eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ‌ وقت نگفت #ریشت را تیغ نزن، #آهنگ گوش نکن، یا شلوار پاره نپوش ...! اگر با او می‌گشتی #نماز اول وقت‌خوان می‌شدی، ناخودآگاه؛ بدون این که یک کلمه به تو بگوید، #غیبت نمی‌کردی. هر وقت قرار بود ببینمش از روز قبل ریش‌هایم را #تیغ نمی‌زدم، و لباس #سنگین می‌پوشیدم ... بس که حضورش #موثر بود👌 📚منبع:کتاب عمار حلب #شهید_محمدحسین_محمدخانی #یادش_باصلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
هیچ‌ وقت نگفت #ریشت را تیغ نزن، #آهنگ گوش نکن، یا شلوار پاره نپوش ...! اگر با او می‌گشتی #نماز اول و
🌺خندید و گفت: (دیدی بالاخره به دلـــ❤️ــت نشستم!) زبانم بند آمده بود😅، من که همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش میگذاشتم و تحویلش میدادم لال شده بودم. 🌺خودش جواب خودش را داد: (رفتم یه دهه متوسل شدم حالا که بله نمی گی امام رضا از توی دلم بیرونت کنه😢، پاکِ پاک که دیگه به یادت نیوفتم. 🌺 نشسته بودم گوشه که سخنران گفت: اینجا جاییه که میتونن چیزی رو که خیر نیست، خیر کنن و بهتون بدن نظرم عوض شد😍 دو دهه دیگه دخیل بستم که برام خیـر بشی!) 🌺 حالا فهمیدم الکی نبود که یه دفعه نظرم عوض شد انگار دست علیه السلام بود و دل من☺️😍... 📚 گزیده ای از زندگی نامه شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠معرفی کتاب5⃣1⃣ 📗 بابا مهدی 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا:  📖 کتاب «بابا مهدی» تلاش کرده تا در قالب #خاطراتی کوتاه،
💠معرفی کتاب6⃣1⃣ 📗 قصه دلبری 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا:  📖 کتاب قصه دلبری روایتی عاشقانه از 5 سال زندگی مشترک با #شهید_مدافع_حرم، محمدحسین محمد خانی است که از زبان #همسر_شهید روایت شده است. 👈با خواندن این کتاب #غافل_گیر خواهید شد. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 #وصیتنامه_شهید رسیدن‌ به سن سی سال بعداز آقاعلی اڪبر"علیه السلام" برایم #ننگ است 🍃تن و بدن #سالم داشتن را نمی‌توانم‌ تصور ڪنم #فرق_سالم را نمی‌خواهم #شهید_مدافع_حرم_مهدی_صابری 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
6⃣3⃣3⃣ 🌷 💠دعا کن پسرم بمیره !!! 🌷در یکی از رفقا را دیدم در اثنای احوال پرسی متوجه فکر پریشانش💬 شدم، از او پرسیدم: چه چیزی باعث ناراحتیت شده؟ گفت: دعا کن پسرم . خیلی متعجبانه😳 جملشو به صورت سئوالى تکرار کردم: بمیره؟؟؟!!!.... چرا⁉️.... 🌷....گفت: درسش تموم شده📚، سر کار نمی ره، با افراد رفیقه، خلاف انجام میده، خلاصه تو محل باعث آزار و اذیت مردم شده و آبرويى برای ما نذاشته😔..... نه خدا رو می کنه و نه مردمو راحت می ذاره. نصیحتم دیگه کارساز نیست🚫 و حیرون شدم.... بهتره. 🌷از هم خداحافظی کردیم👋 و رفتیم پی کار خودمون. حدود سه، چهار ماه بعد که دیدمش، پرسیدم از پسرت چه خبر؟ گفت: شده. با تعجب زیاد😦 پرسیدم: شهید شده؟؟؟؟!!!! گفت:آره🙂. بعد جدا شدن از شما، گرفتم و رفتم خونه🏡، اومد پیشم که اجازه بده برم ! 🌷....گفتم: بچه جون همه عالم و آدم از تو فرار می کنند از بس که بدی📛، اون وقت جبهه می خواهی بری؟؟؟!!! برو درست شو که ازت راضی بشه، جبهه پیش کشت. خلاصه سرتو درد نیارم، با هزار اصرار و پافشاری شدم که بره. 🌷اولین مرخصی که اومد کیف مسافرتیشو💼 زمین نذاشته رفت سراغ جعبه نوار ؛ همون هائی که حرام مسلّم بود و همه رو با صداش🔊 اذیت کرده بود. با خودم گفتم اینکه آدم نشده! حالا آزار و اذیت شروع شد. 🌷جعبه رو برداشت رفت تو دوباره با خودم گفتم: تو حیات نوار بذاره، من میدونمو اون. رفتم تو حیات دیدم، نفت ریخته رو نواراش آتیششون زده🔥. بعدم که رفت جبهه خبر برام آوردن. راوى: از سپاه خراسان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
گفته بودم اسرار قلب #مادر_شهید بر کسی #فاش نمی شود حتی #فرزندش! اما وقتی در #آغوش خداحافظی شان یک لحظه #عطر_شهادت بپیچد، به دل هر دو #برات می شود... هر دو می فهمند که دیگر، #شهادت از آن بالا #حواله شده است... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🍁همسر #شهید_محمد_ظهیری: « وقتے فهمید بچه مون #دختره اولین چیزےکہ براش خرید پارچہ #چـادر بود رو #حجاب دخترش حساس بود بخصوص روی چادر حتے چندشب قبل از #شهادت هم رو این مسئله خیلے تاکید ڪرد » 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
ای #شهید این روزها عجیب #دلم به سیم خاردار های دنیا! #گیر کرده است... دستم را بگیر... 🌷شهید مدافع حرم رضا کارگر🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ای #شهید این روزها عجیب #دلم به سیم خاردار های دنیا! #گیر کرده است... دستم را بگیر... 🌷شهید مدافع ح
7⃣3⃣3⃣ 🌷 💠 الطاف الهی 🔸قرار شد برای 💍 برویم پیش یکی از اساتید من برای .آن استاد تا فهمید هر دوی ما دانشجو هستیم و رضا هم کاری نداره🙁 🔹 گفت : اصلا به صلاح نیست ازدواج کنید😟 . رضا گفت : اینها حرف نیست🚫 ! بعد هم گفت : من کسی را می‌شناسم که خیلی خوب می‌گیرد . 🔸من هم گفتم : هرچی بیاد قبول ✔️. آن آقا وقتی استخاره گرفت ، گفت : آمده😍 . فقط هر چی می گم یاد داشت📝 کن 🔹"بسیار بسیار خوب و بوده و شما را به خیرات و برکات عظیم👌 نزدیک خواهد کرد که در راس آن رضا و است . محکم و استوار باشید✊ و به خاطر سختی ها و حرف ها و ها ، این نعمت را از دست ندهید📛." 🔸وقتی مدتی بعد صاحب خانه 🏡شدیم ، رضا گفت: دیدی صبر کردیم و نعمت هایی که بهمان وعده داده بود یکی یکی دارد به ما عنایت می کند😍 ... ، شغل ، خانه و... اما بزرگترین نعمت خدا به ما بود ... به نقل از: همسر بزرگوار شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
چه کودکانی کنار #مزار پدر، بزرگ میشوند... بی آنکه بدانند بزرگ شدنشان در نبود پدر، با سهمیه و پول #قیاس میشود.😢 #شهید_رضا_کارگر🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_21244729.mp3
9.58M
مناجات پایانی شب🌙 وقتی دلت برای شهدا تنگ میشه😔 و تو کارت گره می افته اونوقت تنها امیدت مدد شهداست 🎤حاج مهدی رسولی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هنوز ... #شب‌ های ما را ستارهٔ #چشمان شما روشن می ڪند ... #مردان_بی_ادعا #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ اگر چه روز من و #روزگار می گذرد دلم #خوش است كه با یاد یار می گذرد چقدر خاطره انگیز و شاد و #رویایی است قطار عمر كه در #انتظار می گذرد 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
جهان با #خنده هایت صورت زیباتری دارد ... بخند این خنده های #مــاه، کلی #مشتری دارد ... 😌 #شهید_سجاد_طاهرنیا ❤️ #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه4⃣7⃣ 💠 جناب سرهنگ 🔸اسمش #یوسف بود. اما بخاطر انضباط و لفظ قلم حرف زدنش ما بهش می گفتیم
🌷 ⃣7⃣ 💠اللهم الرزقنا 🙏توفیق الپارتی😳 🔸وقتی مراعات حال برادران سنگین وزن _ هیکل تدارکاتی _ را می کرد و غذایشان را یک کم می کشید، یا میوه ی درشت تری برایشان می گذاشت، هر کس این صحنه را می دید، 👀به تنهایی یا دسته جمعی و با صدای بلند و شمرده شمرده شروع می کردند به گفتن: «اللهم۔۔ الرزقنا۔۔🙏 توفیق ۔۔۔الپارتی۔۔۔ فی الدنیا و الاخره!» 😅😅یعنی دارید می کنید، حواستان جمع باشد. 😜😂😂 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
باید #عاشق شد ... درست مثل حاج احمد مرزِ #اسلام را عشق تعیین می‌ کند از مسجد جامع #خرمشهر الی #بیت_المقدس ... #خرمشهرها_در_پیش_است #حاج_احمد_متوسلیان 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
نوبتــِ #خون، ڪہ مےرسد دنیا و روزگار، #پاپَس مےڪشند بہ سخن گفتن از #دلدادگے نیازے نیستـــ #سڪوت سرخ نیز، یڪ عالم حـرف دارد ... #شهید_رضا_کارگر🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نوبتــِ #خون، ڪہ مےرسد دنیا و روزگار، #پاپَس مےڪشند بہ سخن گفتن از #دلدادگے نیازے نیستـــ #سڪوت س
8⃣3⃣3⃣ 🌷 🔸یازدهم مرداد ماه بود که بعد از خوردن ، نزدیک‌های صبح به او خبر دادند تعدادی از نیروها در کمین ،گرفتار شده و تعدادی مجروح و یک نفر هم شهید🌷 شده است... 🔹برای کمک و برگردوندن مجروحین و ، به همراه فرمانده به منطقه رفتند و در آنجا بعد از درگیری ، از ناحیه سینه و پهلو با قناسه مجروح💥 می شود. 🔸رضا از شدت داخلی که بخاطر از بین رفتن جگر، کبد و شکستن استخوان سینه‌اش بود، آسمونی🕊 می شود... 🔹به خانواده‌اش گفته بود «من نمیشم⛔️، پیکرم برمیگرده و به نزد شما میام» 🔸اری! در یازده مرداد سال ۹۲ همزمان با با زبون روزه به آرزوی همیشگےاش🕊 رسید... مزارش در است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران0⃣7⃣ 💠 موشک های فلسطینی 📌خاطره ای از #شهید_مصطفی_احمدی_روشن🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shah
🌷 #یاد_یاران1⃣7⃣ 💠 پشت سر هم عذرخواهی میکرد 📌خاطره ای از #شهید_فضل_الله_محلاتی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
من می خواهم در آینده #شهید بشوم … معلم پرید وسط حرف #علی و گفت : ببین علی جان موضوع انشا این بود که در آینده می خواهین چکاره بشین ، باید در مورد یه شغل یا کار توضیح می دادی !!! مثلا پدر خودت چه کاره است ؟ آقا اجازه … #شهید 🌷… #شهید_محسن_حججی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🐚🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷 شهید مظلوم حضرت آیت الله بهشتی(ره): خانقــاه عرفان ما، #بازی_دراز است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🐚🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷 شهید مظلوم حضرت آیت الله بهشتی(ره): خانقــاه عرفان ما، #بازی_دراز است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarz
9⃣3⃣3⃣ 🌷 💠عمليات در به فرماندهى 🌷تنها نفر توانستند خود را به بالای ارتفاع ١٠٥٠ ( ) برسانند. برادر 🔅علی موحد دانش و 🔅برادر محسن وزوایی که فرمانده محور چپ عملیات بود از جمله افراد کننده ارتفاع ١٠٥٠ بودند. 🌷محسن وزوایی که از دانشجویان پیرو در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود و در مقطعی نیز سِمت سخن گویی 🎤دانشجویان فاتح لانه جاسوسی را داشت، اینک به عنوان بنیان گذار لشکر ١٠ (علیه السلام) عملیاتی حساس♨️ را فرماندهی می کرد. چرا که بچه های سپاه در محدوديت های پیش آمده از طرف در این گونه عملیات علاوه بر دشمن مهاجم، دشمنان نفوذی دو چهره که با پز خردمندی زمام امور را در دست گرفته بودند را نیز ،در پشت سر . 🌷به هر ترتیب در فتح این ارتفاع با اندک یاران باقی مانده اش حدود ٣٥٠ تن از نیروهای گردان کماندویی ارتش بعث را به گرفتند؛ لیکن در حین تخلیه اسرا به پشت جبهه یکی از افسران دشمن مصرانه تقاضای ملاقات👥 با فرمانده نیروهای ایرانی 🇮🇷را داشت. دوستان محسن به خاطر رعایت مسائل امنیتی، شخصى غیر از او را به آن افسر بعثی به عنوان خود معرفی کردند اما.... 🌷....💥اما بعثی اسیر، ناباورانه و با قاطعیت گفت: نه❌! فرمانده شما این نیست. از وی سئوال شد مگر تو فرمانده ما را دیده ای که این گونه سخن می گویی؟ او گفت: آری! او در هنگام یورش شما به ما، سوار بر سفید بود و ما هر چه به طرفش تیر اندازی و شلیک💥 کردیم به او کارگر نمی شد. لذا من او را می خواهم ببینم. که در آن جمع بود به ناگاه زانوهایش سست شد و به زمین نشست😞.... 🌷این واقعه جلوه امدادی بود که بدو جنگ این گونه تجلی نموده بود لذا در مصاحبه ای تلویزیونی📺 به این واقعه به عنوان هدی (علیه السلام ) به رزمندگان اسلام اشاره کرد و در مقابل بلافاصله سلف خرد گرایان رئیس جمهور قدرت طلب، بنی صدر خائن عاجزانه دست به قلم شد✍ و در ستون (کارنامه رئیس جمهور) روزنامه 📛ضد انقلابیش (روزنامه انقلاب اسلامی) ضمن استهزاء عنایات غیبیى رذیلانه نوشت📝: این پاسدارها برای تضعیف موقعیت من این حرفها را می زنند.... اگر اسب سفید در کار است، چرا به نیامده و فقط به رفته است؟ 🌷غافل از اینکه دوزخیان 🔥از درک این عنایات عاجزند و را به این حریم راه است. لذا حضرت آیت الله بهشتی (ره) در همان اول فرمودند: خانقاه عرفان ما است. راوى: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh