eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهید بالازاده نوجوان، جنگجوی خردسال #کربلای ایران بود🌷 . که با بسیاری از پیشروان انقلاب، همچون #اما
8⃣5⃣6⃣ 🌷 🔰 خم شده صورت خیس از اشک شهید بالازاده را بوسیده و می‌فرمایند: «ما را دعا کن, پسرم را هم فراموش نکن❌, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» و... 🔰 به اردبیل بازگشت، ⚡️اما برخلاف دیروز که از اردبیل به تهران رفته بود، دل‌گرفته💔 و غم‌زده نبود🚫؛ از خوشحالی در پوست نمی‌گنجید، دلش برای اینکه زودتر برسد، پر می کشید, شهید بالازاده با نشان دادن ، وارد شد. 🔰کمتر از سه روز بعد، فرمانده اردبیل، شهید بالازاده را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد, می‌توانست باز هم را سر بدواند ولی مطمئن بود که می‌رود و این بار از خود امام خمینی (ره)حکم می‌آورد📃, گفت اسمش را نوشتند 📝و مرحمت بالا‌زاده رفت درلیست لشکر 31 عاشورا. 🔰یک بچه روستایی که فارسی هم درست نمی‌توانست صحبت کند، دستش به کجا می‌رسید⁉️ مجبور بود بی‌خیال شود اما فقط بعد مرحمت با دستوری از بالا برگشته و با این مجوز وارد تیپ عاشورا شد و در عملیات های بسیار کرد. 🔰شهید بالازاده حدود در جبهه‌های جنگ حق علیه باطل با دشمن جنگید💥 و خیلی کم به خانه🏡 و نزد خانواده اش می‌آمد و هر وقت هم که چند روزی به مرخصی می‌آمد، در و منابر و مجالس، روز و شب به تبلیغ و داوطلب بسیجی برای اعزام به جبهه می‌پرداخت. 🔰وی حتی راضی نبود که پدر و مادرش متوجه و آثار زخم های دشمن بر بدن نحیف و ظریفش شوند شبها🌙 در کنار پدر و مادر با می‌خوابید، تا مبادا پدر و مادرش متوجه ناراحتی‌ها و آثار مجروحیت او شوند⭕️. 🔰شجاعت 💪و درایت را با هم داشت و همه در که این همه در یک نوجوان 13 ساله چگونه جمع شده است؛ بر و بچه های تیپ عاشورا چهره و جدی شهید بالازاده را از یاد نمی برند بیشتر اوقات کنار شهید «مهدی باکری🌷» دیده می شد. 🔰سرانجام مرحمت بالازاده روز21 اسفند 1363 در جزیره مجنون در ، با فاصله بسیار کمی از شهادت🌷 مرادش یعنی ، بال در بال ملائک گشود🕊 و میهمان سفره (ع) شد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
★من زبان را نمیدانم به من رمز شهادت🌷 را بگو ★بگو آخر، چگونه پر زدن🕊 آموختی چگونه همچو پروانه به گرد شمع سوختی ★چگونه آتش🔥 را در حفظ کردی؟ نگفتند دیوانه ای⁉️ ★بگو با من چگونه میتوان در آتش عشـ♥️ـق کرد؟ ★چگونه می توان ترک این دنیـ🌍ـای فانی کرد؟ ★تو از جنس ما بودی و با ما از درد مردم ستم دیده درد💔 داشتی درد عشق، درد تا کجا می شود از عشق تو گفت؟ ★ آغازگر سرنوشتت بود چه زیبا با نامت تداعی شد چه زیبا عشق و خون❣ و خاک قاطی شد 🌷 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢آمدند تا از مرزهای و دفاع کنند ✅ من در این منطقه ، مردمی را دیدم که عمر خود را در همین منطقه گذرانده بودند - برادران و خواهران عرب - و با شجاعت، با و خود به اسلام و ایران عزیز، آنچنان ایستادگی‌ای کردند که همه‌ ی محاسبات بعثی و پشتیبانان خارجىِ او، غلط از آب درآمد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💔اشک های سوزناک #شهید_مجید_قربانخانی🌷 کنار ضریح #حضرت_زینب (سلام الله علیه) #وفات_حضرت_زینب🖤 🌹🍃
من زبان چشمهایت👀 را نمیدانم به من را بگو بگو، آخر چگونه پر زدن🕊 آموختی چگونه همچو پروانه به گرد سوختی چگونه آتش🔥 را در دستانت حفظ کردی؟ نگفتند ای؟؟ بگو با من، چگونه میتوان در آتش عشق کرد؟؟ چگونه می توان بی بال ترک این دنیایـ🌍 فانی کرد تو از جنس ما بودی و با ما فرق داشتی از درد مردم💔 ستم دیده درد داشتی درد عشق، درد متعالی تا کجا می شود از گفت چه زیبا عشق و خون❣وخاک قاطی شد 🍂🍃🍂🍃🍂 در یا وارد نشو🚷 یا رفتن باش ... این جاده دوربرگـــــردان🔄 نخواهــ❌ـد داشت ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍃🌸🍃🌸 💠شهید مظلوم....، شرمنده ڪه یا قاتل نبودی ،ڪه برایت هشتگ ترند ڪنند و تقاضای ڪنند 🌀علی بیرامی، عصر روز حین خدمت برای امنیت ڪشور در مرزهای غربی به دست گروه‌های به شهادت رسید.... علی جان ، آسوده زیرا در این سرزمین مردمانش برای قاتلین ترند میڪنند . 💠برای یڪ پیرمرد هشتاد ساله ڪه به مرگ طبیعی از رفته غمگین میشوند و نوحه سر میدهند . اینجا ڪسی نیست ڪه رشادت و شما باشد . 🌀ننگ بر جامعه زده امروز ما ،ڪه سلبریتی هایش فقط دلواپس مادران هستند، ....،💔 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
★من زبان را نمیدانم به من رمز شهادت🌷 را بگو ★بگو آخر، چگونه پر زدن🕊 آموختی چگونه همچو پروانه به گرد شمع سوختی ★چگونه آتش🔥 را در حفظ کردی؟ نگفتند دیوانه ای⁉️ ★بگو با من چگونه میتوان در آتش عشـ♥️ـق کرد؟ ★چگونه می توان ترک این دنیـ🌍ـای فانی کرد؟ ★تو از جنس ما بودی و با ما از درد مردم ستم دیده درد💔 داشتی درد عشق، درد تا کجا می شود از عشق تو گفت؟ ★ آغازگر سرنوشتت بود چه زیبا با نامت تداعی شد چه زیبا عشق و خون❣ و خاک قاطی شد 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
★من زبان را نمیدانم به من رمز شهادت🌷 را بگو ★بگو آخر، چگونه پر زدن🕊 آموختی چگونه همچو پروانه به گرد شمع سوختی ★چگونه آتش🔥 را در حفظ کردی؟ نگفتند دیوانه ای⁉️ ★بگو با من چگونه میتوان در آتش عشـ♥️ـق کرد؟ ★چگونه می توان ترک این دنیـ🌍ـای فانی کرد؟ ★تو از جنس ما بودی و با ما از درد مردم ستم دیده درد💔 داشتی درد عشق، درد تا کجا می شود از عشق تو گفت؟ ★ آغازگر سرنوشتت بود چه زیبا جهاد با نامت تداعی شد چه زیبا عشق و خون❣و خاک قاطی شد 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh