eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
پیکر شهیدی که شب‌ها #قرآن می‌خواند #شهید_حمید_زرگوشی🌷 #بخوانید👇👇 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
پیکر می‌خواند 🌷هر وقت به (ع) می روم، آقایی که مسئولیت رسیدگی به فضای سبز🌳 آن منطقه را برعهده دارد به نزدم می آید و می گوید 🌷 هم مانند شبهای گذشته به مزار آمدم، صدای از اینجا (قبر ) در ساعت سه شب🕒 تا اذان صبح می آید و تمام دشت🌾 را منور می کند، مگر این آقا کیست؟ 🌷من هم جواب می دهم: است، بیست ساله بود که به سرورش پیوست🕊، دانشجو بود، اکنون که در معیت من نیست روشنایی✨ چشمانم در ظلمت فرو رفته است😔. راوی: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
وقتی بر اثر #مجروحیت در بیمارستان بستری شده بود، رفتم کنارش و به او گفتم: «احمدً آخر به ما حلوا ندا
2⃣6⃣5⃣ 🌷 💠همسایه بهشتی 🔹قبل از کربلای ۸، با گردان رفته بودیم . یک روز صبح دیدم سید احمد از خواب بیدار شده، ولی تمام بدنش می لرزید😖. گفتم:«چی شده؟» گفت: «فک می کنم کردم.» 🔸بعد از یکی دوساعت⌚️، به من گفت: «امروز حتماً باید بریم .» اتفاقا برنامه آن روز گردان هم بهشت رضا علیه السلام بود. 🔹از پرسیدم:«چی شده که حتما باید بریم بهشت رضا⁉️» با اصرار من، تعریف کرد: «دیشب خواب یک را دیدم که به من گفت: «تو در همسایه منی! 🔸من خیلی تعجب کردم، تا به حال او را ندیده بودم😟. گفتم: تو کی هستی و الان کجایی❓ گفت: من در هستم.» 🔹احمد آن روز آن قدر گشت تا آن را که حتی نام او را نمی دانست🚫، پیدا کرد و بالای مزار آن شهید با او 😊. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 #کلام.شهید   🔰می روم تا #انتقام سیلی #مادرم رابگیرم. 🔰#همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر #دوس
8⃣4⃣8⃣ 🌷 🔰قبل از آنکه کارهای حسین درست شود در هشتم آبان‌ماه🗓 با هم به رفتیم. سر مزار شهید مصطفی عارفی دوست، همسرم از خاطره این شهید گفت. 🔰می‌گفت: را بعد از شهادت🌷 خودش عقب آورده بود تا از دست تروریست‌ها سالم بماند😔. به گفته حسین لباس‌هایش به متبرک✨ شده بود 🔰من و حسین همیشه نمازهای📿 خودمان را دو نفره👥 به می‌خواندیم که آن روز هم قسمت شد و در بهشت رضا جماعت دونفره را در پای مزار شهید مصطفی عارفی خواندیم. 🔰 بعد از اتمام نماز هر دو با مزار خلوت کردیم. موقع رفتن دیدم آقا حسین اشاره کرد به قبر دوستش و گفت: « حرف‌هایی که بهت زدم فقط یادت نرود📛.» من هم آن لحظه از او سؤال نکردم که شما چه خواهشی از داشتی. فردایش دیدیم که به حسین زنگ زدند☎️ و کارهای اعزامی‌اش به صورت معجزه‌وار جور شد. 🔰 در آخرین تماس📞 به من گفت برو سر قبر شهید مصطفی عارفی🌷 و از او . گفتم: برای چی⁉️ در جواب گفت: چون حاجت من را داد. بعد از شهادت آقا حسین متوجه شدم چی بود.🕊 🔰همسرم وصیتنامه کتبی📜 نداشت ولی به من گفت موقع نگذار صدای گریه‌ات😭را بشنود. صبوری را از حضرت زینب(س) بخواه و هر وقت دلت برای من تنگ شد💔 برو در روضه‌های (ع) گریه کن.😭 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh