🌷شهید نظرزاده 🌷
من اصلا فکرش را هم نمیکردم. ولی #پدرش چرا. میگوید: "وقتی علی داشت میرفت احساس کردم که #شهید میشو
1⃣1⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹شهادت ایشان را هیچ کدام از دوستانش ندیدهاند❌ ولی #سپاه تایید کرد✅ و به بنیاد اطلاع داد. حتی کسی که از نیروی دریایی سپاه #خوزستان همراهش بود، آمد اینجا تعریف کرد که تا دو سه ساعت قبلش⌚️ با هم بودهاند ⚡️اما بعدش او را #ندیده.
🔸هم رزمش تعریف میکند: #شهید_انصاری بچه شهرری است. در خط شهید میشود🌷 و او #شهادتش را میبیند. علی آقا هم آن جا مهماتش تمام میشود♨️.
🔹او میگوید: "ما هر وقت، کم میآوردیم، #پیشانیمان را میچسباندیم به پیشانی #علی آقا، شارژ میشدیم👌. آنجا به #ابوامیر معروف بود چون اسم فرزندش امیر است.
🔸خیلی سر نترسی داشت. هرچه گفتم ابو امیر جلو نرو❌ ما الان #مهمات نداریم ولی علی آقا گفت #من با همین 5 تا نارنجک💥 از پس اینها بر میآیم👊."
#شهید_علی_آقاعبداللهی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣4⃣1⃣ به یاد #شهید_ابراهیم_رشید 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالروز_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
0⃣5⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰او یک #عاشق بود و آنقدر به سوریه رفت تا به عشقش رسید💞 بسیار خستگیناپذیر بود، گاهی اوقات ساعت 2 شب🌒 به خانه می آمد و ساعت سه #می_رفت. معمولا کسی که از ماموریت می آید، مدتی در خانه🏡 می ماند تا #آرامشی بگیرد؛ ولی او اینطور نبود❌ تا می آمد سریع به دنبال کار دیگری می رفت. مخصوصا برای مسابقات ضد گلوله💥 خیلی تلاش کرد.
🔰در این سال ها #ابراهیم بارها به سوریه رفت. بهمن ماه📆 مجددا برای دفاع از حرم به سوریه اعزام شد و #عید به خاطر فوت پدرم به خانه برگشت و پس از مراسم بلافاصله به #سوریه رفت.
🔰فوق العاده استثنایی بود👌 چه در مراودات کاری چه در روابط #زندگی تک بود. خیلی آرزوی شهادت🌷 داشت، به سوریه رفت که #شهید بشود، خوشحالم که به آرزویش رسید😊 خدا را شکر می کنم که لیاقت داشتم #همسر_شهید شوم.
🔰2 روز قبل از #شهادتش با او صحبت کردم📞 گفت به زودی #برمیگردم که کارهایم را انجام بدهم. کار کوچکی دارم که تا 2 روز دیگر انجام می شود✅ و در این فاصله بود که به #شهادت رسید🕊
🔰پنج ماهی بود که او را #ندیده بودم و تماس و ارتباطی باهم نداشتیم😔 از آنجا که هر سال نورافشانی #جمکران را انجام می دهیم🎆 امسال گفت این #آخرین بارم است که نورافشانی می کنم، #شب_ولادت حضرت حجت، شهادتش را از امام زمان (عج) گرفت🌷
🔰و گفت که #آخرین_بار است اینجا را #نورافشانی می کنم، گفتم: اگر قرار باشد نیایید دیگر نمی شود کار را انجام داد✘ گفت: شما خودت #شیرزن هستی و کار روزی زمین نمی ماند🚫
🔰 #آخرین_باری که می خواست به سوریه برود برایم #خاص بود. چه آن یک ساعتی که در مسیر بودیم🚖 و حرف هایی که بینمان رد و بدل شد و چه لحظه خداحافظی👋 همه برایم جور دیگری بود.
راوی: همسرشهید
#شهید_ابراهیم_رشید
#سالروز_شهادت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸بوالفضل از نیروی #اطلاعاتی_سپاه بود و مدام در کمینش بودند بنابراین اگر اسیر می شد خدا می داند چه بل
📜 فرازی از وصیتنامه
✍از همسرم میخواهم تا فرزند دلبندم علی آقا را با مهر و محبت🌺 بزرگ نماید و "جای خالی پدر" را برایش پر نماید. اما سخنی هم به #علی_آقا عرض کنم.
✍علی جان این را بدان که من تو را خیلی دوست دارم و همیشه و همه جا با تو خواهم بود. #پسر_عزیزم از تو میخواهم همیشه در مسیر درست گام برداری و مایه سرافرازی بنده و مادرت باشی و از این طریق اعمال خیر💖 نامشخص به من هبه نمایی و ولایت فقیه و رهبری فرزانه انقلاب را برای خود #الگو و راهبر قرار دهی.
✍همسرعزیزم♥️ در انتهای سررسید تمامی طلبها و #بدهیها و حسابهایم را ثبت نمودهام که زحمت آنها به گردن شما میباشد.
✍در خاتمه عرض مینمایم که دلم برای زیارت #کربلا تنگ میشود حتما در زیارت کربلا مرا هم یاد کنید و این شعر را زمزمه نمایید:
🌾 #شبهای_جمعه میگیرم هواتو
🍂اشک غریبی میریزم😭 برا تو
🌾بیچاره اون که #ندیده حرم رو
🍂بیچارهتر اون که دید #کربلاتو
#شهید_ابوالفضل_نیکزاد
#شهید_مدافع_حرم🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💓 #یامهدی💓
🌹اللَّهمَّ اجْعَلْنــــــی
🌱مِنْ أَنْصارهِ وَ أعْوَانِهِ
🌹صد #جمعه دیده ایم
🌱و شمارا #ندیده ایم..
🌹از درد #گفته ایم و
🌱دوا را ندیده ایم..
🏜 #غروب_جمعه_های_دلتنگی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh