🌷شهید نظرزاده 🌷
عاشقان بی کفن ها با کفن بیگانه اند روی جسمِ پاره ی ما بوریا باید کشید #شهید_رضا_سنجرانی #کرار 🌹🍃🌹🍃
ساعت حدوداً 6 بعدازظهر، هنوز یک ساعتی به #غروب آفتاب باقی مانده بود که #شهید_رضا_سنجرانی به همرزمش میگوید: «ستارهها را میبینی؟ ستارهها را نگاه کن»
اوهم جواب میدهد «رضا،هنوز یک ساعت به غروب مانده ستاره کجا بوده؟» ودر ادامه از او میپرسد: «مگر تو #ستاره میبینی؟» و شهید سنجرانی در پاسخ میگوید:«آره، یک آسمان پر از ستاره»
بعد یک مرتبه میگوید: «حسن قاسمی آمد، ابوعلی آمد» و #پر_میکشد
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣7⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 💠خوابی که رویای صادقه بود ⚜تازه بادنیای #شهدای_مدافع_حرم آشناشده بودم . اوای
ستاره ها ...
هیــچ وقــت!
از یاد #آسمـان نمیروند
بگذارید دل ما آسمان باشد
و یاد شمـا #ستاره ...
#شهیدظهرعاشورا
#شهید_وحید_نومی_گلزار 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
من هم یک #دهه_هفتادی ام!
از اون روزی که چشمام یه ذره باز شد به روی دنیا و بعضی از #زیبایی هاش رو دیدم... از اون روزی که از جبهه و جهاد و ایثار و #شهادت شنیدم...
از اون روزی که مزار #ستاره هایی آسمونی به نام #شهدا رو زیارت کردم و شمیم گل نرگس رو حس کردم...
همیشه یه #حسرت تو دلم بود
با خودم می گفتم کاش منم دهه شصتی بودم... کاش #جبهه رو می دیدم... #امام رو می دیدم...
اما این روزا اصلا حسرت نمی خورم...
چه دهه زیبایی ست #دهه_هفتاد، چه گل های نازنینی روییده در این دهه هفتاد، چقدر #جوون رشیدی که جبهه رو ندیدن، امام رو ندیدن، انقلاب رو ندیدن، ولی...
براشون #فرقی نداشت سنگر جهاد نظامی با سنگر #امنیت و #خدمت به مردم و #دفاع از حرم...
خدا کنه آهمون از جنس #نیاز باشه!
اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ #شهادت باز باز است
#پایان_ماموریت_بسیجی_شهادت_است👌🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#رهبر_انقلاب:
💖🇮🇷 اکنون با نسلی مواجه هستیم که ایمان، استعداد، شکوفایی و اقتدار او از نسل اول #بیشتر است و #این_نسل برای عقب راندن دشمن از نسل های قبل #آماده_تر هستند.
✨همت ها، خرازی ها، باکری ها، برونسی ها، چیت سازیان ها و هزاران جوان دیگر، انسانهای معمولی بودند که جنگ آنها را به #اسطوره های عظیم و چهره های ماندگار و #ستاره های درخشان تبدیل کرد.🌹🍃
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷| محسن خیلی به نماز #اول_وقت اهمیت می داد. دو سه سال پیش که رفتیم #دکور مغازه ای داخل خیابان هشت به
3⃣4⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 #برشی_از_کتاب_سربلند🚩
✨با غرولند #شاکی بودم که به خاطر کار کنگره باید بعداز ظهرها هم توی #پادگان بمانم. گفت: باید به این فکر کنی که داری #برای_خدا کار میکنی!
✨شهدا همیشه توی #جنگ بودن، کاری نکن که سرهنگ و سرگرد ببینه، برای رضای خدا کار کن تا خودش جوابت رو بده.
موقع خداحافظی، دستی زدم روی شانه اش؛ زود این #ستاره هارو زیاد کن که سرهنگ بشی. گفت: ممد ناصحی! آدم باید ستاره هاش برای خدا زیاد باشه، ستاره سرشونه #میاد_و_میره.
✨ هر روز در #پادگان می دیدمش.می خواستم از کارش سر در بیاورم، آدمی که مدت ها باهم #شیطنت می کردیم، یک دفعه از این رو به آن رو شده بود.
حرف های #خوبی میزد. حال #خوشی داشت، تا به هم می رسیدیم، ازش می خواستم #نصیحتم کند
✨حتی با چند جمله یا یک نکته سفارش میکرد: هر روز #قرآن بخون، حتی شده یه صفحه یا یه آیه.خیلی تو #روحت اثر می ذاره؛ اما وقتی #بامعنی می خونی تو #فکرت هم اثر می ذاره.
✨سوره ی قیامت را دوست داشت و زیاد از آن حرف می زد؛ مخصوصا شش آیه ی اولش.می گفت: وقتی خدا می گه #اثر_انگشتت رو درست کرده، حس می کنی خدا همیشه دنبالت هست. باید خدا رو با تمام وجود #باور کرد.
#شهید_محسن_حججی🌷
شادی روحش #صلوات
لینک خرید کتاب سربلند:
https://forush.co/76/335692/
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢به اسم حبیب 💠روایت اول #قسمت_سوم 🔰محمدحسین تحصیلات #نظامی نداشت❌ مثل همت, اما خوب بلد بود چه میخ
💢به اسم حبیب
💠روایت اول: #قسمت_چهارم
🔰ارادت خاصی به #شهدای_گمنام داشت. میگفت: غریبن،
خالصانه عمل میکرد👌برای خدا...
دوستانش میگفتن: نمیدونستیم #سوریه چیکارست⁉️ میگفت: باغبونم به درختا آب میدم.
🔰شهید که شد گفتن #فرمانده تیپ بوده. میدونین بچه ها بعضی حرفا آدم رو وادار میکنه بیشتر رو بعضی چیزا #حساس بشه, راهیان نور💫 راوی کاروان میگفت: شهدا #ستاره نبودن، ستاره شدن🌟
🔰بچه ها #محمدحسین محمد خانی همرنگ ما بود, همین دانشگاهی که ما درس میخونیم📚 درس میخوند, همین شهری که ما زندگی میکنیم زندگی میکرد
مثل ما، مثلِ خیلیای دیگه
🔰یکی از دوستای محمد حسین میگفت: محمد حسین سرمایی☃ بود هشت تا #پتو میپیچید دورش رو بخاری♨️ میخوابید. یه ســ❓ـوال 👇
❓این آدم سرمایی
توی #حلب
شب تا صبح
سوز #سرما
چطور دووم آورد⁉️
اونم حلبی که #تابسونش سرده چه برسه به پاییـ🍂ـز وزمستون. چی دید؟ چی درک کرد؟ چی دیدش بمونه، باخودتون یکم فکــ💭ــر کنین.
🔰همیشه آخر #روضه هاش میخوند
🔸سَرکه زدچوبه محمل دل ماخورد ترک
🔹ریخت بر قلب ودل جمله عشاق نمک
🔸آنقدرداغ عظیمَست که بردل شده حک
🔹سر زینب به سلامت سر نوکر به درک
🔰مراسم #شهادتشون دوستاشون این رو میخوندن به آخرش که میرسیدن سکوت میکردن🔇 دلشو نداشتن جلو #مادر وخواهرش بگن سر نوکر به درک😔 چند باری که خوندن و آخرش سکوت؛ #خواهرشون بلند گفتن: سر زینب به سلامت #سر_نوکر به درک
🔰بچه ها! وقتی صدام دستور قتل بنت الهدی #صدر رو داد. ازش پرسیدن. موسی صدر که کشته شد به خواهرش چیکار داری؟ گفت: «من قضیه #حسین را تکرار نمیکنم❌ #زینب بعد از برادرش، زنده ماند و یزید و آلامیه را رسوا کرد». به قول دکتر #شریعتی
آنان که رفتند کار حسینی کردند
آنان که ماندند باید کار #زینبی کنند✅
وگرنه #یزیدی اند
✍پی نوشت:
و چه بسیار ناگفته هایی که توفیق بیان نشد
📚برگرفته از کتاب عمار حلب
(پایان)
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹بخشی از وصیتنامه 🌾ای مردم شما را #قسم میدهم به آن چیزی که ایمان دارید، نائب برحق #امام زمان(عج
1⃣9⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔶قبل از حسن آقا، داماد #خانواده بودم یک جای ثابتی از منزل پدر خانمم مخصوص من بود؛ اما حسن مدام سربهسرم میگذاشت. اول از من میآمد و جای من مینشست؛ البته نه اینکه جای من را بگیرد فقط برای شوخی و خندیدن بود. میگفت:
بسه دیگه حالا نوبت منِ که اینجا بنشینم.
🔷نظم و ترتیب خاصی توی زندگیش داشت. یادمِ وقتی سفر بابلسر با هم رفتیم، صبح🌤 زود بلند میشد کارها را بهتنهایی انجام میداد. ما هم خواب بودیم، بلند میشدیم. میدیدیم، سفره صبحانه آماده است و #برنامه ناهار را هم نوشته و گذاشته روی میز. نمیگذاشت دست به سیاه و سفید بزنیم. روزها و شبهای قشنگی بود.
🔶شبی 🌙که من و حسن تنها شدیم، توی همان بابلسر کنار دریا بود. دراز کشیدیم، دستها را گذاشتیم زیر سرمان به آسمان نگاه کردیم پر از #ستاره بود. ستارهها را میشمردیم. گفت:
ـ عباس جان مسابقه بگذاریم❓ هرکی بیشتر ستاره بشماره برنده است.
تعداد ستارههایی 🌟که حسن شمرد، بیشتر از من بود. من همش قاتى میکردم دوباره از اول میشمردم حس میکردم، ستارهها به هم میریزند. باید از اول شروع کنم، دو #ساعتی⏰ کنار دریا بودیم کنار هم بودیم.
🔷نفسهای حسن را میشنیدم. عطرش را حس میکردم #صدایش را میشنیدم اصلاً باورم نمیشد که بره. هنوز تصور میکنم، توی سوریه است و یک روزی مییاد. اگر کسی از من بپرسه میگم، حسن هنوز هست. آخه کارهاش مثل آدم رفتهها نبود؛ اما رفت و شهید شد؛ چون میخواست که شهید شود. همه چیز را خوب دیده بود و درک کرده بود.
🔶سال 1378-1379 آن روزها که هنوز آقای یکتا راهیان نور را راه نینداخته بود، با عدهای رفتم مناطق جنگی پادگانی نزدیک کرخه، #واقعیتش احساس غربت کردم. با خودم گفتم:
ـ اینها چرا رفتند❓ بهخاطر چی جنگیدند؟ برای چی شهید شدند❓
اما بعد از شهادت حسن به جوابهایم رسیدم. درک شهدا از مردن مثل ما نیست انگار در وادی مرگ قدم میزنند. یک تصویر واضحی از مردن دارند. آن سوی واقعه را خیلی روشن میبینند.✔️
راوی: باجناق شهید
#شهید_حسن_غفاری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کاری کن ای #شهید...🌷 🔅بعضی وقت ها #نمیدانم؛ درگرد و غبارگناه این دنیاچه کنم. 🔅مرا#جداکن اززمین دس
7⃣3⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🌀متولد میشوند، #پر نور ✨چون #ستاره هر چه بیشتر میگذرد، شعاعِ نورشان وسیع تر میشودو با #آنهاست که میتوان راه را پیدا کردروز به روز قامتِ منیَّت در آنها #خمیده تر میشود و #اخلاص است که در لحظه هایشان ریشه میدواند
🌀هر چه میکنند تنها برای #خداست.
میشوند چشم و چراغ #کشور.دلسوز❤️ ملت و تمام فکر و ذکرشان معطوف به قدرتمندیِ #وطن است.میشوند #مصطفی مخلص و کارآمد.برای کشور میجنگند، ☄تلاش میکنند، آنچه در دانشگاه آموخته اند را برای پیشرفت خرج میکنند و #جان را با دل تقدیم میکنند.
🌀مصطفی ها، خارِ #چشم میشوند
برای آنهایی که تابِ دیدن سربلندی و توانایی #ایران را ندارند.و قدرتمند ایستادند.تا ثابت کنند هیچ دستِ #بیگانه ای اجازه نفوذ به قلمرو این #خاک را ندارد.مصطفی، پروازش هم تولد دیگری بود.#تولد_آسمانی 🌫اش، مصطفی های دیگری را متولد کرد
🌀#قلب_آسمان، 🌫طاقت دوری نداشتدر واپسین دقایقِ #صبحگاه،🌤 بالهایش🕊 را به سوی آسمان گشود
چشم کورِ عدو طاقت یک مصطفی را نداشت اما نمیدانست از خونِ یک مصطفی، #مصطفی های دیگری بال میگشایند
🌀#احمدی_روشن متولد شد تا چراغ #هدایت باشدمردِ قدرتمندِ #هسته_ای باشدامید دل رهبر و ملت باشد
انگیزه #جوانان باشد.میلادت مبارک، ستاره 🌟آسمانِ هسته ای.#امام_خامنه_ای : "با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد"
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
💞♥️💞🎊💞♥️💞
🌸آسمان🌫 را ریسه کشیده اند و #فرشته ها، با #طبق های گل🌷 راهی زمیناند.نورِ ✨چشم #آمنه در خلعت #دامادی چون ماهِ شب 🌙چهارده میدرخشد و #اطرافیان متحیر از این همه زیباییآن سوتر، یگانه عروسِ عبدالله، پشت پرده در انتظار مردِ اَمینش نشسته است...وَه که چه انتظار شیرینی😍
.
🍃بانویی که سراسر متانت و نجابت است.متانتی که او را شهره شهر کرده و #خواهانش را فراوان... اما چه میشود کرد که چشم خدیجه_سلاماللهعلیها_ تنها، #جوانِ_امینِ مکه را میبیند.
.
🌸چه #پیوند مبارکی😍
عقد در آسمانها 🌫بسته میشود...صدای هلهله #عرشیان؛ گوش عالم را پر کرده و اینجا، روی زمین محمد_صلواتاللهعلیه_ از همیشه #خوشحال تر است!چرا که یار و یاورش در راهِ خدا را پیدا کرده⚘
.
🍃زن ؛ پابه #پای مردش، در راه رضایت #معبود از تمامِ #ثروتِ خود میگذرد و خوشنود است از این عهد و پیمانخوشنود است که در راه #اسلام هر چه دارد فدا میکند و خود نیز قطره ای از دریای عاشقان 💓میشود.
.
🌸اما ثمره ازدواجشان؛ $إِنَّا_أَعْطَيْنَاكَ_الْكَوْثَرَ"یقینا
به تو خیر کثیری عطا کردیم"
#دختری از جنسِ نور، که شود #مادرِ عالمین💚خورشیدی ☀️که یازده #ستاره از دامنش در آسمانِ ظلمت بدرخشند🌟
.
🍃چه #پیوند مبارکی🎊
🌸سراسر نور ✨و برکت🍃
نویسنده: #زهرا_قائمی
به مناسبت سالروز🎉 #ازدواج_پیامبر_و_حضرت_خدیجه 🌸
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
☆به نام ستار لغزش هایمان☆
🍃"فرزند عزیزی را که پاره ی تنم و حاصل عمرم بود، از دست دادم."
امام که این گونه سخن می گوید، دل آدمی به لرزه در می افتد که "او" چه کرده بود.
🍃پلک بر هم نه و آن شب را #اندیشه کن. شبی تاریک و کوچه ی باغی کهن، اردیبهشتی که نسیم خرمش را ارزانی داشته و مردی که تبسم دل نشینش، همیشگی ست. و ناگه، ناوکی که رها می شود و برق ستاره ای را در سپهر سیاه، خاموش می سازد.
🍃آن مرد که بود؟ مردی که گویی با نبودش، #ستاره ای منور، رنگ باخت اما هیچ گاه، ستاره ی ایمان و باورش، در یاد این دیار، رنگ نخواهد باخت. مردی که زیبا اندیشید و #آموخت، دفاع از اندیشه را.
🍃مردی که تورق نگاه عمیقش به هستی، تو را آگه می سازد از آن چه که در کیش و آئینت، بیگانه مانده است. مردی که ردای #نبی(ص) بر تن آویخته و دریافته بود که اسلام، تنها ثبت سیاهی مدوری بر جبین نیست.که اسلام دم از "تفکر" می زند. از آن چه که جهان محتاجش است.
🍃پ.ن: تا حالا کدوممون نشستیم، دقیق و با تفکر کتابای شهید مطهری رو خوندیم؟
تا حالا چقدر از استدلال هاش برای دفاع از عقایدمون استفاده کردیم؟ و اونی که خونده چقدر سعی کرده، خوندن کتاب های شهید رو ترویج کنه؟
🍃نوشته های بی بدیلی مثل #مسئله_حجاب و #حماسه_ی_حسینی. نگاه عمیقی که توی خدمات متقابل اسلام و ایران موج میزنه یا فطرت و انسان در قرآن.
🍃پس اگه دوست داری حقی که #شهید_مطهری به عنوان یه #معلم بزرگ به گردنت داره رو جبران کنی، شروع کن به غنی کردن افکار جامعه ی اطرافت و این کار رو اول روی خودت پیاده کن.
✍نویسنده: #زهرا_مهدیار
🍂به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_مرتضی_مطهری
📅تاریخ تولد : ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان
📅تاریخ شهادت : ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ تهران
🥀مزار شهید : قم
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh