردی
تاتو بری و برگردی دل من هزار راه میره
گفتم بابات همرو مغزشده بگیره بریزی تو جیبت بخوری
علی_😂چشم چشم امر امرشماست
تو فقط ناراحت نباش
زینب_منننن حسوووودیم شد خبببب انگار نه انگار منم اینجام😭😭😂😂مامان خیلی لوسش کردیآ
علی_اخییی توام اینجا بودی خواهری😂
زینب_بلهههه😒
علی_از وقتی شوهر کردی خانوم شدی دیگه سرو صدا نمیکنی یادمون میره خب 😝😂
زینب_عههه اینجوریاست حالا شمام برو زن بگیر آقابشو پس😁😁
مامان_پسرمن همینجوریشم اقاست😍
زینب_عهه مامان 😂الان منم بچه شماماا ☹️
مامان_عزیزدلم من هردوتاتونو یه اندازه دوست دارم زینب راست میگه دیگه وقتشه توام سرو سامون بگیری
صدای زنگ در اومد
علی_من میرم باز میکنم
بعدشم با اجازتون برم تو اتاقم یکم کار دارم
زینب_داداشم راه فرار نداری😂الکی نپیچون مارو
بالبخند جواب زینب روددادم و
با بابا سلام احوال پرسی کردم
رفتم سمت اتاقم
.
.
.
مشغول جمع کردن وسیله هام بودم
دراتاقم زده شد
علی_جانم
زینب_بیام تو
علی_بیاخواهری
زینب_یاالله😁😁
علی_ازاینورا چیزی شده😅
زینب_اوهوم میخوام حرف بزنیم باهم 😊
علی_خیره ان شاالله
زینب_مامان بهم گفت باهات صحبت کرده ولی نظرتو نگفتی بهش😑
علی_درباره چی
زینب_حلما😬
حسین_😐الان اومدی درباره حلما خانوم صحبت کنی
زینب_اوهوم امروز خونشون بودم
علی_خب😐