eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 روایت یک 🔹شبی در خواب زیبا و خوشرویی را دیدم😍 که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی⁉️ گفت: اسمم است 🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ💐 پهن است و آکنده از شمیم عطری دل انگیز💖 است. و تعدادی از روی فرش ایستاده اند👥 🔹عباس به من گفت: به بگویید زیاد نگران من نباشد❌ جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم. 🔸از خاله ام که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن📖 شماست تشکر کنید که به زیاد قرآن می خواند. صبح از بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم 🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست😭 گفت عباس را مثل دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش🌷 را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به قرآن میخوانم و میفرستم 📚 اذان صبح به وقت حلب 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•••♥️••• ها اگر میخواهند از دست شیطان😈 راحت شوند عشـ♥️ـق به را در وجود خود نگه دارند ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨نگاه کن خوب کن با تمام ِقوایت نگاه کن ⁉️ می بینی چقدر است❓ ولی ثابت کرده اینجا کوفه نیست که تنها بماند❗️ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱🥀🌱 🌺 مرا نشد در نبودنت👤 بمانم ...😔 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣✨❣✨❣✨❣✨❣ 🌸🍃مولای من، 🌸🍃حال و احوال 💞ها ؛ به خوب نیست ؛ 🌸🍃ای پیٖرترین تاریخ ، بیا ؛ صاحِبُ الْفَتْحِ وَ ناشِرُ رایَةِ الْهُدى .... 🌸🍃 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
زيباي يك رزمنده برای نسلهای بعد 💢ما می خواستیم محکوم تاریخ نشویم و نسل بعد ما را نداند و جنگ آمد ... میدانی چه میگویم؟؟ آری جنگ آمد. ما به دنبال جنگ نرفته بودیم🚫 او آمد 🔰تعدادی از ما تحت امر امام و ولی مان جنگیدیم👊 شدیم. عده ای رنگ رزمنده گرفتند. عده ای نیز رنگ رزمندگی به خود پاشیدند. و تعدادی نیز رنگ جبهه را ندیدند و جنگ شدند. عده ای . عده ای . اما یا ز برتن یا داغ بر دل و عده ای نیز داغ بر پیشانی زدند. ↫عده ای ↫عده ای مظلوم ↫عده ای مغموم ↫وعده ای نیز مذموم 💢تعدادی آمده بودند تا بروند. قرار را بر گذاشته بودند. عده ای نیز آمده بودند تا بمانند. چاره ای نبود. شهیدی گفته بود: "از یک طرف باید بمیریم تا آینده شهید🌷 نشود و از طرفی باید شویم تا آینده زنده بماند. 🔰عده ای آمده بودند تا از خود بکشند. عده ای تا حساب های خود را تسویه کنند. عده ای آمده بودند تا آدم حسابی شوند👌 عده ای نیز حساب باز کردند. عده ای نیز آمده بودند تا حسابی آدم شوند. عده ای آمدند تا بی پیکر شوند ... عده ای نیز تراش عده ای نیز پیکره ی یک "بت" عده ای ویلچری♿️ تعدادی ویلایی عده ای حاضر✌️ تعدادی ناظر قومی نیز 💥واما.. 💢دیوانگی ما با جنگ مصادف شد. در ما میل به زیستن زنده بود. حس عاشقی و معشوقی نیز جریان داشت. اما جنگ آمده بود.چه باید میکردیم؟ آیا جز جنگیدن چاره ای داشتیم⁉️ ما هم آینده را برای خود ترسیم کرده بودیم. اما نزدیکتر از دور بود. 🔰جنگ بود. باید این نزدیک را پاسخ میدادیم و نزدیکمان دور شد و دور و دور و دور به ساعات ۸ سال باید میرفتیم به دنبال این . مگر چاره ای جز جنگیدن داشتیم❓ 💢برای ما هم عزیز بود. از توپ وتفنگ و ترکش💥 میترسیدیم. باید جرأت می یافتیم. عشق و عاشقی و معشوقه را به امید از تمامی عاشقان ومعشوقانی مانند شما رها کردیم ...و رفتیم ...چه باید میکردیم؟ 🔰ما بدنبال شدن نرفتیم🚷 خواستیم محکوم تاریخ آینده نشویم. خواستیم فردا از نگاه تیز و شماتت بار شما فرار نکنیم. ما خونخواری نیاموخته بودیم. باور کن از رنگ خون میترسیدیم. اما به رفتیم. خونخواهی سرهای به ناحق بریده شده. مگر چه باید میکردیم؟؟؟ 💢از جنگ به بعد شکل عاشقی مانیز تغییر کرد. ما با دلتنگی و دلبستگی به محبوبه های شب♥️محبوبه های شب عملیات. محبوبه های جا مانده در ارتفاعات میمک، قلاویزان "ماووت" و جاماندگان در زیر خاک ریزهای و رفیقان رفته تا دهانه ی خلیج و نبرد های نابرابر جبهه ها 🔰باور کنید قطار قطار رفتیم👥 واگن واگن برگشتیم جوان رفتیم پیر پیر برگشتیم راست راست رفتیم شکسته شکسته🥀 بر گشتیم گروه گروه رفتیم.دسته دسته برگشتیم دسته دسته رفتیم، برگشتیم 💥اما 💢آری من و تو حق داریم همدیگر را نشناسیم. از دو نسل ، دوستان ما آنسوی دردها ورنج ها به ساحل و ما این سمت چشم دوخته به افق های نامعلوم😭 🔰راستی اگر نمیرفتیم چه میکردیم⁉️ باور کنید ما هم دل داشتیم😢 ↵با دل رفتیم، بیدل برگشتیم ↵با رفتیم، با بار بر گشتیم ↵با پا👣 رفتیم، بی پا برگشتیم ↵با عزم رفتیم، با زخم💔 برگشتیم ↵پر شور رفتیم، برگشتیم ⇜ما پریشانیم ...اما نه ⇜شکسته ایم ... اما نشسته نه❌ ⇜دلخسته ایم ...اما دست بسته نه 💢ما همان پیاده ایم. سواری نیاموخته ایم. سوای شما نیز نیستیم✘ ما همان دیروزی هستیم. تعداد ما میدانید در ۸سال چه تعداد بود؟ ۳ونیم درصد از جمعیت . اما مردم تنهایمان نگذاشتند. 🔰آری همه ی ما ۸ سال بودیم، با هم در کنار هم. هم بودی. آری همه بودند. نگاه محبت آمیز آن دوران به ما؛ هدایای مادران و پدران شما به جبهه♥️ گذشتن از شام شب و هدیه به جبهه. گذشتن از فرزند و اعزام فرزند دیگر. بمباران. تشییع رفیقان ما. دیدار وعیادت و دلجویی از جانبازان ما. 💢آری مردم بودند..ایستادند، مقاومت کردند👊 تلخی چشیدند اما به رخ ما نکشیدند. ما هنوز لقمه های سفره های شما هستیم که بیدریغ به سنگر های ماهدیه کردید. 🔰ما هنوز به آنسو و این سو بدهکاریم. طلبی نداریم❌ اما بدانید... قرار "دیروز" آنچنان بود. از امروز شرمنده ایم. ما غارت را آموزش ندیده بودیم. را تجربه کردیم. از امروز 😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰به جوانان توصیه می کنم که👇👇 🌀نماز خود را در بخوانید. قرآن📖 بخوانید؛ زیرا که بسیار است؛ قرآن بخوانید و مواظب نماز و دین خود باشید. محرّم و عاشورا را زنده نگه دارید؛ که بسیار مهم است حتّی شده روزی ؛ زیرا بسیار مهم است. مواظب خود باشید و ما را دعا کنید🤲 🌀الان همه ی رابطه ها در مبایل📲 است و بین دختر و پسر بسیار زیاد شده است. عجیب است که این ها از کجا می آید⁉️ همه می دانند که من از موبایل و استفاده می کنم، همه ی مردم مرا می شناسند که در فیس بوک از نکته های طنز و عکس استفاده می کنم، ولی اموری که در حال وقوع است برای من رخ نمی دهد❌ 🌀من هم مثل های دیگر هستم و من هم جوان هستم👤 و فیس بوک و همه ی چیزهای دیگر را دارم و از اغلب برنامه های اجتماعی📱 و دنیای مجازی استفاده می کنم. اما را رعایت می کنم✅ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
18مرداد، سالگرد شهادت محسن حججی 🌷 🍂یک جوان که زندگیش و نوع رفتنش برای همه پیام💌 داشت. ⇜می‌توان بود و گناه نکرد🔞 ⇜می‌توان در دوره‌ی فتنه و انواع شبهه بود امّا یک لحظه از عصمت و طهارت و ولیّ فقیه جدا نشد. ⇜میتوان در یک محیط بود و امّا عادی و بدون هدف🎯 نشد! ⇜می‌توان در یک دوره‌ی پرزرق و برق زندگی کرد امّا اسیر دنیا نشد. ⇜و می‌توان در اوج جوانی شد و با بوسه‌ی نایب امام زمان(عج) بر تابوت خود⚰ از این دنیا هجرت کرد و مورد بسیاری از اولیاء خدا شد. 🍂و فقط یک نمونه از تربیت‌یافتگان مکتب اسلام ناب بدست عزیز است♥️ 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌼پاسدار علی پیغامی خوشه مهر در سال 1376📅 در یک خانواده در بناب چشم به جهان گشود😍 و بعد از اتمام به خیل پاسداران انقلاب اسلامی شد 🍁این پاسدار حین انجام ماموریت در راه حراست از کیان نظام جمهوری اسلامی در ارتفاعات قندیل ۲ سردشت به درجه رفیع نائل شد🕊💥 🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کنارم نشست👥 گفت: « تورو به دعوت نمی‌‌کنم، بلکه به رشد دعوتت میکنم. نمیشه که کسی رو اذیت نکنه⭕️ اگر هم توی این ناراحتی حق با خودته سعی کن از ته دل و بی منت تا نگاهت نسبت به اشخاص عوض نشه و احساس بدی بهشون نداشته باشی. اگه تونستی این مدلی ببخشی، باعث میشه کنی» ‌‌‌ ‌‌‌ 💠رهبر انقلاب: در نسل ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقت‌های درخشانی✨ در آن‌ها حضور دارد و وجود دارد. این‌ها را باید یادداشت📝 کرد، این‌ها را باید دید، این‌ها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید آقا به یک گل بهار نمی‌شود❌ نه، بحث یک گلـ🌷 نیست. زیاد هستند از این قبیل. ‌‌‌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یڪ با هزار شور و شعور روز آخر ولے " زهیر " شدهـ زیر تابوت⚰ مادرش می‌گفت: پسرم شده... 🌷 از لشکر پرافتخار 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻 روایت یک 🔹شبی در خواب زیبا و خوشرویی را دیدم😍 که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی⁉️ گفت: اسمم است 🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ💐 پهن است و آکنده از شمیم عطری دل انگیز💖 است. و تعدادی از روی فرش ایستاده اند👥 🔹عباس به من گفت: به بگویید زیاد نگران من نباشد❌ جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم. 🔸از خاله ام که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن📖 شماست تشکر کنید که به زیاد قرآن می خواند. صبح از بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم 🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست😭 گفت عباس را مثل دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش🌷 را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به قرآن میخوانم و میفرستم 📚 اذان صبح به وقت حلب 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰پیش برو. برو و گام بنه در این مسیر منور که سرشار از و استقامت است. مسیری که چیزی جز و شکوه ندارد✨ 🔰در این مسیر، پیر و و بزرگ و کوچک، راوی اند. در این مسیر، جوانی ۱۸ ساله به تو لبخند می‌زند که گرچه آمدنش و ابدی شدنش، در دل بلورهای برف بود، اما حیاتش و گیراست. و چه زیباست این تقارن ۱۸ سالگی. 🍂می‌دانی که چه می‌گویم؟ هم ۱۸ ساله بود... 😔 🔰جوانی که از همان ابتدا و در سال های کودکی، را شناخت و در توان خود، جنگید👊 🔰جوانی که دریافته بود، جور و جفا، استبداد و ، باید بروند. دریافته بود که دست ، یاری‌گر این مسیر است. او روح خویشتن را به جامه‌ی سعادت مزیّن ساخت و شد، 💥اما تو چه کرده ای؟ ⇐چند ساله ای؟ ⇐کجای زندگی ایستاده ای؟ ⇐می‌دانی در چه برهه‌ی حساسی از زمان می‌کنی؟ 🔰اکنون هنگامه‌ی غفلت و بی تفاوتی نیست😓 اکنون هنگامه‌ی است. باید جنگید. تو چه سهمی از این نبرد داری؟ 👈 ؟ نویسنده: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فرق ما با اونها:👌 درروز عده ای ازپیرمرد👴های مسلمان ازبالای کوه نگاه👀 می کردند که امام علیه السلام نجات💪 یابد ولی وهب نصرانی به یاری امام شتافت و 👌 ۱۴۰۰سال بعد پیرمردی (پاپ) دعا کرد که نجات یابد 😎 ولی یک ایرانی💪 به یاری و شتافت و😔 ما در این راه کلی دادیم برین تاریخ کل جهان رو از موقع تشکیل جمهوری اسلامی رو بخونید 👌 هرجاکه ملتی به یاری‌ نیاز داشت در صحنه حاضر بود 💪 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💐 نسل را به جهان رهبری 🌿جلوه توحید، علی اکبــ❣ـری 💐هر که هوای رخ احمد💫 کند 🌿در تو تماشای پیمبر کند😍 🎉ولادت باسعادت سرو باغ احمدی، آینه محمدی و مبارک🎉 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔹بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 با عرض سلام 🙋‍♂ و خدا قوت 👌 ان شاالله قصد داریم برای خانواده یک مومن😇 و محصل علوم دینی در شهرستان ، که متاسفانه فاقد گوشی📱 هوشمند هستند و فرزندشان امسال کلاس اول 🏫 مشغول خواهند شد ، کمک هزینه 💰 خرید گوشی را فراهم کنیم . (تقریبا مبلغ مورد نیاز برای خرید بین ۴ تا ۵ میلیون است که تا به حال ۱ میلیون فراهم شده و مابقی هنوز مانده) 👨‍🎓 با توجه به زمان کمی که تا شروع سال تحصیلی مانده اگر ممکن بود یاریمان کنید.🙏 با هم میتونیم دراین امر خداپسندانه شریک باشیم ودل این خانواده محترم روشاد کنیم😊 پیشاپیش آرزوی روز افزون و برای همه ی عزیزان رو داریم .🙏 ان شاالله به شرط فراهم شدن مبلغ تمام مراحل اطلاع رسانی خواهد شد.🌹 شماره کارت بانک صادرات 💳 6037-6916-4222-2251 🔺سید محمد مهدی اسدی🔻 🍃🌷🍃🌷 کانال شهیدنظرزاده 👇👇👇👇👇👇👇 @ShahidNazarzadeh
🔹بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 با عرض سلام 🙋‍♂ و خدا قوت 👌 ان شاالله قصد داریم برای خانواده یک مومن😇 و محصل علوم دینی در شهرستان ، که متاسفانه فاقد گوشی📱 هوشمند هستند و فرزندشان امسال کلاس اول 🏫 مشغول خواهند شد ، کمک هزینه 💰 خرید گوشی را فراهم کنیم . (تقریبا مبلغ مورد نیاز برای خرید بین ۴ تا ۵ میلیون است که تا به حال ۱ میلیون فراهم شده و مابقی هنوز مانده) 👨‍🎓 با توجه به زمان کمی که تا شروع سال تحصیلی مانده اگر ممکن بود یاریمان کنید.🙏 با هم میتونیم دراین امر خداپسندانه شریک باشیم ودل این خانواده محترم روشاد کنیم😊 پیشاپیش آرزوی روز افزون و برای همه ی عزیزان رو داریم .🙏 ان شاالله به شرط فراهم شدن مبلغ تمام مراحل اطلاع رسانی خواهد شد.🌹 شماره کارت بانک صادرات 💳 6037-6916-4222-2251 🔺سید محمد مهدی اسدی🔻 🍃🌷🍃🌷 کانال شهیدنظرزاده 👇👇👇👇👇👇👇 @ShahidNazarzadeh
🔹بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 با عرض سلام 🙋‍♂ و خدا قوت 👌 ان شاالله قصد داریم برای خانواده یک مومن😇 و محصل علوم دینی در شهرستان ، که متاسفانه فاقد گوشی📱 هوشمند هستند و فرزندشان امسال کلاس اول 🏫 مشغول خواهند شد ، کمک هزینه 💰 خرید گوشی را فراهم کنیم . (تقریبا مبلغ مورد نیاز برای خرید بین ۴ تا ۵ میلیون است که تا به حال ۱ میلیون فراهم شده و مابقی هنوز مانده) 👨‍🎓 با توجه به زمان کمی که تا شروع سال تحصیلی مانده اگر ممکن بود یاریمان کنید.🙏 با هم میتونیم دراین امر خداپسندانه شریک باشیم ودل این خانواده محترم روشاد کنیم😊 پیشاپیش آرزوی روز افزون و برای همه ی عزیزان رو داریم .🙏 ان شاالله به شرط فراهم شدن مبلغ تمام مراحل اطلاع رسانی خواهد شد.🌹 شماره کارت بانک صادرات 💳 6037-6916-4222-2251 🔺سید محمد مهدی اسدی🔻 🍃🌷🍃🌷 کانال شهیدنظرزاده 👇👇👇👇👇👇👇 @ShahidNazarzadeh
🍃حلب، و چه نام آشنای غریبی. نامش را بارها شنیده ام، سرزمینی غریب که لاله های زیادی در آن آرمیده اند، لاله هایی که هر کدامشان رنگ و بوی ویژه ای از داشتند. ایمان، هم جز این قافله است. متقی ای که آخر، آرام جانش را در راه از حریم آل الله در میانه ی این لاله زار پیدا کرد. 🍃آسمان عاشقانه ی پاییز ۱۳۹۴، وهب گونه بر خواست و از نو عروس بیست و چند روز ه اش دل را پرواز داد، خدا حافظی را گرفتو راهی کاروان زمانش شد... 🍃لاله ی قصه ی ما دنیا را با تمام دلبستگی هایش داده بود، سبکال و سبکار رفت تا از نوامیس دفاع کند و اجازه ندهد بار دگر زبانه ی آتش پَرِ معجری را بسوزاند و گوشوره ای خون آلود از دختر بچه ای غصب شود. آری ایمان رفت تا بازار شام دیگری رخ ندهد. رفت و را به آموخت... 🍃به وضوح روشن است، ایمان و ایمان ها اهل این وادی نبودند فقط آمدند تا تلنگری باشند برای ما به فرش نشسته های دنیایی. خوشا به حالتان ای لاله های ، شهادت مبارکتان باد♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٣ خرداد ۱٣۶۶ 📅تاریخ شهادت : ٢٣ آبان ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ٢۳ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : جهرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃حلب، و چه نام آشنای غریبی. نامش را بارها شنیده‌ام، سرزمینی غریب که لاله‌های زیادی در آن آرمیده‌اند، لاله‌هایی که هر کدامشان رنگ و بوی ویژه‌ای از داشتند. ایمان، هم جز این قافله است. متقی‌ای که آخر، آرام جانش را در راه از حریم آل‌الله در میانه‌ی این لاله‌زار پیدا کرد. 🍃آسمان عاشقانه‌ی پاییز ۱۳۹۴، وهب‌گونه برخاست و از نوعروس بیست و چند روزه‌اش دل را پرواز داد، خداحافظی را گرفت و راهی کاروان زمانش شد... 🍃لاله‌ی قصه‌ی ما دنیا را با تمام دلبستگی‌هایش داده بود، سبک‌بال و سبک‌بار رفت تا از نوامیس دفاع کند و اجازه ندهد بار دگر زبانه‌ی آتش پَرِ معجری را بسوزاند و گوشواره‌ای خون‌آلود از دختر بچه‌ای غصب شود. آری ایمان رفت تا بازار شام دیگری رخ ندهد. رفت و را به آموخت... 🍃به وضوح روشن است، ایمان و ایمان‌ها اهل این وادی نبودند فقط آمدند تا تلنگری باشند برای ما به فرش‌نشسته‌های دنیایی. خوشا به حالتان ای لاله‌های ، شهادت مبارکتان باد♥️ ✍نویسنده: 📅تاریخ تولد: ٣ خرداد ۱٣۶۶ 📅تاریخ شهادت: ٢٣ آبان ۱٣٩۴ 🕊محل شهادت: سوریه 🥀مزار شهید: جهرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🌺🌼 ماجرای معجزه آسای شهید « هادی» 🔸در یک سحرگاهی🌘 در یک جای بحرانی از جنگ، تصمیم می گیرد اذان بگوید. همه به او می گفتند: 🔹«چه شده که الان می خواهی اذان بگویی⁉️» ولی او دلیلش را برای هیچ کسی توضیح نمی دهد و با صدای بلند مشغول گفتن می شود. 🔸وقتی که اذان می گوید: به سمت او تیراندازی💥 می کنند و یکی از تیرها به او می خورَد. همه می گویند: «چرا این کار را انجام دادی؟😢» 🔹بعد او را داخل می برند و در حالی که خون❣ از بدنش جاری بود، کمک های اولیه امدادی را برایش انجام می دهند.بعد از مدتی یک دفعه ای می بینند که ها با دستمال سفید دارند می آیند این طرف. اول فکر می کنند شاید این فریب دشمن است. 🔸لذا اسلحه ها را آماده می کنند، اما بعد می بینند که این عراقی ها با فرمانده خودشان تسلیم🙌 شده اند. می گویند: چرا تسلیم شدید؟ می گویند: آن کسی که اذان می گفت کجاست؟ گفتند: او یکی از بچه های ما بود که شما به او تیر💥 زدید. گفتند: ما به خاطر اذان او تسلیم شدیم و ماجرای خودشان را توضیح می دهند... این اثر نَفَس یک ورزشکار است که اهل گود زورخانه بود. 🔹 او در دوران دبیرستان در ورزش ، قهرمان بوده و می گوید: من همیشه در کُشتی مراقب بودم که روی نقطه ضعف های حریفم انگشت نگذارم❌ در حالی که رسم کشتی این است که طرف مقابل را از روی نقطه ضعف هایش به زمین می زنند. 🔴این نشان می دهد که فوق قهرمان و فوق پهلوان بوده است👌 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻 روایت یک 🔹شبی در خواب زیبا و خوشرویی را دیدم😍 که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی⁉️ گفت: اسمم است 🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ💐 پهن است و آکنده از شمیم عطری دل انگیز💖 است. و تعدادی از روی فرش ایستاده اند👥 🔹عباس به من گفت: به بگویید زیاد نگران من نباشد❌ جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم. 🔸از خاله ام که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن📖 شماست تشکر کنید که به زیاد قرآن می خواند. صبح از بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم 🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست😭 گفت عباس را مثل دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش🌷 را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به قرآن میخوانم و میفرستم 📚 اذان صبح به وقت حلب 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یک نفر باید داوطلب می‌شد که روی سیم‌خاردار دراز بکشد تا بقیه از روی او رد شوند😱 یک فورا با شکم روی سیم‌خاردار خوابید. همه رد شدند جز یک پیرمرد👴 گفتند: بیا! گفت: نه❌ شما برید! من باید وایستم بدن رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره😭 ♨️چسبیدن به سیم‌خاردار کجا و چسبیدن به مقام و جایگاه کجا♨️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
" روز جوان بر تو مبارک ، که رفتی تا بقیه جوانی کنند ... " 💐ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان را به تمام جوانان غیور سرزمینم ایران تبریک می گوییم.💐 🕊✨ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱 بذر ایثار 🌹 شهید سلیمانی : همه کسانی که به‌ عنوان نخبه‌های فرهنگی در جامعه ما مطرح هستند و صدها هزار و میلیون‌ها و ما در دامان آنها تربیت می‌شوند ، باید بذر ایثار و فداکاری را در دل آنها بکارند تا فردای این ملت یک حاصل ارزشمندی داشته باشد . ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh