🌷شهید نظرزاده 🌷
#دلم را به آسمان می سپارم تا نوشته هایم را نشانت دهم شاید #تورقی به آن بزنی خیلی دلم می خواست با #ت
8⃣5⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠به روایت همسر شهید بیضایی:
🍃🌹اینبار برای رفتن بی تاب بود. تازه برگشته بود، اما رفته بود رو انداخته بود که دوباره برود.
#مطیع بود.
🍃🌹وقتی گفته بودند نه نمیشود، سرش را انداخته بود پایین و رفته بود.اما چند روز بعد دوباره #اصرار کرده بود که برود.
🍃🌹چهار روزی فرستاده بودندش دنبال کاری که از سوریه رفتن #منصرف بشود.کار چهار روز را در سه روز تمام کرده بود و آمده بود گفته بود که حالا میخواهد برود.
🍃🌹بالاخره حرفش را به کرسی نشانده بود… شب رفتنش، مثل دفعههای قبل زنگ زد گفت که دارد میرود. لحن #آرامَش هنوز توی گوشم هست.
🍃🌹توی دلم خالی شد از اینکه گفت دارد میرود. این دو سه بار اخیری که رفت، لحنش موقع خداحافظی بوی #رفتن میداد.
#بغضم گرفت.
🍃🌹گفتم: کی بر میگردی؟ بر خلاف همیشه که میگفت کی میآید، گفت: معلوم نیست.
مثل همیشه گفتم خدا حافظ است ان شاء الله.
🍃🌹همیشه موقع رفتنش زنگ که میزد حداقل یک ربعی حرف میزدیم اما ایندفعه مکالمهمان خیلی کوتاه بود؛ یک دقیقه یا کمتر شاید.
🍃🌹حتی نگذاشت مثل همیشه بگویم رفتی آنطرف، اس ام اس بده! تلفن را که قطع کرد، بلافاصله #پیغام زدم: «اس ام اس بده گاهگاهی!» یک کلمه نوشت: «حتما.»
ولی رفت که #رفت…😭
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شهید_روح_الله_طالبی_اقدم
راوی: #پدر_شهید
مادرش با رفتنش به سوریه مخالفت میکرد. یک روز #جنایات داعش را در لپ تاپش به ما نشان داد،
بعد به مادرش گفت:هر سال روز #عاشورا برای عزاداری امام حسین (ع) میروی و گریه میکنی؟مادرش گفت بله؛
روح الله گفت: مادر به حضرت زینب بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید!
در جواب اطرافیان که می گفتند: بچه ات کوچک است نرو،
میگفت: زن و بچه برای #آزمایش است.حتی در برابر گریه ها و بی تابی های حنانه در #بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن #منصرف شود.
#کلام_شهید:
آخرتتان را به دنیای #فانی نفروشید و بدانید در آنجا می خواهیم به خدا در قبال خون شهدا #جواب پس دهیم؛
نکند شرمنده امام حسین (ع) شویم.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
آقای خلیلی به مناسبت هفته دفاع مقدس،حاج حسین #یکتا رادعوت کردموسسه حاج حسین درباره⇜(انقطاع الی الله)
💬 همسر شهید حججی:
❣مزار شهید #علیرضا_نوری شد پاتوق هر شبمان. پرچم ایران انداخته بودند روی قبر. می گفت: «نگاه کن! ببین چقدر خوشگله، یکی از فرق های کوچیکش همینه، برای مرده پارچه مشکلی میندازن، برای #شهید پرچم متبرک.»
❣یک شب که بین قبور شهدا قدم میزدیم، کم کم سر از قطعه ی #اموات در آوردیم. نشستیم بالای سر یکی از قبر های خالی. گفتم: «دلم میخواد برم داخل این قبر.» گفت: « شبه، می ترسی.» خیلی اصرار کرد تا #منصرف شدم.
❣وقتی به ته قبر نگاه می کردم انگار بلندترین پرتگاه را میدیدم. پای آن قبر خیلی #گریه کردم. به حال خودم و خودش و اعمالمان.
برگشتم و گفتم: «محسن شهید شو❕ نمیری یه وقت❗» گفت: «دعا کن»
📕 کتاب سربلند
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دیده ام . . . نقش #مرادی، که تماشا دارد😍 داده ام دستِ #ارادتـــــ به نگاری که مپرس🌷 #شهید_روح_الله
🔰راوی: #پدر_شهید
🔸مادرش با رفتنش به سوریه مخالفت میکرد🚫 یک روز #جنایات داعش را در لپ تاپش💻 به ما نشان داد، بعد به مادرش گفت: هر سال روز #عاشورا برای عزاداری امام حسین(ع) میروی و گریه میکنی⁉️ مادرش گفت بله. روح الله گفت: #مادر به حضرت زینب بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید🚷
🔹در جواب اطرافیان که می گفتند: #بچه ات کوچک است نرو، میگفت: زن و بچه برای #آزمایش است. حتی در برابر گریه ها😭 و بی تابی های حنانه در #بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد❌ تا مبادا از رفتن #منصرف شود.
#شهید_روح_الله_طالبی_اقدم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌱🥀🌱🥀🌱🥀 🔅محسن در #سوریه با شهید روحالله قربانی آشنا شده بود و یک مدت باهم بودند. وقتی روحالله قربا
#عاشقانه_شهدا♥️
🔰مزار شهید #علیرضا_نوری شد پاتوق هر شبمان. پرچم ایران🇮🇷 انداخته بودند روی قبر. می گفت: نگاه کن! ببین چقدر خوشگله، یکی از فرق های کوچیکش همینه، برای مُرده پارچه مشکلی میندازن، برای #شهید پرچم متبرک.
🔰یک شب که بین قبور شهدا🌷 قدم میزدیم، کم کم سر از قطعه ی #اموات در آوردیم. نشستیم بالای سر یکی از قبر های خالی. گفتم: دلم میخواد برم داخل این قبر. گفت: شبه🌙 می ترسی. خیلی اصرار کرد تا #منصرف شدم.
🔰وقتی به ته قبر نگاه می کردم انگار بلندترین #پرتگاه را میدیدم. پای آن قبر خیلی #گریه کردم😭 به حال خودم و خودش و اعمالمان. برگشتم و گفتم: محسن شهید شو، نمیری یه وقت❗ گفت: دعا کن🤲
📕 کتاب سربلند
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷از ردِ پــای " تـــو " می گیــرد نــشـــان 🌷هــــر ڪـــہ دارد آرزوی آســـــــــمان #شهید_روح الل
🍁🍁🕊🍁🍁
🔷#شهید_روح_الله_طالبی_مقدم
مادرش با رفتنش به #سوریه مخالفت میکرد، یک روز جنایات داعش را در لپ تاپش به ما نشان داد، بعد به مادرش گفت: هر سال روز #عاشورا برای عزاداری امام حسین (ع) میروی و گریه😭 میکنی ❓
🔶مادرش گفت بله؛ #روح الله گفت: مادر به حضرت زینب (س) بگو برایت گریه میکنم ولی نمی گذارم پسرم بیاید.
در جواب #اطرافیان که می گفتند: بچه ات کوچک است نرو، میگفت: زن و بچه برای آزمایش است، ⚡️
🔷حتی در برابر #گریه ها و بی تابی های حنانه در بدرقه اش هم خودش را نگه داشت و اصلا پشت سرش را نگاه نکرد تا مبادا از رفتن #منصرف شود.
راوی: پدر شهید ⚡️
🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿
🔶کلام شهید:♡•↷
آخرتتان را به دنیای #فانی نفروشید و بدانید در آنجا می خواهیم به خدا در قبال خون 💔شهدا جواب پس دهیم نکند شرمنده #امام حسین (ع) شویم
#شهید_روح_الله_طالبی_مقدم🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh