🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂هرکس که بر سرش زده #باعشق سر کند 🍃باید هواى داشتن #دردسر کند 🍂باید هر آنکسى که پى وصل💞 میرود 🍃ت
3⃣4⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠خاطره یکی از رزمنده های #یگان_فاتحین
🔰سال گذشته برای #عملیات_محرم عازم #سوریه شده بودیم بعد از رسیدن به دمشق ما رو سوار اتوبوس ها🚌 کردند. قبل از سوار شدن به اتوبوس حسابی مارو توجیه کردند که تو مسیر از ماشینها پیاده نشیم🚫 و کلی از این دست #تذکرها.
🔰اتوبوس ها حرکت کردند ماهم با رفیقامون کنار هم👥 نشسته بودیم روحیه بچه ها خیلی #عالی_بود، مقصد ما #حلب بود 💥اما به خاطر شرایط و خوردن به تاریکی شب🌚 مجبور بودیم شب را در #حماء بمانیم.
🔰حدود نماز مغرب📿 بود رسیدیم به مقر اصلی حماء که قرار بود #شب را آنجا بمانیم جمعیت نیروها زیاد بود. بعد از نماز زیارت عاشورا📖 و بعد هم شام رو خوردیم🍲 کم کم #هوا_سرد شده بود نیروهایی که تو اون مقر بودند برامون #پتو آوردند و خودشون پتو هارو تقسیم میکردند.
🔰من با #رفقام حلقه زده بودیم و مشغول حرف زدن بودم که نفری که پتو تقسیم میکرد #رسید به ما، ناگهان سرم رو بلند کرده که پتو رو بگیرم که یه دفعه خشکم زد😦
🔰کسی که پتو تقسیم میکرد کسی نبود به جز #مهدی_حسینی تا دیدمش بی اختیار پریدم بغلش💞 کلی ذوق کردم😍 اونم کلی خوشحال شد. کلی باهم حرف زدیم بهش گفتم حاج مهدی اینجا چیکار میکنی⁉️ گفت داداش خدمتگزاری رزمنده رو انجام میدم بهش گفتم سمتت چیه؟
گفت: #هیچ_کارم اینجا میبینی که دارم پتو پخش میکنم!!!
🔰بعد از حدود یه ساعت⌚️ حرف زدن بهم گفت برو #بخواب صبح زود باید حرکت کنی بعد از هم خداحافظی👋 کردیم گفت فردا میبینمت #داداش.
🔰قبل از اذان📣 بیدارمون کردند و رفتیم برای نماز خوندن بعداز #نمازجماعت صبح گفتن به خط بشیم با تمام تجهیزات؛ #فرمانده مقر و مسئول انتقالمون به حلب میخواست صحبت های نهایی رو انجام بده✅
🔰تمام نفرات به خط شدیم👥 که فرمانده بیاد که دوباره مات شدم😧. #آقامهدی دیدم داره میاد پیش نیروها و با همون #لحن_زیبا و لبخند همیشگی🙂 شروع کرد برای نیروها صحبت کردند. بعد از تموم شدند حرفای آقا مهدی خواستیم سوار اتوبوس🚌 بشیم بهش گفتم :
حالا تو هیچکاره ای با معرفت⁉️
گفت : داداش دعا کن #عاقبت_بخیربشیم
که عاقبت بخیر هم شد🌷
#شهید_سیدمهدی_حسینی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍁همیشه توی جیبش یه #زیارت_عاشورا داشت، کار هر #روزش بود؛ بعد هر #نماز باید زیارت عاشورا میخوند 🍁حتی
🔻پدر شهید علی عابدینی:
🔸با اینکه اولین زائری بود که به حرم #حضرت_رقیه(س) مشرف شده بود؛ اما وقتی هنگام ترخیص از بیمارستان و برای بازگشت به منزل🏘 میخواستیم برای او مراسم چاووشی(مراسم نوحه خوانی و مداحی که برای زائران کربلای معلی و بیتالله الحرام در هنگام عزیمت و بازگشت در اماکن متبرکه و یا محل سکونت برگزار میشود)، برگزار کنیم از ما ناراحت شد😔 و گفت: همه #رفقام شهید شدند🌷
🔹با حالت #غریبانه او را به منزل آوردیم و تخت🛏 را برای او آماده کردیم ولی او به احترام میهمان ها حتی از #نشستن بر روی تخت خودداری کرد✘
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_علی_عابدینی
شهادت: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵؛ خانطومان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh