eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
0⃣6⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷 👈 #شهیدی که زندیگیش با #امام_رضا(ع) پیوند داشت/ #خوابی که بعد از نوزده سال تعب
0⃣6⃣2⃣ 🌷 👈 که زندیگیش با (ع) پیوند داشت/ که بعد از نوزده سال تعبیر شد 🕊❤️ (2/2) 🌷او در یکی از عملیات ها که می شود برای درمان به مقدس منتقل و بعد از سه روز به بر می گردد. شاید این آخرین باری بود که به آقا می رفت. ♨️ اما نه! او یک بار دیگر نیز به می رود☺️ آن هم از شهادتش🌷! شهادتی که در تاریخ 23/12/1363 قسمت اش می شود و روح عرشی و ملکوتی اش در آسمان ها به 🕊 در می آید. 🌷پیکر پاک محمد را⚰ که با شهدای لشکر 5نصر به مشهد می برند. آری! قسمت محمد بود که برای آخرین بار با مشهد دور حرم آقا داده شود😍 و این گونه به «آخرین زیارت » مشرف می شود👌 و بعد از سه هفته به برمی گردد تا  روی دست های مردم انقلابی و مؤمن آمل و در جوار امام زاده ابراهیم (ع) این شهر آرام بگیرد. 🌷نحوه ی سردار شهید محمد تیموریان آن چنان بود که خود گفته بود و حتی در نوشته هایش📝 نیز آمده است که:  «صدام لعنتی هنوز تیر و ترکشی نساخته که با آن مرا بکشد...»✊ 🌷با کمی دقت در نحوه ی شهادتش می بینم شهید سالم به خانواه اش می رسد. شهید تیموریان در در هور الهویزه در حالی که شهدا و مجروحان عملیات را از آب بیرون می آورد بر اثر انفجار💥 یک گلوله در داخل آب به 🕊 رسید و این چنین بود که بعد از 19 سال تعبیر می شود.🙂 ✍ تهیه و تنظیم: خبرگزاری دفاع مقدس 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷سیزده سالش بود که رفت جبهه توی #عملیات_بدر از ناحیه گردن قطع نخاع شد هفده سال روی تخت، ولی همواره #خندان بود بالای سرش این بیت شعر چشم نوازی می کرد: " چرا پای کوبم، چرا دست بازم مرا خواجه بی دست و پا می پسندد " همسرش میگه: " #نیم_ساعت قبل از شهادتش بهم گفت : " نگران نباش، جای منو توی #بهشت بهم نشون دادند" #شهید_حاج_حسین_دخانچی 🌷شهدا را یاد نماییم با نثار صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهید بالازاده نوجوان، جنگجوی خردسال #کربلای ایران بود🌷 . که با بسیاری از پیشروان انقلاب، همچون #اما
8⃣5⃣6⃣ 🌷 🔰 خم شده صورت خیس از اشک شهید بالازاده را بوسیده و می‌فرمایند: «ما را دعا کن, پسرم را هم فراموش نکن❌, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان» و... 🔰 به اردبیل بازگشت، ⚡️اما برخلاف دیروز که از اردبیل به تهران رفته بود، دل‌گرفته💔 و غم‌زده نبود🚫؛ از خوشحالی در پوست نمی‌گنجید، دلش برای اینکه زودتر برسد، پر می کشید, شهید بالازاده با نشان دادن ، وارد شد. 🔰کمتر از سه روز بعد، فرمانده اردبیل، شهید بالازاده را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد, می‌توانست باز هم را سر بدواند ولی مطمئن بود که می‌رود و این بار از خود امام خمینی (ره)حکم می‌آورد📃, گفت اسمش را نوشتند 📝و مرحمت بالا‌زاده رفت درلیست لشکر 31 عاشورا. 🔰یک بچه روستایی که فارسی هم درست نمی‌توانست صحبت کند، دستش به کجا می‌رسید⁉️ مجبور بود بی‌خیال شود اما فقط بعد مرحمت با دستوری از بالا برگشته و با این مجوز وارد تیپ عاشورا شد و در عملیات های بسیار کرد. 🔰شهید بالازاده حدود در جبهه‌های جنگ حق علیه باطل با دشمن جنگید💥 و خیلی کم به خانه🏡 و نزد خانواده اش می‌آمد و هر وقت هم که چند روزی به مرخصی می‌آمد، در و منابر و مجالس، روز و شب به تبلیغ و داوطلب بسیجی برای اعزام به جبهه می‌پرداخت. 🔰وی حتی راضی نبود که پدر و مادرش متوجه و آثار زخم های دشمن بر بدن نحیف و ظریفش شوند شبها🌙 در کنار پدر و مادر با می‌خوابید، تا مبادا پدر و مادرش متوجه ناراحتی‌ها و آثار مجروحیت او شوند⭕️. 🔰شجاعت 💪و درایت را با هم داشت و همه در که این همه در یک نوجوان 13 ساله چگونه جمع شده است؛ بر و بچه های تیپ عاشورا چهره و جدی شهید بالازاده را از یاد نمی برند بیشتر اوقات کنار شهید «مهدی باکری🌷» دیده می شد. 🔰سرانجام مرحمت بالازاده روز21 اسفند 1363 در جزیره مجنون در ، با فاصله بسیار کمی از شهادت🌷 مرادش یعنی ، بال در بال ملائک گشود🕊 و میهمان سفره (ع) شد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺🍂🌸🍃🌷🍃🌸🍂🌺 #کلام_شهید 🌾دشمن باید بداند و این #تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه #انق
2⃣5⃣8⃣ 🌷 🔸روزهای قبل از تازه از مهاباد به اهواز رفته بودیم🚌،و در پنج طبقه های اهواز مستقر بودیم،یک گردان از تیپ کماندویی نوهد ارتش به مامور شده بود و یک گردان از ویژه شهدا به نوهد. 🔹در صف غذا🍲 بودیم،یکی از ارتشی ها هی نق میزد😒 که سپاه جای گرم و نرم دارند و براشون شیشلیک و کباب🍢 میبرند و انوقت ما برای ذره ایی غذا باید اینهمه تو صف بایستیم👥👥 🔸همینطور بد و بیراه میگفت، و من تحمل میکردم🙄.عاقبت زدم روی شونه اون برادر ارتشی و گفتم، اون اقا که چند نفر عقب تر از ما تو صف وایساده👤 و دستش هست رو میبینی⁉️ 🔹گفت:اره، می بینم خب که چی❓ گفتم اون فرمانده تیپ هست، بغض گلویش را گرفت😢،هق هق امانش نداد،و این اقا محمود کاوه بود که دست بر سر ورویش میکشید وصورتش را .و حلالیت خواهی اون برادر ارتشی... راوی: اقای هادی جهان زاده. از نیروهای لشگر ویژه شهدا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰باور کنیم شهدا زنده‌اند 🔸بعد از #شهادت عبدالحسین، دخترمان زینب زیاد مریض می‌شد. یک بار #بدجوری سرم
#سیره_شهید 💠اگرمن در این عملیات #شهیدنشدم❌ به مسلمونی من شک کنید 🔸شاید جزو معدود افرادی بودیم که تا آخرین دقایق #شهادت شهید برونسی🌷 در کنار ایشون بوديم. خب ایشون آدمی نبود که، #فلسفه خونده باشه، عرفان خونده باشه، #فقه وتفسیرو اصول..اینا باشه نبود❌ 🔹یه آدم عالیه #خاکی. بنا، #کارگر یک مقدار طلبگی خونده بود👌 حکمت بود در #برونسی، معرّف بود ولو تحصیلات و مدرک نبود. ولی #حکمت داشت 🔸قرآن📖 که میخوند #حقیقتا میخوند ایمان داشت و #مکاشفاتی داشت که سه چهار نمومنش رو همون زمان جنگ شنیدم که قبل از #عملیات_بدر ایشون گفت: اونجا که #حضرت_زهرا(س) به من قول داده که من شهید می شم🌷 🔹و تو بچه های دیگه مشهور بود که حاجی برونسی گفته: اگه من تو این #عملیات شهید نشم، تو #مسلمونی خودم شک می کنم. راوی: رحيم پور ازغدی #شهید_عبدالحسین_برونسی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
روایت #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی از #شهید_مهدی_باکری 💢فرماندهی در جنگ ما #امامت بود نه هدایت.... #آق
(عج) 🔸شهید مهدی باکری در مرحله مقدمات ، رزمندگان را برای نبردی مردانه👌 و عارفانه دعوت کرد. این شهید در شب عملیات گرفت و همه گردان‌ها را یک یک از زیر قرآن📖 عبور داده و توصیه فرمود: 🔹«برادران! خدا را از یاد نبرید نام (عج) را زمزمه کنید. دعا کنید که کار ما برای خدا♥️ باشد. از پشت بی‌سیم📞 نیز همه را به ذکر «لاحول و لاقوه الا بالله» تشویق نمود». 🔸در اولین عملیات بدر موفق به شکستن خط دشمن شد، در مرحله دوم عملیات هم خسارات و شکست⚡️ سنگینی به دشمن وارد کردند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بیانات ساعاتی قبل از : "هر گاه مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر👤 بماند باید همان یک نفر کند و اگر فرمانده شما شد🌷 نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان👹 است فرمانده اصلی ما، و امام زمان(عج)❣ است اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما هستیم برای بردن شما به میدان جنگ وظیفه ما مقاومت✊ تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است." 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
به یاد پهلوان سعید که در سن ۷سالگی بازوبند پهلوانی کشور را از آن خود کرد! و در سن ۱۵ سالگی مدال پرافتخار شهادت را ... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نوحه خوانی حاج صادق آهنگران در زیر بمباران هوایی در منطقه عملیاتی بدر اسفند ماه ۱۳۶۳ 🔹 رزمنده های بی باک و نترس، بدون توجه به بمباران ها و شلیک توپ های دشمن، جمع شده و با حاج صادق به سینه زنی می کنند... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
🌷بیانات ساعاتی قبل از : "هر گاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند و اگر فرمانده شما شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان است فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان(عج) است اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است." ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹رفقای واقعی آنان هستند که آرزوی خوشبختی رفیقشان را دارند و این آرزو در کربلایِ ایران با به شهادت رسیدن معنا می‌گرفت! و رفقا اینطور برای یکدیگر آرزوی خوشبختی می‌کردند..! ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ ، جزیره مجنون "شهید کمال قشمی" بر بالین "شهید یدالله علیمردانی" 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh