🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 چقـدر #دلم بگيرد تا باورت شـود دور بودن بد ترين فاجعه ي #زندگيِ من است چقـدر بگذرد #چقـدر ..
#دلنوشتــــــــه📝
🔻 #همسر_شهید_مشتاقی🌷
🍂از وقتی رفتی
برای دلــداری و همــدردی جملاتی #تکراری شنیدم:
🔅گذر زمان تا حدی آرامت میکند
🔅به خودت فرصت بده
و..
🍂حسین عزیزم
زمان⌛️ درگــذر است
ولی خود این گذرزمان #ناآرامترم میکند
🌾زمان
🌾زمان
🌾زمان
سردرگم شده ام😔
این #زمـان آرام میگذرد یا سریع؟!!
🍂این چندماه که لحظه لحظه اش بسان #قرن گذشت و طولانی
⚡️ولی چه سریع گذشت این چند ماه #هجران_تو..
🍂حال تو بگو
این زمان #باسرعت میگذرد⁉️
یا #جانکــــاه؟😞
🍂عزیزدلــ❤️
چقدردلم #بانوی خانهات بودن میخواهد😭
چقدردلم آشیانه مان،آن زیر #یک_سقف بودن را طلب میکند😭
🍂بخاطر دارم جمله همیشگی ات را:
#نبودنم شاید همه را دلــ💔ـتنگ کند
⚡️ولی فقط نظم زندگی #تورا بهم میریزد
🍂درست میگفتی
نبودنت نظم #زندگیم
نظم #فکرودلم را بهم ریخته است
#خانه خالی..
#جای خالی... 😭😭
🍂 #حسینـــم
🔅خوشحالم از همسری تو
🔅خوشحالم از داشتن تو
مگرنه اینکه #شهدا
«عندربهم یرزقونند»
#همسر_شهید_حسین_مشتاقی
#شهید_مدافع_حرم🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دعا کن به خویشتنم بازگردم تا دیگر به غم ننشیند این مهربانی #چشمان_آشنایت در غربت بی آشیانی پرنده دلـ
#دلنــوشتـــــــه📝
⚜روبروی #عکست ایستاده ام و به نگاهت خیره مانده ام. #تو هم چشمهایت مدتهاست به من خیره شده👀 و من مثل #کودکی لجباز به هر سو میدوم تا به خیال خودم دیگر تحت تعقیب چشمهایت نباشم🚫...!
⚜گم میشوم میان دلبستگی های💞 روزانه ام...
و با چشمهایی اشک الود😢 دوباره به التماس یک نگاه دیگر بر میگردم #سمت_تو...
⚜دوباره #نگاهت را به زندگی ام گره میزنی!
راه روشن میکنی💡 برایم و من دوباره #لجبازی های کودکانه ام را از سر میگیرم و غفلت زده خودم را به #جاده_خاکی میزنم!
⚜حس یک #کور محروم از روشنایی رهایم نمیکند!نمی بینم #تورا... و این درد دارد😭!
♨️این طور نمی شود!
هنوز عاشق نشده ام❌...!
هنوز فاصله دارم تا #مرد_میدان_عشق شدن!
⚜برای همین است که معنی نگاه هایت را #نمیفهمم...گم شده ام... چون تورا گم کرده ام..
باید فکری به حال این دلـ❤️ کرد که فقط #مدعای عشق است!
♨️وگرنه این دل کجا و...
رسیدن به #قافله_عشق کجا ؟!😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ای_شهدا .... در این #سرگشتگی و حیرانی زمانه ما را #تنها نگذارید ای رهیافتگان کوی خدا .... گم شده ا
#دلنــوشتـــــــه📝
⚜روبروی #عکست ایستاده ام و به نگاهت خیره مانده ام. #تو هم چشمهایت مدتهاست به من خیره شده👀 و من مثل #کودکی لجباز به هر سو میدوم تا به خیال خودم دیگر تحت تعقیب چشمهایت نباشم🚫...!
⚜گم میشوم میان دلبستگی های💞 روزانه ام...
و با چشمهایی اشک الود😢 دوباره به التماس یک نگاه دیگر بر میگردم #سمت_تو...
⚜دوباره #نگاهت را به زندگی ام گره میزنی!
راه روشن میکنی💡 برایم و من دوباره #لجبازی های کودکانه ام را از سر میگیرم و غفلت زده خودم را به #جاده_خاکی میزنم!
⚜حس یک #کور محروم از روشنایی رهایم نمیکند!نمی بینم #تورا... و این درد دارد😭!
♨️این طور نمی شود!
هنوز عاشق نشده ام❌...!
هنوز فاصله دارم تا #مرد_میدان_عشق شدن!
⚜برای همین است که معنی نگاه هایت را #نمیفهمم...گم شده ام... چون تورا گم کرده ام..
باید فکری به حال این دلـ❤️ کرد که فقط #مدعای عشق است!
♨️وگرنه این دل کجا و...
رسیدن به #قافله_عشق کجا ؟!😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#حجــابــ🌸🍃
🌾مگر این #چادری عهد قجر عشوه هم می فهمد⁉️
💢نیشخندی زد😏 و گفت:
🔸مگر این معشوقه❣ #دلبری می داند
🔸مگر این چادری عهد قجر #عشوه هم
میفهمد؟
🔹راز #صیدپسران می داند؟
🔹با دو جمله بتواند بکند مست دلی؟
🔹 #بانگاهی همه فرهاد کند؛ همه مجنون
بشوند⁉️
💢تو بگو
🔸اصلا نازی به #صدایش باشد؟
🔸جلوه ی تن، رخ زیبا و #ادا ملتفت است؟
🔸هیچ از #لذت خندیدن و مستی داند❓
🔸تاب گیسو بلد است؟
💢من همه ش زیر لبم خندیدم☺️
🔹او چه داند که زن و #گوهرهستی چه بود ؟
🔹با همه سادگی و حجب و حیایت میروی
✘نه نگاهت به کسی
✘نه زنی چشمک
✘و نه خنده ی #بی_جا
✘نه سخن
✘نه صدایت نازک
💢هر فرشته به تو مبهوت شود😍
هر ملک گرد تو می چرخد😇 و
بالهایش #تورا، خوش آمد گوید
💢 #ماه_بانـــو...
🔸ای به قربان #حیایت خانوم
🔸مرد اگر #مرد بود
🔸لذت او عفت توست
🔸چلچراغ نفسش #چادر توست.
❣ای به قربان #حجابت_بانو...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔷مقید بود هر روز #زیارت_عاشورا بخواند،حتی در جبهه هم....! اگر کاری فوری برایش پیش می آمد هم حتما #س
⇜ #سادگی و خاکی بودنت
⇜بی ریا بودنت💓
⇜خودمانی بودنت☺️
⇜داش #مشتی بودنت
⇜بزرگ بودنت
⇜کوچک انگاشتن #نفس_ات
#ابراهیم_جان
این روزها خیلی خیلی کم داریم #تورا😔
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
خدایا....❤️
هیچ نسبتی با #شـهــدا ندارم...
اما دلم به دلـشانـ💞 بند است
#خون سرخشـان بد جوری پاگیرم کرده...
میدانم لایق شهادت نیستم😔
💥اما #آرزویش را داشـتن که عیب نیست.
فریاد مـــــیزنم #تورا
در لابلای نوشته هایم📝
شاید انعکاسـش جواب #تو باشد
اما میدانم پاســـــخم #میدهی👌
وقتی #شرمنده تر از همیشه بگویم😞
#شهدا_شرمنده_ام😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بــابـــا
⇜حالا که رفته ای👤
★ #شب_بیداری هایم زیاد شده😔
💔شبـ بیداری هایی از بارانـ🌧 تر
★شبـ بیداری هایِ #بُغضهایِ😭
💔سنگین و گلوگیر
★واشک هایی که #تورا فریاد میزنند
⇜حالا که رفـتهای
#هرشب آسمانم بی تو💕
بارانیست😭
فرزند
#شهید_امید_اکبری🌷
#شهید_حادثه_تروریستی_زاهدان
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢در 20 سالگی جذب #سپاه شد. دورههای #تکاوری را پشت سر گذاشته بود✅ محل خدمت #حسین بعد از گذراندن دوره
#دلنوشته💌
📝شده غوغا غوغا
همه در رنج💔 و گریزان
ز همه #خاطره ها
📝بغض در حنجرهها
خاطراتت شدهاند
آلبومِ📖 یک عمر #رفاقت
ای #دوست، تو مرا میبینی
و منم خسته از این فاصله ها💕
📝بس کن این #دوری را
به #تو سوگند دگر نا ندارد دل من💗
#من تو را ول کردم یا تو مرا؟
اصلا انگار منی نیست دگر😔
شهره شهر شدم بس که #تورا خواستم از مردم شهر
📝ولی آه که مردم
همه با خنده به من مینگرند
خسته شدم😓
بس کن این #فاصله را
📝حسین_زارع
#شهید_حسین_ولایتی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
صحبت روی #تورا هردم شنیدن تابکی؟
دردلم نقش جمال تو♥️کشیدن تابکی؟
ای #چراغ_زندگی روشن نما قلب مرا
بی تو💕در تاریکی دنیا نشستن #تابکی
تو #کریمی و منم یک طایر بی آشیان
روی بام این وآن دائم پریدن🕊تابکی؟
راویان گویندروی گونِهات خالی بود😔
یک نظر خال سیاهت را #ندیدن تابکی؟
#اَللّهُـمَّ_عَجـِّل_لِوَلیِّکَ_الفَـرَج🌸🍃
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
#صبحی دیگر رسید
و من در انتظار تو چشـ👁ـم میگشایم
و دلمـ♥️ لبریز است از
دیدن خورشید #جانم
تا جان ببخشد😍 و ذوب کند یخهای کسالت و اندوه را
تو با #چشمانت زندگی و شادی را برایم به ارمغان می اوری، ساده می ایی
و پر شکوه✨ و چه میدانی از #غوغا و بلوایی که بپا میکنی دردرونم💖
چشمانم سخت #تورا میجویند👀
↵ای جاری زلال
↵ای تابیده بر دلت مهر💖
من باز هم از دستانت شکوفه🌸 مهربانی میچینم #امروز
#شهید_عباس_دانشگر
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🦋و هربار که
#صبح جدیدی آغاز میشود
دل من برای #تو
بیشتر از قبل به تپش💗 می افتد
🦋هر روز #صبح
دل من♥️ بند توست
🦋و هر روز صبـ☀️ـح
یک نفر👤 میان این شلوغی ها
میان این کوچه های سکوت کرده
میان این #عشق های خاموش
دلش عجیب #تورا در سر می پروراند
#شهید_علی_خلیلی
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بــابـــا
⇜حالا که رفته ای👤
★ #شب_بیداری هایم زیاد شده😔
💔شبـ بیداری هایی از بارانـ🌧 تر
★شبـ بیداری هایِ #بُغضهایِ😭
💔سنگین و گلوگیر
★واشک هایی که #تورا فریاد میزنند
⇜حالا که رفـتهای
#هرشب آسمانم بی تو💕
بارانیست😭
فرزند
#شهید_امید_اکبری🌷
#شهید_حادثه_تروریستی_زاهدان
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شهیــــدانه....🌷
♦️روبروي عکست ايستاده ام👤
و به نگاهت خیره مانده ام...
♦️تو هم #چشمهايت مدتهاست به من خيره شده و من مثل كودكي "لجباز" به هر سو ميدوم تا به خيال خودم ديگر تحت تعقيب چشمهايت👀 نباشم...
♦️گم ميشوم ميان دلبستگي هاي💝 روزانه ام و با چشمهايي اشك الود، دوباره به التماس يك نگاه ديگر😭 بر ميگردم #سمت_تو...
♦️دوباره #نگاهت را به زندگي ام گره ميزني، راه روشن✨ ميكني برايم.
و من دوباره #لجبازي هاي كودكانه ام را از سر ميگيرم و غفلت زده😞 خودم را به جاده خاكي ميزنم.
♦️حس يك كور #محروم از روشنايي رهايم نميكند
نمي بينم تورا؛ و اين درد💔 دارد
اين طور نمي شودهنوز #عاشق نشده ام
هنوز فاصله دارم تا مرد ميدان عشق♥️ شدن...
♦️براي همين است كه معني نگاه هايت را نميفهممـ🗯 گم شده ام چون #تورا گم كرده ام. بايد فكري به حال اين دل کرد كه فقط #مدعاي عشق است
وگرنه اين دل كجا و
رسيدن به #قافله_عشق كجا⁉️
♦️شرط عشق #جنون است
ما که ماندیم مجنون نبودیم ...😔😭
#شهدا_گاهی_نگاهی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
#تو در میان جمعی و من در تفکرم
کاندر کجا بر آیم و پیدا کنم تــ♥️ـورا
هر #صبح_جمعه
"ندبه کنان" در دعای صبح
از کردگار خویش تمنا کنم🙏 تورا
#یاابن_الحسن
اگر چه نهانی ز چشم من😔
در عالم خیــ💭ـال هویدا کنم #تورا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸بار اول که پاییز ۹۴🍂 رفته بود #سوریه. یک روز در ميون به ما زنگ میزد و همیشه می گفت: اینجا جاش خوبه👌
🎀دنيا فهميده بابای من #مردترين بوده و هست! این سالها، در ميان تمام نبودن ها، بيش از هرپدری كنارمي💞 #بابا
🎀كودکم.. دلم كوچك است بابا، اما #تورا دارم كه بزرگي و مـ♥️ــرد
🎀حالا جاي همه ي پدراني كه #دخترانشان وفرزندانشان را به خدا مي سپارند تا خوشبخت باشند🌸 و عاقبت بخير، من تو را ، به #خدا مي سپارم تا لبخند شادي و عشق💖 را به نام تو بر لب تمام كودكان جهان تكثير كنم!
#دوستت_دارم_بابا اندازه ی تمام خوبی های دنیا
#روزت_مبارک_بهترین_بابای_دنیا
#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
#تو در میان جمعی و من در تفکرم
کاندر کجا بر آیم و پیدا کنم تــ♥️ـورا
هر #صبح_جمعه
"ندبه کنان" در دعای صبح
از کردگار خویش تمنا کنم🙏 تورا
#یاابن_الحسن
اگر چه نهانی ز چشم من😔
در عالم خیــ💭ـال هویدا کنم #تورا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
4⃣7⃣#قسمت_هفتادو_چهارم
💢تو کجا بودى بابا وقتى از #زخمهاى غل و زنجیر سجاد #خون مى چکید؟تو کجا بودى بابا وقتى ما همه #تورا صدا مى زدیم ؟جان من فداى تو باد بابا که #مظلومترین باباى عالمى!بابا! من این را #مى_فهمم که... تو #فقط باباى من نیسى، باباى همه جهانى.پدر همه عالمى ، امام دنیا و آخرتى ، نوه پیامبرى ، فرزند على و فاطمه اى ، پدر سجادى و پدر امامان بعد از خودى ، تو برادر زینى!من اینها را مى فهمم... و مى فهمم که تو #باباى_همه کودکان #جهانى و مى فهمم که همه دنیا به تو نیازمند است. اما الان من بیش از همه به تو محتاجم و بیشتر از همه ، فرزند توام ،
🖤دختر توام ، دردانه توام.هیچ کس به اندازه #من غربت و یتیمى و نیاز به دستهاى تو را احساس نمى کند.
همه ممکن است... بدون تو هم زندگى کنند... ولى من بدون تو مى میرم. من از همه عالم به تو محتاجترم . بى آب هم اگر بتوانم زندگى کنم ، بى تو نمى توانم.... تو نفس منى بابا! تو روح و جان منى.بى روح ، بى نفس ، بى جان ، چه کسى تا به حال زنده مانده است ؟!بابا! بیا و مرا ببر.زینب ! زینب ! زینب!اینجاهمان جایى است که تو به #اضطرار و #استیصال مى رسى....
💢اینجا همان جایى است که تو زانو مى زنى و مرگت را آرزو مى کنى...
تویى که در مقابل یزید و ابن زیاد،آنچنان #استوار ایستادى... که پشت نخوتشان را به خاك مالیدى ، اکنون ،... اینجا و در مقابل این #کودك سه ساله احساس عجز مى کنى.... چه کسى مى گوید که این رقیه بچه است ؟ فهم همه #بزرگان را با خود حمل مى کند.چه کسى مى گوید که این دختر، سه ساله است ؟ #عاطفه همه زنان عالم را دل مى پرورد!
🖤چه کسى مى گوید که این رقیه ، کودك است ؟ زانوان بزرگترین #عارفان جهان را با ادراك خود مى لرزاند.نگاه کن ! اگر که #ساکت شده است ،
لبهایش را بر لبهاى پدر گذاشته است و چهار ستون بدنش مى لرزد.اگر صدایش شنیده نمى شود، تنها، گوش شنواى پدر را شایسته شنیدن ، یافته است.نگاه کن زینب ! #آرام_گرفت ! انگار رقیه آرام گرفت.دلت #ناگهان فرو مى ریزد...
و #صداى_حسین_درگوش_جانت مى پیچد... که رقیه را صدا مى زند و مى گوید:
💢_✨بیا! بیا دخترم ! که سخت چشم انتظار تو بودم.شنیدن همین #ندا، #عروج_روح_رقیه را براى تو محرز مى کند.... نیازى نیست که خودت را به روى رقیه بیندازى ، او را درآغوش بگیرى ،
بدن سردش را لمس کنى و چشمهاى باز مانده و بى رمقش را ببینى.... درد و داغ رقیه تمام شد... و با سکوت او انگار خرابه آرامش گرفت.اما اکنون ناگهان #صیحه توست که سینه آسمان را مى شکافد.... انگار مصیبت تو #تازه آغاز شده است.
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
8⃣7⃣#قسمت_هفتادو_هشت_(اخر)
💢اکنون #تورا به جا نمى آورند....
باور نمى کنند که تو همان #زینبى باشى که چند ماه پیش، از مدینه رفته اى....
باور نمى کنند که درد و داغ و مصیبت ، در عرض #چندماه... بتواند همه موهاى زنى را یک دست سپید کند،.. بتواند چشمها را اینچنین به گودىبنشاند،...
بتواند رنگ صورت را برگرداند... و بتواند کسى را اینچنین ضعیف و زرد و نزار گرداند....
🖤تازه آنها #چگونه مى توانند بفهمند که هر مو چگونه سپید گشته است...
و هر چروك با کدام داغ ، بر صورت نقش بسته است.#امام در میان ازدحام مردم ،... از خیمه بیرون مى آید،.. بر روى بلندى اى مى رود. و درحالى که با دستمالى، مدام اشکهایش را مى سترد،...
براى مردم #خطبه مى خواند،...
خطبه اى که در اوج حمد و سپاس و رضایت و اقتدار،... آنچنان ابعاد فاجعه را براى مردم مى شکافد که ضجه ها و ناله هایشان ، بیابان را پر مى کند:
💢همینقدر بدانید مردم که پیغمبر به جاى اینکه سفارش ما را کرد، اگر توصیه کرده بود که با ما #بجنگند، بدتراز آنچه که کردند #درتوانشان نبود.مردم ، کاروان را بر سر دست و چشم خویش به سوى مدینه پیش مى برند.... وقتى چشم تو به #دروازه_مدینه مى افتد، زیر لب با مدینه سخن مى گویى و به پهناى صورت ، اشک مى ریزى:✨مدینۀ جدنا لا تقبلینا خرجنا/فبا الحسرات و الاحزان جئنا خرجنا منک بالاهلین جمعا/رجعنا لا رجال و لا بنینا
🖤«ما را به خود راه مده اى مدینه جد ما که با کوله بارى از حزن و حسرت آمده ایم.... همه با هم بودیم وقتى که از پیش تو مى رفتیم اما اکنون بى مرد و فرزند، بازگشته ایم.» به حرم پیامبر که مى رسى ،... داخل نمى شوى ، دو دست بر چهارچوبه در مى گذارى و فریاد مى زنى :_✨یا جداه ! من خبر شهادت برادرم حسین را برایت آورده ام.
و همچون آفتابى که در آسمان عاشورا درخشید.
💢و در کوفه و شام 🌙به شفق نشست ، در مغرب قبر پیامبر، غروب مى کنى... افتان و خیزان به سمت قبر پیامبر مى دوى ،... خودت را روى قبر مى اندازى و درد دلت را با پیامبر، آغاز مى کنى . شایدبه اندازه همه آنچه که در طول این سفر گریسته اى ، پیش پیامبر، گریه مى کنى... و همه مصائب و حوادث را موبه مو برایش نقل مى کنى.. و به یادش مى آورى #آن_خواب را که او براى تو تعبیر کرد... انگار که تو هنوز همان کودکى که در آغوش پیامبر نشسته اى و او اشکهاى تو را با لبهایش مى سترد و خواب تو را تعبیر مى کند:
🖤_✨آن درخت کهنسال، #جد توست عزیز دلم که به زودى تندباد اجل او را از پاى در مى آورد و تو ریسمان عاطفه ات را به شاخسار درخت #مادرت فاطمه مى بندى و پس از مادر، دل به #پدر، آن شاخه دیگر خوش مى کنى و پس از پدر، دل به #دوبرادر مى سپارى که آن دو نیز در پى هم، ترك این جهان مى گویند و تو را با #یک_دنیامصیبت_وغربت ، تنها مى گذارند.- #تعبیرشد خواب کودکى هاى من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها مانده ام...
✨🌹پايان🌹✨
✨🌱تقديم به #خاك پای پيامبر كربلا، حضرت زينب سلام الله عليها🌱✨
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
#تو در میان جمعی و من در تفکرم
کاندر کجا بر آیم و پیدا کنم تــ♥️ـورا
هر #صبح_جمعه
"ندبه کنان" در دعای صبح
از کردگار خویش تمنا کنم🙏 تورا
#یاابن_الحسن
اگر چه نهانی ز چشم من😔
در عالم خیــ💭ـال هویدا کنم #تورا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌼تودرمیانجمعی👥ومندرتفکرم
🍃کاندرکجا برآیم وپیداکنم #تورا
🌼هر #صبحجمعه
ندبه کنان در دعای صبح
🍃از کردگار خویش تمنا کنم تورا
🌼 #یاابنالحسن
اگر چه نهانی ز چشم من
🍃درعالم خیال هویدا کنم تورا♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh