🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_سعید_علیزاده 🗓ولادت: ۱۳۶۸/۲/۱۲ 🗓شهادت: ۱۳۹۴/۱۱/۱ ↵مقام: نیروی اطلاعات وعملیات ↵سن شهادت: ۲۶س
9⃣9⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠اولین شهید عملیات #نبل_والزهرا چه کسی بود⁉️
🔰آزادی یک کانال، پیش از آغاز عملیات نبل و الزهرا لازم بود. #سعید علیزاده نخستین شهید🌷 این عملیات بود که حین آزادی کانال به شهادت رسید🕊 آشنایی من و سعید👥 به حدود ۴۰ روز پیش از آغاز عملیات بازمیگشت.
🔰وی اهل #دامغان بود و در این عملیات مسئولیت اطلاعات و عملیات را بر عهده داشت👌 به خاطر دارم که در جلسه #فرماندهان که حدود ۱۲ نفر حضور داشتند، یک فرمانده لبنانی👤 با نام جهادی #ذوالفقار خطاب به سعید گفت: که تو #نخستین_شهید عملیات خواهی بود.
🔰سعید که شخصیت شوخی داشت، پاسخ داد: اگر #شهید نشوم، پس از عملیات به سراغ شما میآیم. آن وقت من میدانم و شما😄 ذوالفقار چندین مرتبه این موضوع را مطرح کرد و گفت: که سعید علیزاده (کمیل) #تو به شهادت🌷 خواهی رسید. از ۱۲ فرد حاضر در آن جلسه، #شش_نفر به شهادت رسید.
🔰یکی از فرماندهان با لهجه شیرین #شیرازی خطاب به ذوالفقار گفت: شاید سعید دوست نداشته باشد⭕️ شهید شود شما چرا اصرار میکنید. سعید پاسخ داد: «من #آرزوی_شهادت دارم.»
🔰پیش از آغاز عملیات که از #سعید و ذوالفقار جدا میشدم، بار دیگر سر این موضوع شوخی کردند و خندیدند😅 گروهها نیمه شب🌒 وارد #کانال شدند. سعید که به منطقه آشنایی داشت پیش از همه نیروها میرفت که مجروح💔 شد.
🔰من و فرمانده با تاخیر وارد #عملیات شدیم. پس از نماز صبح📿 به دستور فرمانده حدود دو کیلومتر را زیر آتش دشمن🔥 دویدیم تا به کانال رسیدیم. در این حین شهید #نویدصفری را دیدم که در حال برنامه ریزی بود تا پیکر مجروح سعید را به عقب بیاورد.
🔰زمانی که به سمت سعید رفتند، دشمن سعید و اطرافش را به رگبار بست💥 زمانی که پیکر سعید را به عقب کشیدند، به #شهادت رسیده بود. نیروها دور سعید جمع شدند و پیشانیاش را #میبوسیدند. نیروها با شهادت سعید روحیهشان را از دست دادند😞
🔰من و نوید👥 که تا به آن لحظه هیچ آشنایی با هم نداشتیم🚫 شروع به شوخی کردیم تا #روحیه تضعیف شده بچهها بازگردد.
#شهید_سعید_علیزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #وقتی_بیایی ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻مقدمه ✳️ظهور منجی مساوی است با ظهور همه خوبیها و زی
❣﷽❣
📚 #وقتی_بیایی
✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨
🔻زیباترین بیعت
✳️جبرئیل #اولین کسی است که افتخار بیعت با شما نصیبش میشود. سپس ۳۱۳ خوشبخت، ۳۱۳ مرد عقل و عشق با چشم به هم زدنی خود را به محضر شما میرسانند و با افتخار دست شما را می فشارند. با این کار تاریخیترین بیعت و سرنوشت سازترین اتفاق رقم می خورد😍👌
✳️بیعتی که جهان را به سمت #صلح و عشق و آبادانی می برد. بعد از ۳۱۳ نفر، ۱۰ هزار سرباز سلحشور👥 با شور و شعف به فرماندهی "سیدحسنی" به شما ملحق شده. مانند نگین انگشتر دور تا دور شما را احاطه می کنند💫 جبرئیل از طرف راست و میکائیل از طرف چپ خوشحال در حرکت هستند.
✳️فرشتگانی که همراه حضرت نوح(علیه السلام) در کشتی بودند آنانی که ابراهیم(علیه السلام) را در نجات از آتش یاری رساندند. فرشتگانی که همراه موسی(علیه السلام) در نیل بودند و آن چهار هزار فرشته ای که #نبی_مکرم را همراهی می کردند و گروه آخر فرشتگانی که برای یاری امام حسین (علیه السلام) آمدند و از این توفیق محروم شدند همگی در سپاه شما حاضرند✊
✳️شما چه زیبا، زره پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را به تن کرده با #ذوالفقار علوی گام برمیداری. و چه دلنشین است "اولین جمله ای" که بر لب بر میدارید و آوای وحی را در سرزمین نزول قرآن طنین افکن می کنی که:
⚜بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ⚜
❇️جمعیتی که به وجد می آید😃 آنگاه که می شنود #صدای_زیبایت را که می گویید:
♥️ اَنَا بَقِيَّةُ اللّهِ فِي اَرْضِهِ♥️
📝نویسنده: #حسن_محمودی
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃سلام بر تو ای خورشیدی که در پشت ابر گناهان امت پنهان شده ای و در غربت و #تنهایی نظاره گر تمام لحظات زندگی ما هستی.
🍃سلام بر تو ای عزیز دل #زهرا تویی که مادرت در آن لحظه های سرتاسر غم و درد در میان شعله های آتش با دلی مالامال از غم و درد تو را صدا زد و گفت: «ای #مهدی من! کی خواهی آمد تا انتقام مرا از ظالمان و غاصبان رو سیاه روزگار بگیری؟»
🍃سلام بر تو ای شمشیر #علی در غلاف؛ ای کسی که علی آرزومند دیدار توست و #دعا می کند برای لحظه ای که تو بیایی و با #ذوالفقار حیدری انتقام پدرت را از دشمنانش بگیری؛ همان دشمنانی که حق او را غصب کردند؛ بر صورت همسرش سیلی زدند و بازو و پهلوی تنها یاورش را شکستند و او غریبانه در گوشه تنهایی و #غربت سالها به سر برد در حالی که به فرموده خودش خار در چشمش و استخوان در گلویش بود.
🍃 در کنارم هستی و بر کارهایم نظارت داری. در مشکلات زندگی دست های شما یاری کننده من است گرچه تو آسمانی هستی و پاک و من زمینی و غرق #گناه اما برای من چه تکیه گاهی محکم تر از شما، به خاطر همین تو را بهترین مونس و پناه گاهم می دانم و در غروب #جمعه ها غصه هایم را برایت می گویم و از تو می خواهم که برایم دعا کنی تا عاقبت به خیر گردم و روزی که #ظهورت تحقق پیدا نمود رو سفید باشم.
✍نویسنده : #علی_اناری
✨ #جمعه_های_انتظار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃سلام بر تو ای خورشیدی که در پشت ابر گناهان امت پنهان شده ای و در غربت و #تنهایی نظاره گر تمام لحظات زندگی ما هستی.
🍃سلام بر تو ای عزیز دل #زهرا تویی که مادرت در آن لحظه های سرتاسر غم و درد در میان شعله های آتش با دلی مالامال از غم و درد تو را صدا زد و گفت: «ای #مهدی من! کی خواهی آمد تا انتقام مرا از ظالمان و غاصبان رو سیاه روزگار بگیری؟»
🍃سلام بر تو ای شمشیر #علی در غلاف؛ ای کسی که علی آرزومند دیدار توست و #دعا می کند برای لحظه ای که تو بیایی و با #ذوالفقار حیدری انتقام پدرت را از دشمنانش بگیری؛ همان دشمنانی که حق او را غصب کردند؛ بر صورت همسرش سیلی زدند و بازو و پهلوی تنها یاورش را شکستند و او غریبانه در گوشه تنهایی و #غربت سالها به سر برد در حالی که به فرموده خودش خار در چشمش و استخوان در گلویش بود.
🍃 در کنارم هستی و بر کارهایم نظارت داری. در مشکلات زندگی دست های شما یاری کننده من است گرچه تو آسمانی هستی و پاک و من زمینی و غرق #گناه اما برای من چه تکیه گاهی محکم تر از شما، به خاطر همین تو را بهترین مونس و پناه گاهم می دانم و در غروب #جمعه ها غصه هایم را برایت می گویم و از تو می خواهم که برایم دعا کنی تا عاقبت به خیر گردم و روزی که #ظهورت تحقق پیدا نمود رو سفید باشم.
✍نویسنده : #علی_اناری
✨ #جمعه_های_انتظار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃سلام بر تو ای خورشیدی که در پشت ابر گناهان امت پنهان شده ای و در غربت و #تنهایی نظاره گر تمام لحظات زندگی ما هستی.
🍃سلام بر تو ای عزیز دل #زهرا تویی که مادرت در آن لحظه های سرتاسر غم و درد در میان شعله های آتش با دلی مالامال از غم و درد تو را صدا زد و گفت: «ای #مهدی من! کی خواهی آمد تا انتقام مرا از ظالمان و غاصبان رو سیاه روزگار بگیری؟»
🍃سلام بر تو ای شمشیر #علی در غلاف؛ ای کسی که علی آرزومند دیدار توست و #دعا می کند برای لحظه ای که تو بیایی و با #ذوالفقار حیدری انتقام پدرت را از دشمنانش بگیری؛ همان دشمنانی که حق او را غصب کردند؛ بر صورت همسرش سیلی زدند و بازو و پهلوی تنها یاورش را شکستند و او غریبانه در گوشه تنهایی و #غربت سالها به سر برد در حالی که به فرموده خودش خار در چشمش و استخوان در گلویش بود.
🍃 در کنارم هستی و بر کارهایم نظارت داری. در مشکلات زندگی دست های شما یاری کننده من است گرچه تو آسمانی هستی و پاک و من زمینی و غرق #گناه اما برای من چه تکیه گاهی محکم تر از شما، به خاطر همین تو را بهترین مونس و پناه گاهم می دانم و در غروب #جمعه ها غصه هایم را برایت می گویم و از تو می خواهم که برایم دعا کنی تا عاقبت به خیر گردم و روزی که #ظهورت تحقق پیدا نمود رو سفید باشم.
✍نویسنده : #علی_اناری
✨ #جمعه_های_انتظار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh