🌷شهید نظرزاده 🌷
📜 #فرازی ازوصیت_نامه شهیدمدافع_حرم #جوادمحمدی 🌷بنده از اون شهدایی هستم که اون دنیاحتما یقه ی #بی_حج
3⃣8⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔸اهمیت بسیاری به #حجاب می داد و حتی در فیلمی که بعد از شهادتشـ🕊 منتشر شد گفته بود « اگر خدا لطف کرد و #شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتما یقه بی حجابی ها و آنها که ترویج بی حجابی می کنند را در آن دنیا #خواهم گرفت»📣
🔹حتی نحوه تزئین ماشین عروسی مان 🚗به گونه ای بود که قسمت شیشه جلو سمت عروس را دسته گل🌸 چسبانده بود و به این شکل گل ها مانع دیده شدن من در ماشین بودند.
🔸برای #آقا_جواد مهم بود که به مجالس شادی #حلال برود و مراسم عروسی خودمان با مولودی خوانی🔊 طی شد و خاطرم است که برخی میگفتند، عروسی جواد به مجلس ختم #صلوات شبیه است ولی برای جواد مهم کاری بود که برای خداپسند باشد👌 و برایش صحبت های مردم اهمیت نداشت🚫.
🔹 #تربیت_فاطمه را به من سپرده بود و می گفت از تربیت دخترمان شانه خالی نمی کنم ولی #مادر بهتر می تواند دختر را تربیت کند و از همان دو سالگی به #فاطمه یاد داده بود که با روسری و چادر بیرون برود✅.
#مدافع_حرم_شهید_جواد_محمدی
راوی_همسر_شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣5⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷 🌸 #نحوه_اسارت #شهید_محسن_حججی 🔰داعش جلو و جلو تر آمد. #بالاخره #پایگاه را گ
#خاطرات_شهدا 🌷
♨️زغال ها #گل🌸 انداختہ بود ؛
جوجہ 🐥ها توی آبلیمو🍋 و پیاز و زعفران حسابی قوام گرفتہ بود .
تا آمدم #سیخ ها را بگذارم روی منقل ، سروڪله اش پیدا شد ؛من زودتر نماز خوانده بودم ڪه #نهار رو روبہ راه ڪنم .
♨️ پرسید : داری #چیڪار میڪنی ⁉️
گفتم : میبینی ڪه می #خواهم برای نهار جوجہ بزنیم ! گفت : با این دود و دمی ڪه راه می اندازی اگہ یہ #بچہ دلش 💗خواست چی ؟اگه یہ زن حاملہ هوس ڪرد چی ؟!😒
♨️مجبورمان ڪرد با #دل گرسنہ بند و بساط را جمع ڪنیم و برویم جای خلوط تر .یڪ #پارڪ جنگلی🌳 پیدا ڪردیم ، تڪ و توڪ گوشه ڪنار فرش انداختہ بودند برای #استراحت .
♨️ڪسب #تڪلیف ڪردیم ڪه (آقا محسن اینجا مورد #تأییده ؟)
با اجازه اش همان جا #تراق ڪردیم دور از چشم بقیہ .امیر حسین مهرابی ، دوستِ ...
#شهید_حرم_محسن_حججی 🌷
📗برشی از ڪتاب سربلند
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh