eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#پیشنهاد_مطالعه_کتاب👆 یادت باشد عبارت رمزی #علاقه شهید به همسرش... با خط به خط این خاطرات زندگی کرد
6⃣8⃣4⃣ 🌷 🌷 🎓کارشناسی ارشد نرم افزار 🌷بسیار با ایمان و همیشه بود و همواره به مسجد فاطمه زهرا در محله خودمان می رفت. هیچگاه ، دعای توسل و کمیلش ترک نشد. 🌷بسیار بود و چشمش حیا داشت. در هنگام مواجه با نامحرمان سرش پایین بود به گونه ای که یکی از اساتید دانشگاه از تعریف می کرد و می گفت هیچگاه مستقیم به خانم ها نگاه نمی کرد. 🌷اهل بود و از سر کار که می آمد برای استراحت بدون متکا دراز می کشید. خواندن کار همیشگی او بود، هرروز صبح پیش از رفتن به محل کار تلاوت می‌کرد و همیشه تا ساعتی پس از پایان ساعت کار، در محل کارش می‌ماند تا تمام حقوقی که دریافت می‌کند باشد.👌✔ 🌷وی در جعفر طیار در عملیات نصر 2 منطقه حلب ناحیه العیس سوریه، در تاریخ 5 آذر 1394 به فیض شهادت نائل آمد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے8⃣0⃣1⃣ #مردان_آخرالزمان در روایات برای مردانی که در آخر
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے9⃣0⃣1⃣ 📌٦٦ مورد در رابطه با الزمان از 🔅به نام خدا : 🌱1. مردان و زنان شبیه یکدیگر میشوند در و 🌱2. مردان و زنان لباس و میپوشند 🌱3. بین مردم عادی میشود 🌱4.شعار کهنه می شود 🌱5. به افراد . احترام می گذارند 🌱6. را و می کنند و می گویند به تو چه ربطی دارد 🌱7. در امور و از مال کم هم دریغ می کنند و خرج نمی کنند 🌱8. و عزیز می شوند 🌱9. آلات موسیقی در و روی می شود 🌱10. صف های نماز مردم نشانه می شود 🌱11. قرآن را می شمارند و نمی شناسند مگر با صدای آواز و غناك 🌱12. مردم از فرار میکنند 🌱13. مردم می شوند و از دنیا می روند 🌱14. افراد نادان را به دست می گیرند 🌱15 . از بین می رود و جایش را به می دهد 🌱16. افراد و زیاد میشوند 🌱17. بازارها به هم می شوند یعنی بازار تجارت و کسب می شوند 🌱18. تار و تنبور و نی را نیکو میشمارند و همه جا ظاهر می شوند 🌱19. فقرا خود را به می فروشند 🌱20. مردم برای شدن می زنند و دارند 🌱21. اطاعت بی چون و چرای از زیاد می شوند 🌱22.پدرو مادر را و می کنند 🌱23. در مال شرکاءفراوان و می شود (کلاهبرداری) 🌱24. پرده از زنان برداشته می شود 🌱25. سکته و مرگ زیاد می شود 🌱26. دین مردم و می شود و خدای مردم 🌱27. آشنایان در وقت همدیگر را نمیشناسند 🌱28. مردم غذاهای خوب می خورند و جامه های زیبا و فاخر می پوشند و با آن می فروشند 🌱29. مردان با حرام و حرام خود را زینت می کنند 🌱30. کودکان نسبت به بزرگترها و والدین و می شوند 🌱31. عالمان به حرفشان نمی کنند 🌱32. مساجدرا می کنند ظاهر مساجد ولی از نظر هدایت و ارشاد است 🌱33. عیب کالا را می کنند 🌱34. سوار شدن زنان بر روی (اعم از حیوان و غیر آن مثل ماشین . موتور و......) 🌱35. سبک شمردن و هر رابطه دختر و پسر و زن و مرد و نا محرم می شود 🌱36. اسلام میشود و از اسلام فقط باقی می ماند 🌱37. امر به معروف را می شمارند و همه در مساوی اند 🌱38. خرج کردن زیاد برای و دریغ از خرج کردن برای 🌱39. مومنین در این زمان و و می شوند 🌱40. نماز را شمرده و به نمی خوانند 🌱41. موذن برای گفتن می گیرند 🌱42. قرآن و می شود فقها و عالمان به قرآن اندک 🌱43. از مال و جان مردم گرفته می شوند (جوانمرگ می شوند) 🌱44. افراد مورد و کم می شوند 🌱45. مال حلال می شوند 🌱46. کم فروشی می شود 🌱47. ازدواج با و با صورت میگیرد و عادی می شود 🌱48. فساد می شود 🌱49. بیت المال وسیله می شود 🌱50. مسکرات و نوشیدنی های حرام می شوند 🌱51. مال ترک می شوند همانند آن 🌱52. صاحبان مال و ثروت بزرگ می شوند 🌱53. مردم قبور محل قرار می دهند 🌱54. هیچ چیز بهتر از در آن زمان نمی باشد 🌱55. زبان و کم است 🌱56. مردم شده و از اهل تقلید می کنند 🌱57. موسیقی مطرب رواج می یابد و معمول می شود وکسی آن را نمی کند 🌱58. شرب خمرو می خوارگی می کنند 🌱59. زنان فرزندان خود را و تربیت می کنند 🌱60. زیاد می شود 🌱61. صورت مردم اما دلهایشان است 🌱62. حرف حق را می کنند 🌱63. در ها هر کاری بخواهند می کنند از گناه . فساد . ساز. آواز و...... 🌱64. از مردم جدا شوی تو را می کنند 🌱65. بالا رفتن در آن زمان عادی می شود 🌱66. شنیدن آیات قرآن می شود التماس دعای فرج😍 🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #عاشقانه_شهدا ❤️ ⚜دوران #نامزدی باید برای حضور در یک دوره سه ماهه پزشک یاری به مشهد می رفت. ⚜فر
0⃣1⃣9⃣ 🌷 💠خصوصیات شهید 🔰نماز میخوند. تو اتاق آرام و تاریک🌚 نماز میخوند. های طولانی داشت دل از نماز نمیکند. ادبش عالی بود، هیچ وقت بلند نبود❌ بود. 🔰همه چیز رو برای میخواست ♨️جز خودمون، مثلا اگه مغازه نزدیک خونه🏡 بسته بود سعی میکرد خرید نکنه و صبر کنه تا مغازه چون میگفت: همسایه هست و داره گردنمون 🔰هیچ کس دست خالی از منزل ما نمیرفت🚫 اگه کسی تقاضای کمک میکرد 🌷 میرفت و حسابی با شهدا میکرد. هر کس بهش ظلم هم میکرد باز با اخلاق و احترام👌 باهاش برخورد میکرد. 🔰به مال اهمیت میداد. مراقب بود. مثلا از چراغ قرمز🚦 رد نمیشد تا ماشین🚗 ترمز کنه و باعث اصطحلاک ترمز بشه و بشه حق الناس. 🔰 خرید کردن از بازار رو دوست نداشتن دلیلش هم بخاطر وضع بعضی از خانمها بود. هر وقت مجبور بودیم برای خرید بریم بازار سعی میکرد سریع برگرده🚗 و عصبی میشد😣 🔰با اینکه بسیار پسند بود ولی نهایت تلاشش رو میکرد سریع تر برگرده چون شرایط خانم ها و رفتار اقایون😕 براش قابل تحمل نبود💔 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠پیامبر(ص): به شهید هفت امتیاز از طرف خداوند عطا می شود، اولین آنها #بخشیدن تمام گناهان اوست بواسط
5⃣6⃣9⃣ ✍به روایت مادر شهید 🔰از بچگی یک خصوصیت اخلاقی‌ای که داشت، و و بود. وقتی هنوز مدرسه نمی‌رفت، او را در کلاس ژیمناستیک ثبت‌نام کردیم، روز اول که رفت، گفت «دیگر نمی روم،» گفتم«چرا مامان جان؟»که گفت «لباس‌هایشان بد است، من دوست ندارم.» 🔰حدود هفت سالگی او را در کلاس ثبت‌نام کردیم که آن را هم نرفت و گفت«لباسش کوتاه است و من دوست ندارم پاهایم بیرون باشد.» این حجب و حیا و غیرت در او ماند تا زمانی که شد. 🔰عباس 24 سالگی به شهادت رسید. در این 24 سالی که از خدا گرفت، چشمش به صورت نیفتاد و هر موقع می‌خواست با خانم نامحرمی صحبت کند، سرش پایین بود. 🔰عباس دانشگاه نرفت به خاطر اینکه دو سال کارهای رفتنش بود. اوایل ما نمی‌دانستیم که در حال انجام کارهایش برای اعزام به است ولی بعد از مدتی مطلع شدیم. در مورد دانشگاه نرفتن می‌گفت «اگر بخواهم دانشگاه بروم، پیگیری‌ام برای رفتن به سوریه، می‌شود.» 🔰سبک زندگی و روش تربیتی روی بچه اثر میگذارد، باید لقمه و پولی که در خانه آورده می‌شود، باشد. پول حلال روی بچه تاثیر می‌گذارد. در زندگی ما هیچ وقت حتی یک قران پول حرام نیامد. خدا را شکر می‌کنم که پولی که در زندگی ما آمده، حلال بوده است. عقیده دارم که دوران بارداری نیز خیلی مهم بوده و شرط است. در آن دوران غذا یا خوراکی کس را نخوردم و نماز، قرآن و ذکرها را می‌خواندم. زمان شیردهی هم به همین شکل بود. 🔰عباس طوری زندگی کرد که تا روز رفتن به من و پدرش نگفت. در کل اهل دروغ گفتن نبود، یعنی همانطور که ظاهر بسیار زیبایی داشت، هزار برابر بود و باطن بسیار خوبی داشت. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 #عاشقانه_شهدا ❤️ ⚜دوران #نامزدی باید برای حضور در یک دوره سه ماهه پزشک یاری به مشهد می رفت. ⚜فر
🍃🌺🍃🌺 🔰در باشگاه بیشتر از همه به یکی از شاگردان که توجه نشان میداد، بچه های باشگاه خیلی داشتند 🔰به و ارشد از خودش خیلی احترام میگذاشت مثلا وقتی کسی از کاراته می آمد اینقدر با حیا و با ادب بود که میرفت انتهای کلاس پشت سر بچه های کمربند پایین به استاد می ایستاد. 🔰حمید آقا نسبت به درآمدشان خیلی بودن که حتما باشه، حتی گاهی اوقات ساعت کاری که تمام میشد حمید آقا مشغول به کار بودن چون نمیخواستند که کرده باشند و پولی که به خانه می برند مورد داشته باشد. ‌‌ ✍به روایت دایی شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣2⃣1⃣ به یاد #شهید_اکبر_شهریاری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالگرد_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1⃣8⃣9⃣ 🌷 🌷تنهایادگار شهید: محمد باقر شهریاری که در زمان شهادت پدر 3 ماهه بود... 🔻همسر شهید: 🔰همسرم عاشق بود. تمام کارها و اساس زندگی‌اش شهادت🌷 و پیرَوی از امام (ره) و معظم انقلاب پایه گذاری شده بود. می‌گفت: آرزو دارم تا جوان هستیم را ببینیم😍 و شهید شویمـ🕊 🔰و از من می‌خواست، برای دعا کنم وقتی رسانه‌ها درگیری‌های سوریه را نشان می‌ دادند، نگران می‌شدم. با خود فکر می‌کردم💭 احتمال دارد هم شهید شود😢 🔰روزی که می‌خواست به برود به او گفتم: بگذار بیشتر تو را ببیند. گفتم: تو تازه شدی⚡️اما او بند این حرفها نبود❌ 🔰اکبر دعا می‌کرد و زجه می‌زد😭 و از خدا را می‌خواست. سال 1390 و1391 اربعین پیاده به و زیارت امام حسین (ع)🕌 رفت، عاجزانه از امام حسین(ع) می‌خواست، را نصیبش کند. 🔰مدت زندگی ما آنقدر کوتاه بود که و حرف خاصی نمی‌ماند🚫 در طول زندگی 2 ساله‌ام، دو بار سفر زیارتی و یک بار سفر کربلا رفتیم🚌 🔰اکبر، آدمِ توداری بود👤 وقتش را بیشتر صرف مطالعه و قرائت قرآن📖 می‌کرد؛ وقت برایش تنگ بود. به خیلی علاقه داشت💞 خیلی از کتاب شهدا را خوانده بود. 🔰آخرین تماس ما شب بود. از احوال من، از پسرمان" محمد باقر" سوال کرد.می‌گفت: نماز📿 دعا یادت نرود، می‌دانستم راجع به می‌خواهد دعا کنم، ناخود آگاه هنگام دعا یادم می‌آمد💬 می‌گفتم: خدایا هرچه می‌خواهد به او بده. هر چه خودت صلاح می‌دانی، همان شود. 🔰خوب جایی به شهادت رسید🌷 شهادت گوارای . به نظرم در دو سال زندگی‌ مان رفتار آدم عادی نبود❌ خیلی معنوی بود؛ به خدا نزدیک بود؛ کسی که نمازش را می‌خواند. نمازش را باعشق❤️ می‌خواند. 🔰به من می‌گفت: بیا تصمیم بگیریم هرجا بودیم در خیابان و مهمانی را اول وقت بخوانیم☺️ نماز اول وقت، ما را به همه جا می‌رساند. می‌گویند: اکبر به پدر و مادرش می‌کرد. روی قرائت قران دقیق بود👌 که روزی یک ساعت⏰ قرآن بخواند. به وحرام و لقمه حلال اهمیت می‌داد. راوی:همسر شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فرازی از وصیت نامه شهید📜 🔰دوستان و همرزمان من سلام: 💢آنچه از این خلقت به این حقیر اثبات شده👌 این بود که هیچ چیز را بهتر از این ندیدم که دوستان، #صداقت_دینی داشته باشند و کاری به این ناملایماتی که اتفاق می‌افتد در بین افراد👥 سازمان و #جامعه نداشته باشند. 💢ما باید سعی کنیم کار و #وظیفه خود را به نحو احسن✅ و آن طوری که وظیفه ما است انجام دهیم و سعی کنیم در #حیطه_کاری خود پیشرفت کنیم و یک فردی دارای معلومات عالی👌 باشیم و بدانید که ما باید با کسب تجربه افرادی مفید باشیم برای #حفظ و حراست و نگهداری #اسلام. 💢برادران من خود را دست کم نگیرید❌ دنیا و ابرقدرت‌های دنیا از #لباس_سبز ما و اسم ما می‌ترسند😰 و آن هم به خاطر #ایمان درون قلب💗 شما دوستان است. خود را #کوچک نشمارید🚫 چند خواهش دارم: ⚀یکی اینکه #نماز_اول_وقت که گشایش از مشکلات است. ⚁دوم: #صبر و تحمل. ⚂سوم: به یاد #امام_زمان باشیم. ⚃در آخر از همه دوستان درخواست دارم که بنده را #حلال کنند و اگر در فرصتی باعث آزرده شدن دل شما شدم ازمن بگذرید😔 #شهید_مهدی_ثامنی_راد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰پزشکی که از فرودگاه✈️ سوریه همراه حامد بود و در حین پرواز از او #مراقبت می‌کرد، خیلی منقلب شده بود.
🔸تقریبا یک سال قبل یکی از ها نون🍞 پخته بود و چندتایی هم برای ما آورده بود. گذاشتم لای سفره که عصری برگرده بخوره😋 🔸حامد که اومد رفت سر سفره با اشتیاق😍 نون رو برداشت، نشون میداد خیلی هستش. پرسید: مامان این ها رو خریده⁉️ گفتم: نه پسرم فلان همسایه آورده. همون لحظه نون رو زمین. اخلاقش رو میدونستم. دلم💓 یجوری شد که چشمش افتاده به نونا شاید دلش بخواد..🙁 🔹فرداش کمی #آ وسایل لازم رو خریدم💰 دادم همسایه که برای #حون بپزه. عصری که اومد، نونا رو دادم به حامد که بخوره. گفت: دیروز که گفتم #نگفتم: حامد وسایلشو #خریدم دادم درست کرده. نگام کرد گفت: مامان، پول برق💡 و آب رو کی داد⁉️ 🔸فرداش #دسایل خریدم و از همسایه خواستم ماکروفر♨️ رو بیاره خونه ی ما با هم نون بپزیم. #نو آماده کردیم. از همسایه خواستم فعلا ماکروفر رو نبره که حامد بیاد ببینه که خونه خودمون🏡 درست کردیم. 🔹عصر که اومد، گفتم: حامد دیگه هیچ #بی نداری،😕 همسایه اومد خونه ی خودمون، ماکروفرم نذاشتم ببره که ببینی همه چی #حگفت: مامان تو از کجا مطمئنی که شوهر همسایه #روده و یا از رو رودربایستی ماکروفر رو نیاورده؟! آخر سرهم نخورد❌ 🔸لابد چیزی میدونست که انقدر مقاومت میکرد. خیلی به #حساس بود. خیلی مراقب بود که چیزی که میخوره از کجا اومده⁉️ تا زمانی که مطمئن نمیشد #است به غذا یا خوراکی نمی برد❌ به نقل از: مادر شهید #ششهيد نوشت: باشد كه عامل به اين رفتار هاي #شاشيم...... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
قهر کرده اید انگار❗️ درست نمیگویم⁉️ #حاجی دیگر نمیخندی ...! چه شده آن #لبخندهای دائمت؟ حاجی آنطو
سردار بی دست 🌴هر چه كه می‌كشیم و هر چه كه بر سرمان می‌آید از خداست 😔 🌴و همه، ریشه در عدم رعایت و خدا دارد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
زندگی به سبک شهدا 🔸اخلاص و لقمه‌های تاثیر خود را روی پدرم گذاشته بود و ولایت پذیری پدرم از (ره) به اندازه‌ی محبت او به حضرت فاطمه‌ى زهرا (سلام‌الله‌ علیها) بود. 🔹همرزمانش👥 برای مادرم نقل کرده‌اند که پدر در جبهه پس از اصابت گلوله💥 به ، با خون خود روی خاک نوشت "درود بر خمینی، (س)" 🔸شهید با این کار ارادت خود را به حضرت امام(ره) نشان داده است👌 در بیشتر عملیات‌ها پدرم سربند "لبیک یا خمینی و (س)" را به همراه داشته که در عملیات بدر سربند "لبیک یا خمینی" به پیشانی‌اش بوده که پیکرش🌷 هم با همین سربند پیدا شد. : فرزند شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#طنز_جبهه 🔰در منطقه #المهدے درهمان روزهاے اول جنگ، پنج جوان👥 به گروه ماملحق شدند. آنها از یک روستا
🔰مهدي حسن قمي یکی از دوستان مي گفت: 🔸يادم هست به ساندويچ الويه🌭 علاقه داشت. اما هر جايي براي ساندويچ نمي رفت🚷 يك ساندويچ فروشي در١٧ شهريور بود كه به فروشنده اش مي گفتند. يعني آدم موجه و مسجدي بود. ابراهيم هميشه پيش او مي رفت. حساب دفتري📖 پيش او داشت. 🔹مي دانست توي الويه؛ كالباس🥓 نمي ريزد وفقط از مرغ استفاده مي كند. ابراهيم و همبرگر و ...هرگز استفاده نمي كرد❌ اينگونه به ما درس مي داد كه هرچيزي نخوريم و هرجايي براي غذا نرويم. 🔸مي دانست كه اين فروشنده به و حرام خيلي دقت دارد، براي همين آنجا مي رفت. چرا كه دستور مي دهد: انسان به غذايي كه ميخورد توجه داشته باشد👌 📚 كتاب سلام بر ابراهيم ٢ 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #وقتی_بیایی ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻قضاوت و داوری ✳️دادگاه‌ها رونقی ندارد و زندان‌ها حال
❣﷽❣ 📚 ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻نشان گنج ها ✳️همه مشکلات آسان می شود، گنج های رزمین با افتخار💖 خود را به شما نشان می دهند و با التماس از شما می خواهند که آنها را با دست خویش کرده به دیگران پیش کنید ✳️کسی برای حل مشکل دوا نمی‌کند و این است کسی را بیابیم که مشکل ازدواج یا مسکن داشته باشد مانده‌ام بانک‌ها چه می‌شود در آن دوران یا خیریه چه کاری را در دستور کار خود قرار می‌دهند ✳️مردم با خاطری آرام اوقات خویش را به چهار قسمت تقسیم کرده لحظاتی را به عبادت ساعتی را برای تفریح و ساعتی را به خانواده و ساعتی را هم به کسب روزی مشغول می شوند هرگز جوان یا نوجوانی را نمی بینی که احترام پدر و مادر سرش نشود❌ یا حرف آنها را بی اهمیت بشمارد ✳️نوجوانان به عشق شما در مقابل پدر و مادر می‌نشینند و در راه رفتن از آنها پیشینه می‌گیرند آنها از مسخره کردن دیگران متنفرند❎ و به دنبال کسب علم و دانش طی کردن پله های ترقی با هم در مسابقه هستند ❇️و چه زیباست شما به روی آنها که قند را در دلشان آب میکند😍 📝نویسنده: ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃💐🍃 💟●می دانستم که شهید شده است. که تازه از اندیمشک به خانه آمده بود به من گفت: مادر، می خواهم شما را به شهدا ببرم تا حسین را ببینید. با هم رفتیم.💐 💟در آنجا به طوری که 😢 در چشمانم حلقه زده بود، صورت حسین را بوسیدم.💐 💟●کنار قبری که حسین را به خاک سپردیم، قبر خالی بود. رضا با دست به آن اشاره کرد و گفت: چند روز دیگر می آید💐 . 💟در همان ، از همه دوستان و آشنایان حلالیت طلبید و هنگام رفتن به من گفت: مادر مرا می کنی❓ گفتم: تو به من بدی نکرده ای که بخواهم حلالت کنم. گفت: نه، این طوری نمی شود، بگو از قلب💞 حلالت می کنم. من هم گفتم: حلال ِ حلال.💐 💟‌●چند روز بعد، آن قبر را آوردند. خودش بود؛ محمد رضا را همانجا به خاک سپردیم.🍃💐🍃 ‌‌✍روای: مادر شهید 📎پ ن :شهیدسیدمحمدرضا دستواره قائم مقام لشکر۲۷محمدرسول الله «ص» 🍃💐🍃 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌀همسرم #علی زاده‌اکبر ۲۸ 📅مردادماه ۱۳۹۲ در دفاع از #حرم حضرت زینب(س) به #شهادت رسید.🕊 من از روز اول
7⃣1⃣3⃣1⃣🌷 🔰من و علی قبل از هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم شدند. قبل از ازدواج با بخش فرهنگی بنیاد همکاری می‌کرد و از طریق کارمند بنیاد به ما معرفی شد. 🔰وقتی که به آمدند، همان ایام مادرم در خواب دیده بود سه کبوتر 🕊روی پشت بام خانه 🏘نشسته‌اند. مادر خواب را این طور تعبیر کرده بود که علی‌آقا به می‌رسد و به من هم گفت که احتمال دارد شهید بشود. 🔰همان روزها یکی از فوت کرد و خواب کبوترها را به فوت ایشان تعبیر کردیم. عقد و عروسی🎊 ما خیلی ساده برگذارشد. حتی ماشین 🚘عروس را خودشان کردند. اصلا جهیزیه زیادی دوست نداشتند و کاملا با مخالف بود. 🔰به هرحال ازدواج‌مان گرفت و چندین سال بعد که همسرم به شهادت رسید، فهمیدم کبوتری🕊 که پر کشید علی بوده و آن که مانده است فرزندمان مهدی است که از نظر اخلاقی خیلی شبیه پدرش است. 🔰علی‌آقا مرد بود و چون سختی‌هایی را در زندگی‌اش تحمل کرده بود، نسبت به رفع دیگران خیلی حساس بود. من از اینکه می‌دیدم به فکر دیگران است و سعی می‌کند لقمه به خانه بیاورد خوشحال بودم.🙂 🔰مهدی خیلی شبیه است. علی به مسجد 🕌و شرکت در علاقه زیادی داشت و مهدی هم درست مثل اوست. پسرم متولد ۱۳۸۲📅 است و هنگام پدرش تنها ۱۰ سال داشت، اما خوب همه چیز را درک می‌کرد و متن زیبایی هم در پدرش قرائت کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت. 🔰ما سعی می‌کنیم تا آنجا که می‌توانیم پسرم مهدی و فاطمه را طبق وصیت پدرشان  ولایتمدار بار . 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📚 ⛅️ 7⃣7⃣ 💢پدرم فداى آنکه عمود خیمه اش شکسته شد.پدرم فداى آنکه غمگین در گذشت.پدرم فداى آنکه تشنه جان سپرد. پدرم فداى آنکه محاسنش غرق خون شد.پدرم فداى آنکه جدش محمد مصطفاست، جدش فرستاده خداست . راستى حسین! این سؤال تو را چه پاسخ گفتند وقتى که پرسیدى : _✨فبم تستحلون دمى ؟(44)راستى، از خون على اصغر حتى به زمین نچکید...میان دست و بدن عباس ، افتاده بود؟ آب نخورد، حتى وقتى که آب شد. 🖤راستى رقیه به حسین چه گفت، رقیه با حسین چه کرد که حسین به او پروانه 🦋رفتن داد؟از همه سخت تر وداع بود.... وداع با حسین. وداع با جهان، وداع با جان ، وداع با هر چه که دوست داشتنى است.زینب ! زینب ! زینب!تو را به خدا خودت را کن. کار تو هنوز به اتمام است. تو تازه باید را از مدینه رسول الله به تمام منتشر کنى.... تو باید را نگه دارى. 💢و اصلا مگر نه مرجعیت آشکار، پس از حسین با توست ؟ مگر نه باید باید در پرده بماند تا نسل امامت شود؟پس تو از این پس، مردمى، پرسشهاى مردمى ، مشکلات مردمى و پرچم مردمى و میان حق و باطل مردمى. با دستهاى توست... که از دوش به قامت منتقل مى شود.... پس گریه نکن زینت ! خودت را حفظ کن زینب!اکنون آرام آرام به نزدیک مى شوى... و که درمدینه چشم انتظار توست، از آنچه تاکنون بر دوش خود، حمل کرده اى ، کمتر نیست. 🖤پرده کجاوه را کنار مى زنى... و از پشت پرده هاى اشک به راه ، نگاه مى کنى . چیزى تا مدینه نمانده است. سواد مدینه که از دور پیدا مى شود، فرمان مى دهى که همگان از مرکبها پیاده شوند:_✨به احترام حرم رسول الله از محملها فرود بیایید! همه پیاده مى شوند.... .... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
کنارم نشست👥 گفت: « تورو به #صبر دعوت نمی‌‌کنم، بلکه به رشد دعوتت میکنم. نمیشه که کسی #مومن رو اذیت
8⃣7⃣3⃣1⃣ 🌷 💠خصوصیات بارز اخلاقی 🎤به نقل از همسر شهید 🔰همیشه به همسرش میگفت: به من نگو خدا قوت، بهترین دعا اینه که بگی الهی . هیچ وقت در آزمون دانشگاه تقلب نمیکرد❌میگفت حقوقی که از سوادم میگیرم باید باشه. 🔰همیشه عادت داشت قرآن📖 با معنی مطالعه میکرد و عادت به تامل داشت. اول وقت میخوند و اگه ما دیرتر میخوندیم، می گفت نماز اول وقت فوت نشه ها، حواسش جمع جمع بود👌 🔰به بزرگتر خیلی میگذاشت حتی اگه بنده خدا، طرف اشتباه می کرد. همیشه برای همه دعا میکرد خدا کنه. بهترین علاقه اش مطالعه کتاب📚 و شعر گفتن بود. متن های عارفانه زیادی از حمید عزیز به جا مونده. 🔰همیشه میگفت خانم زینب باید مثل حضرت اباالفضل شهید شه که نحوه شهادتشون🌷 بی شباهت نبوده. دست و پای راست به حالت قطع و دست و پای چپ به حالت کاملا خورد شده و احشای داخلی متلاشی و بینی هم شکسته ... 🔰تمام لحظات شهادت ذکر لبش و یا حسین بوده. گفته انا لله و انا الیه راجعون که دوستاش گفتن نگو حمید جان زوده که گفته نه دیگه 😭 🔰وقتی مسواکشو انداخت بیرون همسرش مسواک رو بر می داره میگه بزار یادگاری بمونه، حالا شده . این شهید🌷 به امانت سپرده شد به خاک تا هنگام ظهور مولایش امام زمان عج رجعت کند🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📸 و پدر عزیزشان هردو قطعا👌 ساکن ♦️شهید سلیمانی: من میدهم پدرم در طول عمر یک گندم حرام وارد زندگی اش نکرد❌ 🔸حاج قاسم سلیمانی با لقمه مرحوم پدرش سردار دلها شد. از این پدر، پسر چنین باید😍✅ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔹همسرم سال ۱۳۸۱📆 عضو سپاه شده بود. اوایل در اصفهان و بعد تهران و کرمانشاه می‌کرد. بعد از ازدواج💍 سالی سه بار به مأموریت یک هفته‌ای می‌رفت. تقریباً به عادت کرده بودم. 🔸وقتی وارد شد شخصیتش تغییر کرد. ایمانش بیشتر شد. می‌گفت: من همه چیز را مدیون سپاه هستم🙂 ائمه اطهار (ع) را بیشتر شناختم. همیشه را شکر می‌کرد و می‌گفت: حقوق و پولی💰 که از سپاه می‌گیرم پاک‌ترین و حلال‌ترین پول و لقمه است👌 شاید اگر شغل دیگری داشتم به بودن حقوقش اینقدر اطمینان نداشتم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
وقتی را به جرم فروختن نوار غیر مجاز😔 به کمیته آوردند و نوار هایش📼 را از بین بردند، دلش برای آن جوان سوخت.😳 به مقدار نوار هایش به پسرک پول داد 😞 تا کاسبی جدیدی را برای خود راه بیاندازد. ☺️ این گونه، هم مال به دست می آورد، هم صدای حرام و مبتذل نمی فروخت.👌 او یاد داد که باید این گونه مبارزه کرد . هم را از بین برد هم شخص را بیکار نکرد.😍 •برگرفتھ‌از‌کتاب‌خدای‌خوب‌ابراهیم📚 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱 مےگفتـــ ↓ اگہ‌طـالب باشۍ! یڪ‌ حـرام‌ ممڪن‌اسٺــ سال‌ها؛ تو‌را‌از شهادتـــ دور‌ڪند‌.‌. و‌گفتـــ ↓ من‌حـرف‌هاے و بیهـودهـ را ڪـمتر از لقمہ‌ۍ نمےدانمـ مےگفٺــــ ↓ ڪـار بـاطل و حـرامـ حتۍاگـر‌انجـام‌ هم‌ نـداده باشیمـ! به‌پاۍمان‌ثبتــ خواهد شد شهـدا ڪنید ڪه ڪردیمـ جبهہ‌هاۍ‌نور استــ بـراےمـا، شـدگـان نَفَس ڪـم‌ آورده ...‌
🌱 مےگفتـــ ↓ اگہ‌طـالب باشۍ! یڪ‌ حـرام‌ ممڪن‌اسٺــ سال‌ها؛ تو‌را‌از شهادتـــ دور‌ڪند‌.‌. و‌گفتـــ ↓ من‌حـرف‌هاے و بیهـودهـ را ڪـمتر از لقمہ‌ۍ نمےدانمـ مےگفٺــــ ↓ ڪـار بـاطل و حـرامـ حتۍاگـر‌انجـام‌ هم‌ نـداده باشیمـ! به‌پاۍمان‌ثبتــ خواهد شد شهـدا ڪنید ڪه ڪردیمـ جبهہ‌هاۍ‌نور استــ بـراےمـا، شـدگـان نَفَس ڪـم‌ آورده ...‌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❤️قسمت چهل و یک❤️ . چند روز قبل از عمل دست ایوب حساب کتاب میکردم، با پولی ک داشتیم ایوب زیاد نمیتوانست بستری بماند. ناگهان در زدند. ایوب پشت در بود. با سر و صورت کبود و خونی. 😰 جیغ کشیدم "چی شده ایوب؟" آوردمش داخل خانه "هیچی،کتک خوردم...." هول کردم "از کی؟ کجا؟" _ توی راه منافق ها جمع شده بودند، پلاکارد گرفته بودند دستشان که ما را توی ایران شکنجه می کنند. من هم رفتم جلو و گفتم دروغ می گویید که ریختند سرم آستینش را بالا زدم + فقط همین؟ پلک هایش را از درد به هم فشار می داد. _ خب قیافه ام هم تابلو است که ام و خندید. دستش کبود شده بود. گفتم: + باز جای شکرش باقی است قبل از عمل اینطور شدی 🌹 ❤️قسمت چهل و دو❤️ . ایوب بالاخره بستری شد و عمل شد. خدا رو شکر عمل موفقیت آمیز بود. چند روز بعد با ایوب رفتیم شهر را بگردیم. میخواست همه جای لندن را نشانم بدهد دوربین عکاسیش را برداشت📷 من هم محمد حسین را گذاشتم داخل کالسکه و چادرم را سرم کردم و رفتیم. توی راه بستنی خریدیم. تنها خوراکی بود که می شد با خیال راحت خورد و نگران و حرام بودنش نبود. منافق ها توی خیابان بودند. چند قدمی مسیرمان با مسیر راهپیمایی آنها یکی می شد. رویم را کیپ گرفتم و کالسکه را دنبال ایوب هل دادم، ما را که دیدند بلندتر شعار دادند. شیطنت ایوب گل کرد دوربین را بالا گرفت که مثلا عکس بگیرد، چند نفر آمدند که دوربینش را بگیرند. ایوب واقعا هیچ عکسی نیانداخته بود. 😯 بامــــاهمـــراه باشــید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌹پنج توصیه حاج قاسم خطاب به ✍️شهید حاج قاسم سلیمانی: برادران و عزیزان سلام علیکم✋ خداوند شما را برای خدمت به اسلام حفظ بفرماید. عزیزانم اولا بزرگترین امانت سپرده شده به ما، است که امام عارفمان فرمود: حفظ آن از اوجب است. در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمایید❌ ثانیا؛ به خداوند و حرام آن توجه خاص بفرمایید. ثالثا؛ پدر و مادرتان را آنچنان بزرگ بشمارید که شایسته آن باشد که خداوند و ائمه معصومین توصیه فرموده‌اند✅ رابعا؛ دوستی و رفاقت ارزش بزرگی است. اما مهم این است که با چه کسی‼️ رفاقت و برای چه همراهی می‌کنید. خامساً؛ ؛ نماز شب؛ نماز شب کلید تمام عزت‌هاست؛ برادرتان قاسم.♥️ 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
☀️ 🔔 سبک زندگی اسلامی ✅ امام علی علیه السلام: مؤمن را سه ساعت است: ساعتى كه در آن‏ با راز و نياز مى‏ كند، و ساعتى كه در آن به ترميم معاش اقدام مى ‏نمايد، و ساعتى كه در آن از لذتهاى و نيكو بهره مى‏ گيرد. 📙 حکمت 390 نهج البلاغه ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱 مےگفتـــ ↓ اگہ‌طـالب باشۍ! یڪ‌ حـرام‌ ممڪن‌اسٺــ سال‌ها؛ تو‌را‌از شهادتـــ دور‌ڪند‌.‌. و‌گفتـــ ↓ من‌حـرف‌هاے و بیهـودهـ را ڪـمتر از لقمہ‌ۍ نمےدانمـ مےگفٺــــ ↓ ڪـار بـاطل و حـرامـ حتۍاگـر‌انجـام‌ هم‌ نـداده باشیمـ! به‌پاۍمان‌ثبتــ خواهد شد شهـدا ڪنید ڪه ڪردیمـ جبهہ‌هاۍ‌نور استــ بـراےمـا، شـدگـان نَفَس ڪـم‌ آورده ...‌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh