🌷شهید نظرزاده 🌷
👆 #شهیدی که در منطقه ای استراتژیک مشرف به #خان_طومان، زمستان در دمای ۸درجه زیر صفر، ۴۰۰متر جاده #صعب
4⃣6⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🌷در یکی از روزهایی که حدود یک ماه از تاریخ 🗓شروع آموزش مان گذشته بود در میدان صبحگاه #دانشگاه امام حسین بودیم و همه گردان ها تجمیع بودند ،فرمانده گفت:
🌷باید دو نفر👥 از گردان ما به #گردان دیگری برود . پس از بحث و گفتگو گفتند که قرعه کشی می کنیم . یکی از آن دو اسمی که درآمد اسم من بود🙁 . من هم اصلاً #راغب_نبودم که بروم گردان دیگر . چون خیلی از رفقا وبچه محل ها تو این گردان بودند.
🌷خلاصه پیش #فرمانده که رفتم از من اصرار واز ایشان انکار وبی فایده بود😞 . بعد #علی_آقاعبداللهی آمد وگفت من به جایت می روم گردانی که باید بروی 😃.
🌷 از همان موقع روحیه ایثار و #شهادت را در خودش تقویت کرده بود👌 وفکر کنم این گذشت وفداکاری برای من #ایثار بزرگی جلوه می نمود.
🌷 وگرنه خیلی بزرگ تر از آن ایثار این بود که با داشتن همسر و فرزند👪 برای جهاد فی سبیل الله به جنگ با کفار #داعشی برود و الآن که سر سفره ارباب بی کفنش متنعم است، فرزندش چهار ساله است .
#شهید_علی_آقاعبداللهی ❤️🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh