🌷شهید نظرزاده 🌷
👆👆👆👆 1⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #ماجراى_اسلام_آوردن_یك_دختر_مسیحى #توسط_شهید_علمدار🌹 🌷☘🌷☘ #قسمت_دوم (٢ /
👆👆👆
ماجرای اسلام آوردن یک دختر #مسیحی با دیدن #شهید_علمدار در خواب
#حتما_بخوانید 🙏👌
🍃🌹 🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢 هر #جمعه در یکی از کوچههای محله بازی #والیبال برگزار میکرد 💢 و در کنار ورزش درسهای معنوی و #اع
0⃣3⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💢مسلمان شدن دختر مسیحی به سبب آشنایی با شهید ابراهیم هادی.
✍ راوی: خواهر شهید
💠مهمان برادر💠
✨خانم جوانی با من ارتباط گرفت و گفت: باید ماجرایی برای شما نقل کنم. #ابراهیم نگاه من را به دنیا و آخرت تغییر دادو...
تغییری در روند زندگیش ایجاد شده و... اما تغییرات این خانم #شگفت_آور بود.
✨این خانم جوان گفت: من دینم #مسیحی است از اقلیت های مذهبی ساکن تهران و وضعیت مالی ام خیلی خوب بود. به هیج #اصول_اخلاقی و حتی اصول دین خودم پایبند نبودم. هر کار زشتی نبود که در آن وارد نشده باشم! هرروز بیشتر از قبل در #منجلاب فرو می رفتم.
✨دو سه سال قبل؛ در ایام عید نوروز با چند نفر از دوستان، تصمیم گرفتیم که برای #تفریح به یک قسمت از کشور برویم. نمی دانستیم کجا برویم شمال. جنوب. شرق. غرب و...
✨دوستانم گفتند بریم خوزستان هم ساحل دریا دارد و هم هوا مناسب است. از تهران با ماشین شخصی خودمون راهی خوزستان شدیم بعد از یکی دو روزی به مقصد رسیدیم. شب که وارد شهر شدیم؛#هیچ هتلی و یا مکانی را برای اقامت پیدا نکردیم. یکی از همراهان ما گفت: فقط یه راه داریم بریم محل #اسکان_راهیان_نور.
✨همگی خندیدم. تیپ و قیافه ما فقط همان جا رو میخواست! کمی طول کشید تا مسئول ستاد راهیان نور ما رو #پذیرفت.
✨یک اتاق به ما دادند وارد شدیم؛ دور تا دور آن پر از #تصویر_شهدا بود. هریک از دوستان ما به شوخی یکی از تصاویر شهدا را #مسخره میکرد و حرف های زشتی میزد و...
✨تصویر پسر جوانی بر روی دیوار نظر من را جلب کرد من هم به شوخی به دوستانم گفتم: این هم #برای_من!
صبح که خواستیم بار دیگه به چهره این جوان شهید نگاه کردم. برخلاف بقیه نام اون شهید نوشته نشده بود. فقط زیر عکس این جمله بود: [ دوست دارم گمنام بمانم]
✨سفر خوبی بود. روز بعد در هتل و... چند روز بعد به تهران برگشتیم. مدتی گذشت و من برای تهیه یک کتاب به کتابخانه دانشگاه رفتم دنبال کتاب مورد نظر میگشتم؛ یکباره بین کلی کتاب یکیشون نظرم جلب کرد. چقدر #چهره این جوان روی جلد برای من آشناست!؟
خودش بود. همان جوانی که در سفر خوزستان تصویرش را روی دیوار دیدم.
✨یاد شوخی های آن شب افتادم ؛ این همان جوانی بود که میخواست #گمنام بماند. این کتاب از مسئول کتابخانه گرفتم. نامش #سلام_بر_ابراهیم بود. و نام او ابراهیم هادی بود.
✨همینطوری شروع به خواندن کردم. به اواسط کتاب رسیدم ؛ دیگر با #عشق میخواندم. اواخر کتاب که رسیدم. انگار راه جدید در مقابل من ایجاد شده بود.
✨من آن شب به شوخی میخواستم ابراهیم را برای خودم انتخاب کنم؛ اما ظاهرا او مرا انتخاب کرده بود! او باعث شد که به مطالعه پیرامون شهدا علاقمند شدم و شخصیت او بر من تاثیر گذاشت ومن #مسلمان شدم.
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
توی قلعه گنج کرمان، بچه های فقیر و ماه ها حموم نرفته ی #کپرنشین رو بغل میکرد، #نوازش میکرد، میبوسید
🔰مسلمان و شیعه شدن یک #مسیحی توسط #حاج_عمار
💢بعد از #شهادت حاج عمار وارد مقر قبلیاش شدم. رزمنده ای مسیحی به اسم 《یادمین》 جلویم را گرفت. گفت: فکر کنم شما رو با حاج عمار دیده بودم، #ایرانی هستی؟
گفتم:بله
💢گفت:حاج عمار #روضهی ناتمامی رو برای من گذاشت و رفت.
گفتم:تو رو چه به روضه؟! مگه #مسیحی نیستی؟!
💢گفت:《چند وقتی با حاج عمار بودم. #جذبش شدم. میخواستم ببینم اسلام و شیعه چه چیزی داره که ازش آدمی مثل اون بیرون میاد. کم کم مسلمان و #شیعه شدم.
💢یه روز بهش گفتم که فرمانده، داستان #حضرت_زینب(س) شما چیه؟! اون هم برام تعریف کرد که ایشون روز عاشورا همهی افرادش، حتی پسرانش هم شهید شدن و بعد از اون همه مصیبت، به حالت #اسارت اومدن شام.
💢همون موقع حاج عمار رو با بیسیم صدا کردن که بره.》 زار زار #گریه میکرد که حاج عمار روضه را ناتمام گذاشت و رفت و #شهید شد...
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا❤️ 🌸بعد از هیئت رایه العباس، با لیوان #چای روی سکوی وسط خیابان #منتظرم میایستاد. 🌸وق
🍃❣🍃❣🍃
🌸بعد از #شهادت حاج عمار وارد مقر قبلیاش شدم. رزمنده ای #مسیحی به اسم 《یادمین》 جلویم را گرفت. گفت: فکر کنم شما رو با #حاج_عمار دیده بودم، ایرانی هستی؟
گفتم:بله
🌸گفت: حاج عمار روضهی ناتمامی رو برای من گذاشت و رفت.
گفتم: تو رو چه به روضه؟! مگه مسیحی نیستی؟!
🌸گفت:《چند وقتی با حاج عمار بودم. #جذبش شدم. میخواستم ببینم اسلام و شیعه چه چیزی داره که ازش آدمی مثل اون بیرون میاد. کم کم مسلمان و #شیعه شدم.
🌸یه روز بهش گفتم که فرمانده، داستان #حضرت_زینب(س) شما چیه؟! اون هم برام تعریف کرد که ایشون روز عاشورا همهی افرادش، حتی پسرانش هم شهید شدن و بعد از اون همه مصیبت، به حالت #اسارت اومدن شام. همون موقع حاج عمار رو با بیسیم صدا کردن که بره.》
🌸زار زار گریه میکرد که حاج عمار روضه را ناتمام گذاشت و رفت و #شهید_شد...
📚بخشی از کتاب عمار حلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فرق ما با اونها:👌
درروز #عاشورا عده ای ازپیرمرد👴های مسلمان ازبالای کوه نگاه👀 می کردند که امام #حسین علیه السلام نجات💪 یابد ولی وهب نصرانی به یاری امام شتافت و#شهیدشد 👌
۱۴۰۰سال بعد پیرمردی #مسیحی (پاپ) دعا کرد که #عراق نجات یابد 😎
ولی یک #سردار ایرانی💪 به یاری #مسلمانان و#مسیحیان شتافت و#شهیدشد😔
ما در این راه کلی #جوان دادیم برین تاریخ کل جهان رو از موقع تشکیل جمهوری اسلامی#ایران رو بخونید 👌
هرجاکه ملتی به یاری نیاز داشت
#ایران در صحنه حاضر بود 💪
#ایران_شهدا_دفاع_از_مظلوم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔅#چراغ_راه ۲۷
✍ شهید ابومهدیالمهندس:
#کلام_شهید|هدفِ ارزشمندِ ما رضایت خدا و خدمت به همهی مردم از هر قشر و مذهبی است؛ چه سُنی باشند چه شیعه، چه مسیحی باشند چه ایزدی و ... ما برایِ اصلاح و نابودیِ تروریسم قیام کردیم.
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت چراغراه(۲۷) با کیفیت اصلی
#شهیدابومهدیالمهندس #بیتفاوت_نبودن #رضای_خدا #شهدای_عراق #اهلسنت #جهاد #تروریسم #دفاع_از_مظلوم #مسیحی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh