🌷شهید نظرزاده 🌷
#فرازی_از_وصیت 4⃣ 💢قسمتی از وصیت نامه #شهید_محمدابراهیم_همت🌷 ⚜از طرف من به جوانان👤 بگوئيد #چشم_شه
#فرازی_از_وصیت 5⃣
💢قسمتی از وصیت نامه
#شهید_سیدمحمود_موسوی🌷
⚜این وصیتنامه📜 را در حالی مینویسم که عازم #ماموریت دشواری هستیم، امیدوارم انشاءالله با پیروزی عزیزان روحالله و #سیدعلی به انجام برسد. یا رب! در نگاه دوستانم مینگرم در حالی که اشک😢 در چشمانشان حلقه زده، با یکدیگر #وداع میکنند، چون هیچکس نمیداند چه کسی میماند و چه کسی به دیدار معشوق🕊 میشتابد.
⚜ای دوستان! فریب دنیا را نخورید❌ زیرا این امر، مانع #خیر_اخروی میشود. پس در همه حال سعیتان به دست آوردن خیر اخروی باشد✅
کلامتان #کلام_رهبر باشد و از زبان او بشنوید، چون کلام و زبان رهبر، کلام و زبان آقا #امام_زمان(عج) است.
⚜پس همیشه حامی و #پشتیبان رهبر باشید؛ زیرا دل رهبر❤️ به شما خوش است و همواره برای سلامتی او دعا کنید. به پدر و مادرتان #احترام بگذارید و دستشان را ببوسید، چون با دعای آنان زندگی شما خوب خواهد شد👌
⚜به روحانیت احترام بگذارید، زیرا آنان #حافظان اسلامند. دشمنان از جدایی مردم و روحانیت خوشحال میشوند، پس #دشمنان را با پیروی از روحانیت، ناراحت کنید🚫 اگر می خواهید از #فتنه آخرالزمان در امان باشید، فقط پشت سر ولایت فقیه باشید.
خانواده #شهدا را فراموش نکنید و برای آنان دلگرمی باشید.
⚜در پایان از همه شما #التماس_دعا دارم، محتاج دعای شما هستم. از دوستان و آشنایان حلالیت بطلبید.
🔸رفیقان میروند #نوبت به نوبت
🔸خوشا روزی که نوبت #بر_من آید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#دلنــوشتـــــــــه📝 💟دل نوشتهای تقدیم به #همسر_سبکبالم(۱/۲) ❣غروب #بی_تو بودن را در حالی بر روی
#دلنــوشتـــــــــه 📝
💟دلنوشته ای تقدیم به #همسر_سبکبالم(۲/۲)
✍حواسم به همه آرمانهایت هست
وقتی به #نیایش میرسم ... به آرزوهایی که هیچوقت نرسیده❌ به بلندی موهایش👧 که #دستانت را کم دارد، به دویدنهایش که به آغوش #تو نمیرسد😔
✍چه آرزوهایی که برایش نداشتی، چقدر #دلتنگ بودی، دلتنگ بوسیدنش😘 دلتنگ شنیدن #قهقهاش، دلتنگ چشمانش😍 دلتنگ اینکه صدایت میکرد « #بابا».
✍چقدر خوشحال بودیم روزی که #اولین قدمهایش👣 را برمیداشت. نگران نباش🚫 میدانم روزی خواهد رسید که درک میکند برای چه رفتی، #مولایمان حسین (ع) کیست؟ خواهرش بیبی زینب (س) کیست⁉️خانم #رقیه (س) که بابایش را شهید🌷 کردند کیست؟
✍میداند که تو و دوستان #شهیدت در این زمان شدهاید «قاسم»، شدهاید «علیاکبر» و #افتخار میکند که بابایش #تو هستی💖 خواهد دانست که بابایش نمرده❌ بلکه #شهید_شده و شهید یعنی👈 «به خیر گذشت، نزدیک بود بمیرد» ... . مردن را همه بلدند، #سعادت میخواهد شهید شوی🕊
✍اما #رضاجان! به آرمانهایت میرسم، آنجا که بیرون از مرزت رفتی😢 و جنگیدی که نشان دهی هنوز #غیرت هست، هنوز باید از ایرانی🇮🇷 ترسید، هنوز مردانگی💪 میترساند #خائنین را. من، حواسم به همه آرمانهایت هست، تا جایی که نفس داشته باشم برای تحقق آرمانت تلاش میکنم✋
✍اینجا کسانی هستند که #درک میکنند نباید #رهبرمان تنها بماند⛔️ فراموش نمیکنم🗯 حتی اگر اسم خود را فراموش کنم ... فراموش نمیکنم بغض نهفته در گلوی #سیدعلی را که میگفت: جسم ناقصی دارم. اندک آبرویی دارم. که آن را هم #شما به ما دادید.
✍فراموش نمیکنم آن #توسلات «امام خامنهای» به «امام زمان (عج)» را. ما آن بیحرمتیها را در آن #عاشورا، آن دشمنشاد کردنها را، آن بغض «سید علی»😢 را، آن #شهیدان مظلوم بسیجی🌷 را فراموش نمیکنیم. ما #فتنه سال 88 را فراموش نمیکنیم❌ فتنههای دیگر هنوز در راهاند، خدا یاریمان کند تا آگاه شویم و #مبارزه کنیم.
✍رضا جان! خیلیها بر سر این خاک با تو پیمان میبندند💞 که ادامهدهنده #راهت باشند. خیلیها حتی شده یک عهد کوچک را اینجا #باتو میبندد و شاید تغییر کوچکی در زندگیشان ایجاد کند😊 همینها باعث #دلگرمی من است. دعا میکنم برای تو، برای خودم، برای #همه، کسی چه میداند شاید خدا دست جمعی نگاهمان کرد👌
♦️مهربان #خدای من! میدانم که تا آسمان راهی نیست، ولی تا #آسمانی شدن راه بسیار است. این دستهای خالی بهسوی تو بلند میشود. ما #بیسلیقهایم، طلب آب و نان🍞 میکنیم، تو خود میدانی ای #خزانهدار بخششها، بهترینها👌 را برایمان مقدر فرما و ظهور حجتت✨ را نزدیک بفرما او با #سپاهی_ازشهیدان خواهد آمد ... #آمین
♦️قسم به غیرت مردانه علیاصغر؛ به درد #عشق نخوردن چه ارزشی دارد، هزار سر به فدای غباری از خاکم #وطن نباشد اگر تن چه ارزشی دارد⁉️
9/دی/1394
🌸همسر شهید مدافع حرم بیبی زینب (س)🌸
#شهید_رضا_دامرودی
#سالروز_ولادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
آرشیو 9 دی.mp3
3.94M
🎤 سید رضا #نریمانی
🔸روزی که #فتنه سر گندم ری شد
🔹بی بصیرتی با درد و غصه طی شد
🔸مرهم زخم دل #حضرت_آقا💔
🔹قیام حماسه ساز #9دی شد
#بصیرت
#نهم_دی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 7⃣#قسمت_هفتم 💠 اعتراض عباس قلبم را آتش زد و نفس زنعمو را از شدت گری
❣﷽❣
📚 #رمان
💥 #تنها_میان_داعش
8⃣#قسمت_هشتم
💠 دستم به دیوار مانده و تنم در گرمای شب #آمرلی، از سرمای ترس میلرزید و صدای عباس را شنیدم که به عمو میگفت :«وقتی #موصل با اون عظمتش یه روزم نتونست #مقاومت کنه، تکلیف آمرلی معلومه! تازه اونا #سُنی بودن که به بیعتشون راضی شدن، اما دستشون به آمرلی برسه، همه رو قتل عام میکنن!»
💢تا لحظاتی پیش دلشوره زنده ماندن حیدر به دلم چنگ میزد و حالا دیگر نمیدانستم تا برگشتن حیدر، خودم زنده میمانم و اگر قرار بود زنده به دست #داعش بیفتم، همان بهتر که میمُردم!
💠 حیدر رفت تا فاطمه به دست داعش نیفتد و فکرش را هم نمیکرد داعش به این سرعت به سمت آمرلی سرازیر شود و همسر و دو خواهر جوانش #اسیر داعش شوند.
💢 اصلاً با این ولعی که دیو داعش عراق را میبلعید و جلو میآمد، حیدر زنده به #تلعفر میرسید و حتی اگر فاطمه را نجات میداد، میتوانست زنده به آمرلی برگردد و تا آن لحظه، چه بر سر ما آمده بود؟
💠 آوار وحشت طوری بر سرم خراب شد که کاسه صبرم شکست و ضجه گریههایم همه را به هم ریخت. درِ اتاق به ضرب باز شد و اولین نفر عباس بود که بدن لرزانم را در آغوش کشید، صورتم را نوازش میکرد و با مهربانی همیشگیاش دلداریام میداد :«نترس خواهرجون! موصل تا اینجا خیلی فاصله داره، هنوز به تکریت و کرکوک هم نرسیدن.» که زنعمو جلو آمد و با نگرانی به عباس توصیه کرد :«برو زودتر زن و بچهات رو بیار اینجا!»
💢عباس سرم را بوسید و رفت و حالا نوبت زنعمو بود تا آرامم کند :«دخترم! این شهر صاحب داره! اینجا شهر امام حسنِ (علیهالسلام)!» و رشته سخن را به خوبی دست عمو داد که او هم کنار جمع ما زنها نشست و با آرامشی مؤمنانه دنبال حکایت را گرفت :«ما تو این شهر مقام #امام_حسن (علیهالسلام) رو داریم؛ جایی که حضرت ۱۴۰۰ سال پیش توقف کردن و نماز خوندن!»
💠 چشمهایش هنوز خیس بود و حالا از نور ایمان میدرخشید که به نگاه نگران ما آرامش داد و زمزمه کرد :«فکر میکنید اون روز امام حسن (علیهالسلام) برای چی در این محل به #سجده رفتن و دعا کردن؟ ایمان داشته باشید که از ۱۴۰۰ سال پیش واسه امروز دعا کردن که از شرّ این جماعت در امان باشیم! شما امروز در پناه پسر #فاطمه (سلام الله علیهما) هستید!»
💢 گریههای زنعمو رنگ امید و #ایمان گرفته و چشم ما دخترها همچنان به دهان عمو بود تا برایمان از کرامت #کریم_اهل_بیت (علیهالسلام) بگوید :«در جنگ #جمل، امام حسن (علیهالسلام) پرچم دشمن رو سرنگون کرد و آتش #فتنه رو خاموش کرد! ایمان داشته باشید امروز #شیعیان آمرلی به برکت امام حسن (علیهالسلام) آتش داعش رو خاموش میکنن!»
💠 روایت #عاشقانه عمو، قدری آراممان کرد و من تا رسیدن به ساحل آرامش تنها به موج احساس حیدر نیاز داشتم که با تلفن خانه تماس گرفت. زینب تا پای تلفن دوید و من برای شنیدن صدایش پَرپَر میزدم و او میخواست با عمو صحبت کند.
💢 خبر داده بود کرکوک را رد کرده و نمیتواند از مسیر موصل به تلعفر برسد. از بسته بودن راهها گفته بود، از تلاشی که برای رسیدن به تلعفر میکند و از فاطمه و همسرش که تلفن خانهشان را جواب نمیدهند و تلفن همراهشان هم آنتن نمیدهد.
💠 عمو نمیخواست بار نگرانی حیدر را سنگینتر کند که حرفی از حرکت داعش به سمت آمرلی نزد و ظاهراً حیدر هم از اخبار آمرلی بیخبر بود. میدانستم در چه شرایط دشواری گرفتار شده و توقعی نداشتم اما از اینکه نخواست با من صحبت کند، دلم گرفت.
💢 دست خودم نبود که هیچ چیز مثل صدایش آرامم نمیکرد که گوشی را برداشتم تا برایش پیامی بفرستم و تازه پیام عدنان را دیدم. همان پیامی که درست مقابل حیدر برایم فرستاد و وحشت حمله داعش و غصه رفتن حیدر، همه چیز را از خاطرم برده بود.
💠 اشکم را پاک کردم و با نگاه بیرمقم پیامش را خواندم :«حتماً تا حالا خبر سقوط موصل رو شنیدی! این تازه اولشه، ما داریم میایم سراغتون! قسم میخورم خبر سقوط آمرلی رو خودم بهت بدم؛ اونوقت تو مال خودمی!»
💢رنگ صورتم را نمیدیدم اما انگشتانم روی گوشی به وضوح میلرزید. نفهمیدم چطور گوشی را خاموش کردم و روی زمین انداختم، شاید هم از دستان لرزانم افتاد.
💠 نگاهم در زمین فرو میرفت و دلم را تا اعماق چاه وحشتناکی که عدنان برایم تدارک دیده بود، میبُرد. حالا میفهمیدم چرا پس از یک ماه، دوباره دورم چنبره زده که اینبار تنها نبود و میخواست با لشگر داعش به سراغم بیاید!
💢 اما من شوهر داشتم و لابد فکر همه جایش را کرده بود که اول باید حیدر کشته شود تا همسرش به اسیری داعش و شرکای #بعثیشان درآید و همین خیال، خانه خرابم کرد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 6⃣#قسمت_ششم 🏴پرتوچهارم🏴 💢 تو نیز دل 💕نگران از جا بر مى
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
7⃣#قسمت_هفتم
💢 به او #حمله_ور شود و خونش را بر زمین بریزد:مردم ! خداوند تعالى که خود #آفریننده دنیاست ، آن را خانه🏡 نابودى و زوال قرار داده است . #کار این خانه این است که حال دل بستگان به خویش را #دگرگون مى کند.
🖤 #فریب_خورده کسى است که فریب او را بخورد و بخت برگشته کسى است که در دام #فتنه هاى او بیفتد.مردم ! دنیا شما را نفریبد، هر که به دنیا #تکیه کند، دنیا زیر پایش امیدش را خالى مى کند و هر که طمع به دنیا ببندد، دنیا ناکامش مى سازد.من اکنون شما را در کارى هم پیمان مى بینم که باعث برانگیختن #خشم_خدا شده.
💢 خداى کریم از شما روى گردادنده و عذاب خویش را بر شما حلال کرده.
مردم ! خداى ما #خوب خدایى است و شما بد #بندگانى هستید.به محمد پیامبر ایمان #آوردید و طاعتش را گردن نهادید و سپس به فرزندان او #هجوم آوردید و کمر به #قتل عترت او بستید....
🖤اکنون این #شیطان 👹است که بر شما مسلط شده و #عظمت حضور خدا را در دلهایتان 💖به غیبت کشانده . پس #ننگ بر شما و مقصد و مقصود شما..... ما از آن خداییم و به سوى او باز مى گردیم اما پیش روى ما قومى است که از پس ایمان ، به #کفر رسیده است. و قومى که غرقه ستم است هماره از ساحل لطف و رحمت خدا دور باد...
💢 امید نه،...
که آرزو دارى این امت #برگشته از امام ، این قبیله پشت کرده به رائد،
این قوم روبرتافته از قائد با این کلام
تکان دهنده و سخنان هشیارکننده ، ناگهان #به_خودبیاید، آب💧 رفته را به جوى بازگرداند و #حرمت شکسته💔 را ترمیم کند.
🖤اما #پاسخ ، فقط صداى #شیهه_اسبانى است که سم بر زمین🌍 مى کوبند و بى تابى سوارانشان را براى هجوم تشدید مى کنند.دوست دارى #حجاب از #گوشهایشان بردارى و صداى ضجه سنگ و خاك و کلوخ را به آنها بشنوانى و بفهمانى که از سنگ
و خاك و کلوخ کمترند آنها که چشم بر تابش آفتاب حقیقت مى بندند.
دوست دارى پرده از #چشمهایشان بردارى و ملائک را نشانشان دهى که چگونه صف در صف ، گرداگرد امام حلقه زده اند
💢 و اشک😭 چشمهایشان شبنم آسا بر گلبرگ🌺 بالهایشان نشسته و گریه هایشان خاك پاى 👣امام را تر کرده است.🕊فرشتگانى که ضجه مى زنند:
اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء(1)و امام با تکیه بر #دستهاى خدا، در گوششان زمزمه مى کند:..
#ادامه_دارد......
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇
🍃همه جا پرچم سفید بالا بردن نشان صلح نیست گاهی باید روی سپید را به زینت موی و ریش سفید درآورد تا آتش سوزان دشمنی ها را فرونشاند و صلح و #امنیت را ارمغان آورد.
🍃جنوب شرق مدتها بود که در تلاطم #فتنه_انگیزی دشمنان و خناسان یک روز آرام نداشت و هر سپیده دم آبستن حادثه ای جدید و خونبار بود، هیچ ضرب و زوری هم نتوانسته بود فضا را حتی اندکی آرام کند تا اینکه او با روی سپیدی که به بهای سالها بندگی و #مجاهدت یافته بود مامور بازگرداندن امنیت و صلح به آنجا شد.
🍃از روزی که او قدم به #جنوب_شرق ایران گذاشت روی سپید و موی سفیدش را در میان مردم شریف آنجا گرو گذاشت تا دلها را به هم نزدیک کند و فاصله ها را کم، آنقدر که دیگر نااهلی نتواند در فاصله بین دو اهل ایران جا خوش کند و به ترفند توطئه زمینه ناامنی و #فتنه را در آن ساکان فراهم کند. اما این پایان کار او نبود، انگار صفحه روی و موی سفید او برای پایان ماموریتش مهر سرخی احتیاج داشت تا کار تمام شود.
🍃روز ۲۶ مهر سال ۸۸ آن مهر سرخ نیز بر پرنده سفید و پاک او زده شد تا همگان او را #شهید نورعلی شوشتری خطاب کنند و او نظر کند به وجه الله🌺
✍نویسنده : #گمنام
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_نورعلی_شوشتری
📅تاریخ تولد : ۱۴ اسفند ۱۳۲۷
📅تاریخ شهادت : ۲۶ مهر ۱۳۸۸
📅تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : مشهد
🕊محل شهادت : سیستان و بلوچستان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
روایت روزهای فتنه از زبان یک #شهید
محمودرضا آرشيوى از كليپ هاى مربوط به اغتشاشات #فتنه ٨٨ را ريخته بود روى يك فلش ممورى و با خودش آورده بود تبريز. قرار شد محتوياتش را ببينم و بدون كپى كردن به او پس بدهم. فلش ممورى را كه مى داد گفت: فقط بعضى هايش قابل ديدن نيست زياد. گفتم: چطور؟ گفت: صحنه هاى خشن دارد. گفتم: نمى بينم بيا بگير. گفت: چرا؟ گفتم: قبلا خودم چند تا ديده ام؛ اعصابم از ديدن وحشى گرى شان خورد مى شود. گفت: وحشى گرى نديده اى. بعد تعريف كرد: يكبار در سعادت آباد، يك دسته از اينها را كه اغتشاش راه انداخته بودند با بچه هاى بسيج از خيابان هدايت كرديم داخل يكى از كوچه ها، اما وقتى دنبالشان وارد كوچه شديم يكهو انگار غيب شدند. وسط كوچه بوديم كه ديديم از بالاى يكى از ساختمانهاى نيمه كاره، بلوك سيمانى مى آيد روى سرمان. رفته بودند روى طبقات آن ساختمان و بلوك پرتاب مى كردند. وقتى ديدند ما ديديمشان يك عده شان آمدند پايين كه فرار كنند. يكى از بچه ها كه جلوتر از ما بود افتاد وسط اينها. تا بقيه بچه ها بجنبند و بروند كمكش، با قمه پشتش را از بالا تا پايين شكافتند.
به روایت برادر شهید
#شهید_محمودرضا_بیضائی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃 منتظر واقعی از شلوغیهای آخرالزمان کلافه نمیشود!
❇️ عارف بالله مرحوم حاج_اسماعیل_دولابی:
🔻کسانی که سالها «عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان» میگفتند، چرا از ظهور مشکلات و نابسامانیها کلافهاند و تاب تحمّل آن را ندارند؟ اینها مقدّمهی #ظهور است. پس یا دعای بر تعجیل ظهور حضرت را پس بگیرند یا دست از بیتابی و بیقراری بردارند و به آنچه هست تن بدهند.
🔸 بعد از هر شلوغی، خلوتی متناسب با آن خواهد بود و هر چه شلوغی بیشتر باشد، خلوت بعد از آن بزرگتر است. در #آخرالزمان شلوغی خیلی زیاد است، به نحوی که «یکفُرُ بَعضُهُم بِبَعضٍ وَ یَلعَنُ بَعضُهُم بَعضا»ً؛ گروهی گروه دیگر را تکفیر میکند و جمعی جمع دیگر را لعنت میکند.
#ظهور#فتنه
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#شهیدانه
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🚨 نگران آقای #خامنهای نباش!
⭕️ عزیزی نقل میکرد در بهشت زهرا🌷 تهران بودم، پیرمرد باصفایی دیدم که با ادب خاصی بالای این #مزار ایستاده و دعا میخونه، نگاهم بهش بود و مدّتها که دور زدم دیدم دست به سینه هنوز بالای مزار هست، بعد پایان دعا و ذکر متوجه من شد.
صدام کرد و گفت: پسرم ازت میخوام هروقت اومدی برای این #شهید فاتحه بخونی. گفتم چشم، میشه خواهش کنم دلیلش رو بگید‼️
گفت من سالها بود بعد از #فتنه۸۸ برای حضرت آقا و سلامتی جسمی و تعرض احتمالی به جانشان خیلی نگران بودم و اضطراب درونی😰 داشتم، روزی شهیدی با همین شمایل به خوابم اومد و شماره ردیف و قطعه هم بهم گفت.
ازم پرسید چرا نگران آقای خامنهای هستی⁉️ نگران نباش من خودم #محافظش هستم. بار اوّل توجهی به خواب نکردم تا اینکه دوباره همان خواب تکرار شد، همان هفته پنجشنبه با حفظ کردن شماره ردیف و قطعه اومدم بهشت زهرا و دقیقاً همان چهره👤 رو روی قبر دیدم، دیدم تو توضیحات شهید نوشته « #محافظ رئیس جمهور محترم حجت الاسلام سید علی خامنهای♥️».
⭕️ از اون موقع به بعد دیگه خوفی از تعرض به جان #آقا ندارم و در عوض مدام به این شهید سر میزنم و دعاگوش🤲 هستم، به هرکسی هم که بتونم میگم.
💐 شک نکنیم که #عنایت_الهی و نگاه شهدا کشور ما🇮🇷 را از خطرات محافظت میکند.
🌷 حضرت امام فرمودند: #مسلم خون شهدا🌷 اسلام و انقلاب را بیمه کرده است.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خواندن نماز استغاثه حضرت زهرا
برای جمعشدن فتنه...
🔰همسر #شهید_امنیت شهید سلمان امیر احمدی🌷 گفتند: آشنایان خواب شهید دیدند، گفتند مهمان امیرالمؤمنین هستند و امیرالمؤمنین فرمودند: برای جمع شدن این #فتنه نماز استغاثه به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بخوانید.
📌منبع:
🖥برنامه تلویزیونی (ماجرای امروز))
روایت زندگی شهدای امنیت و #اغتشاشات
📆 ۲۴ آبان ساعت ۱۸:۳۰- شبکه افق سیما
* سیل نماز استغاثه راه بندازیم؟*
بسم الله...
#نماز_استغاثه_به_حضرت_زهرا (س) به نیت رفع فتنه
⏰بهترین زمان خواندن نماز استغاثه حضرت زهرا (س):
بهتر است که این نماز در روز جمعه خوانده شود هرچند خواندنش مختص #روز_جمعه نیست و هر روزی میتونید بخونید
📖نحوه خواندن نماز استغاثه حضرت زهرا (س):
دو رکعت نماز بخوانید و بعد از سلام، سه مرتبه تکبیر بگوید، سپس تسبیحات حضرت زهرا(س)📿 را به جای آورید، به سجده بروید و صد مرتبه بگویید:
«یا مَوْلاتی یا فاطِمَةُ اَغیثینی»
ای سرپرستم ای فاطمه به فریادم برس😭
بعد طرف راست صورت خود را بر زمین بگذارید و همین ذکر را صد مرتبه بگویید، سپس طرف چپ چهره را بر زمین بگذارید و صد مرتبه بگویید، دوباره به سجده برود و ۱۱۰ مرتبه بگویید؛ بعد از آن #حاجت خود را بیان کنید...
#نشر_حداکثری_با_شما📲
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✍ تقوا، بصیرت و ترک معصیت، راه مقابله با #فتنه ها
🔥 فتنه ها در فضای بیتقوایی، بیبصیرتی و گناه آلود، متولد میشوند و رشد میکنند...رمز #بصیرت یافتن و ترک معصیت، تدَبُّر در #قرآن و تعَمُّق در #نماز است.
✍ از فرمایشات #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع، اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه)/ نورالکلام، ش۱۴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh