eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
⚜قصہ‌ی #معراج سیمرغ راز بود ❣قصد او از زندگے #پـرواز بود ⚜لحظہ‌ی پـايـان✋ او آغــاز بـود ❣مرگ او
💠نامحرم 🔹من با احمد ، هم دوره و هم پرواز بودم . از سال ۱۳۵۳ در مرڪز پياده شيراز . دوره هاى مقدماتى و عالى را طى مےڪرديم و در همان روز ها ڪه در خدمت ايشان بودم ، مسائل عقيدتى را رعايت مےڪرد. 🔸از نماز و روزه و فلسفہ دين ، خيلى حرف مےزديم. در همان مرڪز ، گرو هان ديگرى متشڪل از خانم ها ، آموزش نظامى مےديدند . احمد توصيه مےڪرد بہ آنها نزديڪ نشويم . آن موقع ، حجاب خانم ها رعايت نمےشد و يگان ها هم در ڪنار هم خدمت مےڪردند و آموزش مى ديدند . 🔹احمد به ما مى گفت : «ممڪن است در اين دنيا ، جواب ڪار ثوابى را ڪه مےڪنيد ، عايدتان نشود ولى بالاخره روزى بايد جواب ڪارش را پس بدهيد و يا پاداش ڪار خيرتان را بگيريد . آن روز ، جواب دادن خيلى سخت است .» 🌹 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💐🌾💐🌾💐🌾💐  ♦️نماز رو همیشه #شمرده شمرده و با دقت می‌خوند، بهمون می‌گفت: اشکال کار ما اینه که برای همه
9⃣0⃣3⃣1⃣🌷 🔰علیرضا دبستان را در عصر انقلاب عصر پهلوی آن زمان گذراند. بسیار و در عین حال پسری خندان😃 شلوغ و کمی هم اهل بود. ♻️معلم ها خیلی این پسر را دوست داشتند. یکی از میگفت شیطنت از چشمای این بچه👫 می باره ولی چون درس و خوبه ما هم دوسش داریم. 🔰دبستان که می آمدیم با اینکه خسته بودیم همه را می‌کرد که مسجد🕌 برویم و نماز را به بخوانیم بعد هم ناهار و بعد از آن مشغول بازی می شدیم. پایان دوران دبستان مصادف بود با انقلاب ما کمتر به درس توجه می کردیم. ♻️علیرضا درس خواند اما چون توی کلاس خوب دقت می کرد همیشه نمراتش از ما بهتر بود. با انقلاب وارد مقطع راهنمایی شد مدرسه ارباب در خیابان حکیم نظامی ثبت نام کرد. 🔰علیرضا آنقدر درگیر مسائل و فعالیت‌های و مسائل فرهنگی بود که کمتر به درس توجه می کرد با این حال سال اول با معدل بالا قبول خرداد شد. ✔️ ♻️دوم راهنمایی سال آخر او بود در این سال معمولاً نیمه‌های شب✨ پس از پایان کار به خانه می آمد صبح 🌤زود هم راهی🚶مدرسه می شد. 🔰در همین دوران بود که با راه اندازی انجمن اسلامی مشغول فعالیت‌های سیاسی شد. گروه‌های سیاسی مختلف نظام که در مدارس فعالیت می کردند را مانعی بر سر راه خود می دیدند لذا یک بار او را به قدری کتک زدند ♻️که کمتر کسی آن را داشت با سر و صورتی خونین💔 راهی خانه شد اما دست از فعالیت هایش بر نمی داشت نمی‌دانم که این به در روز چقدر استراحت می‌کرد. 🔰 تازه از این برگزاری جلسه قرآن 📖و برگزاری اردو و فعالیت برای خانواده در مسجد و تبلیغات بسیج هم به کارهایش اضافه شد. ⚡️ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
شهیدی که برای رزمندگان پدری کرد 🔹با زمزمه‌های انقلاب شهید محمحسن نظرنژاد که آن زمان‌ها به پهلوون معروف شده بود به جمع تظاهرات کنندگان و انقلابیون پیوست. 🔹در جنگ تحمیلی پهلوون محمدحسن به بابانظر تبدیل می‌شود به این شکل که بچه بسیجی‌های آن زمان که از خراسان به این جنگ آمده بودند وحدود دو هزار کیلومتر از خانه خود دور بودند به دنبال دست مهربون پدرانه‌ای می‌گشتند که این دست را در پهلوون یافتند و همان‌ها به پهلوون لقب بابانظر دادند و از آن زمان محمد حسن نظرنژاد دیگر نزد بچه‌های خراسان بابانظر بود. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💔 شهیدی که میخواست شمع باشد در وصیتنامه اش نوشته بود: از خدا می خواهم که شمع باشم🕯 و بسوزم و نور بدهم✨ و نمونه ای از مبارزه و کلمه حق و مقاومت در مقابل ظلم باشم💪🏻 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ همسرشون تعریف میکردن که .. زمستان سال 64در تهران زندگی میکردیم. برای گرفتن برنج کوپنی می بایست مسیری را طی کند که جز ماشین های دارای مجوز نمی توانستد از آن محدوده عبور کنند. او از ناحیه پا هم ناراحتی داشت و حمل یک کیسه برنج با آن مسافت تقریبا یک کیلو متری برایش زجر آور بود . از او خواستم با برود که نپذیرفت. گفتم: حال شما خوب نیست و پاهایت درد دارد! گفت اگر خواستی همین طور پیاده میروم وگرنه نمی روم. او کیسه 25کیلویی برنج را روی دوشش نهاد ویک نایلون هم پر از چیزهای دیگر در دستش گرفت و به سختی به خانه آورد، اما حاضر نشد برای چند دقیقه از ماشین سپاه استفاده کند. .. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شهیدی که هیچ وقت خبر پدر شدنش را نشنید 🔹شهید رستم‌على آقا باباپور برای آخرين بار در ۱۵ بهمن ۱۳۴۶ با وجود آگاهی كامل از وضع همسر بيمارش که مدت چهار ماه براى حمل فرزند سومش بسترى بود به جبهه حق عليه باطل عزيمت كرد. فرزند سومش در شب اول ماه مبارك رمضان ساعت ۴ بعدازظهر چشم به جهان گشود در صورتي كه ساعت ۴ بعدازظهر روز پنجشنبه مورخه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۶۵ در منطقه عملياتى فاو گلوله دو زمانه بر سر مباركش اصابت و قبل از شنيدن خبر ولادت فرزندش به آرزوى ابديش نائل شد. 🔹آخرین نامه‌ای که همسر شهید برای او نوشت و درست چند دقیقه بعد از شهادتش رسید و محتوای نامه چنین بود : "رستم‌علی جان، امروز تو پدر شدی، من هول شدم، سلام، وای نمی‌دانی چقده قشنگه، بابا ابوالقاسم، نام پسرت رو گذاشته مهدی. من گفتم: تو بابای رستم‌علی هستی. صاحب اختیاری. گذاشت مهدی. بخدا عین خودته. كشیده و سبزه و ناز، میای؟ باید بیای. شنیدم عملیات شده، رادیو گفت: فاو گرفتین، این فاو چی هست؟ چی داره كه ولت نمی‌كنه؟ تلویزیون نشان داد، هی نگاه كردم. آخه شماها همه مثل هم هستید. مهدی بهانه باباش و می‌گیره، تو رو جان مهدی بیا، دلم بد جوری تنگ شده. یه تكه پا بیا، بعد برو... جنگ كه فرار نمی‌كنه، ناسلامتی بابا شدی‌ها. همه سلام دارند. زود میائی، منتظرتم خیلی... باشه" دوستت دارم... زهراء شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💔 تو وصیتنامه ش نوشته بود: اگر جنازه ام را که آوردند ، دست راستم روی سینه ام بود منظورش این است (بدین معناست) که من امام حسین یا امام زمان را دیده‌ام و سلام هم کردم و این آرزوی دیرینه ام براورده شده است... و پیکر مطهرش اینچنین بود که در عکس مشاهده مےکنید؛ بله... نوڪر رُخ ارباب، نبیند سخت است اما شهید، نظر مےڪند به وجهُ‌الله.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🦋🦋🦋🦋 نام: محمد رضا تورجی زاده تولد : ۲۳ تیر ماه ۱۳۴۳ فرزند: حسن شهادت: ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ شهید محمدرضا تورجی زاده در سال 1343 به دنیا آمد. در همان دوران کودکی عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت داشته و با شور وصف ناپذیر در مجالس عزاداری شرکت می نمود . در کودکی بسیار با وقار نظیف و تمیز بوده به گونه ای که در میان همگان ممتاز بود. ایشان دوران تحصیل را همراه با کار و همیاری در مغازه پدر آغاز نمود . پدرش به دلیل علایق مذهبی برای دوره راهنمایی ایشان را در مدرسه مذهبی احمدیه ثبت نام نمود. کلاس سوم راهنمایی شهید مقارن با قیام مردم قم شده بود که شهید با جمعی از دوستان هم کلاسی ،چند نوبت تظاهراتی در مدرسه تدارک دیده و از رفتن به کلاس خودداری کرده بودند. 🦋 🦋 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شهید «محمد شهبازی»؛ فرمانده‌ای گمنام و بی‌ادعا 🔹محمد با تمام شور نوجوانی خود وارد مبارزات انقلابی شد و از همان روزهای نخست مبارزات مردم ایران علیه رژیم طاغوت به صف مبارزان پیوست. انقلاب که پیروز شد وارد کمیته‌های مردمی شد و با بچه های محل و دوستان خود برای کمک به دیگران بخصوص محرومان و مستضعفان تلاش می‌کرد. 🔹خلوص و ایمان بالا برجسته‌ترین ویژگی محمد است و ترکیب هوش سرشارش با ایمان الهی از او انسانی برجسته ساخت؛ شهید «محمد شهبازی» از دیار بهار همدان در عین نخبه بودن، گمنام است، او نه شیفته نام و نشان و نه به دنبال تشویق و درجه بود. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شهیدی که صدام برای سرش جایزه گذاشت 🔹رشادت‌ها و توانایی‌های سردار شهید «مجید مرآت حقی» در زمان جنگ به گوش نیروهای بعثی رسید تا جایی که صدام برای سرش جایزه تعیین کرد. 🔹برادر شهید مرآت حقی با اشاره به اینکه از خبر شهادت مجید یک ماه گذشته بود و مادرمان باید به حج مشرف می‌شد که با شنیدن خبر شهادت فرزندش قصد انصراف از سفر زیارتی را داشت، می‌گوید: "مسئول کاروان به مادرم قول دادند که برای شهید مرآت در مکه مراسم می‌گیریم که همینطور هم شد و مراسم چهلم شهید مرآت را مسئولان کاروان و حجاج دیگر در مکه برگزار کردند." ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♦️عقاب تیز پرواز نبرد پاوه 🔹شهید در دوران خدمتی‌اش همواره فردی با انضباط و برخوردار از دانش پروازی و مهارت‌های تخصصی و یکی از کارکنان ممتاز پایگاه به حساب می‌آمد به طوری که در بررسی خلاصه وضعیت خدمتی، در سال‌های ۵۶ الی ۵۸ به عنوان افسری پرکار که روزانه بیش از ۱۲ ساعت وقتش را به امور عملیاتی می‌پردازد و دو مورد تشویقی به علت جدیّت در امور محوله، از وی یادشده است. 🔹پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوژه باز هم آرام و قرار نداشت. در تاریخ بیست‌وسوم مرداد سال ۱۳۵۸ مهاجمان مسلح طرفدار حزب دمکرات کردستان و گروهی از عشایر وابسته منطقه با انواع سلاح‌های سبک، سنگین و خمپاره انداز به شهر پاوه حمله کردند. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♦️عقاب تیز پرواز نبرد پاوه 🔹شهید در دوران خدمتی‌اش همواره فردی با انضباط و برخوردار از دانش پروازی و مهارت‌های تخصصی و یکی از کارکنان ممتاز پایگاه به حساب می‌آمد به طوری که در بررسی خلاصه وضعیت خدمتی، در سال‌های ۵۶ الی ۵۸ به عنوان افسری پرکار که روزانه بیش از ۱۲ ساعت وقتش را به امور عملیاتی می‌پردازد و دو مورد تشویقی به علت جدیّت در امور محوله، از وی یادشده است. 🔹پس از پیروزی انقلاب اسلامی نوژه باز هم آرام و قرار نداشت. در تاریخ بیست‌وسوم مرداد سال ۱۳۵۸ مهاجمان مسلح طرفدار حزب دمکرات کردستان و گروهی از عشایر وابسته منطقه با انواع سلاح‌های سبک، سنگین و خمپاره انداز به شهر پاوه حمله کردند. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh