🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾مراسم تشییع شهدا🌷 را خیلی مفصل آن شب تلویزیون📺 پخش کرد. وقتی پخش این مراسم از تلویزیون شروع شد من #
#لالههای_آسمونے 🌷
💠وقتی که بنا شد اولین #موشک را خود برادران #سپاه به سمت بغداد شلیک کنند💥 با هم به کرمانشاه رفتیم. مقدمات کار فراهم شد و باشگاه افسران بغداد را هدف🎯 گرفتیم.
💠حسن پیشنهاد کرد اول #دعای_توسل بخوانیم و بعد از دعا به زبان فارسی با خدا صحبت کرد و گفت: «خدایا ما نمیخواهیم مردم عراق را بکشیم❌ ما میخواهیم نظامیان را از بین ببریم که هم ما و هم عراقیها را میکُشند. خدایا این موشک را به باشگاه #افسران بزن».
💠موشک شلیک شد🚀 و همه پای رادیو نشستیم. پس از چند دقیقه رادیو #بیبیسی اعلام کرد "یک موشک، باشگاه افسران بغداد را منهدم کرده😃 و تعداد زیادی از افراد حاضر در آن کشته شدهاند".
💠من پیشانی #شهید_مقدم را بوسیدم و گفتم این به هدف خوردن موشک نتیجه اخلاص و پاکی💖 تو بود...
به روایت: سردار زهدی
#شهید_حسن_تهرانی_مقدم🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️از بی برکتی عمرم خجالت میکشم😔 🥀 #شهید_محمود_کاوه از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛ در سن۲۱ سالگی فر
#لالههاے_آسمونـے🌫🌷
🔺بعد از عملیات «#بازے_دراز» با دلـے شکسته💔 رو به خدا کردم و گفتم: «پروردگارا! ما کگڪه توفیق #شهادت نداشتیم، قسمت ڪن در همین جوانی ڪعبهات🕋 را، #حرم_رسولت را، #غریبی_بقیعت را زیارت ڪنم...» 🙏
🔺مشغول دعا 🤲و در خواست از درگاه پر از لطف خداوند بودم که #شهیدپیچڪ آمد. دستی به شانهام زد و گفت: «حاج علی، #مڪه میروی؟!» یکدفعه جا خوردم و با تعجب پرسیدم: «چطور مگر⁉️»
🔺خندید 😅و ادامه داد: «برایم یک #سفر جور شده است اما من به دلیل تدارک عملیات نمیتوانم بروم. با خود گفتم شاید شما دوست داشته باشید به #مڪه بروید!» سر به آسمان🌫 بلند کردم. دلم 💓میخواست با تمام وجود فریاد بکشم:
«#خـــــدایـــا_شـــکــرت...»🙏
✍به روایت: خودشهید
#شهید_علیرضا_موحددانش🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh